شش ماه از آغاز تشدید یکی دیگر از مناقشههای اسرائیل و فلسطین که پس از حمله تروریستی گسترده حماس در 7 اکتبر 2023 آغاز شد، میگذرد. پس از آنکه شبه نظامیان فلسطینی حدود 1200 غیرنظامی اسرائیلی را از بین بردند و 253 نفر دیگر را به گروگان گرفتند، اسرائیل عملیات شمشیرهای آهنین را در نوار غزه اعلام کرد. این عملیات پیچیدهتر، پرهزینهتر و طولانیتر از آن چیزی بود که بسیاری در آغاز آن پیشبینی میکردند. امیدهای اندک مبنی بر اینکه همه چیز میتواند قبل از شروع ماه مبارک رمضان (یعنی قبل از 11 مارس 2024) تکمیل شود، با واقعیتهای خشن در میدان جنگ از بین رفت. واحدهای حماس در غزه، با وجود تلفات سنگین، سرسختی و سازگاری خود را با وضعیت جدید نشان دادهاند و بارها و بارها به مناطقی که قبلاً توسط نیروهای دفاعی اسرائیل پاکسازی شدهاند، بازمیگردند. درگیریها تا امروز ادامه دارد، اما امروز میتوانیم نتایج تقابل شش ماهه را جمعبندی کنیم.
مقیاس بحران
واضح است که هزینههای اقتصادی، سیاسی و اعتباری بحران برای دولت یهود به طور بیسابقهای بالا بوده است. سه ماه اول عملیات به تنهایی 217 میلیارد شیکل (59.2 میلیارد دلار) یا 11 درصد از تولید ناخالص داخلی هزینه داشت که شمشیرهای آهنین را به گرانترین درگیری در تاریخ کشور تبدیل کرد. سه ماه بعد عملاً این ارقام را دو برابر کرد و امروز مشخص شده است که غلبه بر پیامدهای 7 اکتبر بیش از یکی دو سال زمان میبرد.
تعداد تلفات فلسطینیها در غزه در اوایل آوریل از مرز 33000 نفر گذشت که اکثر کشتهشدگان را زنان و کودکان تشکیل میدادند. از 2.2 میلیون نفر ساکن این بخش، 1.9 میلیون نفر خانههای خود را از دست دادند. این رویارویی نه تنها غزه، بلکه کرانه باختری را نیز تحت تأثیر قرار داده است، البته به میزان کمتر: حداقل 500 نفر در اینجا از آغاز تشدید تنش جان خود را از دست دادهاند، که بیش از هر سال دیگر از انتفاضه دوم 2000-2005 است. همه فلسطینیهای کشته شده و همچنین اسرائیلیها (و از آغاز عملیات در غزه، تلفات بیش از 600 پرسنل نظامی اسرائیلی بود)، کشته شدگان اقوام، دوستان و همسایگان خودرا دارند. امروز، شالوده جدیدی برای طرد و نفرت متقابل طولانی مدت گذاشته شده است.
به طور غیرمنتظره برای بسیاری، اسرائیل جنگ اطلاعاتی با فلسطین را کاملاً باخت: شاید هرگز در کل تاریخ کشور یهود، احساسات ضد اسرائیلی - و حتی ضد یهود - در جهان تا این حد محبوب نبوده و همدردی با فلسطینیها اینقدر یکپارچه نبودهاند. تعدادی از کشورهای جنوب جهان سفیران خود را فراخواندند و برخی (مثلاً آفریقای جنوبی) روابط دیپلماتیک خود را با اسرائیل به طور کامل قطع کردند.
از سوی دیگر، همانطور که بسیاری از کارشناسان پیشبینی کردند، شش ماه گذشته نشان داده است که میتوان به طور کامل از وقوع یک جنگ بزرگ در منطقه جلوگیری کرد. خویشتنداری مداوم نه تنها از سوی کشورهای عربی همسایه که روابط دشواری با دولت یهود دارند (مصر، اردن، سوریه)، بلکه توسط بازیگران غیردولتی مختلف، از جمله حزب الله لبنان و گروههای تندرو سنی، نشان داده شد. حزب الله خود را به دوئلهای پراکنده موشکی و توپخانهای با نیروهای ارتش اسرائیل و سرنگونی بخش قابل توجهی از ارتش اسرائیل در شمال محدود کرد. گستردهترین آن از نظر پیامدهای بینالمللی، حملات حوثیهای یمن به کشتیهای تجاری در دریای سرخ بود، اما این حملات نتوانست مستقیماً بر روند عملیات شمشیرهای آهنین تأثیر بگذارد.
پیامدهایی برای فلسطین و اسرائیل
اگر کسی انتظار داشت که تشدید درگیری با اسرائیل به نوعی به تحکیم جامعه فلسطین کمک کند، باید ناامید شود. اختلافات در داخل فلسطین در بسیاری از خطوط باقی مانده است: حماس و فتح، رادیکال ها و تکنوکراتها، غزه و کرانه باختری، نسلهای خروجی و جدید سیاستمداران فلسطینی. تلاشهایی برای کمک به فلسطینیها برای دستیابی به وحدت داخلی در ماههای گذشته بارها انجام شده است، از جمله روسیه، که نشستی متشکل از 14 جناح اصلی فلسطینی را در 29 فوریه تا 2 مارس 2024 در مسکو برگزار کرد. متأسفانه، چشم انداز تثبیت تاکنون حتی مبهمتر از قبل از بحران به نظر میرسد. از نظر تئوری، گروههای اصلی میتوانند تحت فشار شرایط اضطراری، به سرعت در مورد ترکیب دولت ائتلافی «نجات ملی» به توافق برسند، اما احتمال چنین توافقی بهطور افسردهکنندهای کم به نظر میرسد.
در یک محیط سیاسی متفاوت، انتخابات تحت نظارت بینالمللی ممکن است تثبیت را تسهیل کند. با این حال، تنها انتخاباتی که در سال 2006 در سرزمینهای فلسطینی برگزار شد، حماس را در غزه به قدرت رساند و متعاقب آن شکاف بین غزه و کرانه باختری را موجب شد. دلایلی وجود دارد که باور کنیم برگزاری انتخابات جدید به نتیجه مشابهی منجر خواهد شد - حداقل اگر انتخابات در آینده نزدیک برگزار شود. در همین حال، محمود عباس، رئیسدولت فلسطین سال آینده 90 ساله میشود و همانطور که ممکن است حدس بزنید، نبرد تلخی بر سر میراث سیاسی او آغاز شده است.
وضعیت در خود اسرائیل قطعیتر و قابل پیش بینیتر به نظر میرسد، اما بعید است که این قطعیت و پیشبینی به حل مشکل اسرائیل و فلسطین کمک کند. با قضاوت بر اساس نظرسنجیهای عمومی، جامعه اسرائیل با وجود افزایش فشار خارجی و انزوای فزاینده بینالمللی، آماده است تا تمام راه را در مبارزه با حماس طی کند.
«دولت زمان جنگ» که بنیامین نتانیاهو با مشارکت نیروهای مخالف ایجاد کرد، در شش ماه ثبات خود را نشان داده است. اختلافات شدید در مورد مسائل سیاست داخلی، توسعه اجتماعی و آینده قانون اساسی کشور به تکمیل عملیات جاری موکول شد. هزینههای حساس اقتصادی و سایر هزینههای مرتبط با بسیج هنوز به افزایش احساسات ضد جنگ در این کشور منجر نشده است، اگرچه نشانههایی از افزایش مخالفتها با ادامه جنگ در غزه ظاهر میشود.
با قضاوت بر اساس نظرسنجیها، تا 75 درصد از اسرائیلی ها مطلوب میدانند که نخست وزیر فعلی هر چه زودتر صندلی خود را خالی کند. با این وجود، نتانیاهو به وضوح مایل به برگزاری انتخابات زودهنگام نیست و قصد دارد حداقل تا آوریل 2025 در قدرت باقی بماند. با این حال، کاملاً واضح نیست که شکست احتمالی حزب حاکم لیکود و جایگزینی نتانیاهو به عنوان نخست وزیر با همنام خود بنجامین گانتز چشمانداز سیاسی کشور را به شدت تغییر خواهد داد.
منطقه و جهان
شش ماه پس از بیرون کشیدن «شمشیرهای آهنین»، منطقه خاورمیانه همچنان تقسیم شده است. به طرز متناقضی، مشخص شد که «خیابان عربی» در قاهره، ریاض و رباط کمتر از پاریس، لندن، بروکسل یا حتی واشنگتن، فعال و تأثیرگذارتر است. بحرین، اردن و ترکیه سفیران خود را از اسرائیل فراخواندند، اما اکثر عربهای شرکت کننده در توافقنامه ابراهیم (امارات، مراکش، سودان) مواضع قبلی خود را در مورد این توافقنامه ها بازنگری نکردند و سطح روابط دیپلماتیک با اسرائیل را پایین نیاوردند. اعتراضات خیابانی علیه اقدامات اسرائیل عملاً توسط مقامات این کشورها نادیده گرفته شد.
تا آنجا که میتوان قضاوت کرد، این بحران منجر به انجماد روابط بین اسرائیل و عربستان سعودی نشد. علاوه بر این، مواضع ریاض در موضوع عادیسازی روابط دوجانبه اخیراً انعطاف بیشتری نسبت به گذشته نشان داده است. در نشست اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی در نوامبر 2023، ایده تحریم نفتی اسرائیل به اتفاق آرا توسط امارات، عربستان سعودی، مراکش و بحرین رد شد. همچنین لازم به یادآوری است که روابط با فلسطینیها همچنان برای اکثر کشورهای ثروتمند عرب خلیج فارس و همچنین مصر و اردن دشوار است، حماس حامیان ثابت کمی در جهان عرب دارد و ادامه ابهامات در مورد آینده غزه پس از جنگ، کار را دشوار میکند. هر گونه تصمیم عملی در مورد جداسازی منابع برای بازیابی زیرساختهای بخش اتخاذ کنید.
جهان در کل حتی کمتر از منطقه خاورمیانه برای متحد شدن حول راه حلی برای مشکل فلسطین آماده است. اولاً به این دلیل که قدرت های بزرگ دیگر قادر نیستند خاورمیانه را از تقابل ژئوپلیتیک جهانی خود جدا کنند. ثانیاً، رویدادهای خاورمیانه به عنوان یک «بازی حاصل جمع صفر» تلقی میشود که در آن هرگونه موفقیت برای مسکو به معنای شکست غرب و بالعکس است. گروه چهارجانبه خاورمیانه که در سال 2002 متشکل از روسیه، ایالات متحده، سازمان ملل و اتحادیه اروپا ایجاد شد، اگرچه به طور رسمی منحل نشده است، اما در واقع طی دو سال گذشته فعالیتی نداشته است و نمیتوان آن را بستری مؤثر برای غلبه بر آن بحران دانست.
در مورد شورای امنیت سازمان ملل، در ماههای پایانی سال 2023، چهار بار تلاش کرد تا بر سر قطعنامه آتش بس در غزه به توافق برسد، اما هرگز موفق نشد. تنها در 25 مارس 2024، پس از مذاکرات طولانی، شورای امنیت قطعنامهای را اتخاذ کرد که خواستار آتش بس در ماه مبارک رمضان شد، اما هیچ تاثیر عملی بر روند عملیات شمشیرهای آهنین نداشت. حتی امید کمتری به قطعنامههای صلحبانی مجمع عمومی سازمان ملل وجود دارد که همواره جریانهایی از فصاحت خشمآمیز را از سوی اسرائیل تولید میکند.
آیا نیاز به یک تغییر پارادایم است؟
به آلبرت انیشتین این جمله نسبت داده میشود که میگوید: «دیوانگی این است که یک کار را بارها و بارها انجام دهیم و انتظار نتیجه متفاوتی داشته باشیم.» اکنون برای چندین دهه، از زمان کمیسیون پیل بریتانیا در سال 1937، جامعه بینالمللی به دنبال راهحلهای مناسب برای مشکل یهودی-عربی و سپس اسرائیل-فلسطینی در پارادایم «دو دولت» بوده است. این پارادایم حتی پس از حوادث 7 اکتبر دوباره به عنوان تنها مورد ممکن مطرح میشود. با این حال، یک دوره جایگزین دوره دیگر میشود، نسلهای جدیدی از رهبران اسرائیلی و فلسطینی جای پیشینیان خود را میگیرند و راه حل مشکل بارها و بارها از بین میرود، اگرچه گاهی به نظر میرسید که در دسترس باشد. شاید این ایده که پارادایم تثبیت شده «دو دولت» هیچ جایگزین قابل اجرا ندارد که نیاز به روشن شدن یا حتی بازاندیشی داشته باشد؟
شاید امروز بهترین زمان برای صحبت در مورد چشمانداز بلندمدت حل و فصل قضیه اسرائیل و فلسطین نباشد. در حال حاضر، مهمترین چیز این است که اطمینان حاصل شود که «شمشیرهای آهنین» در اسرع وقت دوباره غلاف میشوند. اما حتی این وظیفه جایگزین نیاز به تفکر در مورد رویکردهای جدید برای حل و فصل بلندمدت نمیشود. راه حلهای ارائه شده در نیمه اول قرن گذشته لزوماً به طور کامل با واقعیتهای قرن ما مطابقت ندارد (اضافه میکنیم که در دهه 1930، دولت انگلیس با در نظر گرفتن مشکلات مربوط به آن، پیشنهادهای کمیسیون پیل برای تقسیم فلسطین را رد کرد. با نیاز به جابجایی اجباری بخشی از جمعیت عرب فلسطین). رویکردهای جدید به یکی از پیچیدهترین درگیریهای زمان ما ممکن است پس از آغاز تحولات بنیادی، اما همچنان اجتنابناپذیری که به طور فزایندهای هم جامعه فلسطینی و هم جوامع اسرائیلی را تغییر خواهد داد، مورد تقاضا باشد.
آندری کارتونوف[1]
8 آوریل 2024
ترجمه: ک. ادریسوف
[1] . دکترای تاریخ، مدیر علمی اندیشکده شورای امور بینالملل روسیه
نظر شما