الجزائر کشوری اسلامی است که شاید بتوان گفت نزدیکترین و بیشترین ظرفیتها را برای ارتباط راهبردی درازمدت و عمیق با ایران داراست. از سویی علیرغم صدها سال استعمار غربی همچنان ریشههای مستحکم باورهای دینی و قرآنی در فرهنگ عمومی این کشور وجود دارد و از سوی دیگر موقعیت و جایگاه مهم آن در شمال آفریقا باعث میشود تا شریک قابلتوجه و قدرتمندی بهشمار آید. درعینحال طی دهها سال گذشته (شصتسال از زمان استقلال الجزائر و چهلوپنجسال از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران) همواره نسبتبه ایران موضع مثبت داشته و روابط تنگاتنگی بین دو کشور دیده میشود.
در سالهای اخیر نیز خطوط کلی و اساسی سیاست خارجی الجزائر با مواضع جمهوری اسلامی ایران همسو و هماهنگ بوده است که در این حوزه مهمترین محور در این اشتراک راهبردی مواجهه با رژیم صهیونیستی و اذناب آن یعنی کشورهایی مانند مغرب و امارات میباشد.
موضوع فلسطین در الجزائر یک محور اتفاق ملی و عقیدهٔ مشترک است و از قدیم بهعنوان خط قرمز امنیت ملی الجزائر و مهمترین مسألهٔ سیاستخارجی این کشور بهشمار میآید.
جدا از ریشههای اعتقادی مشترک بین دو کشور و عوامل اجتماعی و انگیزههای فرهنگی گرایشهای عربی که از دوران استقلال الجزائر بروز و ظهور بیشتری پیدا کرده است، تجربهٔ دوران استعمار فرانسه نیز باعث میشود که مردم الجزائر با مظلومیت مردم فلسطین در مقابل اشغالگران صهیونیست همزادپنداری بیشتری داشته باشند.
این چیزی است که مدتی قبل «عبدالمجید تبون» رئیسجمهور الجزائر نیز به آن تصریح کرد و در مقابل تروریستخواندن حماس از سوی برخی کشورها و نهادهای بینالمللی گفت: «به ما هم در دوران مبارزه تروریست میگفتند» و برای همین وقتی اشغالگران فرانسوی در دادگاه محاکمهٔ «عربیبنمهیدی» از او پرسیدند: «چرا شما بمب در سبد میگذارید و منفجر میکنید؟» پاسخ داد: «چون مثل شما هواپیما نداریم! شما هواپیماهایتان را به ما بدهید، ما همهٔ سبدهایمان را به شما خواهیم داد!»
از سوی دیگر تهدیدها و مشکلات خاصی که الجزائر همواره در مقابل کشور همسایهٔ خود مراکش با آن روبهرو بوده و مراکش را بهعنوان دشمن درجهٔ یک در همسایگی خود میدیده و باور داشته نیز در این قضیه نقش دارد چراکه مراکش متأسفانه هم بهخاطر پیشینهٔ تاریخی یهودیان مغربی و هم بهخاطر سیاستهای سالهای اخیر در موضوع تطبیع با رژیم صهیونیستی کاملاً همراه و همپیمان است و این موضوع باعث میشود که در الجزائر صفبندی آشکارتری صورت گیرد.
جملهٔ مشهور رئیسجمهور اسبق الجزائر «هواری بومدین» همواره در این کشور تکرار میشود که براساس روایت مشهور پیامبر نزد اهلسنت: «انصر أخاک ظالماً أو مظلوماً» گفته بود: «الجزائر مع فلسطین، ظالمة أو مظلومة» یعنی الجزائر همواره با فلسطین خواهد بود چه در موضع ظالم باشد و چه در موضع مظلوم!
مردم الجزائر نیز که پس از حوادث تروریستی و خونین سالهای دههٔ سیاه (از ١٩٩۰ تا ٢۰۰۰) و مشکلات رویداده در حوالی سال ٢۰١٩ و پایان دورهٔ ریاست جمهوری «بوتفلیقه» از هرگونه آشوب و ناامنی هراس دارند و اجازهٔ هیچ تجمع و حرکت عمومی به آنان داده نمیشود در موضوع فلسطین فرصتی پیدا کردند تا اندکی عواطف و احساسات خود را بروز دهند و با مظلومان غزه اظهار همدردی کنند.
رسانههای الجزائر مخصوصاً روزنامههایی مانند «الشروق» و «الخبر» و «الفجر» در موضوع فلسطین با تمام قوا به میدان آمدند و نهتنها هرروز به شکل مستمر جنایات صهیونیستها را محکوم کردند، بلکه با صراحت تمام به خیانت تطبیع کشورهایی مثل مغرب و امارات و سرکردگی آمریکا در حوادث خونین منطقه هم پرداختند.
سابقهٔ مبارزات مردم الجزائر علیه استعمار فرانسه و اشغالگری جنایتبار کشورهایی مثل فرانسه و پیشاز آن اسپانیا و بهطور خاص تجربههای خونین و سیاه از دوران ۱۳۲سالهٔ حاکمیت فرانسه سرشار از جنایاتی است که هنوز هم تازه و زنده است و هرروز بخشهایی جدید از آن افشا میشود. از شکنجههای دردناک و مستمر در حق مبارزان و حتی مردم عادی و تجاوزهای شرمآور نسبت به زنان و دختران تا قتلعامها و غارتهایی مثل کشتار دستهجمعی مردم در غار فراشیش (که صدها نفر را زندهزنده سوزاندند و خفه کردند) تا آزمایشهای هستهای در صحرای الجزائر که آثار و عوارضش بعد از دههها هنوز باقی است، همه در خاطر و ذهن و زبان مردم الجزائر باقی است. فرانسه هنوز جمجمههای کشتههای انقلاب الجزائر را در موزههای خود نگه داشته و اسناد و مدارک دوران اشغال را پس نمیدهد.
میلیاردها دلار بدهی اعلامشده و رسمی را نگه داشته و ادا نمیکند و رسماً طبق اسناد خود اعتراف دارد که فقط در یکروز ۴۵هزار نفر را کشته است (طیق اسناد ایتالیاییها این رقم تا صدهزار نفر و بیشتر بوده است) تصویر تکاندهندهٔ همسر یکی از مجاهدان که سربازان فرانسوی او را بعد از شکنجه کاملاً برهنه کرده و مثل یک حیوان شکارشده با او عکس یادگاری میگیرند وجدانها را به پرسش و چالش میکشد و خاطرات و تجربههای کسانی که هنوز از آن دوران زندهاند و حضور دارند طی دهها و صدها کتاب تألیفی یا ترجمهای در دسترس همگان هست. این تجربههای تلخ و عبرتآموز مردم الجزائر را در مقابل اشغالگری غارتگران جدیدی مثل رژیم صهیونیستی قویتر و ایستادگی آنان را بیشتر میکند.
متأسفانه علیرغم توجه جدی فضای فرهنگی ایران در سالهای پیشاز انقلاب به مبارزات مردم الجزائر، در دهههای گذشته چنان که شایسته بود این موضوع مورد توجه و مطالعه قرار نگرفت، در حالی که از جهات مختلف ظرفیت بسیار بالایی برای کار علمی و پژوهشی و تولیدات فرهنگی و رسانهای دارد. هم به پایاننامههای متعدد کارشناسیارشد و دکتری در این حوزه میتوان پرداخت و هم آثار گوناگون تلویزیونی و سینمایی میتوان تولید کرد.
الجزائر هم در دوران جنگ تحمیلی برخلاف بسیاری از کشورهای عربی مقابل ایران نبوده و حتی بهخاطر وساطت جهت توقف تجاوزات صدام وزیر خارجهٔ خود را فدا کرده است. (صدام هواپیمای دولتی الجزائری حامل «محمدصدیقبنیحیی» وزیر خارجهٔ الجزائر را که برای وساطت و میانجیگری جهت توقف جنگ تحمیلی به عراق رفته بود هدف گرفت و ساقط کرد و همهٔ اعضای هیأت رسمی الجزائر را به شهادت رساند) و هم در اوضاع فعلی پابهپای ایران در مقابل رژیم اشغالگر قدس ایستاده است.
بهطور طبیعی در بسیاری امور اختلافنظر میان دو کشور در شیوهها و تاکتیکها وجود دارد و حتی از جهت مذهبی و متن فضای فرهنگی و اجتماعی تفاوتهای فراوان میان دو جامعه به چشم میخورد (چنانکه میان ایران و عراق یا ایران و افغانستان هم هست) لیکن اشتراکات و مشابهتهای کلان و منافع و مصالح بنیادین اقتضا میکند که برای توسعه و تعمیق روابط بکوشیم و در نخستینقدم زمینهٔ آشنایی دو طرف با یکدیگر و شخصیتها و معالم و آثار و میراث فرهنگی و تاریخ هر کشور را برای مخاطبان از کشور دیگر فراهم سازیم. در این کتاب تلاش شده است تا به بهانهٔ هفتادمین سالگرد آغاز انقلاب الجزائر معرفی مختصری از هفتاد شخصیت الجزائری صورت گیرد. فهرست این چهرهها طیف متنوعی از مجاهدان شهید و عالمان برجسته تا چهرههای رسانهای و هنرمندان و اُدبا را در بردارد و طی بررسی پاسخهای پرسشنامهای از صدنفر فعال فرهنگی و رسانهای و استاد الجزائری تنظیم شده است. کوشیدهایم تا حد امکان این فهرست اولیه که با عجله فراهم گردیده و حتماً نیاز به ویرایش و تکمیل و اصلاح و بازنگری دارد، فراگیر و شامل و جامع باشد و معروف ترین چهرهها و افراد برجسته را معرفی کند.
الجزائر البته نقاط دیگر و فرصتهای متنوع و متفاوتی جز اینها را نیز دارد که برای ایرانیها جالب است، از «طارقبنزیاد» فاتح اندلس که گفته میشود الجزائری بوده است و نقش تاریخساز او را نمیتوان نادیده گرفت تا «لاله ستی» فرزند «شیخعبدالقادر گیلانی» که از ایران به عراق و سپس الجزائر آمد و در این منطقه از دنیا رفت و اکنون آرامگاه این بانوی اهل معرفت و نیکوکار و مؤمن در بلندیهای مشرف به شهر تاریخی «تلمسان» در غرب الجزائر مورد توجه و محل بازدید و حضور عمومی مردم و گردشگران است و در اطراف آن نقاط سیاحی و تفریحی متعدد ساخته شده و تپهٔ لاله ستی به نام این بانوی ایرانیتبار شناخته میشود.
همچنین «آگوستین قدیس» کشیش نامدار و مشهور صاحب کتاب «اعترافات» الجزائری بوده و تاریخ زندگانی و شرح روزگار و تحول شخصیت و فکر او بهتنهایی میتواند کتابی خواندنی باشد.
از نقاط دیگر که برای خوانندهٔ ایرانی اهمیت دارد به «سروانتس» نویسندهٔ نامدار اسپانیایی و صاحب کتاب بزرگ و شهیر «دُنکیشوت» ربط دارد و غاری است در پایتخت الجزائر که وی در دوران پنجسالهٔ فرار و حضور در الجزائر طی جنگهای اسپانیا در این غار مخفی شده بوده و زندگی میکرده است. همچنین برخی چهرههای مشهور دیگر در فلسفه و ادبیات جهانی مانند «آلبر کامو» در الجزائر بهدنیا آمده و به خانوادهای فرانسوی تعلق دارد که در دوران اشغال الجزائر در این کشور سکونت داشتهاند.
«فرانتس فانون» فیلسوف و جامعهشناس مشهور فرانسوی نیز گرچه در الجزائر بهدنیا نیامده، اما بهسبب ارتباط تنگاتنگ با مبارزان جنبش آزادیبخش ملی الجزائر و حمایتهای گستردهاش از انقلاب الجزائر همواره بهعنوان یک چهرهٔ الجزائری شناخته میشود و حتی به او هویت الجزائری داده شد و پس از استقلال الجزائر مدتی بهعنوان سفیر دولت انقلاب در غنا مشغول بود و بعد از وفات هم پیکر او در الجزائر دفن شد.
«نلسون ماندلا» نیز از کسانی است که نامش به الجزائر پیوند خورده و آنجا را وطن دوم خود میدانست. وی در دوران مبارزهٔ انقلابی در الجزائر با رزمندگان جبههٔ آزادیبخش ملی همراه بوده است و بیسبب نیست که پس از دوران طولانی زندان خود وقتی آزاد میشود نخستین مقصدش برای سفر خارج از کشور «آفریقای جنوبی»، الجزائر است.
در حال حاضر عبدالمجید تبون رئیس جمهوری الجزائر است و بهعنوان هشتمین رئیسجمهور و وزیر دفاع الجزائر خدمت میکند. او از مه تا ۲۰۱۷ بهعنوان نخستوزیر الجزائر فعالیت میکرد. وی هماکنون رئیسجمهور الجزائر است.
عبدالمجید تبون در مصاحبهای با نمایندگان برخی از مقامات رسانهٔ ملی الجزائر در مورد عادیسازی روابط با رژیم غاصب صهیونیستی که در ۲۱ سپتامبر ۲۰۲۰ پخش شد، گفت که مواضع الجزائر در مورد مسئلهٔ فلسطین ثابت است.
«من در آن نوعی عجله برای عادیسازی میبینم. ما شرکت نخواهیم کرد و به آن برکت نخواهیم داد. مسئلهٔ فلسطین برای ما یک مسئلهٔ مقدس برای ما و برای کل مردم الجزائر باقی میماند.
مسئلهٔ فلسطین برای ما مادر است. از بین همهٔ مسائل، یک مسئلهٔ اساسی است که تنها توسط دولت فلسطین در مرزهای ۱۹۶۷ با پایتخت آن قدس الشریف حل میشود.»
وی آن را راهحل مشکل خاورمیانه دانست و با سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در هفتادوپنجمین اجلاس، همین موضع خود را تأیید کرد.
در مورد صحرای غربی، عبدالمجید تبون در چندین مصاحبه و اظهارات رسانهای تأیید کرد که موضوع صحرای غربی یک موضوع استعماری است و این موضوع در سازمان ملل متحد در چارچوب استعمارزدایی باقی میماند. وی در سخنرانی خود در مقر وزارت دفاع گفت: همهٔ مردم الجزائر با نهادها و ارتش خود؛ همه میدانیم که مسئلهٔ صحرای غربی یک مسئلهٔ استعماری است. و تنها با رفراندوم بین دولتهای مستقر در صحراها حل میشود. نهادهای بینالمللی از سال ۱۹۷۵ گفتند باید همهپرسی برگزار شود.
بدون تعیین سرنوشت مردم صحرا راهحلی برای استقرار ارامش در این عرصه وجود ندارد.
نظر شما