تأثیر تأخیر تولد
ویژگی های این سیستم جمعیتی جدید چیست؟
تغییرات، عمدتاً نتیجه تصمیمات سیاسی، بسیار سریع ظرف سه دهه رخ داد. به نظر ما سال ۲۰۱۰ را میتوان نقطه شروع مشروط برای شکل گیری نگرش های تولید مثلی تعیین شده توسط نمایندگان گروه قومی قزاق نامید. در آن سال، تعداد تولدها در کشور ۷۲.۵ درصد و افزایش طبیعی ۹۳.۳ درصد ثبت گردید. بازتاب آماری تحولات قومیتشناسی این بود که در سالهای ۲۰۱۰-۲۰۲۱ تعداد تولدها ۲۱.۴ درصد افزایش یافت (۳۶۷.۷ هزار در سال ۲۰۱۰ و ۴۴۶.۵ هزار در سال ۲۰۲۱). در عین حال، پویایی رشد در شهرها ۷.۱ برابر بیشتر از پویایی رشد در مناطق روستایی (به ترتیب ۳۶.۳ و ۵.۱ درصد) بود. این موضوع تا حد زیادی به این دلیل است که طبق سرشماری سال ۲۰۲۱، نسبت قزاقها در شهرهای قزاقستان۶۷.۰٪ بود، بیش از نیمی از آنها ساکنان شهری بودند. یعنی گروه قومی قزاق به طور فزاینده ای روندهای جمعیتی در قزاقستان را تعیین می کند. تا حدودی، این از طریق منشور شاخص "ترتیب تولد" مشخص می شود. اگر در سال ۲۰۱۰، در بین ۳۶۷.۷ هزار متولد شده، اولین متولدین ۴۰.۷٪ و متولدین چهارم یا بیشتر - ۱۳.۵٪، در سال ۲۰۲۱ وضعیت به طور چشمگیری تغییر کرده است، در بین ۴۴۶.۵ هزار متولد شده، سهم اولین متولدین ۲۶.۸٪ بوده است و فرزند چهارم یا بیشتر در حال حاضر ۲۸.۰٪. این پویایی به ویژه در شهرها به وضوح مشاهده شد، جایی که سهم تولد چهارمین فرزند یا بیشتر در یک خانواده در سال ۲۰۲۱ نسبت به سال ۲۰۱۰ ۲.۸ برابر (از ۸.۵٪ به ۲۳.۸٪) افزایش یافت، در حالی که در مناطق روستایی ۱.۸ برابر ( از ۱۹.۰٪ به ۳۴.۰٪بود.
چنین تغییرات قابل توجهی در ترتیب تولدها در طول یک دهه بعید است که تنها با ویژگی های نگرش جمعیتی زنان قزاق که بر گروه فعال تولید مثلی جمعیت تسلط دارند اتفاق افتاده باشد. تکامل ساختار سنی در سالهای ۲۰۱۰-۲۰۲۱ تأثیر زیادی بر این فرآیند داشت. در این دوره، تعداد زنان ۲۰ تا ۲۹ ساله ۱۷.۹ درصد و زنان ۱۵ تا ۱۹ سال ۱۹.۷ درصد کاهش یافت. به دلیل تعداد کم نسل زیر ۳۰ سال که عمدتاً در سال های بحرانی دهه ۱۹۹۰ متولد شده اند، نسبت تولد فرزند اول و دوم کاهش یافته است (از ۶۹.۷ درصد در سال ۲۰۱۰ به ۴۹.۷ درصد در سال ۲۰۲۱)رسید.
گرایش به سمت خانواده های پرجمعیت تا حد زیادی توسط نسل بزرگی که عمدتاً در دهه ۱۹۸۰ متولد شده اند تعیین می شود. در سال ۲۰۱۰، زمانی که آنها ۲۰ تا ۲۹ ساله بودند، سهم تولد فرزند اول و دوم ۶۹.۷٪ از کل موارد بود. سپس با بزرگتر شدن این نسل، نسبت کودکان متولد شده سوم (از ۱۶.۷٪ در سال ۲۰۱۰ به ۲۱.۰٪ در سال ۲۰۲۱)، چهارم یا بیشتر (از ۱۳.۵٪ به ۲۸.۰٪) به تدریج افزایش یافت. نرخ باروری کل ۲۷.۲ درصد افزایش یافت و در سال ۲۰۲۱ به ۳.۳۲ رسید. در عین حال، در شهرها، پویایی رشد، به استثنای موارد نادر، بارزتر است.
بنابراین، تحولات جمعیتی جدید تا حد زیادی نتیجه تأثیر تولدهای تاخیری است. روندها در خانواده های پرجمعیت عمدتاً توسط زنان تعیین می شود که رفتار باروری آنها تحت تأثیر گذشته شوروی اخیر شکل گرفته است.
پوچی باروری
در آینده نزدیک چه تغییراتی در این زمینه انتظار می رود؟
به زودی، فرآیندها و روند باروری در قزاقستان کاملاً به نسل هایی وابسته خواهد شد که در دوره استقلال متولد شده اند و اینرسی نگرش های تولیدمثلی قبلی تأثیرکمی بر آنها دارد.
وضعیت جمعیتی که بر مبنای جدید و حاکمیتی در حال ظهور است، دارای چند ویژگی است. از یک طرف، تعداد نمایندگان نسل متولد شده در دهه ۱۹۹۰ اندک است. بنابراین در آینده تعداد موالید کاهش می یابد که در حال حاضر نیز اتفاق افتاده است. اگر در سال ۲۰۲۱، ۴۴۶.۵ هزار کودک در قزاقستان متولد شدند، در سال ۲۰۲۲ - ۴۰۳.۵ هزار، در سال ۲۰۲۳ - ۳۸۸.۰ هزار کودک. اما این بدان معنا نیست که نرخ باروری خاص سنی نیز در حال کاهش است. در سال های ۲۰۱۰-۲۰۲۱ تولد در همه گروه ها به استثنای افراد ۱۵ تا ۱۹ ساله، به ویژه در مناطق شهری، رشد کردند.
به عبارت دیگر، اگر در سال ۲۰۱۰ به ازای هر صد زن ۲۰ تا ۲۴ ساله ۷۳ تولد وجود داشته باشد، در سال ۲۰۲۱ این تعداد ۹۰ مورد بوده است. در سال ۲۰۲۱ نرخ تولد برای نمایندگان "نسل جدید" (۲۰ تا ۲۹ ساله) بود. به طور قابل توجهی بالاتر از نسل ۲۰ تا ۲۹ ساله در سال ۲۰۱۰، به ویژه در شهرها. این نشان میدهد که در آینده نرخ زاد و ولد در کشور ممکن است به میزان قابل توجهی افزایش یابد.
ضریب کل هم کم میشه
کاهش در TFR (۳.۳۲ در سال ۲۰۲۱؛ ۳.۰۵ در سال ۲۰۲۲؛ ۲.۹۳ در سال ۲۰۲۳) هنوز نشان دهنده گرایش به سمت "نوع اروپایی باروری" نیست. این وضعیت تا حد زیادی با کاهش تعداد زنان در سنین باروری فعال تعیین می شود. بنابراین، نسل متولد شده در دهه ۱۹۸۰ تا حد زیادی پتانسیل تولیدمثلی خود را به پایان رسانده است و سهم آنها در TFR (نرخ باروری) کاهش یافته است. نسل دهه ۱۹۹۰ که تا حد زیادی فرآیندهای نرخ زاد و ولد فعلی را تعیین می کند، زیاد نیست. نمایندگان نسل دهه ۲۰۰۰ به تازگی شروع به درک پتانسیل باروری خود کرده اند و پیش بینی اینکه نگرش آنها نسبت به باروری چگونه خواهد بود بسیار دشوار است. این به ویژه برای نسل بزرگ متولد شده پس از ۲۰۱۰ صادق است.
اکنون یک "خلاء تولید مثل" موقت شکل گرفته است. برای چندین سال فرآیندهای تولید مثل در حالت "تعلیق" خواهند بود و این وضعیت موقت را نباید نقطه شروع یک روند جدید دانست و همچنین نباید استراتژی توسعه جمعیتی قزاقستان را بر اساس آن تدوین کرد، ما فقط می توانیم بگوییم که قزاق ها طیف زیادی از ایدههای اجتماعی-فرهنگی دنیای مدرن را از سنتی تا مدرنیزه شدن "جذب" کردهاند، اما هنوز هیچ ساختار منطقی و قابل فهمی شکل نگرفته است. با این وجود، جستجو برای تعامل هویت هایی که می تواند جامعه قزاقستان را غنی کند، وجود دارد.
به طور کلی به نظر می رسد، اساس وحدت گروه قومی قزاق، کد فرهنگی و میراث سنتی است که در زمان شوروی از بین نرفته بود و در طول دوره حاکمیت به طور فعال توسط لفاظی "ملی– میهنی" حمایت می شد. این مهم است که بدانیم این کد فرهنگی که در اقشار مختلف جامعه قزاقستان تا حدی نشان داده شده است، چگونه به تحولات اجتماعی-اقتصادی پویا واکنش نشان می دهد. این تغییرات به وضوح توسط جمعیت شهری نشان داده شده است و روند باروری آینده را در قزاقستان شکل میدهد. در عین حال، عملکرد فضای روستایی- شهری کشور به عنوان یک مجموعه واحد و در هم تنیده با انبوهی از رشتههای اجتماعی-اقتصادی، خانوادگی و فرهنگی از اهمیت بالایی برخوردار است. این فضا توسط یک خانواده بزرگ سنتی که اهمیت خود را حفظ کرده است به هم متصل میشود.
سه دیدگاه در مورد مادری و پدری
بطور کلی چه روندهایی مرتبط با باروری در آینده قزاقستان پیش بینی می شود؟
مرکز ما (مرکز بین المللی تحقیقات اجتماعیِ دیجیتال) یک مطالعه جامعهشناختی انجام داد و سه گروه را شناسایی کرد که به میزان کم یا زیاد، فرآیندهای باروری در جامعه مدرن قزاقستان را تعیین میکنند. اولین آنها به اصطلاح "سنتی" است که تعداد قابل توجهی از تولدها را به همراه دارد. بسیاری از نمایندگان آن فاقد توضیح منطقی برای نرخ بالای زاد و ولد هستند و نگرش های مربوطه بر اساس شعارهای ملی-میهنی استوار است. به بیان ساده، مردم بر این باورند که آنها وظیفه تعیین شده توسط دولت برای افزایش تعداد قزاق ها را انجام می دهند، که برای این امر موظف است حمایت همه جانبه از خانواده های پرجمعیت ارائه کند.
یعنی این پدیده همچنان مطرح است، گرچه ممکن است که دیر یا زود این وضعیت تغییر کند و اینرسی عوامل تعیین کننده نرخ زاد و ولد در این گروه متوقف شود. علاوه بر این، در همان زمان، تمام اجزای به اصطلاح "پدیده جمعیتی قزاقستان" ممکن است از بین برود. با این حال چشم انداز توسعه جمعیتی کشور توسط این لایه از جامعه قزاقستان تعیین نخواهد شد.
آیا گروه بعدی رویکرد عقلانی تری به این موضوع دارند؟
بله، پس بیایید به طور فرضی آن را «باروری عقلانی» بنامیم. نمایندگان این گروه را میتوان با پارامترهای اجتماعی زیر مشخص کرد. شهری، نسل دوم یا سوم و زنانی در سن باروری که اکثر آنها دارای تحصیلات عالی هستند. این زنان نگرش متفاوت و اغلب قطبی نسبت به تعداد فرزندان خانواده دارند، بنابراین آنها را به دو زیر گروه تقسیم می کنیم.
اولی ها تعداد زیادی تولد را برنامه ریزی نمیکنند و عموماً نگرش منفی نسبت به ویژگیهای خانوادههای پرجمعیت دارند. آنها با استقلال اجتماعی بالا و از طریق عدم تأثیر بستگان و همچنین سنت های قومی و مذهبی بر رفتار جمعیتی خود شناسایی می شوند.
دومیها، نگرش آنها نسبت به تعداد فرزندان در خانواده نیز مبتنی بر عملشناسی سختگیرانه است، اما چشمانداز تبدیل شدن به یک مادر، فرزندان آوری را برایشان قابل تحمل میکند. این زنان در نتیجه تجزیه و تحلیل وضعیت اقتصادی خانواده و تواناییهای واقعی خود تصمیم مناسب میگیرند. هنگام برنامهریزی نرخ زاد و ولد و آینده فرزندان برای آنها اهمیت زیادی دارد. اقامت اجباری در شهر، آموزش با کیفیت (از جمله در خارج از قزاقستان)، کلاس در باشگاه های پولی، خدمات آموزشی، یادگیری زبان و اگر بودجه اجازه دهد بسیاری قصد دارند سه یا چهار و بیشتر فرزند داشته باشند. در عین حال بیشتر این زنان روی کمکهای دولتی حساب نمیکنند.
گروه سوم چه کسانی هستند؟
این یک لایه کوچک از جمعیت است که نشان دهنده تأسیسات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی قزاقستان مدرن است و هیچ مشکل مادی را تجربه نمیکند. اینها معمولا مردان و زنان نسبتاً جوانی هستند که در دوران پس از اتحاد جماهیر شوروی اجتماعی شده بودند. بسیاری از آنها در دانشگاه های معتبر در سراسر جهان تحصیل کردهاند و به موفقیت اجتماعی چشمگیری دست یافتند. آنها اغلب طرز فکر اروپایی دارند و سبک زندگی مربوطه را پیش می برند. در عین حال، در میان آنها اغلب خانواده های پرجمعیت نیز یافت میشوند. این سبک جدیدی از استاندارد مدرن خانواده قزاق را نشان می دهد.
به نظر ما منشأ شکلگیری این استاندارد در حوزه قومی- فرهنگی نهفته است. شهرنشینی گسترده قزاقها و سبک زندگی شهری تا حد زیادی مرزهای بین قومیتی را که در دوره کشاورزی و سنتی شکل گرفته بود از بین میبرد. بنابراین، نخبگان چارچوب جدیدی (مرزها) ایجاد میکنند که امکان حفظ ماهیت قومی را در یک فضای شهری استاندارد قابل دستیابی میکند. یک خانواده بزرگ با نماد قومیتی "قزاق" به بخشی از ایده ملی- میهنی تبدیل میشود. چنین رفتارهای جمعیتی میتواند شرایط لازم را برای انطباق سنت ها با مدرن اجتماعی-اقتصادی ایجاد نماید.
ترکیبی از سنت ها و مدرنیته
آیا آینده ای برای فرهنگ جمعیتی سنتی در قزاقستان مدرن وجود دارد؟
ویژگی توسعه جمعیتی قزاقستان مدرن در ترکیب سنت و مدرنیته نهفته است. تعداد قابل توجهی از قزاق ها بر اساس فرهنگ سنتی وارد عصر حاکمیت شدند که از حمایت فعال رهبری سیاسی کشور برخوردار شد. در نتیجه این فرهنگ از جمله مؤلفه جمعیتی آن به نوعی نماد قومیت و استقلال شده است. بنابراین، تا به امروز، آگاهی سنتی که توسط قرنها وجود کشاورزی شکل گرفته است تا حد زیادی زمینه «مدرنسازی» را تعیین میکند. یعنی، هم ایدههای سنتی و هم ایدههای مدرنسازی درباره زندگی وجود دارد، دیدگاههای اجتماعی-فرهنگی مختلفی وجود دارد که تعداد قابلتوجهی از گزینههای میانی بطور پویا در حال تغییر و اغلب از نظر منطقهای متمایز هستند.
وضعیت جمعیتی قزاق ها نه تنها در چارچوب تحولات اجتماعی-اقتصادی، بلکه اجتماعی-فرهنگی و ملی-میهنی نیز تعیین می شود. در همین تنوع است که چشم انداز جمعیتی قزاقستان در حال شکلگیری است و خیلی مهم است که این چندصدایی را از دست ندهیم.
اما خطر چنین سناریویی وجود دارد چرا که ایده کنترل بارداری در هوا است. بطور فزاینده نظراتی شنیده میشود که در سطح بالای آن به عنوان یک چالش و حتی یک تهدید شناخته میشود. ما فکر میکنیم که از بسیاری جهات آنها به این دلیل بوجود میآیند، چرا که تواناییهای اجتماعی-اقتصادی دولت با سرعت توسعه جمعیتی مطابقت ندارد. بعلاوه، جمعیت شناسی بعنوان ابزاری برای حل مشکلات دیگر که عمدتاً ژئوپلیتیکی و قومی- فرهنگی بودند، قرار داشت. اکنون این ترکیب اقتصادی-جمعیتی است که در حال تبدیل شدن به بیشترین چالش است.
چگونه می توان این تناقض را حل کرد؟
حل آن زمانی امکان پذیر خواهد بود که ایده تعیین کننده توسعه دولتی نه اقتصاد، بلکه جمعیت شناسی یا به طور دقیق تر، زمانی که اولی با دومی سازگار شود. با این حال، جمعیت شناسی قبلاً شروع به ایفای نقش مستقل در روند حاکمیت تاریخی کرده و تا حد زیادی آن را تعیین می کند.
مهم است که دولت با تجدید ساختار استراتژی اجتماعی-اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی خود به این چالش های جمعیتی پاسخ مناسب دهد. به عنوان مثال، ساختار سِنی فعلی جمعیت مستلزم افزایش فوری و چشمگیر تعداد مکان های آموزشی و کار است و در آینده نزدیک وضعیت بدتر خواهد شد. بنابراین لازم است سیستمی از شاخصها (ساختار سنی و جنسیتی، بازتولید جمعیت، روند مهاجرت و ...) ایجاد شود که از منشور آن وضعیت اقتصادی-اجتماعی ارزیابی و پیش بینی شود.
حفظ پیشینه فرهنگی بسیار مهم است. گزینه توسعه، زمانی که جمعیت شناسی نتیجه روندهای اجتماعی-اقتصادی بود، امروزه توسط بسیاری از کشورها (تقریباً تمام اروپا، چین، کره جنوبی، ژاپن و سایر اقتصادهای موفق) نشان داده شده است. اقداماتی که در یک زمان برای کاهش نرخ زاد و ولد انجام شد، صریح یا غیرمستقیم، منجر به مشکلات حاد جمعیتی (پیری، کاهش جمعیت) اجتماعی-اقتصادی (کمبود منابع کار) و قومی سیاسی (بحران مهاجرت) شد. تمام تلاش ها برای بازگرداندن نرخ زاد و ولد به شرایط قبلی که ارتباط نزدیکی با میراث فرهنگی اجتماعی دارد، هنوز به موفقیت منجر نشده است. بازگرداندن فرهنگ و سنت خانواده از دست رفته اگر نگوییم غیرممکن بسیار دشوار است.
می توان ساختار خاصی را ایجاد کرد که به فرد امکان می دهد روندهای توسعه اجتماعی-فرهنگی و نوسازی را با موفقیت ترکیب کند و این باید اساس و جوهر یک سیاست جمعیتی مستقل باشد.
تهیه کننده: کارشناس فرهنگی قزاقستان
منبع:
http://ultcom.kz/tpost/۵bihlfmtu۱-rozhdaemost-v-rk-o-kazahskom-fenomene-i
نظر شما