او همیشه آنجا بود: زنان پاکستانی سابقه طولانی مقاومت دارند

محققان و سیاستمداران در مورد اینکه چگونه دیده شدن زنان در عرصه عمومی، فرهنگ سیاسی پاکستان را تغییر می دهد، بحث می کنند. اعتراض جزء ذاتی هر دموکراسی است. اعتراضات برای موفقیت فرآیندهای دموکراتیک اساسی است زیرا مبارزات مردم را برجسته می کند و بنابراین منجر به تغییرات اجتماعی می شود.

در طول تاریخ پاکستان، زنان همیشه نقش مهمی در اعتراضات عمومی داشته اند. چه تظاهرات سال 2013 به رهبری زنان در سوات برای تامین امکانات مدنی، چه تظاهرات زنان هزاره علیه کشتارهای هدفمند یا راهپیمایی زنان گوادر برای حقوق اولیه - این فهرست ادامه دارد.

با این حال، اگر این روزها از لفاظی های رایج در رسانه های اجتماعی عبور کنید، برخی معتقدند حزب تحریک انصاف اولین حزب سیاسی است که فضایی را برای حضور زنان در فعالیت های سیاسی ایجاد کرده است، این اولین باری است که زنان به این سمت می روند. خیابان ها برای یک هدف سیاسی و اینکه این اولین بار است که توسط مجریان قانون به دلیل شرکت در تظاهرات مورد سرکوب یا بازداشت قرار می گیرند.

واقعیت این است که زنان از قبل از استقلال با شور و شوق در کنار همتایان مرد خود و همچنین در معرض سرکوب وحشیانه دولت قرار داشته اند. خواه برای حمایت از رهبر مورد علاقه خود باشد یا از حزب سیاسی که با آن همسو هستند. هرگز از اینکه در خط مقدم هیچ جنبشی قرار نگرفته اند هراس نداشته اند. این مقاله فقط بر مشارکت زنان در امور سیاسی متمرکز است.

سنت شورش

پدیده مشارکت زنان در سیاست خیلی قبل از استقلال آغاز شد. در انتخابات 1946 دو زن بیگم جهان آرا شهنواز و بیگم شعیستا اکرام الله، به عضویت مجلس مؤسسان مرکزی انتخاب شدند و به عضویت در اولین مجلس مؤسسان پس از تجزیه ادامه دادند.

همچنین این سالی بود که زنان حامی مسلم لیگ به خیابان ها آمدند و علیه دولت به دلیل امتناع از اجازه دادن به حزب سیاسی برای تشکیل وزارتخانه، اعتراض کردند. آنها با خشونت دولت مواجه شدند  بسیار شبیه امروز بسیاری دستگیر شدند.

البته هیچ کس نمی تواند نقش زنان در جنبش پاکستان را انکار کند. زنانی مانند فاطمه جناح، رعنا لیاقات علی خان، بیگم عبدالله هارون، بیگم غلام هدایت الله، جهان آرا شهنواز، ویقارون نساء نون، بیگم تصدوق حسین و بسیاری دیگر که نامشان ذکر نشده است در کنار مردان علیه قدرت های استعماری و برای یک ملت جداگانه جنگیدند.

در ابتدا اعتراضات زنان برای این آرمان به لاهور و کراچی محدود شد. با این حال جنبش نافرمانی مدنی در سال 1947 شاهد بود که زنان پختون در ایالت خیبر پختونخواه امروزی به میدان آمدند و اعتراضات خود را ثبت کردند.

پس از استقلال، مشارکت زنان درسی است و همچنین سایر جنبه‌های فرآیند دموکراتیک به طور جدی توسط دوره‌های طولانی دیکتاتوری بازدارنده شد.

همچنین طعنه آمیز است که در زمان یک دیکتاتور نظامی بود که زنان در سال 2002 تعداد بی سابقه ای از کرسی ها را در مجامع فدرال و نیز استانی دریافت کردند و به نمایندگی رسمی سیاسی وارد شدند. پس از آن همان فرمانروای نظامی ژنرال پرویز مشرف بود که در سال 2005 در مورد افزایش موارد تجاوز جنسی در کشور گفت: «این به یک دغدغه پولسازی تبدیل شده است. بسیاری از مردم می گویند اگر می خواهید به خارج از کشور بروید و ویزای کانادا یا شهروندی بگیرید و میلیونر شوید، مورد تجاوز جنسی قرار بگیرید.

بوشرا گوهر یکی از رهبران ارشد جنبش ملی دموکراتیک و معاون ارشد سابق حزب ملی عوامی به رسانه ها گفت که « دموکراسی و روند سیاسی در کشور توسط دیکتاتوری های نظامی طولانی مدت و کنترل نظامی در طول انتقال کوتاه به دموکراسی تضعیف شده است. ».

«حملات به رهبران سیاسی، احزاب سیاسی را نیز تحت تأثیر قرار داده است. آنها قادر به ایجاد یک سیستم سیاسی دموکراتیک قوی در احزاب نبودند.»

با وجود این زنان فعالانه در تظاهرات علیه چندین رژیم دیکتاتوری شرکت کردند. چه در جریان اعتراضات اواخر دهه 1960 علیه ایوب خان که دانشجویان، زنان، کارگران و دهقانان، همراه با سیاستمدارانی مانند ذوالفقار علی بوتو دیکتاتور را در 25 مارس 1969 مجبور به استعفا کردند یا در جریان جنبش احیای دموکراسی در اوایل دهه 80 علیه حکومت ژنرال ضیاءالحق زنان همیشه نیرویی بوده اند که می توان روی آنها حساب کرد.

در سال های اخیر گوادر شاهد یک سری اعتراضات بوده است که بسیاری از آنها توسط زنان رهبری می شود. حزب حق تحریک به رهبری مولانا هدایت رحمان از جماعت اسلامی، اعتراضات منظمی را در شهر برای تعدادی از خواسته ها از جمله ممنوعیت ترد غیرقانونی قایق های ماهیگیری در آب های بلوچستان، کاهش ایست های بازرسی امنیتی و همچنین آزادسازی تجارت با ایران همسایه برگزار کرده است.

معترضان علیرغم مواجهه با خشونت بارها و بارها در قالب گاز اشک آور و دستگیری از سوی نیروهای انتظامی، به تجمع خود ادامه می دهند. در اواخر دسامبر سال گذشته دولت بلوچستان بند 144 را به مدت یک ماه وضع کرد. با وجود قانون ممنوعیت تجمع پنج نفر یا بیشتر در ملاء عام تظاهرکنندگان به ریختن به خیابان ها ادامه دادند و دستگیر شدند.

ماسی زینب شصت و پنج ساله چهره زن گوادر است و همچنین کسی است که رحمان را به خط مقدم رساند. او در راه تربت بود که پیام زینب را در تلفن خود شنید و تصمیم گرفت به شهر بندری بیاید و برای تظاهرات به او بپیوندد. از آن زمان او از حامیان شدید رحمان بوده و همچنان خانه به خانه می رود تا زنان را به تظاهرات و تحصن دعوت کند.

قبل از گوادر صدها زن در سال 2013 در خیابان های سوات راهپیمایی کردند تا به قطع برق طولانی مدت و ریختن بار گاز طبیعی در منطقه اعتراض کردند. این اولین بار در تاریخ منطقه بود که زنان- که بیشترشان خانه‌دار از سعید و شریف و مناطق مجاور بودند - برای بیان خواسته‌های خود به خیابان‌ها آمدند.

در یکی از این تظاهرات تبسم بشیر فعالی که رهبری این تظاهرات را بر عهده داشت به رسانه ها گفت: «این اعتراض یک سیلی بر صورت دولت است. با وجود موانع فرهنگی و اجتماعی، زنان اینجا هستند تا حقوق خود را که همیشه وجود دارد و کمتر شناخته شده است مطالبه کنند.»

به گفته عایشه خان که همچنین نویسنده کتاب جنبش زنان در پاکستان است: کنشگری اسلام و دموکراسی است، "زنان همیشه در پاکستان در سطوح مختلف به لحاظ سیاسی درگیر بوده اند".

آنها به احزاب سیاسی، جنبش‌های اعتراضی و بسیج جامعه پیوسته‌اند تا به حقوق و منابع بیشتری دست یابند. اما از آنجایی که زنان کمتری نقش‌های رهبری آشکار را ایفا کرده‌اند، سهم آنها در فرهنگ سیاسی کمتر شناخته شده است.

در سال 1981، جنبش بازسازی دموکراسی علیه دیکتاتوری ژنرال ضیا شجاعت زنان معترض را به نمایش گذاشت.  PPP (یکی از احزاب سیاسی پاکستان است) که در آن زمان توسط بیگم نصرت بوتو، بیوه نخست وزیر سابق ذوالفقار علی بوتو و بعداً توسط دخترشان بی نظیر بوتو رهبری می شد. با عوامی تحریک و سایر احزاب سکولار دموکراتیک دست به دست هم داد تا مردم را در سراسر سند علیه دیکتاتور بسیج کند.

زنان وابسته به آوامی تحریک با گرایش چپ رسول بوکس پالیجو، تحریک سندیانی را تشکیل دادند تا خواستار پایان دادن به فئودالیسم و پدرسالاری شوند. خواستار فدرالیسم و خودمختاری استانی شدند و برای احیای دموکراسی مبارزه کردند. اگرچه تحریک سندیانی یک جناح زنان بود و کاملاً مستقل نبود، اما مکانیزم کار مستقل قانون اساسی جداگانه و مناطق عملیاتی متمایز داشت. صدها زن شرکت کننده در جنبش بازسازی دموکراسی دستگیر شدند و در آن زمان با سرکوب خشونت آمیز دولت مواجه شدند.

خان توضیح داد: «زنان در جنبش احیای دموکراسی در طول دهه 1980 به دلیل سخن گفتن علیه رژیم و مطالبه حقوق سیاسی مردم به ویژه در سند به طرز وحشیانه ای توسط ارتش سرکوب و مورد حمله قرار گرفتند.

فرحات الله بابر سیاستمدار برجسته حزب مردمی و سناتور سابق از مقاومت زنان علیه ضیاء به عنوان "قهرمانی" یاد می کند. این قهرمانانه بود زیرا زنان در برابر دیکتاتوری نظامی که مولوی ها (روحانیون مذهبی) نیز دست به دست هم داده بودند، ایستاده بودند.»

وی مبارزه زنان علیه «اتحاد ملاها و نظامیان» را فصل باشکوهی در تاریخ حقوق زنان در پاکستان توصیف کرد و گفت: «ضیاء از نام اسلام برای مهار مقاومت در برابر دیکتاتوری خود استفاده کرد. به ویژه اصول دینی به گونه‌ای تفسیر می‌شد که علیه ضعیف‌ترین قشر جامعه یعنی زنان مبارزه می‌کرد.

«وقتی دادگاه فدرال شریعت در آن زمان حکم کرد که سنگسار غیراسلامی است. او [ضیاء] قاضی القضات را برکنار کرد و رئیس دست‌چین شده دادگاه شریعت را آورد و به او اجازه داد که هر حکم دادگاه را نیز بررسی کند. بنابراین دادگاه جدید با بررسی حکم قبلی خود سنگسار را اسلامی اعلام کرد.» ضیا خیلی جلو رفت.

وی همچنین اعتراضات جبهه اقدام زنان علیه «قوانین ظالمانه [به عنوان] بسیار قدرتمند» ضیاء را یادآور شد.

فراتر از جریان اصلی احزاب سیاسی در سطوح محلی نیز اعضا و حامیان زن را جذب کرده اند، خواه این زنان هزاره، بلوچ یا پشتون باشند که علیه ترور و حملات شبه نظامیان در منطقه می جنگند و به ربوده شدن عزیزانشان اعتراض می کنند.

وی در ادامه افزود: "جنبش زنان بلوچ علیه ناپدید شدن اجباری بسیار الهام بخش است."

خان گفت: «زنانی که علیه حملات تروریستی علیه هزاره‌های شیعه در بلوچستان اعتراض می‌کنند. با حضور در خیابان‌ها جان خود را در معرض خطر قرار می‌دهند. بسیاری از این زنان به احزاب سیاسی هزاره به عنوان مثال حزب دموکراتیک هزاره وابسته هستند. زنان در پلیس ملی در خیبر پختونخوا در معرض حملات ستیزه جویان قرار گرفته اند.

موانع مشارکت

افیه ضیا محقق، فعال سیاسی و نویسنده کتاب ایمان و فمینیسم در پاکستان گفت که در حالی که زنان در طول سال‌ها به طور فعال در مبارزات سیاسی شرکت کرده‌اند. بخش عمده‌ای از انرژی آنها به سمت موارد بی‌شماری خشونت علیه آنها معطوف شده است. اعتراض زنان سندی و بلوچ به سدسازی و قتل‌های ناموسی و حق خود برای ازدواج با هر کسی که می‌خواهند.

گوهر که از آغاز فعالیت سیاسی خود در بسیاری از اعتراضات شرکت داشته است. می‌گوید: «در طول سال‌ها، از دیکتاتور نظامی ضیاءالحق، تهدید، آزار و اذیت و عضویت در حزب من به دلیل حقوق‌محور سیاسی‌ام لغو شده‌ام.

این نشان می دهد که زنان با وجود شور و شهامتی که بارها و بارها از خود نشان داده اند. کار آسانی نداشته اند. در هر توقف آنها با چالش ها و آزار و اذیت مواجه می شوند تا فقط صدایشان در داخل یا خارج از مسیرهای سیاسی شنیده شود.

هنگامی که راهپیمایی آزادی حزب تحریک انصاف در سال 2014 در پایتخت کشور به خیابان‌ها آمد. زنان در تعداد زیادی شرکت کردند. حضور خوانندگان مشهور پاپ مانند ابرارالحق، شهزاد روی، نجم شیراز و سلمان احمد جنون از اتفاقات همیشگی تحصن عمران خان بود.

در سال 2018، رعنا ثناالله، وزیر کشور اظهارات توهین امیز در مورد زنانی که در تظاهرات حزب تحریک انصاف شرکت کرده بودند، بیان داشت: "زنانی که در انجا حضور داشتند، "جنبش هیپ" انها نشان دادن که از کجا امده اند. در تجمع دیروز انها رقاصان را استخدام کردند تا مردم را جذب کنند. اینگونه جلسات خود را از مردم پر میکنند.

این ترور شخصیت زنان شرکت کننده در تظاهرات و تجمعات اتفاق نادری نیست. سال گذشته، مولانا فضل الرحمن در یک گردهمایی گفت که حامیان زن حزب تحریک انصاف «از او [عمران خان] می‌خواهند که به اتاق خواب‌هایشان بیاید». این طرز فکر زن ستیز نه تنها منعکس کننده عقاید فردی اوست، بلکه مشکل ریشه دار تبعیض جنسی افسارگسیخته را در تمام سطوح جامعه ما برجسته می کند.

سیاست در پاکستان تحت سلطه و کنترل مردان است. فضا و پذیرش زنان در عرصه سیاست بسیار کم است. گوهر تاکید کرد که زنان باید دو برابر بیشتر تلاش کنند تا به عنوان یک رهبر پذیرفته شوند.

او با برشمردن دلایلی که زنان را از ورود و ماندن در سیاست باز می دارد، گفت: «پدرسالاری، قبیله گرایی و محافظه کاری همراه با طالبان شدن به عنوان سیاست دولتی، محیط سیاسی را برای زنان در عرصه سیاست مسموم و خطرناک کرده است».

او اکنون یکی از اعضای موسس جنبش ملی دموکراتیک - یک حزب سیاسی ملی گرا، منطقه گرا و سوسیال دموکرات پشتون - و رئیس آن پاختونکوا است. او گفت که او بخشی از تمام انجمن های کلیدی تصمیم گیری سیاست حزب است.

اما همه اینقدر خوش شانس نبوده اند. به گفته گوهر، «در طی سال‌ها احزاب سیاسی به بنگاه‌های خانوادگی تبدیل شده‌اند که فضای بسیار کمی برای سیاست‌های ایدئولوژیک دارند.»

او ابراز تاسف کرد در نتیجه مشارکت زنان در اعتراضات و جنبش ها کاهش یافته است. این بیشتر به این دلیل است که احزاب سیاسی روی بسیج و تسهیل اعضای زنان سرمایه گذاری نکرده اند. محدودیت‌های امنیتی و مالی نیز بر مشارکت زنان در اجتماعات تأثیر گذاشته است.»

بیش از هر چیز، این نشان می‌دهد که مبارزات زنان در پاکستان چقدر پیچیده است درست مثل هر جای دیگر و نمی‌توان آن‌ها را با قلم موی گسترده ترسیم کرد.

«ظهور زنان در سیاست ارگانیک نبوده و احزاب سیاسی اصلاحات داخلی برای فعال کردن تحرک جنسیتی یا افزایش نمایندگی انجام نداده‌اند  حتی روی رای دهندگان زن سرمایه‌گذاری نکرده‌اند.

به عنوان مثال، در انتخابات 2018، تنها پنج درصد از نامزدهای رقابت برای کرسی های عمومی زن بودند. از این 171 نامزد هشت کرسی به دست آوردند.

و با این حال «بسیار مهم است که زنان بخشی از جریان اصلی سیاست باشند تا دستور کار رهایی خود را پیش ببرند. در یک جامعه مردسالار مانند پاکستان، زنان باید رهبری را بر عهده بگیرند.

"آنها ثابت کرده اند که زمانی که رهبری را به دست گرفتند دستاوردهای مهمی نیز داشتند. بنابراین زنان باید بخش مهمی از هرگونه اعتراض یا جنبش سیاسی برای رهایی خود باشند.»

او همیشه آنجا بود: زنان پاکستانی سابقه طولانی مقاومت دارند او همیشه آنجا بود: زنان پاکستانی سابقه طولانی مقاومت دارند او همیشه آنجا بود: زنان پاکستانی سابقه طولانی مقاومت دارند او همیشه آنجا بود: زنان پاکستانی سابقه طولانی مقاومت دارند او همیشه آنجا بود: زنان پاکستانی سابقه طولانی مقاومت دارند او همیشه آنجا بود: زنان پاکستانی سابقه طولانی مقاومت دارند

منبع:

https://www.dawn.com/news/1753628/she-was-always-there-pakistani-women-have-a-long-history-of-resistance

کد خبر 16017

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 1 =