ترامپیسم و انقلاب محافظهکار جهانی
بخشهایی از مصاحبه منتشر شده با الکساندر دوگین
9 ژانویه 2025
الکساندر دوگین در مصاحبهای که در این روزها و پیش از شروع رسمی فعالیت ریاست جمهوری دونالد ترامپ در ایالات متحده انجام شده، علاوه بر پیشبینیهایی درباره مسائل مربوط به بحران اوکراین و تحلیل وضعیت فعلی، درباره جهانیگرایان، شکست آنها، اصطلاح ترامپیسم و ترامپیستها، ایده بالابردن روسیه توسط پوتین همانند ایده بزرگ کردن آمریکا توسط ترامپ و در نهایت تلاش برای حفظ هویت و ارزشهای سنتی روسی، مطالبی را بیان میکند که بخشهایی از آن در ادامه آمده است:
دوگین در پاسخ به این سوال که آیا اوکراین در حال از دست دادن بقایای ذهنیت سیاسی خود در نقشه ژئوپلیتیکی جهان است؟ میگوید: «برای جهانیگرایان، این البته حقیقتی است از شکست آنها، شکست استراتژی آنها. اما برای ترامپ، نه. برای ترامپ واقعا مهم نیست. اینجا کانادا نیست، گرینلند نیست، این کانال پاناما نیست. اینجا حتی اروپا نیست که اکنون بیش از پیش مورد توجه ترامپیستها قرار گرفته است. ترامپیستها متوجه شدند که باید با جهانیگرایان در آمریکا برخورد کرده و آنها را شکست دهند. البته، هنوز چند مسابقه بسیار جدی در پیش است و من تصور میکنم تعداد زیادی از پروندههای جنایی، استعفا و صندلی برقی در برخی از ایالات که مجازات اعدام مجاز است، به طور کامل فعال خواهند شد. من معتقدم ترامپیستها سعی خواهند کرد تا بایدن، پسرش، اوباما و دیگر جهانیگرایان را قضاوت کنند؛ همانطور که اکنون میگویند، «نخبگان پدوفیل»[1] را افشا میکنند. امروزه از زبان ترامپیستهای معمولی، لیبرالها بدین شکل نامیده میشوند؛ «نخبگان پدوفیل» و حالا با این نخبگان پدوفیل در آمریکا برخورد خواهند کرد.»
وی سپس به این نکته اشاره میکند که ترامپ به زلنسکی نیاز ندارد و میگوید: «من فکر میکنم او به پوتین احترام میگذارد و ارزش او را میداند اما روسیه برای او نه دوست است و نه دشمن؛ این مهم است.»
الکساندر دوگین اضافه میکند: «اما اروپا دغدغه اصلی او نیست بلکه چین، جهان اسلام، اسرائیل و هند برای او اهمیت بیشتری دارند اما روسیه خیلی مهم نیست و این برای ما خوب است، بنابراین فکر میکنم ترامپ پیشنهادهایی را در مورد اوکراین ارائه خواهد کرد، اما از آنجایی که برای او به طور کلی، این یک امر آشکار، مهم یا جالب نیست، اصرار نخواهد کرد. از این رو، تمام امیدهای زلنسکی مبنی بر اینکه ترامپ بیاید و نظم را به نفع رژیم کییف برقرار کند، مبنایی ندارد. حتی با حمایت رژیمهای جهانیگرای باقیمانده اتحادیه اروپا، اوکراینیها خود را بدون کمکهای بزرگ و قاطع آمریکا خواهند دید و این خط پایان برای اوکراین خواهد بود.» او سپس میافزاید: «بعد آن میتوانید قسم بخورید یا در مورد تحقیر مردم روسیه صحبت کنید، میتوانید هر چه میخواهید بگویید، دیگر مهم نیست...این ناامیدی است، این عذاب است. البته ممکن است کییف همچنان امیدهای سرسختانه و بیمعنی برای «معجزه اوکراینی» داشته باشد.» دوگین بعد آن میگوید: «او به زودی خواهد آمد، اما قطعا نظم را به نفع حکومت نئونازی برقرار نخواهد کرد یا حتی منافع آن را جدی نخواهد گرفت. ترامپ کارهای زیادی برای انجام دادن دارد...»
او در این بحث نتیجه میگیرد: «بنابراین، من فکر میکنم که وضعیت به هیچ وجه به نفع زلنسکی نخواهد بود اما ما نباید روی آن حساب کنیم چراکه ما نبرد خودمان را به راه میاندازیم. ما اهداف خودمان را داریم. ما نقطه حمایت خود را داریم و ما فقط میتوانیم به تواناییهای خودمان تکیه کنیم. بنابراین، تغییر بیقید و شرط ترامپ در نگرش نسبت به وضعیت اوکراین، به هیچ وجه ما را از مسئولیت پیروزی در این سختترین جنگ برادرکشی خلاص نمیکند.»
در بخش دیگری از این مصاحبه او درباره وضعیت کنونی اروپا و مخالفان و موافقان ترامپیسم صحبت میکند و نتیجه میگیرد: «زمان دیگری فرا رسیده است، آمریکای متفاوتی فرا رسیده است. این یک واقعیت است و زمان سیاست جدیدی در کل غرب فرا رسیده است.»
مصاحبهکننده از او میپرسد: «جوهر ترامپیسم چیست که نمایندگان بارز آن، خود دونالد ترامپ و شاید ایلان ماسک هستند؟ آنها چه نوع مردمی هستند، چه ارزشهایی دارند و در این روزهای باقیمانده تا زمان تحلیف، در حال حاضر، سیاست جهانی را چگونه میبینند؟»
او در پاسخ میگوید: «ترامپیسم طرحی است که هنوز هم پیشنویس یک ایدئولوژی مستقل است. این یک جهانبینی خاص است که با ویژگیهای زیر متمایز میشود. این موضوع به تدریج توسعه یافت، البته همیشه در آمریکا محافظهکاران وجود داشتهاند، همیشه مخالفان جهانی شدن بودهاند، اما اکنون ترامپیسم فراگیر شده است. دیگر فقط ماسک و ترامپ، یا ونس،[2] یا الکس جونز،[3] یا پیتر تیل،[4] یا مثلا کاندیس اوون،[5] یا همان تاکر کارلسون[6] نیستند. همه آنها، ترامپیست هستند، اما ترامپیسم از این هم گستردهتر است؛ این یک پدیده تودهای است و اینها ویژگیهای اصلی ترامپیسم است: اولا، کسانی که از ارزشهای سنتی دفاع میکنند، خود را ترامپیست میدانند. ارزشهای سنتی برای آنها مهم است و این یک چیز بسیار خاص است، زیرا مخالفان ایدئولوژیک آنها یعنی جهانیگرایان، جنگ واقعی را با ارزشهای سنتی آغاز کردهاند. ایدئولوژی جهانیگرایی به طور دقیق برعکس است، این ایدئولوژی ترقیگراییست، بیداری (هشیاری) یا (برابری، تنوع، فراگیری) است. این همچنین شامل فرهنگ لغو و همچنین نیاز به تشویق تحریفها، معرفی جنسیتهای متعدد، انواع حمایت از مهاجران غیرقانونی و درخواست برای نابودی هرگونه هویت فرهنگی تاریخی ارگانیک است. مترقیها، جهانیگراها و لیبرالهای چپ، خواهان مهاجرت بیشتر، انحراف بیشتر، تجاوز بیشتر، به معنای غلبه بر مرزهای سنتی هستند. این در واقع پروژهای برای حذف نهایی بشریت به نفع موجودات و اصول پسا بشری است. این فراانسانگرایی و پساانسانگرایی محسوب میشود. ایدئولوژی ترقیگرایی همین است.»
دوگین در ادامه توضیح میدهد: «ترامپیسم میگوید نه، ما این را نمیخواهیم، ما بیشتر به این سمت نخواهیم رفت. فقط این نیست که ما ترجیح میدهیم در همان جهت حرکت کنیم، بلکه مانند محافظهکاران معمولی آهستهتر حرکت کنیم. نه، ترامپیستها تاکید میکنند؛ موضوع سرعت نیست، این است که به کجا میرویم، به چه سمتی حرکت میکنیم؟ ما اصلا قصد حرکت در مسیر جهانیگرایی را نداریم. ترامپیستها میگویند ما باید مسیری را که تمدن غرب و قبل از هر چیز آمریکا طی 30 یا حتی 40 سال گذشته طی کرده است، تغییر دهیم. این بسیار جدی است، این یک چرخش جدی از ارزشهای لیبرال- مترقی به سمت ارزشهای سنتیست.»
او سپس میافزاید: «دوم، این یک مفهوم در مورد خانواده است، در مورد اهمیت خانواده. این خانواده در واقع توسط مترقیها، جهانیگراها و لیبرالها نابود شد و ناگهان ترامپیستها گفتند نه، مسائل خانوادگی مهم است. علاوه بر این، خانواده تنها پیوند زن و مرد است. افسوس که انحرافات به هرحال اتفاق میافتد، اما نمیتوان آنها را قانونی کرد و حتی بیشتر از آن، نمیتوان به آنها افتخار کرد. به طورکلی باید با آنها مانند هر گناهی رفتار نمود. اما انسان گناهکار است. هر فرهنگی ادعا میکند که چیزهایی وجود دارد که شرمآور است و نمیتوان انجام داد. با این حال، هنوز افرادی هستند که ممنوعیتها را زیر پا میگذارند. همیشه اینطور بوده و احتمالا اجتنابناپذیر است. اما اعتراف به وجود گناه، انحراف یا جنایت به عنوان یک واقعیت غمانگیز، به عنوان پوشش منفی آزادی انسان یک چیز است و تشویق آن، و گفتن اینکه این یک هنجار است، چیز دیگری است و ترامپیسم به طور قاطع با این موضوع مخالف است.» او اشاره به این میکند که «ترامپیسم مدعی است که بالاترین ارزش، حاکمیت دولت است. آیا همه اینها شما را به یاد چیزی میاندازد؟ من تصور میکنم که برخی از لحظات اینجا در روسیه برای ما بسیار واضح است...»
او در این باره به اشتراکات فکری درباره ارزشهای سنتی اشاره دارد و عنوان میکند: «ارزشهای سنتی هم به ما و هم به آنها نزدیک است اما ارزشها در آنجا آمریکایی است و ارزشهای ما روسی است.»
دوگین به این امر میپردازد که ترامپیستها شعار «اول آمریکا» را مطرح میکنند و نمیگویند ما میخواهیم همه بشریت را بزرگ کنیم بلکه آنها میخواهند آمریکا را دوباره بزرگ کنند. او در این باره اظهار میدارد: «بنابراین ترامپیستها درباره حاکمیت آمریکا صحبت میکنند آنها دعوت نمیکنند که بیایید کل غرب، نه همه بشریت را بزرگ کنیم بلکه شعار آنها این است که بیایید دولت آمریکا را بزرگ، قوی و مستقل کنیم، بیایید مبالغ هنگفتی را به اهداف نامفهوم ترویج اصول لیبرال و غیره اختصاص ندهیم، کاری که حاکمان قبلی 30 سال است به استثنای دوره اول ترامپ انجام دادند گرچه در آن زمان، ترامپ هنوز قدرت کافی به دست نیاورده بود، نمیدانست کجاست و تیمی تشکیل نداده بود. بار دوم، او با ذهن آماده آمده است و اکنون این آمادگی را دارد تا سر حد مرگ بجنگد تا دوباره آمریکا را بزرگ کند.»
این نظریهپرداز روس به یکی از اصول ترامپیسم که مقابله با مهاجرت غیرقانونیست میپردازد و میگوید:
ترامپیستها در درجه اول بر مشکلات داخلی متمرکز خواهند بود. به عنوان مثال، مهاجرت غیرقانونی. این مهمترین سوال ترامپیسم است. مهاجرت بخشی از استراتژی لیبرال برای محو کردن هویت مردم بومی و حرکت به سمت یک جامعه جهانی جهانی است و فراتر از ملاحظات صرف اقتصادی، حمایت و لابی برای مهاجرت نشاندهنده کاربرد عملی ایدئولوژی لیبرال حقوق بشر است که در آن شخص بدون توجه به اینکه به کدام کشور تعلق دارد، شهروند محسوب میشود؛ این رمز اصلی فردگرایانه لیبرالیسم است و این موضوع اکنون در جامعه ما مطرح میشود. درک این نکته حائز اهمیت است که لابیگران مهاجرت نه به خاطر منافع اقتصادی بلکه به خاطر منافع ایدئولوژیک عمل میکنند.»
الکساندر دوگین در ادامه این مطلب میافزاید: «این کاری است که ترامپیستها قبل از هر چیز انجام خواهند داد. ترامپیستها میگویند دیگر بس است، آمریکا دوباره عالی خواهد شد؛ مستقل، آزاد، بدون لیبرالها، بدون مترقیان، بدون جهانوطنان، بدون سوروس، بدون اوباما خواهد بود. من فکر میکنم به این نقطه میرسند که بدون دموکراتها، یعنی بدون حزب دمکرات، میتوانند انجام دهند، زیرا حزب دموکرات و رأس آن، منشأ این شر است. خود دموکراسی به استاندارد کلاسیک آمریکا بازگردانده خواهد شد؛ آمریکا برای آمریکاییها و کسانی که با خود آمریکاییها همبستگی دارند و ارزشهایشان را به اشتراک میگذارند و این ارزشها به شرح زیر خواهد بود: دین، خانواده، میهنپرستی، صداقت، رعایت قوانین، روابط سالم بین دو جنس، احترام به حقوق خردسالان، حفظ روابط هماهنگ بین قومی و نژادی. آنچه ترامپیستها پیشنهاد میکنند این است که همه پرچمهای دگرباشان جنسی را که در حال حاضر بر روی تمام ساختمانهای دولتی آویزان شده است، جایگزین کنند...»
مصاحبهکننده در این بخش میگوید: «در روسیه، جنبش LGBT، اتفاقا باید بگویم، ممنوع است.» و دوگین پاسخ میدهد: «پس... پیشنهاد میشود پرچمهایی با نوشته «به خدا توکل میکنیم» جایگزین همه پرچمهای دگرباشان جنسی شود، ما به خدا توکل میکنیم. به جای دگرباشان جنسی «ما به خدا اعتماد داریم»؛ این تفاوت بین ایدئولوژیای است که اکنون در این انتخابات پیروز شده و به معنای واقعی کلمه ظرف 14 روز به واشنگتن خواهد آمد...»
او البته معتقد است که مقاومت زیادی وجود خواهد داشت و وعده ترامپ را تکرار میکند که در اولین روز حضور مجدد در کاخ سفید، فهرستی از تمام افرادی که در انحرافات از جمله انحراف جنسی بودهاند بدون در نظر گرفتن افراد و موقعیت آنها؛ احتمالا از جمله رؤسای جمهور سابق ایالات متحده و سایر مقامات عالی رتبه اعلام خواهند شد و اگر همدستی آنها در اعمال مجرمانه، تجاوز جنسی و به قول دوگین عیاشی شیطانی، قاچاق انسان به طور کامل تایید و اثبات شود، همه آنها بدون سر و صدا مورد رسیدگی قانونی و وجدانی قرار خواهند گرفت.
الکساندر دوگین در ادامه این مطلب اینطور اظهارنظر میکند: «این ضربهای است به هسته این نخبگان جهانیگرا، که در واقع به نوعی باشگاه شیطانپرستی تبدیل شده است، باشگاه آتش جهنم که اخیرا سعی کرد سلطه خود را بر جهان از طریق استراتژیهای مختلف پلید، از جمله کووید برقرار کند، واکسیناسیون اجباری مواد تایید نشده یا تقلبی.»
این نظریهپرداز در ادامه این مصاحبه به احتمال تغییر ایدئولوژیکی که در خود آمریکا در حال رخ دادن است اشاره میکند و میگوید: «و البته، این تغییر ایدئولوژیکی، اروپا، چین و هند را تحت تأثیر قرار خواهد داد. ترامپگرایان معتقدند که چین با استفاده از جهانیگرایی، کنترل بخش قابل توجهی از صنعت آمریکا را در دست گرفته است که اقتصاد ایالات متحده بیش از حد به چین وابسته شود و در این راستا، چین در حال حاضر شاید به مخالف اصلی آمریکا در چشم ترامپیستها تبدیل شده باشد. این بدان معناست که تغییراتی در ژئوپلیتیک بزرگ رخ خواهد داد. از سوی دیگر هندوستان، متحد ایالات متحده است، به ویژه در زمان فرد محافظهکاری چون نارندرا مودی. هند نیز اکنون به ارزشهای سنتی روی آورده و حاکمیت خود را بازیابی میکند. ایده بزرگ کردن دوباره هند شعار نارندرا مودیست که خیلی شبیه ترامپ است.»
در اینجا مصاحبهکننده میپرسد: «من هنوز نمیدانم که جهانیگرایی در همه مظاهر آن چقدر راحت تسلیم خواهد شد. بله، مشخص است که چیزی در جهان در حال تغییر است، اما جایگاه جهانیگرایی، آن چیزی که ما در چند سال اخیر میشناسیم، بسیار قوی است و مخالفت، احتمالا حتی فیزیکی تا ورود ترامپ به کاخ سفید، تا آخر در همان ایالات متحده آمریکا وجود خواهد داشت. حملات تروریستی که در روزهای اخیر در ایالات متحده رخ داده است، نمی دانم، آیا آنها نوعی تجلی این مقاومت شدیدتر، حتی در جاهایی خونین، به همان تغییر پارادایم نیست که شما در مورد آن صحبت میکنید؟
دوگین پاسخ میدهد: «البته مقاومت وجود خواهد داشت و قبلا چندین بار به جان ترامپ سوءقصد شده است... این یک نقطه سیاه است. بله، این جنگ است. اما در این جنگ در آمریکا، از نظر سیاسی، محافظهکاران ترامپیست پیشتر پیروز شدهاند و لیبرالهای جهانی شکست خوردهاند. این اساسی و مهم است. البته آنها مقاومت خواهند کرد و تلاش میکنند تا کل این روند را کند کرده و اصلاحات را خراب کنند...اما ترامپ دیگر تنها نیست. ترامپ نه تنها 4 سال از دوران ریاست جمهوری خود را از سال 2016 تا 2020 پشت سر گذاشت، بلکه 4 سال سخت دیگر را نیز پشت سر گذاشت، زمانی که او و حامیانش تحت تعقیب، تحقیر، تهمت و زندان قرار گرفتند به ویژه پس از حوادث 6 ژانویه 2021.[7] این یک جنگ است، اما ترامپ اساسا در آن پیروز شده است. اکنون تصور اینکه در 14 روز باقیمانده چه اتفاقی میافتد تا از وقوع یک انقلاب محافظهکار جدید در ایالات متحده جلوگیری کند، دشوار است. ترامپیسم این بار چیزی جدیتر از یک فرد است. بله، ترامپ مظهر این روند است، اما او بسیار بیشتر از یک رهبر پر زرق و برق با دیدگاههای پوپولیستیست. اکنون این یک ایدئولوژی است و مقابله با آن چندان آسان نخواهد بود.»
وی در ادامه توصیه میکند که بایستی ارزیابی این امر هوشیارانه انجام شود چراکه ترامپیستها هم آمریکایی هستند و میخواهند آمریکای بزرگ را بسازند نه روسیه. دوگین سپس در این باره میگوید: «آنها میخواهند از ارزشهای سنتی آمریکایی خود دفاع کنند و آنها را در خط مقدم قرار دهند و منافع آنها را تا حد امکان به طور کامل تحقق بخشند، نه منافع ما. در برخی شرایط، این ممکن است با اهداف و مقاصد ما حتی تضاد داشته باشد. همه چیز بستگی به این دارد که ما منافع ملی خود را چگونه محاسبه کنیم و روی آنها چه سرمایهگذاری داشته باشیم. ترامپ در حال حاضر برای منافع ملی در کانادا، گرینلند و پاناما سرمایهگذاری میکند. ایلان ماسک در مورد نیاز به تغییر رژیم در اروپا صحبت میکند. آنها مصمم به ساختن یک آمریکای بزرگ هستند و به نوعی یک امپراطوری...در اینجا ما باید برای همه چیز آماده باشیم و از ارزشهای خود دفاع کنیم و حاکمیت خود را تقویت نماییم. در عین حال، ما باید آماده باشیم که از ترامپیسم به عنوان یک پنجره فرصت برای خود استفاده کنیم. ما باید قاطعانه روی منافع خودمان پافشاری کنیم. در واقع، پوتین تاکنون کارهای زیادی انجام داده است. ایده اصلی او این بود که «روسیه را دوباره بزرگ کنیم» بالاخره ایدئولوژی پوتینیسم ما چیزی جز بزرگ کردن دوباره روسیه نیست. از همان ابتدا، تلاشهای او به عنوان رئیس جمهور روسیه دقیقا در این راستا بود. به محض اینکه پوتین برای اولین بار انتخاب شد، شروع به بازگرداندن حاکمیت ما، که آن را از دست داده بودیم، کرد تا استقلال و آزادی ما را بازگرداند. روسیه اکنون بار دیگر موضوع تاریخ شده است. ما ایدئولوژی خودمان، ارزشهای سنتی خودمان، قوانین خودمان، اهداف و منافع خودمان را داریم.»
الکساندر دوگین در ادامه این بحث اشاره میکند: «من فکر میکنم که باید نتیجه دیگری از تحولات انقلابی ترامپیستی در غرب بگیریم: ما در مسیر درستی قرار داریم و علاوه بر این، ما زودتر از ایالات متحده در این مسیر حرکت کرده و مسافت بیشتری را در آن طی کردهایم. اکنون ما فقط باید قدرت خود را تقویت کنیم، پیوسته به سمت پیروزی حرکت کرده، بدون اینکه به کسی نگاه کنیم، در نهایت به هیچ چیز خارج از کشورمان وابسته نباشیم، تنها بر اساس منافع ملی خود عمل کنیم، هویت ریشهدار روسی، ارتدوکس ما، خودمان را احیا کنیم. امپراتوری ترامپ عجلهای ندارد تا آمریکای بزرگ جدید خود را «امپراتوری» بنامد. آمریکاییها در واقع این کلمه را دوست ندارند، زیرا از نظر تاریخی سنت آمریکایی مبارزه با امپراتوری بوده است اما این گذشته آنهاست و گذشته ما متفاوت است؛ برای ما امپراتوری یک هدف بود، بالاترین آرمان معنوی. ارتدکس، حکومت مطلق و مستقل، ملیت، این فرمول پایدار هویت روسی است. به هر شکلی، اکنون به آن باز میگردیم. ما ارزشهای سنتی ارتدوکس و ارزشهای دیگر ادیان سنتی را بالاتر از هر چیز دیگری قرار میدهیم. یک دولت قوی و یک رهبر کاریزماتیک در راس آن که رئیس جمهور ما است. پوتین در واقع چیزی بیش از یک رئیس جمهور است، او حاکم عالی ماست.»
او در پایان این مصاحبه بیان میکند: «و در نهایت، مردم، اول از همه مردم روسیه این سه گانه را کامل میکند. این است که تکیهگاه بقیه است. ما مردمی قهرمان هستیم. البته امروزه در جامعه فقدان عدالت وجود دارد و توجه کافی به مردم عادی نیست. اینجاست که ما کمی عقب هستیم و امر بسیار مهمی را از دست میدهیم. پس از دوره شوروی و سوسیالیستی، ما خیلی ناگهانی به سوی فردگرایی لیبرال هجوم بردیم. در اینجا، در سطح ملی، ما باید سیاستها و ایدئولوژی خود را تنظیم کنیم چراکه بالاخره سرمایهداری یک پدیده کاملا غربی است، اینها ارزشهای ما نیستند. اما به طور کلی، من متقاعد شدهام که اکنون باید همان انقلاب محافظهکار روسیه را انجام دهیم، یا بهتر است بگوییم، آن را به پایان برسانیم، زیرا در حال حاضر در جریان است. درست است، برای ما آنقدر زمان به درازا کشیده شده که دیگر مشخص نیست که این اتفاق میافتد یا نه. ما باید در هر شرایطی با احترام به ملتهای دیگر، از خود دفاع کنیم، بدون اینکه به متحدانمان که در شرایط بحرانی به ما کمک کردند خیانت کرده باشیم، بلکه فقط بر منافع خود و حفظ ارزشهای خود تمرکز داشته باشیم.»
منبع:
[1] . افراد دارای اختلال روانی میل جنسی به کودکان
[2] . جیمز دیوید ونس معاون رئیس جمهور منتخب ایالات متحده
[3] . روزنامهنگار راست افراطگرای آمریکایی؛ گفته میشود او سخنگوی کاخ سفید در دولت ترامپ خواهد بود.
[4] . پیتر آندریاس تیل تاجر و فعال سیاسی طرفدار ترامپ؛ او اولین سرمایهگذار شبکه اجتماعی فیسبوک بوده است.
[5] . کاندیس آمبر اوونز سیاستمدار سیاهپوست آمریکایی طرفدار ایدههای ترامپ
[6] . مجری سرشناس شبکه فاکس نیوز
[7] . اشاره به ششم ژانویه ۲۰۲۱، که طرفداران دونالد ترامپ در واشنگتن دی سی تجمع کرده به نتایج انتخابات ریاست جمهوری 2020 اعتراض و به ساختمان کنگره آمریکا حمله کردند.
نظر شما