جمعیت روسیه از اقوام و گروه­های متعددی تشکیل شده است. بزرگترین قومیت این کشور روس­ها هستند که ۸۰ درصد جمعیت را تشکیل می دهند. گروه دوم تاتارها هستند که به گروه اقوام ترک­زبان تعلق دارند و ریشه در اقوامی دارند که در قرن پنجم میلادی در صحرای گبی زندگی می کردند.

مقدمه:

ترکیب قومیتی هر کشور را باید با در نظر گرفتن سایر ویژگی­های جمعیتی کشور و بر اساس سرشماری­های رسمی تحلیل و بررسی کرد. در مورد روسیه اگرچه ظرف ۹ سال اخیر سرشماری جدیدی صورت نگرفته است اما بر اساس سرشماری سال ۲۰۱۰ که نتایج آن در اواخر سال ۲۰۱۱ و اوایل سال ۲۰۱۲ منتشر شد، جمعیت این کشور ۱۴۲.۹ میلیون نفر اعلام شد.

جدیدترین برآوردها در سال ۲۰۱۹ نشان می­دهد که جمعیت این کشور اکنون در حدود ۱۴۵.۸۷ میلیون نفر است در حالی که طبق برآورد سال ۲۰۱۵ جمعیت در سال ۲۰۱۹ باید رقمی در حدود ۱۴۶.۳ میلیون نفر باشد.

منابع آماری غربی برآورد می­کنند که تغییرات جمعیتی در روسیه در حال حاضر رقمی نزدیک به صفر است و تا سال ۲۰۲۰ نیز همین روند ادامه خواهد داشت. این نهادها رشد منفی برای جمعیت این کشور پیش بینی می­کنند و انتظار دارند تا سال ۲۰۳۰ جمعیت روسیه به ۱۴۰ میلیون و تا سال ۲۰۴۰ به ۱۳۶ میلیون نفر برسد.[i] اما منبع اصلی مورد استفاده در پژوهش حاضر آمارهای رسمی دولت روسیه است. در نوشته حاضر ترکیب جمعیتی اقوام و تغییرات جمعیتی و برخی چالش­های ناشی از مسایل قومی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

جمعیت و اقوام فدراسیون روسیه

جمعیت روسیه از اقوام و گروه­های متعددی تشکیل شده است. بزرگترین قومیت این کشور روس­ها هستند که ۸۰ درصد جمعیت را تشکیل می دهند. گروه دوم تاتارها هستند که به گروه اقوام ترک­زبان تعلق دارند و ریشه در اقوامی دارند که در قرن پنجم میلادی در صحرای گبی زندگی می کردند.

 زبان تاتارها سه لهجه دارد: لهجه میشر که میشارها به آن سخن می­گویند، لهجه مرکزی که در آستراخان به آن صحبت می­شود و لهجه کازان و سیبر که تاتارهای سیبری به آن سخن می­گویند.

بخش عمده قوم تاتار، تاتارهای ولگا و کریمه هستند. تاتارها ۳.۹ درصد جمعیت را تشکیل می دهند. اوکراینی­ها سومین گروه قومی بزرگ روسیه هستند که به گروه قومی اسلاوهای شرق تعلق دارند و ریشه اوکراینی دارند. زیرگروه­های قومی نیز در این گروه قومی وجود دارند که عبارتند از: لمکوها، هوتسول ها، و بویکوها. باشقیرها که ریشه ترکی دارند چهارمین گروه قومی بزرگ روسیه هستند و به زبان باشقیری صحبت می­کنند.[ii]

ویژگی مهم قومیت­ها در روسیه این است که نسبت جمعیتی میان اقوام مختلف روسیه در دوره­های مختلف تغییر می­کند. یکی از علل این تغییر، تفاوت در نرخ باروری طبیعی میان گروه­های جمعیتی روسیه است. مساله دوم مرتبط با روند تغییر هویت قومی تحت تاثیر ازدواج­های بین قومی و سایر عوامل است و عامل سوم مهاجرت­های خارجی است.

در فاصله سال­های ۱۹۸۹ تا ۲۰۰۲ پرشمارترین اقوام عبارت بودند از: آذری­ها، درگین­ها، کاباردین­ها، کومیک­ها، یاکوت­ها، لزگی­ها و آلمانی­ها. در فاصله سال­های ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۰ آلمانی­ها به دلیل کاهش تعدادشان از ۵۹۷ هزار نفر به ۳۹۴ هزار نفر از جرگه اقوام پرشمار خارج شدند. اما اقوامی که جمعیت آن­ها از یک میلیون نفر بیشتر است از سال ۲۰۰۲ تا سال ۲۰۱۰ و همچنین از ۱۹۸۹ تا ۲۰۰۲ تغییری نکرده ­اند. تغییر تنها در ترکیب این گروه­ها رخ داده است: چچنی­ها و ارمنی­ها از نظر تعداد از یک میلیون نفر بیشتر شده­اند در حالیکه تعداد موردوی­ها و بلاروس­ها از یک میلیون نفر کمتر شده است.

چنانچه گفته شد جمعیت روس­ها از همه بیشتر است: روس­ها جمعیتی بالغ بر ۱۱۱ میلیون نفر یعنی حدود ۸۰.۹ درصد از جمعیت کل کشور را تشکیل می­دهند. در مقایسه با سال ۲۰۰۲ تعداد جمعیت روس ۴.۹ میلیون نفر کاهش یافته است اما سهم آن ­در جمعیت کل کشور ۰.۳ درصد افزایش یافته است. جایگاه دوم از نظر جمعیتی در روسیه را همواره تاتارها داشته­اند. تا سال ۲۰۰۲ تعداد تاتارها همواره افزایش می­یافت. اما از سال ۲۰۰۲ تا سال ۲۰۱۰ تعداد جمعیت آن­ها ۲۴۴ هزار نفر کاهش یافت؛ یعنی ۴.۴ درصد. اما سهم آن­ها در جمعیت کشور همچون سال ۲۰۰۲ در رتبه دوم باقی ماند. این تغییر در مورد باشقیرها نیز صادق است. تعداد جمعیت آن­ها ۸۹ هزار نفر یعنی ۵.۳ درصد کاهش یافت اما سهم آن­ها در جمعیت کشور تنها اندکی کاهش یافت. اگرچه اوکراینی­ها در سال ۲۰۱۰ همچنان سومین قوم بودند اما از سال ۲۰۰۲ تعداد آن­ها تا بیش از ۱ میلیون نفر کاهش یافت که این منجر به کاهش شدید سهم آن­ها در جمعیت کل کشور تا ۳۵ درصد شد.

در فاصله سال­های ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۰ تعداد جمعیت بلاروس تا ۳۵ درصد، اودمورت­ها تا ۱۴ درصد، چواش­ها و موردوین­ها هر کدام تا ۱۲ درصد کاهش یافتند. همچنین برای اولین بار از نیمه دوم قرن بیستم، در فاصله ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۰ تعداد آذربایجانی­ها تا ۳ درصد، قزاق­ها یک درصد، و کاباردین­ها ۰.۶ کاهش یافت. همچنین در دهه­های گذشته تعداد کومیک­ها - با رشد جمعیتی حدود ۱۹ درصد در فاصله ۲۰۰۲-۲۰۱۰، درگین­ها (۱۶ درصد)، لزگی­ها(۱۵ درصد)، آوارها(۱۲ درصد)، یاکوت­ها و اینگوش­ها هرکدام (۷.۷ درصد) - به طور مداوم افزایش یافته است. همچنین جمعیت چچن­ها(۵.۲)، ارامنه (۴.۶)، بوریات­ها(۳.۶)، اوستیایی­ها(۲.۶)، افزایش یافته  است.

بزرگترین رشد جمعیت مربوط به تلنگیت­ها بود که ۱.۵ برابر شد. پس از آن چلکان­ها با ۳۸ درصد رشد جمعیت، سویوت­ها با ۳۰ درصد، توبالارها با ۲۶ درصد، شاپسوگ­ها با ۲۰ درصد، اون­ها با ۱۷ درصد، و آبازین­ها با ۱۴ درصد رشد جمعیت در جایگاه بعدی قرار داشتند. در این میان اقوامی هم وجود داشتند که با کاهش جمعیت شدیدی مواجه شدند مانند: توان توژین­ها، چولیمت­ها، بسرمین­ها و وپسین­ها.

در فاصله ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۰ سهم جمعیتی اوکراینی­ها و بلاروس­ها به سرعت در این کشور، از جمله در مناطق مرزی روسیه و اوکراین کاهش یافت. اگرچه اوکراینی­ها سومین گروه قومی بزرگ در روسیه باقی ماندند، یعنی رقمی معادل ۱.۹۳ میلیون نفر، اما تعداد آن­ها همانند بلاروس­ها (۰.۵۴) میلیون نفر ، تقریبا ۵۵ درصد در مقایسه با ۱۹۸۹ کاهش یافت. اوکراینی­ها بیش از ۵ درصد از جمعیت یامال ننت، منطقه خودمختار چوکتکا و منطقه ماگادان را تشکیل می­دهند. در بخش آسیایی روسیه، سهم روس­ها و اقوام نزدیک یعنی بلاروس­ها و اوکراینی­ها در مناطق مسکونی عمده از غرب تا شرق در امتداد خط آهن ترنس سیبری نسبتا زیاد و ثابت است.[iii]

در ترکیب سنی اقوام متعدد روسیه نیز تغییراتی رخ داده است. میانگین سنی جمعیت روس در سال ۲۰۱۰ معادل ۳۸ سال بود. این رقم در سال ۲۰۰۲ معادل ۳۷.۱ سال بود. بر طبق نظر سنجی ۲۰۱۰ میانگین سنی همه اقوام روسیه افزایش یافته است. جوان ترین میانگین مربوط به چچنی­هاست با ۲۳.۹ سال و سپس آوارها و کومیک­ها با ۲۶.۷ سال و درگین­ها با ۲۶.۹ سال. مسن­ترین اقوام نیز عبارتند از: بلاروس­ها (۵۴.۲ سال)، اوکراینی­ها (۵۲.۵ سال)، موردوین­ها (۴۸.۲ سال)، اودمورت­ها (۴۴.۲ سال) و چواش­ها (۴۲.۲ سال). میانگین سنی سایر اقوام روس که تعداد آن­ها بیشتر از ۱ میلیون نفر است عبارتند از ارامنه ۳۴.۹ سال، باشقیرها ۳۶.۲ سال، روس ها ۳۸.۳ سال و تاتارها ۳۹.۹ سال.[iv]

یکی دیگر از مسائل مربوط به جمعیت روسیه مساله نیروی کار است. در روسیه تعداد افراد در سن کار در سال ۲۰۱۰ به ازای هر هزار نفر ۶۲۳ نفر بود در حالیکه این رقم در سال ۲۰۰۲  معادل ۶۳۱ نفر بود. در میان ۵ قومیت ساکن روسیه نیز تعداد افراد در سن کار کاهش یافته و جمعیت بالاتر از سن کار افزایش یافته است و در نتیجه بار جمعیتی افزایش یافته است.[v]

با توجه به ارتباط قومیت و زبان نیز باید گفت که: در سال ۲۰۱۰ حدود ۱۳۸ میلیون نفر از افراد سرشماری شده زبان روسی را می دانستند. این رقم ۹۹.۴ درصد افراد بود. این آماردر سال ۲۰۰۲ رقمی برابر ۱۴۲.۶ میلیون نفر بود. از میان همه افرادی که به پرسش درباره زبان مادری خود پاسخ دادند ۹۳.۸ درصد زبان مادری مرتبط با قوم خود را نام بردند و تنها ۵.۷ درصد از آن­ها زبان روسی را زبان مادری خود نام بردند. ۴۰ درصد از افراد دارای قومیت کومی، ۳۸ درصد از اودمورت­ها، ۳۵ درصد از موردوین­ها، ۲۹ درصد از چواش­ها، ۲۵ درصد از ماری­ها، و ۲۰ درصد از تاتارها روسی را به عنوان زبان مادری خود نام بردند.[vi]

مساله قومیت و مشکلات آماری

تحلیل مساله جمعیت و اقوام روسیه با مشکلاتی در بعد آماری مواجه است. برای مثال یکی از این مشکلات مرتبط با مساله مهاجرت است. درباره آمار مهاجرت روس­ها به خارج از این کشور آمار دقیقی وجود ندارد. به گفته منابع غربی نهاد آمارگیری رسمی روسیه (روستات)، تنها آن دسته از اتباع روسیه را که مدارک اقامت خود در روسیه را باطل می­کنند جزیی از مهاجران به حساب می­آورد. این در حالی است که بر اساس آمارهای برخی کشورهای مقصد مانند آمریکا، تعداد مهاجرین روس به این کشور تا شش برابر آماری است که منابع رسمی روسیه اعلام می­کنند. در عین حال با احتساب اینکه تعدادی از این افراد نه از مبدا روسیه بلکه از کشور سوم و تنها با داشتن پاسپورت روسیه به کشورهای مقصد مهاجرت می­کنند، رقم واقعی مهاجرت از روسیه را باید رقمی مابین آنچه منابع روس و آمریکایی اعلام می­کنند دانست.[vii]

مشکلات آماری گاهی نیز مرتبط با نوع آمارگیری است. برای مثال در سال ۲۰۱۰ کاهش سهم روس­ها در جمعیت کل، به دلیل پاسخ دهندگانی بود که به سوالات مربوط به قومیت پاسخ ندادند و این گرایشی عمده در تغییر هویت قومی است. در مجموع چنین پاسخ دهندگانی ۵.۶ میلیون نفر را تشکیل می­دهند و بعد از تاتارها -که دومین گروه بزرگ قومی در روسیه هستند، قرار می­گیرند. همچنین تردید در قومیت نیز عنصر جدیدی در ساختار قومی روسیه است. یکی از دلایل آن پر شدن پرسشنامه­ها با استفاده از اطلاعات دولتی است که اطلاعات قومی را شامل نمی­شود. همچنین عدم ذکر قومیت در اوراق هویت ملی هویت چندگانه را ممکن ساخته است. این مناطق در درجه اول عبارتند از شهرهای فدرال، مناطق پیشرفته همسایه مسکو که این روند از دهه ۹۰ در آن­ها شروع شد و مناطق شهری اورال و غرب سیبری. در مناطقی مثل جمهوری قفقاز شمالی و برخی مناطق از ناحیه ولگای میانی تعداد این افراد دچار تردید در هویت قومی کمتر است. زیرا در این مناطق هویت قومی برای زندگی فردی مطلوب در جامعه­ای سنتی، ضروری است.[viii]

در مجموع برای جبران روند رو به کاهش جمعیت، دولت روسیه به دنبال جذب مهاجر از کشورهای همسایه است اما این مساله می­تواند منجر به تنش ­قومی در این کشور شود؛ نظیر آنچه که در مارس سال جاری میلادی ۲۰۱۹ در یاکوتسک رخ داد. مردم منطقه در اعتراض به تجاوز یک مهاجر احتمالا قرقیز به یک زن در این شهر دست به اعتراضات گسترده زدند که اختلالاتی در اداره امور شهر نیز پدید آورد. به دلیل انتشار ویدئوهای تهدید آمیز علیه مهاجران، مغازه داران و رانندگان تاکسی مهاجر قادر به حضور در محل کار خود نبودند.[ix]

چالش­ها و بحران­های احتمالی ناشی از مساله قومیت

مهم­ترین چالش احتمالی قومی در روسیه تنش­های قومی در اثر مهاجرت و تغییر ترکیب جمعیتی است. بر اساس یک نظر سنجی از مرکز افکارسنجی لوادا ۷۲ درصد از پاسخ دهندگان روس خواستار محدود شدن مهاجرت بودند و مهاجران را سبب کاهش فرصت­های شغلی می­دانستند.[x] البته برخی تحلیلگران روس احتمال تبعیض در آینده بر ضد اقوام روس را منتفی می­دانند و با اشاره به سوابق همزیستی روس­ها با اقلیت­ها از نیمه قرن شانزدهم یعنی زمان انضمام خانات کازان، اشاره می­کنند که تفاوت­ها در طول این مدت همواره بر حسب طبقه اجتماعی و موقعیت بوده و نه بر حسب قومیت یا حتی مذهب. برای مثال به گفته دیمیتری ترنین بعد از پیوستن این خانات به روسیه نخبگان محلی به نخبگان روسیه پیوستند و طبقات پایین­تر بخشی از طبقات پایین روسیه شدند. اما همه آن­ها در برابر تزار، امپراتور و سپس حزب برابر بودند. در دوره لنین و استالین نیز به ملی گرایی روسی به عنوان تهدید برای ایده های کمونیستی نگاه می شد و در مناطق مرزی زبان ها و فرهنگ قومی ترجیح داده می شد. اقوام مسلمان در مناطقی همچون کازان، آستراخان، غرب سیبری و کریمه خانات مسلمانی بودند، که اگرچه با روسیه ادغام شدند اما کاملا روسی نشدند و فرهنگ و زبان و مذهب خود را حفظ کردند و اتحاد شوروی به آن­ها خودمختاری داد.[xi]

در بعد سیاسی نیز روسیه به عنوان عضو ناظر در سازمان همکاری های اسلامی حضور دارد و جنگ در کشورهای اسلامی نظیر افغانستان، تاجیکستان، چچن و سوریه مسلمانان این کشور را به ضدیت با مسکو نکشانده است. همچنین احتمال اینکه اقلیت­های روسیه به خاطر سیاست خارجی پوتین از دولت بیگانه شوند بسیار کم است بلکه بسیاری به این رویکرد دولت روسیه افتخار می کنند و بر اساس یک نظر سنجی در مارس ۲۰۱۴، ۸۸ درصد اقوام روسیه از رویکرد دولت این کشور در انضمام کریمه حمایت کردند. در نتیجه می­توان گفت که بخش بزرگی از اقوام غیر روس نیز از این اقدام حمایت کردند.[xii]

سایر مشکلات اجتماعی ناشی از اقوام را می­توان با مساله پیشرفت­های اقتصادی و گسترش شهرنشینی و پراکندگی نامنظم اقوام مرتبط دانست. به طور معمول تمرکز گروه­های قومی در داخل جمهوری­های مرتبط با قومیت خود منجر به کاهش سطح شهری شدن و افزایش حفظ سنت­های قومی می­شود. به جز روس­ها که سهم بزرگی از جمعیت شهری را تشکیل می­دهند، تنها تاتارها و اوستیایی­ها هستند که مراکز سکونت آن­ها پذیرای مراکز اداری و اقتصادی بزرگ است. یهودیان و لک­ها نیز به دلیل تجربه تاریخی مهاجرت­های اجباری سطح بالایی از شهرنشینی را دارند. همچنین اگرچه تمرکز مهاجران در مناطق مرکزی و پایتخت نسبتا بالاست اما قزاق­ها سکونت در مناطق روستایی نزدیک مرز قزاقستان را ترجیح می­دهند.۴۰ درصد از ترکمن­ها نیز در مناطق روستایی منطقه استاوروپل یعنی جایی که در اواخر قرن ۱۷ و اوایل قرن ۱۸ ساکن شدند زندگی می­کنند.[xiii]

نتیجه:

برخی پژوهشگران یکی از مهم­ترین چالش های روسیه در سال­های آینده را مساله قومیت دانسته­اند اگرچه تاکنون نشانه­ای از تبدیل مساله اقوام داخلی به بحران یا چالشی جدی دیده نمی­شود اما بزرگترین چالش روسیه مرتبط با کاهش جمعیت است که در نهایت با افزایش نیاز به جذب مهاجران به عنوان نیروی کار باعث تغییرات در ساختار قومی می­شود. به این ترتیب حتی اگر مساله تصویب قوانین تبعیض آمیز از سوی دولت بر ضد اقوام منتفی باشد، اعتراضات در لایه­های پایین­تر جامعه و در میان مردم دور از ذهن نیست.


[i]. Russia Population ۲۰۱۹, World Population Review, Available at: http://worldpopulationreview.com/countries/russia-population/

[ii]. https://www.worldatlas.com/articles/largest-ethnic-groups-in-russia.html

[iv]. Социально-Демографический Портрет России, По Итогам Всероссийской Переписи Населения ۲۰۱۹ Года, Стр ۷۳: https://www.gks.ru/free_doc/new_site/perepis۲۰۱۰/croc/Documents/portret-russia.pdf

[v]. Takже, стр. ۷۴

[vi]. Takже, стр. ۷۹

[vii]. “Russia Takes on Its Demographic Decline”, stratfor, March ۲۷, ۲۰۱۹, available at: https://worldview.stratfor.com/article/russia-takes-its-demographic-decline

[viii]. Safronov, Там же.

[ix]. “Siberian City Grinds to a Halt After Locals Protest Rape Linked to Migrant”, the Moscow Times, March ۲۰, ۲۰۱۹, Available at: https://www.themoscowtimes.com/۲۰۱۹/۰۳/۲۰/siberian-city-grinds-to-a-halt-after-locals-protest-rape-linked-to-migrant-a۶۴۸۷۴  

[x]. Мониторинг Ксенофобскх Настроен ий, Available at:

 https://www.levada.ru/۲۰۱۹/۰۹/۱۸/monitoring-ksenofobskih-nastroenij-۲/

[xi]. Dmitri Trenin, Russia’s Changing Identity: In Search of a Role in the ۲۱st Century”, Carnegie Moscow Centre, Available at: https://carnegie.ru/commentary/۷۹۵۲۱

[xii]. Mikhail Alexseev, Ponars Eurasia Policy Memo, No. ۳۲۸, August ۲۰۱۴,  “Russia’s Ethnic Minorities, Putin’s Loyal Neo-Imperial “Fifth Column”, Available at:

 http://www.ponarseurasia.org/sites/default/files/policy-memos-pdf/Pepm۳۲۸_Alexseev_August۲۰۱۴.pdf

[xiii]. Safronov, Там же.

کد خبر 1535

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 6 =