مقدمه:
دکتر علی حسین محسن الوردی متولد کاظمین 1913 دانش آموخته مقطع دکترای جامعه شناسی از آمریکا. شاید گزافه نباشد دکتر علی الوردی را پدر جامعه شناسی نوین عراق بدانیم. شخصیتی که بخش اعظم عمر خود را صرف مطالعه بر روی خلقیات مردم عراق و کشف قوانین و ارزشهای موجود در این جامعه کرد. دکتر علی الوردی در مطالعات جامعه شناختی خود تحت تاثیر نظریه عصبیت ابن خلدون قرار داشته و این تاثیر را می توان در تمامی آثار وی یافت. دکتر علی الوردی به عنوان جامعهشناس و تاریخ نگار شخصیتی است سرشناس که میراث ارزندهای از نگاشتههای تاریخی و اجتماعی را که همچنان تأثیر بزرگی بر فضای فکری عراق میگذارد، از خود بر جای گذاشته است. وی تألیفات فراوانی به یادگار گذاشت که در آنها با صراحت و به تفصیل، نظرات خود را در زمینه تاریخ، اندیشه، سیاست، جامعه و ادبیات تبیین نمود. توانایی بالای الوردی در بیان دلانگیز و سبک روان وی، بهره بردن از حکایتها و مثالهای تاریخی او را از دیگران متمایز ساخته است. علی الوردی کتابهای متعددی در موضوعات مختلف فرهنگی دارد. اما در دو زمینه کلان، اهتمام و توجه بیشتری از خود نشان داده است. این دو زمینهی کلان عبارتند از جامعهشناسی و تاریخ بود که الوردی از آغاز مسیر علمی خویش تلاش نمود بین این دو زمینه، هماهنگی ایجاد نماید. از نظر زمانی، مطالعات وی شامل دورههای طولانی تاریخ بوده و بیشتر دورههای تاریخی اسلام را مورد بحث قرار داده است. با این حال از نظر مکانی، آثار وی به طور عمده بر جامعهی کهن و معاصر عراق متمرکز است. یکی از ویژگیهای برجستهی رویکرد وی، اهتمامی است که به بومیسازی نظریههای اجتماعی نوین برای کاربرد در درک تحولات و ویژگیهای جامعهی عراق داشته است. در این راستا وی مفهوم «طبیعت بشری» را به کار گرفت. به نظر وی حرکت جوامع و تاریخ بشری بر اساس روند منطقی یا اصول اخلاقی جزمی پیش نمیرود؛ چرا که نوع انسان دارای سرشتی ذاتی است که بسیاری از تمایلات و خواستههای وی تحت تاثیر آن به وجود میآید. از نظر الوردی مناسبترین راهکار برای حیات اجتماعی شایسته و مطلوب از نظر اخلاقی و اجتماعی، فراهم کردن بسترهای مناسب و بههنجار برای دستیابی افراد و جوامع به خواستهها و نیازهای طبیعی، و برآورده کردن آنهاست؛ و نه سرکوب این تمایلات یا تحمیل اصول منطقی یا اخلاقی بر افراد از طریق تربیت الزامی یا وعظ سخنورانه. الوردی نویسندهای است که مخاطبان بسیاری در عراق و کشورهای عربی و جهان داشته و این امر اهمیت آگاهی و بحث و مناقشهی آثار وی را بیش از پیش روشن میسازد؛ زیرا نفوذ و گسترش بسیاری در جامعهی مخاطب خود دارد.علی الوردی در بررسی تاریخ اجتماعی عراق بر مفاهیم «ستیز میان ارزشهای بدویت (بادیه نشینی) و حضریت (شهرنشینی) ، ناهماهنگی اجتماعی ، دوگانگی شخصیت انسان عراقی ، خودگرایی » تاکید داشته وبه مفهوم طبیعت بشری توجه کرده است.
دیدگاههای علی الوردی در مورد جامعه عراق در تمامی آثار وی پراکنده است اما به طور خاص در کتاب خود با نام بررسی ماهیت جامعه عراق به بررسی ابعاد، ارزشها و چالش ها و مشکلات جامعه عراق می پردازد. وی در این کتاب به بیان نظریات خود در مورد جامعه عراق پرداخته است و مولفه ها و دلایل بسیاری از مشکلات و چالش های جامعه عراق در آن زمان را تحلیل نموده و به ندرت هم راه حل هایی برای درمان این مسائل ارائه کرده است.
امروزه کتاب های علی الوردی به عنوان یکی از کتاب های مرجع برای شناخت جامعه عراق بشمار می رود هرچند که کتاب وی مربوط به دهه شصت میلادی است اما این روند در دهههای بعد با تلاشهای جامعه شناسان عراقی دیگری تکمیل یافت.
کتاب شش جلدی اشارات اجتماعی از تاریخ معاصر عراق نیز یکی دیگر از شاهکارهای دکتر علی الوردی است که بررسی ابعاد جامعه شناختی جامعه عراق با نگاه تاریخی می پردازد. این کتاب به بررسی جامعه عراق در طول دوران عثمانی که بالغ بر چند قرن حاکمیت آنها بر عراق است می پردازد و تا بعد از دوران عثمانی ها را به تصویر می کشد.
علی الوردی در طول حیات خود آثار گرانبهایی از خود بر جای گذاشت که مهم ترین آن عبارت است از
وعاظ السلاطین
مهزله العقل البشری
دراسه فی طبیعة مجتمع العراقی
الأحلام بین العلم و العقیدة
لمحات اجتماعیه من تاریخ العراق الحدیث
هکذا قتلوا قره العین
منطق ابن خلدون
من وحی الثمانین
أسطورة الأدب الرفیع
خوارق اللاشعور
الأخلاق-الضایع من الموارد الخلقیه
این استاد دانشگاه بغداد در سال 1995 پس از تحمل دوران طولانی رنج ناشی از بیماری سرطان در بغداد چشم از جهان فروبست.
دوگانگی بدویت و تمدن در اندیشه علی الوردی
یک از موضوعات اساسی که دکتر علی الوردی در دو کتاب ماهیت جامعه عراقی و شخصیت عراقی به آن اشاره می کند وجود نوعی دو گانگی میان ارزشهای بدوی و ارزشهای متمدنانه است که این دوگانگی و برخورد میان این دو نظام متناقص در ادوار تاریخی در این کشور جریان داشته و حتی در طی سالهای اخیر نیز شاهد بروز و ظهور مجدد آن بوده ایم.
دکتر علی الوردی در بیان ماهیت جامعه عراق از نظریه ابن خلدون الهام می گیرد. وی محور نظریة ابن خلدون را بدویت و تمدّن و تزاحم آنها میداند که نوعی چرخة اجتماعی پدید آورده و باعث تغییر مستمر جامعة انسانی میشود.
علی الوردی در فصل اول کتاب ماهیت جامعه عراقی د بیان می دارد:در خلال مطالعه بر روی جامعه عراقی با پدیده اجتماعی مواجه شدم که در ادوار زمانی و مکانی مختلف با آن روبرو شده ام. پدیده اجتماعی که آن را چالش میان بدویت و تمدن نامیدم.
الوردی در ادامه بیان می دارد:عراق کانون تمدنی و یک از قدیمی ترین تمدن های جهان را در درون خود جای داده است. آن چیزی که مهم است آن است که عراق بستر تمدن در آغاز تاریخ بشری بوده است تمدنی شکوفا و پویا. این تمدن در ادامه با موج های تمدنی دیگری همراه شده است.
اما این تنها یک بعد موضوع است بعد دیگری که باید در تحلیل و تبیین جامعه عراقی مدنظر قرار بگیرد آن است که عراق از موج های بدویت در پیرامون خویش در امان نمانده است و از آن تاثیر پذیرفته است. عراق از آغاز تکوین خود تا امروز موجهای بدویت را تجربه کرده است که برخی از این موج ها از طریق فتح و اشغال نظامی و برخی دیگر در اثر بسط و گسترش تدریجی رخ داده است هر دو موج بدویت بر روی جامعه عراق تاثیر گذاشته و در این جامعه ارزشهای بدوی منتشر و تلاش کرده است تا بر روی طبقات، اقشار و گروههای مختلف جامعه میزبان یعنی جامعه عراقی تاثیر گذارد.
جامعه و ملت عراق در اینجا با دو نظام متناقض از ارزشهای اجتماعی که هر کدام بستر خاص خود را داشته اند روبرو شده است. ارزشهای اجتماعی مبتنی بر بدویت که از سرزمین های بیابانی مجاور نشات گرفته و ارزشهای تمدنی که از میراث تمدنی گذشته عراق نشات گرفته است.
با توجه به وجود این دوگانگی، جامعه عراقی در طول دوران های مختلف و طی نسل های مختلف نوعی برخورد و چالش میان این دو نظام تناقض را تجربه کرده است. این تناقض و دوگانگی میان بدویت و تمدن به ویژه در دو حوزه نمود بیشتری یافته است این دو حوزه عبارت است از حوزه دولت و حوزه کار و پیشه.
در حوزه دولت بدویت به دلیل ماهیت اجتماعی خود از نهادی به نام دولت نفرت داشته و تلاش می کند از سیطره دولت فرار کند. عصبیت قبیله ای در ارزشهای بدوی جای دولت را می گیرد و قبیله و عشیره کارکرد دولت را انجام می دهد. شخص بدوی به قبیله خود افتخار می کند و آن را حامی، مولفه بقای خود و هم چنین منبع مواهب برای خود می پندارد. دولت در نگاه شخص بدوی چیزی جز پذیرفتن ذلت و هم چنین پرداخت مالیات نیست و فرمانبری از دولت برای شخص بدوی لکه ننگ به شمار می رود.
در موضوع شغل و حرفه نیز شخص بدوی شغل را با معنای محنت و ذلت یکی می پندارد شخص بدوی شخصیتی جنگجو است که غارت و اشغال را محترم می شمارد و روزی که از طریق کار به دست آید کوچک می شمارد. به همین دلیل شغل هایی که در بستر تمدن ظهور و بروز می یابد را رد می کند.
در ادامه علی الوردی به نوعی حرکت رفت و برگشتی یا جزر و مدی میان این دو نظام باور دارد. موضوع اصلی که در این حرکت رفت و برگشتی تاثیر گذار است وضعیت دولت است. منظور علی الوردی از وضعیت دولت میزان قدرت و سیطره این نهاد بر جامعه خود است در صورتی که دولت دارای قدرت باشد و بتواند ارزشهای بدوی چون غارت و نظام قبیله ای و... را سرکوب کند ارزشهای تمدنی مستقر خواهد شد.
اما دگر دولت در وضعیت ضعف قرار داشته باشد و توانایی حفاظت از جان و مال مردم را نداشته باشد مردم برای بقای خویش مجبور به روی آوردن و پناه بردن به ارزشهای بدوی خواهند شد و در این میان نقش قبیله پر رنگ شده و جایگزین نهادی به نام دولت می گردد.
علی الوردی با بیان اینکه این حرکت جزر و مدی در دوران های مختلف بروز و ظهور یافته است بیان می دارد: در دوره های زمانی شاهد تسلط نظام و ارزشهای بدوی بوده و در دوران های دیگری شاهد تسلط ارزشهای متمدنانه بر جامعه عراق بوده ایم. اما اشاره ای که علی الوردی به آن داشته و بسیار مهم است پایایی ارزشهای بدوی است. این امر بدین معنا است که حتی اگر در اثر سیطره و تسلط دولت ارزشهای بدوی کم رنگ شوند بازگشت سریع به ارزشهای متمدنانه رخ نخواهد داد و شخص به ارزشهای بدوی برای مدت زمان طولانی پای بند خواهد بود. در واقع ماهیت ارزشهای اجتماعی بدین گونه است که حتی بعد از بین رفتن شرایط مساعد برای سیطره و نشر ارزشهای خاص، این ارزشها تا مدتی زمانی فعال خواهد بود.
بررسی جامعه عراق به ویژه طی سالهای اخیر بعد از سقوط حاکمیت حزب بعث نمایانگر مولفه های نظریه چالش و دوگانگی بدویت و تمدن علی الوردی در جامعه عراق است.
نمونه های بسیاری وجود دارد که موید حضور ارزشهای بدوی در جامعه کنونی عراق است. غارت اموال دولتی متعاقب اشغال عراق توسط آمریکا به وسیله مردم، قدرت گرفتن قبایل و انجام کارکردهای دولت توسط قبیله چون قانونگذاری و اجرای قانون، به آتش کشیدن دفاتر دولتی و دفاتر احزاب، غارت کردن اماکن دولتی و دفاتر احزاب و جریانات، مثله کردن و هم چنین کشیدن بر روی زمین چون ملک فیصل ثانی-حادثه ساحه الوثبه و.... ،عدم فرمانبری از دولت و پایبندی به قانون، افتخار به عشیره و قبیله خود به عنوان منبع قدرت، نزاع های شدید عشیره ای، وجود نوعی نفرت از نهاد دولت و رد فرمانبری از دولت، هجوم و غارت اماکن و.... همگی نمادهای از تسلط ارزشهای بدوی بر جامعه عراق است.
موضوعی که باید به آن اشاره کرد آن است که سیطره و حضور این ارزشها در جامعه عراق تا حد زیادی تحت تاتیر شرایط خاص بعد زا اشغال عراق تثبیت شده و این امر در سایه ضعف دولت در پی اشغال این کشور توسط آمریکا صورت پذیرفته است. موضوعی که باید به آن اشاره کرد آن است که جامعه عراق به آسانی و در کوتاه مدت شاهد رخت بربستن این ارزشهای بدوی نخواهد بود و این ارزشها متاسفانه در حال بازتولید بوده و حتی در صورت قدرت گرفتن دولت، سیطره این ارزشها به دلیل عنصر پایایی و پایداری تا مدت زمانی طولانی ادامه خواهد یافت که این امر به معنای استمرار چالش ها و بحران های اجتماعی عراق به علت تسلط این ارزشها در جامعه عراقی است.
نظر شما