ما قرقیزها فردی را که در جامعه به مقام والایی رسیده است چنین دعا میکینم: «کلاه سفید از سرت نیفتد». در این دعا اسرار زیادی نهفته است، یعنی در هیچ شرایطی آبروی اجداد و عزت خود را از دست نده. معنای مجازی از دست دادن کلاه سفید از دست دادن پاکی اخلاقی و عزت است.
برای یک قرقیز واقعی کلاه سفید تنها پوشش سر نیست، بلکه یکی از مقدسات و نمادی است که نیروی خاصی دارد. دشمنان پهلوانان را نابود کردند، اما نتوانستند کلاه سفید را به دست فراموشی بسپارند، چون آن را نبوغ توانای مردم زاده است. طی قرنها شکل کلاه سفید هرگز تغییر نکرد. کلاه سفید تنها پوشش سر نیست، بلکه بخشی از تاریخ ماست. کلاه سفید نمادی از بلندای کوههای پوشیده از برف قرقیزستان است و همچو آینهای بلندی افکار و پاکی روح مردم و وحدت آن را منعکس میکند.
در حماسه «ماناس» مردم قرقیز به عنوان «مردمی که کلاه سفید به سر میکنند، که بالای آن سفید است، مانند نوک کوهها، و پایه آن تیره است، مانند پای کوهها» توصیف شده است. در اسناد باستانی ذکر شده است که افرادی با کلاههای نمدی مثل برف سفید در آلتای و ینیسئی ظاهر شدهاند. به گفته لو گومیلیاف دانشمند و مردمشناس روس، شکل کلاه سفید کوهها، یورت و در عین حال اهرام مصر را میماند. جالب است که در زمان ما دانشمندان کشف کردند که در داخل هرم به دلیل شکل آن روند پیری موجود زنده کند میشود، متابولیسم آن بهبود مییابد و واپاشی ماده آهسته میگردد. بیهوده نیست که مردم بر این باور اند که کلاه سفید از چشم بد نگه میدارد.
در سراسر جهان چنین کلاه را تنها قرقیزها و برادران ما قزاقها، که کمی آن را تغییر دادهاند، به سر میکنند. اصالت و ناتکراری کلاه نمدی نیز در آن است که میتوان آن را در زمستان، تابستان، پاییز و بهار پوشید. زمستان سر را گرم میکند و تابستان از نور سوزان خورشید نگه میدارد. این سرپوش بسیار کاربردی و محکم است و بدون از دست دادن شکل خود به راحتی تا میشود. مرد کوتاهقد با به سر کردن کلاه قدبلند به نظر میرسد و گوشههای تیز و منحنی آن به مردانگی مرد سواره میافزید.
هیچ عنصر کلاه قرقیزی تصادفی نیست. منگوله همیشه باید در پیش باشد. او نمادی از درخت ارس است که قرقیزها آن را با ابدیت مرتبط میدانند. در مورد گلدوزیهایی که نمد سفید کلاه را میآرایند، صدها افسانه را میتوان بیان کرد، زیرا هر یک از فِرها معنی و تاریخ خاص خود را دارد.
قرقیزها تنها به نزدیکترین دوستان خود کلاه هدیه میکنند. در قدیم کلاه سنبل دوستی و همفکری بود. قبایل متخاصم بارها در طور تاریخ کلاه سفید عین برف را به عنوان نشانه آشتی به یکدیگر هدیه کردهاند.
تا دهه نود قرن گذشته روسای حزب حاکم ما گویی از اتهام به مهر به میهن خود میترسیدند و به ندرت در رویدادهای رسمی کلاه سفید را به سر میکردند. به همین خاطر روز ۲۷ اکتبر ۱۹۹۱ به وضوح در حافظه من نقش بسته است. در این روز عسکر آقایف به عنوان رئیس جمهور کشور انتخاب شد و جمعیت شادی از مردم که در نزدیکی کاخ دولت جمع شده بودند، به اولین رئیس جمهور قرقیزستان یک کلاه سفید نمادین اهدا کردند. ۷ نوامبر، ده روز پس از انتخاب، رئیس جمهور با این کلاه بر سر به میدان جشن آمد، انگار که در ما، جوانان، میخواست غرور ملی را بیدار کند. از آن روز بهیادماندنی بود که اولین رئیس جمهور با احترام به سنتهای نیاکان ما نه تنها هنگام ملاقات با مردم خود، بلکه در سفرهای رسمی به خارج از کشور نیز کلاه سفید به سر میکرد.
متأسفانه، کلاه سفید مدت زیادی در صندوقهای ما خوابید، زیرا "خارج از مد بود". اما امروزه در کشور ما نه تنها قرقیزها، بلکه نمایندگان سایر ملیتها و افرادی که به سنتهای مردم بومی ارج میگذارند و آن را احترام میکنند، با کمال میل آن را به سر میکنند. شاید به همین دلیل است که اخیراً در بخش سوغات مغازهها کلاه سفید مورد تقاضای خاص مهمانان خارجی قرقیزستان است.
اتفاق جالبی به ذهن میرسد. سال ۱۹۹۵ در جریان مبارزات انتخاباتی من همراه عسکر آقایف رئیس جمهور وقت به استان اوش پرواز کردم. ناگهان خلبان ضرورت فرود اضطراری را اعلام کرد. اما چند ثانیه بعد موتور خراب شده با قدرت کامل باز شروع به کار کرد که باعث تعجب خود خلبان شد. بعداً رئیس جمهور در یکی از مصاحبههای خود با لبخند گفت: «همه ما به سر کلاه سفید داشتیم و این امر ما را نجات داد ...». این یک شوخی بود، ولی شاید کلاه سفید برخی قدرتهایی غیبی داررد که هنوز برای ما ناشناخته است. تصادفی نیست که از زمانهای قدیم، علائم و اعتقادات زیادی در مورد کلاه وجود دارد.
مثلاً، نباید کلاه خود را به کسی هدیه کرد. نباید با آن بازی کرد؛ آن را به هوا انداخت و یا لگد زد. پس از ورود به یورت و برداشتن کلاه باید آن را در مکان مرتفع قرار داد و به هیچ وجه نباید روی زمین گذاشت. اجداد ما صادقانه به چنین قدرت ماورایی کلاه اعتقاد داشتند که با بوییدن کلاه خود انسان میتواند از بیماریها و تهمتها خلاص شود.
امروزه بسیاری از جوانان ما در خارج تحصیل میکنند و به کشورهای دور حتماً یک کلاه – پارهای از آلا تووی عزیز - با خود میبرند.
یک روز سال ۱۹۹۹ در وین پایتخت اتریش من از دور در انبوه مردم یک مردی را با کلاه سفید دیدم. من هم کلاه سفید به سر داشتم و وقتی دیدم این مرد به سوی من میشتابد، تعجب نکردم. ما یکدیگر را گرم در آغوش گرفتیم. معلوم شد که او اهل مینکوش است و سه سال است در آکادمی هنرهای وین تحصیل میکند. به این ترتیب، سرپوش ملی ما را از استقبال گرم هموطن در غربت برخوردار کرد.
امسال برخی میهنپرستان پیشنهاد کردند که هر سال ۵ مارس به عنوان روز کلاه سفید جشن گرفته شود. فکر میکنم این اقدام ادای احترام به اجداد ما است که این سرپوش را با وقار به سر میکردند.
واژه «آق» (سفید) در زبان قرقیزی معانی مجازی زیادی دارد که از سیاق کلام فهم و درک میشود و همیشه به معنای چیزی بلند و مقدس است: آق آلا توو (آلا تووی برفی)،آق چاچ اِنِه (مادر موی سفید)، آق تیلِک (آرزوی نیک)، آق باتا (دعای خیر)، آق سوت (شیر مادر)، آق سویو (عشق پاک). یک باور عامیانه رایج خیلی چیزها را ابراز میکند: ریختن قمیز، شیر، دوغ و... روی زمین گناه بزرگی است...
زنده و جاوید باد آق قالپاق - این مقدسه سفید!
منبع:
برگرفته از کتاب «قرقیزها» اثر قانیبیک ایمانعلییف، وزیر سابق آموزش و علوم قرقیزستان.
مترجم: جاوید میرزایف.
ویراستار: ابوذر طوقانی.
Каныбек Иманалиев. Кыргызы (Слово о Родине) - Бишкек: ИМАК офсет, 2018. 296 с.
نظر شما