۲۳ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۴:۴۹

در طول قرون بعد، اسلام سنی حنفی که شامل طریقت (تصوف) و عقیده ماتریدی بود در  قزاقستان گسترش یافت و سبب شکل گیری فرهنگ مذهبی قزاقستان شد.

بخش اول: مشکلات

وجود آرامگاه احمد بسوی صوفی برجسته در سرزمین قزاقستان نشان می دهد دین اسلام قبل از تاسیس خان نشین قزاق به کشور قزاقستان وارد شده است. این امر نشانگر رابطه ی نزدیک قزاق ها با تصوف می باشد که بخش جدایی ناپذیر اسلام است.

در طول قرون بعد، اسلام سنی حنفی که شامل طریقت (تصوف) و عقیده ماتریدی بود در  قزاقستان گسترش یافت و سبب شکل گیری فرهنگ مذهبی قزاقستان شد.

تلاش های شوروی سابق برای پاکسازی یا بازنویسی دین اسلام ناکام ماند و نتوانست ریشه دین اسلام را در قزاقستان از بین ببرد. با مقایسه وضعیت دین در قبل و بعد از استقلال قزاقستان رشد آن را درمی یابیم. تعداد مساجد، مدارس و افراد مذهبی بعد از استقلال قزاقستان افزایش یافته است. علاقه جوانان این کشور به فراگیری علوم اسلامی، افزایش یافت و مدارس اسلامی زیادی در این کشور افتتاح شد. روند افزایش به سرعت انجام گرفت تا زمانی که راه برای ورود فرقه های تندروی بیگانه مانند وهابی و سلفی باز شد.

از سوی دیگر تحصیل جوانان قزاقی در مدارس و مراکز آموزش اسلامی کشورهای عربی به‌ ورود و گسترش دیدگاه‌های افراطی مذهبی در این کشور کمک کرد.برای نمونه در دهه نود "حزب التحریر" در  قزاقستان گسترش یافت، اما بعد از درگیری گروه مسلح این حزب با پلیس این فرقه کمرنگ شد و امروزه برای امنیت ملی هیچ گونه خطری ندارد. بایا نحال باید دانست سلفی گری برای کشور تهدید جدی به شمار می آید. افکار و عقاید سلفی ها در قزاقستان و دیگر نقاط دنیا در حال گسترش است و طرفداران زیادی پیدا کرده است.

امروزه تمام دنیا با عقاید سلفی درگیرند سلفی ها معتقدند خدا دارای جسم است و افرادی که با این عقیده مخالفند مشرک و کافرند. آنها خود را تنها گروه واقعی بازمانده از پیشینیان صالح  می دانند و خود را طرفدار اسلام پاک می نامند. دانشمندان مسلمان در سراسر جهان آثار زیادی نوشته اند که این ایدئولوژی حاشیه ای و افراطی سلفیان را رسوا و انکار می کند. اما ایده سلفیگری مثل ویروس سریع گسترش می یابد.

در سالهای اول استقلال قزاقستان کشور نمی توانست با این فرقه مبارزه کند. چون در دوره شوروی، دین در قزاقستان سست شده بود. در همین حال باید به این نکته اذعان داشت، در این جمهوری نیز همچون سایر جمهوری‌های آسیای مرکزی، سطح معرفت اسلامی جامعه پایین بود و روحانیت رسمی  فلج و زمینه برای فعایت سلفی‌ها کاملا آماده بود.

امامان مساجد سواد دینی کافی نداشتند که بتوانند با این ایدئولوژی مبارزه کنند. جوانان که تازه داشتند با اسلام آشنا می شدند، این گروه را باور کردند و به آن پیوستند. عربستان سعودی را به عنوان نگهدارنده شهرهای مقدس مکه و مدینه می دانستند. فقط پیر مردان قزاق که با اسلام آشنایی داشتند متوجه شدند که این فرقه خطرناک است، اما نتوانستند کاری انجام بدهند، چون جوانان به سخنان آنها گوش ندادند.طرفداران سلفی گسترش یافت و همراه با آنها مشکلات زیادی به وجود آمد.
سلفیان امامان را گمراه می دانند همچنین تمام مسلمانان را چه سنی و چه شیعه، گمراه قلمداد میکنند و تمام آثار تاریخی اسلام را انکار می کردند. حتی مدارس دینی را که مذهب حنفی را آموزش می دهند به رسمیت نمی شناسند.

لازم به ذکر است از ابتدا در مدارس قزاقستان تنها تعلیم مذهب حنفی آموزش داده شده است . متفکران بزرگ قزاق، آبای قونانبایوف، شاه کریم خدابرگیناف، مشهور یوسف کپی اف طرفداران این مذهب بودند. سلفیان متفکران برجسته قزاق را انکار کرده و می کنند، در حالی که آنها به الله باور داشتند و نماز می خواندند.

سلفیان از صوفیان متنفر بودند، هنوز هم این عقیده را قبول ندارند. آنان صوفیان را چندخدایی می دانستند و می گفتند که آنها قبر انسان را ستایش می کنند بر همین اساس اولین مکانی که طرفداران سلفی می خواستند آن را تخریب کنند آرامگاه «خواجه احمد یسوی» صوفی بزرگ اسلام، قبر های پهلوانان و خان های قزاق بود.

چند سال پیش، سلفی های غرب قزاقستان یک قبرستان مسلمان را تخریب کردند. چون آنها با مراسم نذری، کفن و دفن، قرار دادن سنگ قبر و فعالیت هایی مانند این مخالف اند. بعلاوه، بسیاری از سنتهای قزاقی را کاملاً انکار می کنند،در حالی که این آداب و رسوم قزاقی ضد اسلام نیست و براساس اسلام بنا شده است.این رفتارها باعث سردرگمی شد، در مساجد، سلفی ها اساساً به حرف امامان گوش نمی دهند و علیه آنها عمل می کنند. اینترنت به بستری برای انتشار فعال ایده های سلفی و اختلافات بی شمار میان پیروان سلفی و نمایندگان " اسلام صحیح " تبدیل شده است.

بخش دوم: تکذیب کلامی:

برای مدت ها نمایندگان اداره معنوی مسلمانان قزاقستان، اگرچه با این تفسیر اسلام موافق نبودند، اما هنوز در مقابله با ویروس سلفیگری ناتوان بودند. پس از آن که افرادی که در کشورهای اسلامی تحت تعلیم اسلام واقعی قرار گرفتند و به قزاقستان بازگشتند، اوضاع در کشور تغییر کرد. این تغییرات بعد از سالهای ۲۰۰۰ صورت گرفت. پس از آگاهی از معارف اسلام واقعی، ایدئولوژی سلفیان مورد انتقاد و بحث قرار گرفت. اوج این رویارویی را باید میان از اساتید پیشرو اداره مسلمانان قزاقستان «ارسین امره» با نماینده سلفی ها - «اکتام زوربکوف» مشاهده کرد که از طریق شبکه تلویزیونی نیز پخش شد.بحث که بیش از ۸ ساعت طول کشید در وب سایت مسجد مرکزی آلماتی منتشر شد - azan.kz

پس از این بحث افرادی که ایده سلفیان را صحیح می دانستند متوجه اشتباه خود شدند. افراد  برای درک بهتر مطلب می توانستند  استدلال های طرفین را بشنوند و بعد از آن تصمیم بگیرند که کدام تفسیر از اسلام صحیح است. با کمک این بحث بسیاری از سلفی های قزاقستان از سلفی گری روی برگرداندند و همین موضوع باعث شد رهبران سلفی قزاقستان پیروانشان را از گوش دادن به آن بحث منع کنند.

پس از این اتفاق اداره مسلمانان قزاستان توانست نه تنها از عقیده ماتریدی و مذهب حنفی در برابر حملات محافظت کند، بلکه این مدارس را به عنوان سکوی اصلی مسلمانان قزاقستان تأیید کرد. بنابراین، حمایت از اسلام سنتی واقعی به این صورت رقم خورد که اداره مسلمانان قزاقستان فعالیت های آموزشی خود را نه تنها در مساجد، بلکه در اینترنت آغاز نمود.

از این زمان به بعد سلفی‌های قزاقستان به ۲ گروه تقسیم شدند،اوضاع عوض شد. گروه اول سلفی‌های میانه رو بودند که نفوذ زیادی در ساختارهای دولتی این کشور داشتند، گروه دوم سلفی‌های جهادی بودند. بخشی از این سلفی‌های افراطی قزاقستان با گروه‌های سلفی شمال قفقاز و بخش دیگری از آنان با گروه‌های جهادی افغانستان و پاکستان مرتبط شدند.

یکی از مشکلات بزرگ این بود که باید تشخیص داده شود که شخص به کدام گروه تعلق دارد علاوه بر این، هر سلفی می توانست به گروه سلفی رادیکال پیوندد، زیرا همه گروه های سلفی مبتنی برآموزه هایمحمد بن عبدالوهاب (از این رو نام "وهابی ها") بوجود آمدند، که مورد احترام همه سلفیان است. ایدئولوژی محمد بن عبدالوهاب باعث پیدایش نزاع خونین در کشورهای اسلامی شد. متأسفانه قزاقستان نیز از این قاعده مستثنی نبود و در سال ۲۰۱۶ سلفی های قزاقستانی در دو شهر های آلماتی و آقتپه اقدامات تروریستی انجام دادند.

 
رهبران مذهبی به مردم درباره خطر سلفی گری هشدار دادند، اما نهادهای دولتی و جامعه به این هشدارها اهمیتی نداد و خطر را جدی نگرفتند پس از حملات آشکار آنها و گرفتن جان شهروندان قزاق، مشخص شد که سخنرانی رهبران مذهبی در مساجد درباره خطر سلفی گری بر طرفداران این فرقه تاثیری ندارد. چون سلفی ها به سخن امامان جماعت اهمیتی نمی دهند ،اصلاح وضعیت دشوار و غیر ممکن بود پس دولت باید وارد عمل می شد و اقدامات لازم را انجام می داد.

پیش از اقدامات تروریستی سلفی ها در قزاقستان، نمایندگان اداره مسلمانان قزاقستان در زندان ها به گفتگوهای پیش گیرانه را با محکومان به افراط گرایی مذهبی انجام می دادند، اما پس از این حملات نیاز به انجام اقدامات جدی برای مبارزه با افراط گرایی حس می شد تا افرادی که آگاهی کافی نسبت به دین ندارند به گروههای افراطی نپیوندند.

بخش سوم: پیامدها و راه حل ها

در کنار سازمانهای که درگیر عناصر مخرب سلفی بودند، مرکزی با هدف شناسایی افراد آسیب دیده از فرقه سلفی و شناسایی مبلغان این مذهب تاسیس شد. البته شناسایی آن بدون داشتن سطح آگاهی مناسب از اسلام غیرممکن است. یک ایدئولوژی فقط از طریق ایدئولوژی دیگر قابل شکست است. بنابراین، مرکز  مذکور  گفتگوهایی را با افراد آسیب دیده به همراه نمایندگان اداره مسلمانان قزاقستان صورت دادند، وظیفه آنها نه تنها شناسایی افراد خطرناک، بلکه تلاش برای برگردانند این افراد به اسلام واقعی بود.  این مرکز از طریق مصاحبه و بعضاً تهدید ،افراد مظنون را شناسایی کرد، اغلب تهدید به زندان نتیجه بهتری داشت. برای مبارزه جدی تر با ایده های اسلام گرایان افراطی لازم بود اقدامات فوری توسط نهادهای دولتی انجام شود. به عنوان مثال در شهر ترکستان به عنوان مذهبی ترین شهر قزاقستان شبعه اداره مسلمان قزاقستان تاسیس شد وبه این صورت مبارزه با تندروان مذهبی وارد مرحله کاملاً جدی خود شد.

کد خبر 1308

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 1 =