از دیرباز، «سادات» در جمهوری آذربایجان مقام والایی داشتهاند. در سراسر آذربایجان، اغلب از عنوان «سیّد» و «میر» برای نامیدن سادات استفاده میشود. به نظر میرسد که «میر» مخفف واژۀ «امیر» است و همان مفهوم «آقا» و «سرور» از آن استنباط میشود. سادات گاهی بدون ذکر نام کوچک آنان و تنها با عنوان «میری» مخاطب قرار میگیرند. بر اساس پژوهشهای انجامشده، بیشترین سادات جمهوری آذربایجان از نسل امام زینالعابدین(ع) و امام موسی کاظم(ع) میباشند. در بایگانیهای دولتی جمهوری آذربایجان، روسیه و گرجستان ادله و شواهد انکارناشدنی، مانند اسناد رسمی و شجرهنامه، برای اثبات این مدعا وجود دارد. علاوه بر این، تدفین «حکیمه خانم»، خواهر امام رضا(ع)، در منطقۀ شیخ لر در باکو نیز مؤید این حقیقت است. گفته میشود که دو شخص دیگر مدفون در کنار وی نیز دو پسر دیگر امام رضا(ع) هستند. همچنین، در زیارتگاه روستای نارداران، یکی دیگر از منسوبان امام رضا(ع) (احتمالاً خواهر ایشان) به نام «رحیمه خانم» دفن شدهاست. نتیجۀ پژوهشهای صورتگرفته آن است که بیشترین زیارتگاههای موجود در آذربایجان مربوط به قبور سادات میباشد.
در سال ۱۸۲۸ میلادی، با دستور حکومت تزاری روسیه، سرشماری سادات ساکن در قفقاز جنوبی و آذربایجان آغاز شد و شجرهنامههای آنها بررسی شد. علت این سرشماری و بررسی آن بود که سادات این منطقه در زمانهای گذشته از پرداخت مالیات معاف بودند و در زمان حکومت جدید نیز خواهان برخورداری از این امتیاز بودند. اسناد بسیار ارزشمندی در همین زمینه در بایگانیهای تفلیس و سَنْت پترزبورگ نگهداری میشود.
در نامۀ شمارۀ۸۹۵ ژنرال «آپولّوس ایواناُف» که رئیس ولایت خزر (شامل شاماخی، شوشا، نوخا، لنکران، باکو، قوبا و دربند) بود، چنین آمدهاست: «بر اساس سنّت موجود در این سرزمین، افراد متعلق به سلالۀ حضرت محمد، "سید" و "آغامیر" نامیده میشوند. آنها از پرداخت مالیات معاف بودند، ولی در این میان، افراد کذاب زیادی هم هستند که برای اثبات سیّد بودن آنها هیچ سندی وجود ندارد».
پس از آغاز سرشماری سادات در آن زمان، افراد زیادی به ادارۀ دولتی مراجعه مینمودند و تعداد زیادی از آنها ضمن ناتوانی از ارائۀ هرگونه سند و شجرهنامه، ادعا میکردند که اسناد و شجرهنامههای آنان در جنگ ۱۸۲۶ از بین رفتهاست! به همین سبب، با توافق و دستور معاون رئیس ولایت خزر، چنین بیانیهای در باب سادات منطقه صادر شد:
«در منطقۀ قفقاز به معنای حقیقی کلمه، با سادات دروغگو مواجه میشویم. تنها هدف آنها معافیت از پرداخت مالیات دولتی است. تعداد سادات، آغامیرها و میرها در میان شیعیان خیلی زیاد، اما در میان اهل سنّت، چنین افرادی بسیار کم هستند».
در آذربایجان، نسل سادات به دو قِسم تقسیم میشوند: یک قِسم از آنها از سلالۀ امام علیبن حسین (زینالعابدین)(ع) و قِسم دیگر نیز از سلالۀ امام موسی کاظم(ع) هستند. گروه اول به عنوان «سادات حسینی» و گروه دیگر با عنوان «سادات موسوی» شناخته میشوند. اسناد مربوط به سیّد بودن افراد و تعلق آنان به نسل حضرت محمد(ص) و امام علی(ع) به وسیلۀ نیاکان آنها محافظت شده، تا امروز به دست ما رسیدهاست. اما این نکته نیز شایستۀ توجه است که سادات هر منطقه را روحانیان بانفوذ آن دیار بهخوبی میشناسند. چون در تقسیم خمس و نذورات، روحانیون اصلی هر منطقه باید سادات آن را بهخوبی بشناسند.
بر این اساس، ساداتی که از ایران و یا کشورهای دیگر به آذربایجان آمده بودند، باید برای اثبات سیّد بودن خود، نامۀ تأییدی را از یکی از مجتهدان معروف ایرانی ارائه میکردند. تأیید اعتبار آن نامهها نیز از سوی روحانیون و سادات اصلی هر شهر صورت میگرفت. از همین نامه مشخص میشود که تا سال ۱۸۴۳ میلادی همۀ خانوادههای سیّد در سرزمین آذربایجان سرشماری شدهاند و اصل و ریشۀ بیشتر آنها مشخص و به صورت سند دولتی به رئیس منقطۀ قفقاز آن زمان ارسال شدهاست. شایان ذکر است که سادات مورد تأیید در آذربایجان، اغلب در شهرهای نخجوان، شیروان، لنکران و قرهباغ سکونت داشتهاند.
با روی کار آمدن دولت شوروی سابق و مخالفت آن با دین، نسل سادات موجود در آذربایجان تا حدی به فراموشی سپرده شد. اما مردم منطقه برای برخی از خانوادههای سادات نوعی تقدس قائل هستند و آنان را «اوجاق» میخوانند و همواره از ایشان التماس دعا مینمایند. هر یک از اعضای این خاندانها با عناوین پیشوندی «میر» و پسوند «آقا» مورد خطاب قرار میگرفتند؛ مانند: میر محسنآقا. میر محسنآقا (نام اصلی ایشان، «سیّد علی» بودهاست،) یکی از سادات و به گفتۀ مردم، صاحب کرامات نیز بود و هنوز هم مورد احترام مردم این منطقه است. در برخی از شهرها و روستاهای آذربایجان، محلات مخصوص سادات وجود دارد؛ مثلاً در ماشطاغا در حومۀ باکو، کوچهای به نام «سیّد لر کوچهسی» وجود دارد.
نظر شما