"خبرآسیا" قرقیزستان در مقاله ای که توسط چناره حسن قول معاون مرکز مطالعات استراتژیک قرقیزستان و کارشناس ارشد علوم سیاسی دانشگاه بین الملل این کشور به رشته تحریر در آمده؛ به بررسی دلایل افراطگرایی در میان زنان قرقیزستان پرداخته است.
بر اساس گزارشهای نیروی انتظامی قرقیزستان در فاصله زمانی سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۶ میلادی؛ ۸۶۳ نفر از اتباع قرقیزی به صفوف شبه نظامیان داعش در عملیاتهای نظامی سوریه پیوستند که ۱۸۸ نفر از این تعداد زن بوده اند. خانواده یک عامل مثبت و در عین حال منفی در گسترش رادیکالیسم و افراطگرایی خشونتطلب است. در شرایط مهاجرت کاری بسیاری از جوانان به دور از وطن و خانواده خود ممکن است آسیب پذیر و جذب گروه های افراطی و تروریستی شوند. اگر خانواده در جامعه قرقیز عملگرا می بود و گفتگو و تعامل بین نسل ها و تربیت و آموزش در خانواده قرقیز جایگاه مهمی داشت جوانان کمتر در گروه های افراطی جذب می شدند و در جستجوی زندگی بهتر به مناطق جنگی گسیل نمی شدند.. در عین حال، به منظور حفظ خانواده یا با دعوت همسر (یا پدر و برادر) بسیاری از خانم های جوان به سوریه رفته اند. پس از گفتگو با بسیاری از سازمانهای مردم نهاد یا نهادهای دولتی این دیدگاه بوجود آمد که زن هایی که به داعش می پیوندند استقلال نظر ندارند و به زامبی یا مردگان متحرک تبدیل می شوند.
این سوال بوجود میاید که چرا زنان بدون فکر و اراده بخشی از این فرآیندهای منفی می شوند و چرا در برخی موارد زنان مستقلا تصمیم می گیرند تا عضوی از داعش بشوند؟
پاسخ به این سوالات بر مبنای نتایج تحقیق سازمان ملل متحد در خصوص زنان (سال ۲۰۱۷) داده شده است.
در هنگام بررسی سن، سطح تحصیلات و سایر ویژگی های زنان اعزام شده اطلاعات و داده ها متفاوت است. نیروهای انتظامی گزارش می دهند که عمده افراد اعزام شده جوانان در سن ۲۷-۲۲ سال، بدون کار و شغل مشخص، کم سواد و بدون تحصیلات کافی و از خانواده های کم بضاعت بوده اند. براساس اطلاعات بدست آمده از گزارش های سازمان های غیر دولتی؛ زنان اعزام شده از جمله از بین خانواده های با سطح درآمد متوسط بوده اند. اما اطلاعات موثق و آماری در خصوص اینکه چند نفر از آنها متاهل بوده اند موجود نیست؟ اما این اطلاعات در دست است که بسیاری از این زنان به دنبال همسران خود به سوریه و عراق اعزام شده اند. اطلاعات در خصوص سطح تحصیلات زنان اعزام شده نیز در دسترس عمومی نمی باشد.
درک نقش، انگیزه و آسیب پذیری دختران و زنان و گرایش و تندروی های دینی آنها و نیز بررسی نقش آنان برای پیشگیری از این فرآیندهای منفی در جامعه فقط با بررسی اوضاع و شرایط کل حاکم در کشور امکان پذیر است.
بر اساس بررسی اوضاع قرقیزستان و منطقه آسیای مرکزی و نیز عواملی که باعث شدند اتباع قرقیزی تصمیم به مشارکت در جنگ بیگانگان در سوریه و عراق کنند یک نتیجه منطقی دارد.
علل رادیکالیسم و افراط گرایی دینی زیاد است اما مجموعه ای از عوامل منجر به این کار می شود. ویژگی های شخصیتی، عوامل اجتماعی و اقتصادی از جمله تبعیض و شرایط سخت زندگی، عوامل دینی و عقیدتی، جنسیت و برابری جنسیتی، سیاست های دولت در حوزه ادیان، اقدامات سختگیرانه نیروی انتظامی، سطح سواد و آگاهی دینی و سکولاریستی مردم، فساد و ... می باشد.
بر اساس اطلاعات کمیسیون دولتی امور ادیان وابسته به ریاست جمهوری قرقیزستان طی ۲۰ سال اخیر رشد گرایشات مذهبی بین مردم مشاهده می شود. امروزه بیش از ۲۰ جریان و مکتب مختلف اسلامی در قرقیزستان فعال می باشد. در این اوضاع اداره و مدیریت تنوع دینی در کشور که خود را کشوری سکولار و دموکراتیک عنوان کرده است بسیار دشوار است.
ارتباط جریانات اسلامی غیر خشونت طلب با گروه ها و جریاناتی که برای نیل به اهداف سیاسی و اهداف دیگر دعوت می کنند از زور و خشونت استفاده شود. برای مثال گروه سیاسی و دینی حزب التحریر و اعضای آن برای تشکیل خلافت در کشورهای آسیای مرکزی دعوت و تبلیغ می کنند. هدف داعش نیز ایجاد خلافت در عراق و سوریه است. لذا حتی اگر اعضای حزب التحریر دنبال جذب مستقیم افراد در صفوف داعش نیستند فعالیت آنها به مثابه مبنا و حمایت عقیدتی و اجتماعی برای چنین گروه های افراطی و تروریستی مانند داعش می باشد.
در میان کارشناسان قرقیزستان و نیز کشورهای دیگر نسبت به فعالیت جنبش جماعت التبلیغ دیدگاه های متفاوتی وجود دارد . قرقیزستان تنها کشور در آسیای مرکزی است که فعالیت این گروه را ممنوع نکرده است. این خطر وجود دارد که ممنوعیت این جنبش بانفوذ کافی در قرقیزستان باعث خواهد شد که به جای پیشگیری از رادیکالیسم، مسلمانان معتدل و میانه رو به سوی افراط گرایش پیدا کنند زیرا پیروان معتدل این جنبش به نوعی تعادل و سپری برای مقابله با جریانات افراطی ایجاد می کنند.
در عین حال طرفداران نیاز به ممنوع سازی این گروه اظهار دارند که جماعت التبلیغ از نظر ماهیت ایدئولوژیکی به مکتب محافظه کارانه دیوبندی نزدیک است. دیوبَندی نام یک جنبش اسلامی از شاخه سنی صوفی است که از هندوستان آغاز شد و در دوران معاصر به افغانستان، آفریقای جنوبی و بریتانیا نیز گسترش یافته است. این جنبش یکی از مخالفان سرسخت انگلیس و آمریکا و حتی اسرائیل است. مبنای دینی این گروه عقل گرایی است. فرقه دیوبندی از فرقههای تصوف اهل سنت به شمار می رود.
اما از اوایل ۱۹۶۰ ارتباطی بین گروه جماعت التبلیع و سلفیگری برقرار می شود. به عبارت دیگر اگر خوب بررسی کنیم می بینیم که اصول جماعت التبلیغ از مکتب و آموزه های وهابی – دیوبندی نشات می گیرد که کهن الگوی ایدئولوژی افراط گرایی اسلامی امروزین می باشد.
علاوه بر افزایش سطح دینی مردم قرقیزستان، مهاجرت کاری از این کشور به کشورهای خارج نزدیک و دور روند رو به رشدی داشته است. عدم اشتغال و بیکاری جوانان را مجبور می کند به دنبال کار و اشتغال به روسیه، قزاقستان و سایر کشورها بروند. اما فرآیند مهاجرت پیامدهای منفی نیز دارد. نه تنها مهاجران کاری به دلیل سن جوان و سطح سواد پایین بلکه اعضای خانواده این مهاجران و در وهله اول کودکان آسیب پذیر می شوند زیرا بدون مراقبت و تربیت والدین بزرگ می شوند و احساس ناامیدی می کنند. بخشی از عوامل تاثیر گذار در اوج اخیر خودکشی در میان دانش آموزان نیز همین نا امیدی و نارضایتی کودکان از والدین خود است.
گزارش های نهادهای مسئول در امور مهاجرت از افزایش نگران کننده رشد مهاجرت زنان قرقیز حکایت دارد طوریکه تعداد آنان امروزه ۴۸ درصد از کل کسانی را تشکیل می دهد که به قصد مهاجرت از کشور خارج می شوند.
به دلیل رشد گرایشات مذهبی و در مجموع محافظهکاری در دیدگاه ها و کارهای مردم قرقیزستان متاسفانه تبعیض جنسیتی تبدیل به امری عادی شده است. این تبعیض ها در ازدواج های زودهنگام، چند همسری، ازدواج های غیر رسمی و در نتیجه عدم داشتن حق و حقوق و مدارک همسر و مادر کودکان جلوه پیدا می کند. همسران مهاجران کاری که به عنوان عروسان در منزل شوهر می مانند در شرایط سخت فیزیکی و روان شناختی زندگی می کنند. در برخی موارد والدین برای شوهر دادن دختر خود با شرایط مناسب (در ازای اخذ پول بیشتر از خانواده داماد) عجله دارند.
خشونت خانگی نسبت به زنان و کودکان و مرسوم بودن آیین عروس ربایی (رسم آلا کاچو در میان قرقیزان)، رفتارهای سهل انگارانه و غیر حرفه ای نیروی انتظامی نسبت به موارد حساس جنسیتی را نباید نادیده گرفت. (مثال: اخیرا دختر جوانی به نام بورولای که بر اساس رسم قرقیزی عروس ربایی ربوده شد و در عین حالی که در ساختمان پلیس حضور یافته بود به دست رباینده خود کشت).
زمانی که دختران و زنان از این همه مشکلات خود فرار می کنند و با هدف پیدا کردن شغل و درآمد مطلوب به خارج مهاجرت می کنند پس از بازگشت جامعه با کلیشه های ذهنی انتقادی و توهین آمیز از آنان استقبال می کند. گویی که این زنان در خارج از کشور به دنبال فسق و فجور بوده باشند. این در حالی است که آقایان مهاجری که پس از بازگشت به موطن خود زنان و خانواده های جدید تشکیل می دهند مورد سرزنش قرار نمی گیرند.
بعد از شرح این مشکلات می توان به دلایل و انگیزه های زنان برای ترک وطن خود در جستجوی آینده ای بهتر از جمله در کشور سوریه پی برد. زنانی که مانند مردگان متحرک خود تصمیم نگرفته اند و نمی گیرند ولی سر از سوریه درآورده ند به این دلیل است که به دنبال همسران خود رفتند و با توجه به مشکلات یاد شده مانند ازدواج های زودهنگام، نداشتن تحصیلات پایه (آموزش متوسطه ۹ ساله)، نقش عروس که هیچ فرصت و امکانی برای تعامل اجتماعی در خارج از چهاردیواری خانه خود ندارد و عواقب بسیار طلاق هیچ انتخاب و راه حلی برای چنین زنانی نمی گذارند. تبعیت و حرف شنوی مطلق از دستورات همسر یا خانواده وی ، تنها راه درست و ممکن برای اینگونه زنان می باشد.
منبع:
https://cabar.asia/ru/radikalizatsiya-zhenshhin-na-religioznoj-pochve-v-kyrgyzstane/ ۲۱.۶.۲۰۱۸
[۱] این مقاله درچارچوب طرح ‘Giving Voice, Driving Change — from the Borderland to the Steppes Project’, باحمایت مالی وزارت امور خارجه نروژ تهیه شده است.
نظر شما