وقتی هیبرت چیتپو، رهرو تفکر انقلابی و فداکاری، در ۱۸ مارس ۱۹۷۵ ترور شد، ایده آزادی و استقلال در بین زیمبابوهایها از بین نرفت. زیرا یک شخصیت مهم از نفس کشیدن باز ایستاد. مرگ او الهامبخش بسیاری از مبارزان جوان آزادیبخش زیمبابوهای بود که فداکاری آنها مسیر جنگیدن برای استقلال را تغییر داد. همچنین، زمانی که انقلابی مارکسیست و پانآفریکانیست بورکینافاسو، توماس سانکارا، در ۱۵ اکتبر ۱۹۸۷ توسط دوستش بلیز کومپائوره ترور شد، حامیانش منتظر لحظهای مناسب بودند تا ایدههای سانکارا دوباره زنده شوند. امروزه بورکینابیها ایدههای سانکارا را در کاپیتان ابراهیم ترائوره میبینند. این است قدرت ایدهها. اگر به خوبی پرورش داده شوند و با جدیت ایدئولوژیک تغذیه شوند، حتی سالها پس از مرگ کسانی که آنها را کاشتهاند، جوانه میزنند. در زمینه ایدهها، ترور رهبر سیاسی حماس، اسماعیل هنیه، در تهران، توسط اسرائیل تأیید میکند که نظریه ساموئل هانتینگتون در کتاب مشهورش، برخورد تمدنها، درست است.
برخورد ایدئولوژیها
آنچه که استدلال هانتینگتون تأیید میکند این است که درگیریها در عصر پساایدئولوژیک یا پستمدرن توسط تفاوتهای هویتی، مذهبی و تاریخهای تمدنی تحریک خواهند شد. به طور خلاصه، درگیریها ایدئولوژیک خواهند بود. جامعه دانشگاهی به طور کلی این نظر را به عنوان چیزی عجیب و یا نادرست رد کرد. اما این امر به واقعیت تبدیل شده است. در جنوب جهان، ایدهای که برجسته شده است، استعمارزدایی و چرخش استعمارزدایی است، در حالی که در خاورمیانه، بازگشت ارزشهای اسلامی در حال برجسته شدن است و در مقابل تمدن غربی و هر آنچه که نماینده آن است، مبارزه میکند. در آسیا نیز، فلسفه کنفوسیوس همچنان ایدههای تعامل و واکنش بسیاری از مردم آن منطقه را هدایت میکند. بدون شک، ایدهها اکنون به دلیل ماهیت چندگانه جامعه منبع مشکلات شدهاند. زیرا این برخورد ایدهها است، بین رهبران نظامی اسرائیل توافقی وجود دارد که آنها قادر نخواهند بود حماس را در میدان نبرد و از نظر ایدئولوژیک شکست دهند، همانطور که در ماه ژوئن توسط دریادار دانیل هاگاری، سخنگوی نیروهای دفاعی اسرائیل تأیید شد. وی گفت: "حماس یک ایده است. هر کسی که فکر میکند که میتوانیم حماس را حذف کنیم، اشتباه میکند. در سطوح سیاسی باید یک راهکار پیدا کنیم، وگرنه این درگیری همچنان ادامه خواهد داشت،"
با ارائه این دیدگاهها، هاگاری تأکید کرد که نیروهای دفاعی اسرائیل در توانایی و اعتبار دستیابی به اهداف مأموریت خود برای نابودی حماس تردید دارند. ترور هنیه به فهرست دیگری از رهبران حماس یا فلسطینی که توسط دولت اسرائیل کشته شدهاند، اضافه میشود. زیرا آنها تلاش کردهاند تا ایدئولوژی مقاومت در برابر اشغالگری خود را متوقف کنند، بدون حذف تفکر مقاومت. اسرائیل با ترور رهبران مقاومت، خود را زنده نگه داشته است.
عدم نگرانی از مرگ
حذف ایده آزادی و مقاومت در بین مردم فلسطین حتی با ترور رهبران سیاسی آنها، دشوار است. از مرگ یاسر عرفات در نوامبر ۲۰۰۴ پس از مسمومیت او، تا ترور بنیانگذار حماس شیخ احمد یاسین در ۲۰۰۴ و ترور هنیه در ۳۱ ژوئیه، فلسطینیها از مقاومت خود دست نکشیدهاند. ایده یا ایدئولوژی مقاومت که توسط حماس دنبال میشود، مانند هر ایدئولوژی دیگری، برای پیروان آن پایانی ندارد. بلکه وسیلهای برای ارضای نیاز انسانی اساسی به احساس ارزش، افتخار و اهمیت از طریق خدمت به ارزشها و الزامات آن ایدئولوژی است. در حال حاضر، ایده مقاومت در بین فلسطینیها پذیرفته شده است و نخواهد مرد تا اینکه دستاورد مهمی را برآورده کند. زیرا فلسطینی ها هنوز هیچ جایگزینی که به نظر برسد بهتر این نیاز را برآورده کند و آنها به سرزمین خود برسند، را نپذیرفتهاند.
طرح مارشال برای غزه
به اصطلاح "معجزه" بازسازی اقتصادی اروپای غربی، به ویژه آلمان شکستخورده، توسط طرح مارشال، ابتکاری آمریکایی پس از پایان جنگ جهانی دوم بود.
جامعه غربی، با درک این که در برابر غزه پیروز نمیشود، استراتژی مشابهی ارائه میدهد که معتقد است ممکن است فلسطینیها را به رها کردن ایدئولوژی مقاومت به نفع انگیزههای اقتصادی در بازسازی زیرساختها در نوار غزه متقاعد کند. این فکر غربی که انگیزههای اقتصادی میتواند مقاومت را تغییر دهد با واقعیتهای ایدههای مقاومت ناسازگار است. انگیزههای اقتصادی به تنهایی نخواهند توانست حماس و فلسطینیها را راضی کنند، همانطور که تاریخ نشان داده است که مردم تحت اشغال ابتدا به آزادی سیاسی نیاز دارند که آن را به منافع اقتصادی خود ترجمه کنند. هدف آنها تلقین کردن جایگزینی "بهتر" و "جذابتر" برای ایده مقاومت به فلسطینی ها است. ولی بدون پیروزی فلسطینیها در استقلال نهایی خود،این راهکارها دستاوردی نخواهد داشت.
نمیتوان ایدهها را کشت!
ادعای این که نمیتوان یک ایده را کشت، بدون شک درست است. ایدهها هیچ وجود فیزیکی ندارند و بنابراین نمیتوان آنها را از بین برد. همچنین، در جهان تنها دو بینهایت وجود دارد، زمان و ایدهها. بدون ایدهها، مردم نمیتوانند چیزی را تصور کنند. ایدهها ترسناک هستند، به همین دلیل است که غرب بصورت جمعی از طریق اسرائیل با فلسطینیها مبارزه میکند. غرب نمیفهمد ایده مقاومت چه معنایی دارد. در دنیای غرب، جایی که افکار عمومی به دلیل رسانههای اصلی لیبرال تحت تأثیر ناآگاهی و عدم شناخت صحیح از آنچه در جهان میگذرد قرار دارد، مردم به طور معمول از میانبرهای اطلاعات خام برای انجام قضاوتهای سیاسی استفاده میکنند. بزرگترین اشتباه در این قضاوت سیاسی این است که فکر کنیم ایده مقاومت حماس شکست خواهد خورد. ایدهها نمادهای قدرتمندی هستند که نشان میدهند تعیینسرنوشت انقلابی، یک حق الهی است که باید بدون محدودیت دنبال شود. از دست دادن شهدا و قهرمانان باید تنها ترس را در دل ظالمان بیفکند.
در غیاب افرادی مانند چیتپو یا سانکارا، هنیه و دیگران، آنچه سانکارا یک هفته قبل از ترورش گفت جاودانه میماند. "در حالی که انقلابیون به عنوان افراد میتوانند به قتل برسند، نمیتوانید ایدهها را بکشید."
نظر شما