کارکرد روبان "سنت جورج" در آسیای میانه

«ملی‌سازی حافظه» درباره روز پیروزی در آسیای میانه، نشانگر فرسایش تدریجی ایده یک «فضای پساشوروی» یکپارچه تحت سلطه روایت مسکو است. این روند، چالش قابل توجهی را برای سیاست خارجی روسیه ایجاد می‌کند؛ چرا که عدم تطابق سیاست‌های نمادین آن با حساسیت‌ها و هویت‌های ملی در حال تحول همسایگان مستقل، می‌تواند به جای تحکیم روابط، به بیگانگی و تضعیف نفوذ نرم منجر شود. در نهایت، جنجال روبان سنت جورج تأکید می‌کند که در آسیای میانه، کنترل روایت‌های تاریخی ابزاری قدرتمند در ابراز عاملیت ملی است و آینده بزرگداشت‌ها به طور فزاینده‌ای با تنوع و بازتفسیر ملی پیوند خواهد خورد.

اشاره:

روبان سنت جورج، با ریشه‌های دوگانه خود در دوران تزاری (نشان نظامی و نماد استعمار) و دوران شوروی (نماد پیروزی در جنگ جهانی دوم)، به یکی از بحث‌برانگیزترین نمادها در فضای پساشوروی، به ویژه در آسیای میانه، تبدیل شده است. پس از سال ۲۰۰۵، روسیه به طور فعال این روبان نارنجی و سیاه را به عنوان نمادی از غرور ملی و حافظه مشترک جنگ ترویج کرد. با این حال، پس از وقایع ۲۰۱۴ و ۲۰۲۲، این روبان به شدت سیاسی شده و در بسیاری از کشورها، به نمادی از توسعه‌طلبی و نفوذ ژئوپلیتیکی روسیه تلقی می‌شود.

تحلیل حاضر، ضمن تبیین پیشینه تاریخی و بازآفرینی روبان در روسیه مدرن، به بررسی دقیق واکنش‌های متفاوت کشورهای آسیای میانه می‌پردازد. قزاقستان، ازبکستان و قرقیزستان با معرفی و ترویج فعال جایگزین‌های ملی کوشیده‌اند تا سهم خود در جنگ جهانی دوم را در چارچوب روایت‌های ملی خود قرار دهند و بر حاکمیت و هویت منحصر به فرد خود تأکید کنند. در مقابل، ترکمنستان به دلیل حساسیت‌های تاریخی خاص (مانند نبرد گوک‌تپه)، به شدت از روبان سنت جورج فاصله گرفته است، در حالی که تاجیکستان رویکردی پیچیده‌تر را با حضور نماد از طریق نهادهای روسی، اما با بحث‌های اجتماعی ارائه می‌دهد. این واکنش‌های متفاوت، بازتاب‌دهنده فرآیندهای عمیق‌تر استعمارزدایی از حافظه و تلاش برای تعریف هویت‌های مستقل پساشوروی در منطقه‌ای است که در حال ابراز عاملیت خود در برابر نفوذ سنتی روسیه است. «سلاح‌انگاری» روبان توسط روسیه در بستر مناقشات اخیر، ناخواسته روند «ملی‌سازی حافظه» را در آسیای میانه تسریع کرده و چالش‌های اساسی را برای رویکرد قدرت نرم مسکو نمایان ساخته است.

روبان "سنت جورج" در آسیای میانه: نمادی در تقاطع حافظه، حاکمیت و هویت ملی

مقدمه

روبان سنت جورج، در نگاه نخست، ممکن است تنها یک قطعه پارچه به نظر آید؛ اما در بطن خود، نمادی است با پیشینه‌ای تاریخی غنی و در حال حاضر، کانون مناقشه. این روبان راهی پرفراز و نشیب را طی کرده است. از نشان افتخار نظامی در دوران تزاری روسیه، به نمادی برای بزرگداشت پیروزی در جنگ جهانی دوم در عصر شوروی، و نهایتاً به نماد میهن‌پرستی معاصر روسیه که برای برخی، تجسم ابراز وجود ژئوپلیتیکی مسکو است. بررسی نقش و درک این نماد در کشورهای آسیای میانه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. این کشورها به طور فعال در حال بازتعریف هویت ملی و بازنویسی روایت‌های تاریخی خود هستند، فرآیندی که اغلب در تعادلی ظریف میان میراث شوروی و نفوذ کنونی روسیه صورت می‌گیرد. روبان سنت جورج به عنوان یک لنز عمل می‌کند که از طریق آن می‌توان این پویایی‌های پیچیده را مشاهده کرد. این تحلیل به کاوشی عمیق و چندلایه در پیشینه تاریخی، بازآفرینی آن در روسیه مدرن، مطالعات موردی دقیق در کشورهای منطقه (با تمرکز ویژه بر قزاقستان و تحلیل مقایسه‌ای ازبکستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ترکمنستان)، ابعاد ژئوپلیتیکی و چشم‌انداز آینده آن می‌پردازد.

مناقشه بر سر روبان سنت جورج در آسیای میانه صرفاً یک بحث نمادین بر سر تاریخ نیست، بلکه بازتابی از فرآیندهای عمیق‌تر استعمارزدایی از حافظه، تأکید بر حاکمیت ملی و پیمایش در چشم‌انداز ژئوپلیتیکی پیچیده‌ای است که در آن، کشورهای منطقه میان روایت «جهان روسی» و مسیرهای ملی مستقل خود در حرکتند. مشاهده می‌شود که کشورهای آسیای میانه به طور فزاینده‌ای در حال معرفی نمادهای ملی جایگزین هستند. این روند با افزایش سیاسی شدن روبان سنت جورج توسط روسیه، به ویژه پس از وقایع سال‌های ۲۰۱۴ و ۲۰۲۲، همزمان شده است. با توجه به اینکه پیشینه تاریخی این روبان شامل گسترش استعماری روسیه تزاری در آسیای میانه نیز می‌شود، ترویج آن توسط روسیه مدرن، حساسیت‌برانگیز است. در نتیجه، این بحث به عنوان نماینده‌ای از تلاش‌های کشورهای آسیای میانه برای تعریف هویت‌های پساشوروی خود به طور مستقل و گاه در مقاومتی آرام در برابر روایت‌های روسی، عمل می‌کند. این امر نشان‌دهنده یک بازتنظیم ظریف اما قابل توجه در پویایی‌های قدرت منطقه‌ای و آگاهی تاریخی است که می‌توان آن را نوعی «مقاومت نمادین» و بخشی از یک «استعمارزدایی از حافظه» گسترده‌تر دانست.

پاسخ‌های متفاوت به این روبان در کشورهای آسیای میانه، بازتاب‌دهنده زمینه‌های سیاسی داخلی، ترکیب‌های قومیتی، روابط با روسیه و مراحل تحکیم هویت ملی آنهاست. برای نمونه، قزاقستان، ازبکستان و قرقیزستان به طور فعال جایگزین‌های ملی را ترویج داده‌اند، در حالی که ترکمنستان به دلیل نارضایتی‌های تاریخی خاص، به شدت از روبان سنت جورج فاصله گرفته است. تاجیکستان تصویری پیچیده‌تر را با تغییرات نمادین کمتر از سوی دولت، اما با بحث‌های اجتماعی ارائه می‌دهد. این تفاوت‌ها با عواملی مانند اندازه و نفوذ جمعیت‌های روسی‌زبان، قدرت پروژه‌های دولت‌محور ملت‌سازی و تهدید درک‌شده از نفوذ روسیه همبستگی دارد. بنابراین، «پاسخ آسیای میانه» یکپارچه نیست؛ در عوض، هر کشور سیاست‌های نمادین روز پیروزی را بر اساس فشارهای داخلی و خارجی منحصربه‌فرد خود هدایت می‌کند و تنوع موجود در منطقه‌ای را که اغلب از خارج به عنوان یک بلوک واحد نگریسته می‌شود، برجسته می‌سازد. این چشم‌انداز ظریف، نیازمند تحلیل دقیق و مختص به هر کشور به جای تعمیم‌های گسترده است.

روبان "سنت جورج" در آسیای میانه: نمادی در تقاطع حافظه، حاکمیت و هویت ملی

از شجاعت امپراتوری تا پیروزی شوروی: پیشینه تاریخی روبان

الف. روبان سنت جورج تزاری: خاستگاه و نمادگرایی امپراتوری

نشان سنت جورج و روبان مرتبط با آن در ۲۶ نوامبر ۱۷۶۹ توسط کاترین کبیر امپراتریس روسیه، به عنوان بالاترین نشان نظامی امپراتوری روسیه ایجاد شد. این روبان با نوارهای نارنجی (یا زرد/طلایی) و سیاه خود، به طور سنتی نماد «آتش و باروت» یا «دود و شعله» بود و شکوه و شجاعت نظامی را تداعی می‌کرد. برخی منابع نیز اشاره دارند که این رنگ‌ها از نشان اصلی امپراتوری روسیه (عقاب سیاه بر زمینه طلایی) الهام گرفته شده‌اند. این روبان منحصراً به افسران نظامی اعطا می‌شد و با لشکرکشی‌های نظامی روسیه، از جمله فتح آسیای میانه در قرن نوزدهم، پیوند خورده است. این لایه تاریخی برای درک دیدگاه‌های معاصر آسیای میانه بسیار مهم است، زیرا روبان سنت جورج به فرماندهان نظامی «برای سهم ویژه در استعمار» خان‌نشین‌های آسیای میانه اعطا می‌شد. به عنوان مثال، در ازبکستان، مدال‌هایی با روبان سنت جورج برای فتح خوقند، خیوه و بخارا اعطا شده است که این امر آن را مستقیماً با «تجاوز» مرتبط می‌سازد.

روبان "سنت جورج" در آسیای میانه: نمادی در تقاطع حافظه، حاکمیت و هویت ملی

ب. روبان گارد شوروی: نمادی از جنگ بزرگ میهنی

در اتحاد جماهیر شوروی، به ویژه از سال ۱۹۴۱-۱۹۴۲ در طول جنگ بزرگ میهنی (جنگ جهانی دوم)، روبان گارد معرفی شد. این روبان پس از نبرد یلنیا در سال ۱۹۴۱، همزمان با تشکیل واحدهای «گارد شوروی» پدیدار گشت و در ژوئن ۱۹۴۲ با فرمانی رسماً «گارد» نامیده شد. اگرچه از نظر بصری به روبان تزاری شباهت داشت، اما در یک بستر نظامی متمایز شوروی قرار داشت. نوارهای نارنجی و سیاه (گاهی اوقات طلایی و سیاه توصیف شده) آن نیز اغلب به «شعله و دود» نبرد تعبیر می‌شد. این روبان به طور برجسته در نشان‌های نظامی بسیار معتبر شوروی، به ویژه «نشان شکوه» (Орден Славы) و مدال «برای پیروزی بر آلمان» (1941—1945 гг.») به کار رفت. این امر پیوند آن را با پیروزی شوروی در جنگ جهانی دوم برای نسل‌ها تثبیت کرد.

اتخاذ آگاهانه یک طرح رنگی مشابه روبان سنت جورج تزاری توسط شوروی برای روبان گارد، احتمالاً یک اقدام استراتژیک در طول جنگ جهانی دوم برای بهره‌برداری از سنت‌های نظامی عمیق‌تر تاریخی روسیه و میهن‌پرستی بوده است. این اقدام، با وجود رد رسمی نمادهای تزاری، به دنبال پر کردن شکاف ایدئولوژیک برای تقویت وحدت ملی و روحیه جنگندگی علیه دشمن مشترک بود. با مشاهده شباهت بصری زیاد روبان گارد شوروی (نارنجی/سیاه) به روبان سنت جورج تزاری (زرد-طلایی/سیاه)  و با در نظر گرفتن زمینه تهدید وجودی که اتحاد شوروی در طول جنگ جهانی دوم با آن مواجه بود و همچنین با توجه به اینکه روبان سنت جورج تزاری نماد قدرتمندی از شجاعت نظامی روسیه بود و با علم به اینکه رژیم استالین در طول جنگ جهانی دوم به طور گزینشی برخی از قهرمانان و نمادهای ملی روسیه پیش از انقلاب را برای تقویت میهن‌پرستی احیا کرد، می‌توان استنباط کرد که تداوم بصری، حتی با نامی جدید و در بستری شوروی، به رژیم اجازه داد تا احساسات از پیش موجود غرور و قهرمانی نظامی مرتبط با روبان قدیمی را مهار کند و به طور مؤثر قدرت نمادین آن را برای اهداف جنگی شوروی بازآرایی نماید. این یک انتخاب عمل‌گرایانه برای متحد کردن مردم بود.

ریشه تاریخی دوگانه این روبان – امپراتوری تزاری و ضد فاشیستی شوروی – ذاتاً آن را با معانی پیچیده و بالقوه متناقض همراه ساخت و زمینه را برای تفاسیر متفاوت و سیاسی شدن آن در دوران پساشوروی، به ویژه در کشورهایی با سابقه استعمار یا سلطه روسیه/شوروی، فراهم کرد. با مشاهده اینکه روبان دارای دو ریشه تاریخی متمایز است: نشان نظامی تزاری  و نشان جنگ جهانی دوم شوروی و با در نظر گرفتن تناقض در خاستگاه، زیرا روبان تزاری با گسترش امپراتوری، از جمله در آسیای میانه، مرتبط بود. در حالی که روبان شوروی با آزادی از نازیسم، آرمانی که بسیاری از غیرروس‌ها در اتحاد شوروی نیز برای آن جنگیدند، پیوند داشت و با توجه به زمینه پساشوروی که در آن کشورهای تازه استقلال یافته شروع به ارزیابی مجدد تاریخ خود، از جمله دوره‌های حکومت روسیه/شوروی کردند؛ می‌توان نتیجه گرفت که وقتی روسیه مدرن شروع به ترویج روبان (نارنجی و سیاه) به عنوان یک نماد وحدت‌بخش کرد، ناگزیر هر دو مجموعه از تداعی‌های تاریخی را احیا کرد. برای روسیه، این ممکن است در درجه اول نماد پیروزی در جنگ جهانی دوم و غرور ملی باشد. اما برای برخی در آسیای میانه، تداعی استعماری تزاری می‌تواند برجسته‌تر باشد یا حداقل روایت جنگ جهانی دوم را پیچیده کند و منجر به مناقشه بر سر آن شود. این دوگانگی ذاتی یکی از دلایل اصلی وضعیت بحث‌برانگیز این نماد است.

بازآفرینی روبان: نمادگرایی در روسیه‌ی مدرن و طنین ژئوپلیتیکی آن

پس از سال ۲۰۰۵، کمپین عمومی «روبان سنت جورج» به ابتکار خبرگزاری ریانووستی و سازمان‌های جوانان در روسیه آغاز شد و به سرعت رواج یافت. هدف اولیه این کمپین، توزیع و استفاده از روبان نارنجی و سیاه به عنوان نمادی از روز پیروزی، یادبود و احترام به کهنه‌سربازان جنگ جهانی دوم بود. این روبان به تدریج از یک یادبود صرف، به نمادی گسترده‌تر از غرور ملی روسیه، تحکیم حافظه تاریخی تحت نفوذ دولت و ابزاری برای «قدرت نرم» و دیپلماسی عمومی روسیه، به ویژه در فضای پساشوروی، تبدیل شد. سازمان‌هایی مانند روس‌ساترودنیچستوا نقش فعالی در توزیع این روبان‌ها در خارج از کشور به عنوان بخشی از سیاست حمایت از هموطنان روس ایفا کرده‌اند.

با این حال، وقایعی مانند الحاق کریمه در سال ۲۰۱۴ و تهاجم تمام‌عیار به اوکراین در سال ۲۰۲۲، به شدت به سیاسی شدن این روبان دامن زد. ارتباط آن با جنبش‌های طرفدار روسیه، جدایی‌طلبی، و نماد "Z" جنگ اوکراین، باعث شد تا بسیاری آن را نمادی از توسعه‌طلبی و تجاوز روسیه تلقی کنند. به عنوان مثال، نماد "Z" اغلب با رنگ‌های روبان سنت جورج نمایش داده می‌شود و در مولداوی در کنار خود روبان ممنوع شده است. این تحولات منجر به تغییر درک روبان از نمادی صرفاً یادبودی به نشانه‌ای از همسویی سیاسی شد.

موفقیت کمپین «روبان سنت جورج» در روسیه بازتاب‌دهنده تلاشی دولت‌محور برای ساخت یک ایده ملی وحدت‌بخش بر اساس تفسیری گزینشی و قهرمانانه از گذشته است که سپس به ابزاری برای اعمال نفوذ خارجی تبدیل شد. با این وجود، این اعمال نفوذ، تجارب تاریخی متنوع و حساسیت‌های کشورهای همسایه پساشوروی را به طور کامل در نظر نگرفت. این کمپین که در سال ۲۰۰۵ آغاز شد و در روسیه بسیار محبوب گشت  و به طور فعال توسط رسانه‌های وابسته به دولت (ریانووستی) و سازمان‌ها ترویج شد. این امر در دوره‌ای از تحکیم دولت و تأکید بر روایت‌های میهن‌پرستانه در روسیه رخ داد. در نتیجه، روبان به عنوان یک نماد قدرتمند و به راحتی قابل تشخیص برای متحد کردن جامعه پیرامون روایت روز پیروزی و تقویت غرور ملی عمل کرد. سپس همین نماد، اغلب از طریق سفارتخانه‌های روسیه و سازمان‌های هموطنان روس، به عنوان بخشی از استراتژی «قدرت نرم»  به کشورهای پساشوروی صادر شد. با این حال، بُعد خارجی این کمپین، بار تاریخی پیچیده‌ای را که روبان در کشورهایی مانند کشورهای آسیای میانه (استعمار تزاری) یا اوکراین (جایی که به نماد جدایی‌طلبان تبدیل شد) حمل می‌کرد، دست‌کم گرفت یا نادیده انگاشت. این غفلت یا انتخاب آگاهانه منجر به این شد که روبان به جای نمادی از حافظه مشترک، در بسیاری از این کشورها به نقطه اختلاف تبدیل شود و گسستی بین خودپنداره روسیه و برداشت همسایگانش از آن را آشکار سازد.

تبدیل روبان به یک نماد تفرقه‌افکن در سطح بین‌المللی، به ویژه پس از سال ۲۰۱۴، نشان می‌دهد که چگونه نمادهای تاریخی می‌توانند در زمینه‌های درگیری ژئوپلیتیکی به سرعت بازتعریف شوند و اغلب معانی اصلی یا مورد نظر خود را نادیده گرفته و به نشانه‌هایی از وفاداری سیاسی به جای یادآوری صرفاً تاریخی تبدیل شوند. معنای اولیه (پس از ۲۰۰۵) عمدتاً یادبود پیروزی در جنگ جهانی دوم و احترام به کهنه‌سربازان بود. اما در سال ۲۰۱۴، این نماد با جدایی‌طلبی طرفدار روسیه در اوکراین مرتبط شد. این تغییر در سال ۲۰۲۲ با پیوند آن به نماد "Z" و تهاجم روسیه به اوکراین تشدید شد. در نتیجه، در بسیاری از کشورها، از جمله برخی در آسیای میانه، این روبان به عنوان نمادی از تجاوز یا توسعه‌طلبی روسیه تلقی شد و منجر به واکنش‌های رسمی و اجتماعی گردید. این بازتعریف سریع، قدرت رویدادهای معاصر را در بازنویسی نمادگرایی تاریخی نشان می‌دهد. نمادی که مروجان آن (ریانووستی، دولت روسیه) قصد داشتند حافظه مشترک جنگ جهانی دوم را تداعی کند، برای بسیاری در خارج از روسیه به نمادی قدرتمند از صف‌بندی‌ها و درگیری‌های ژئوپلیتیکی کنونی تبدیل شد. این امر ماهیت پویا و مورد مناقشه نمادها را در روابط بین‌الملل برجسته می‌کند، جایی که معنا ثابت نیست بلکه بر اساس واقعیت‌های سیاسی در حال تحول، دائماً مورد مذاکره و تفسیر مجدد قرار می‌گیرد. مسیر روبان نشان می‌دهد که چگونه نمادی از «گذشته مشترک» می‌تواند به نمادی از «تفرقه کنونی» تبدیل شود.

روبان "سنت جورج" در آسیای میانه: نمادی در تقاطع حافظه، حاکمیت و هویت ملی

قزاقستان: ساختن روایتی ملی از بزرگداشت

الف. سیاست رسمی و (روبان پیروزی)

موضع رسمی قزاقستان با رویکردی محتاطانه مشخص شده است. ممنوعیت صریح روبان سنت جورج وجود ندارد و ارتباط آن با کهنه‌سربازان جنگ جهانی دوم برای برخی اذعان می‌شود، اما در عین حال، نمادهای ملی خود برای روز پیروزی به طور واضح و فعال ترویج می‌شوند. این نشان‌دهنده یک عمل موازنه‌گرایانه بین پیوندهای تاریخی و تأکید بر هویت ملی است. رئیس جمهور توقایف در سال ۲۰۲۳ در روسیه با این روبان دیده شد، اما در داخل کشور، تمرکز بر جایگزین ملی است.

نماد جایگزین اصلی قزاقستان،  (روبان پیروزی) است. این روبان به رنگ آبی آسمانی (منعکس‌کننده پرچم ملی)، با استفاده از تزئینات ملی قزاقستان و اغلب با تصویر نشان جنگ میهنی طراحی شده است. قطعنامه شماره ۱۱۴۷ دولت جمهوری قزاقستان مورخ ۳۱ دسامبر ۲۰۲۴،  را به عنوان بخشی از جشن‌های هشتادمین سالگرد پیروزی رسماً معرفی کرده و معنای نمادین آن را برای قزاقستان به عنوان نماد غرور و یادبود تعریف می‌کند. این روبان از سال ۲۰۰۸ به طور فعال ترویج شده است.

در مورد چارچوب قانونی، قانون اساسی «درباره نمادهای دولتی» به طور کلی به نمادهای دولتی می‌پردازد و نه به طور خاص به روبان‌های روز پیروزی. ممنوعیت قانونی خاصی برای روبان سنت جورج وجود ندارد، اما توصیه‌های رسمی برای مدارس و سازمان‌های دولتی مبنی بر عدم استفاده از پوشاک و گروه‌های نظامی برای ۹ می(روز پیروزی) وجود دارد. گاهی سردرگمی در تهیه روبان صحیح توسط برخی نهادهای دولتی مشاهده شده که پس از توجه رسانه‌ها اصلاح شده است که نشان‌دهنده چالش‌هایی در اجرای یکنواخت سیاست در سطوح پایین‌تر است.

ب. درک عمومی و گفتگوی اجتماعی

در جامعه قزاقستان طیف متنوعی از نظرات وجود دارد. برخی روبان سنت جورج را نمادی مشروع از پیروزی مشترک شوروی در جنگ جهانی دوم می‌دانند، برخی دیگر به دلیل تداعی‌های استعماری تزاری یا مفاهیم سیاسی مدرن روسیه با دیده انتقادی به آن می‌نگرند و گروهی نیز ملی را به عنوان نمادی از سهم و حاکمیت خود قزاقستان پذیرفته‌اند. رسانه‌ها، مؤسسات آموزشی و سازمان‌های غیردولتی نقش مهمی در پوشش این بحث، شکل‌دهی به گفتمان عمومی و ترویج نمادهای ملی یا نقد روبان سنت جورج ایفا می‌کنند. انتخاب‌های نمادین بر هماهنگی بین قومیتی در قزاقستان، به ویژه با توجه به جمعیت بزرگ روس/روس‌زبان، تأثیرگذار است. سازمان‌های دیاسپورای روسی نیز در ترویج روبان سنت جورج فعال هستند که به این پویایی می‌افزاید.

ج. سیاست حافظه و هویت ملی

قزاقستان در تلاش است تا مشارکت خود در جنگ جهانی دوم را در چارچوب روایت تاریخی ملی خود قرار دهد و بر سهم و فداکاری‌های قزاقستانی‌ها، متمایز از تفسیر صرفاً شوروی یا روسی‌محور، تأکید کند. چالش تطبیق میراث دوران شوروی روبان گارد (نارنجی و سیاه) با تداعی استعماری روبان سنت جورج تزاری در قزاقستان یک نقطه تنش حیاتی است. روبان ملی پیروزی بخشی از تلاش گسترده‌تر دولت برای پرورش نمادهای ملی است که حاکمیت، هویت منحصر به فرد و مسیر تاریخی مستقل قزاقستان را تقویت می‌کند.

سیاست قزاقستان در مورد روبان‌های یادبود، یک استراتژی دقیق «تنوع‌بخشی نمادین» به جای «مقابله نمادین» مستقیم با روسیه است. این کشور ضمن ایجاد فضایی برای احساسات موجود مرتبط با کهنه‌سربازان، به شدت جایگزین ملی خود را ترویج می‌کند و بدین ترتیب هم حساسیت‌های داخلی (از جمله اقلیت بزرگ روس خود) و هم ملاحظات سیاست خارجی را به طور همزمان مدیریت می‌کند. عدم وجود ممنوعیت رسمی برای روبان سنت جورج، اما ترویج فعال نماد ملی، با توجه به مرز طولانی قزاقستان با روسیه، روابط اقتصادی قابل توجه و جمعیت قابل توجه روس‌تبار و همچنین پیگیری سیاست خارجی چندجانبه و تأکید بر حاکمیت خود، نشان‌دهنده این رویکرد است. ممنوعیت صریح می‌توانست به عنوان یک اقدام آشکارا ضدروسی تلقی شود و به طور بالقوه اصطکاک داخلی و سیاست خارجی ایجاد کند. ترویج یک جایگزین امکان ملی‌سازی تدریجی نمادگرایی یادبود را بدون رویارویی مستقیم فراهم می‌کند. این استراتژی بازتاب‌دهنده رویکرد گسترده‌تر قزاقستان به ملت‌سازی و سیاست خارجی است. تأکید عمل‌گرایانه و تدریجی بر هویت ملی که از گسست‌های غیرضروری با همسایه قدرتمند خود اجتناب می‌کند، در حالی که همزمان نمادهایی را پرورش می‌دهد که با روایت تاریخی و وضعیت حاکمیتی خود طنین‌انداز می‌شوند. سردرگمی برخی مقامات محلی در مورد تهیه کدام روبان ممکن است نشان دهد که این سیاست تنوع‌بخشی، اگرچه در سطح بالا واضح است، اما در اجرای یکنواخت یا درک در سطوح پایین‌تر با چالش‌هایی مواجه است.

بحث عمومی در قزاقستان بر سر روبان‌ها که توسط رسانه‌های اجتماعی و خبرگزاری‌های مستقل تقویت می‌شود، نشان‌دهنده یک جامعه مدنی فعال است که با مسائل حافظه تاریخی و هویت ملی درگیر است و دولت را به سمت اقدامات یادبودی ملی‌گرایانه‌تر سوق می‌دهد. گزارش‌های متعدد از بحث‌های عمومی، ابتکارات فعالان و گفتگوهای رسانه‌ای در مورد روبان‌ها، همراه با پاسخ دولت در معرفی و ترویج نماد و در برخی موارد، اصلاح اشتباهات تدارکاتی پس از افشاگری رسانه‌ها، نشان می‌دهد که فشار عمومی و گفتمان بر سیاست دولت در جهت ملی‌سازی نمادها تأثیرگذار یا تقویت‌کننده است. این پویایی نشان می‌دهد که ملت‌سازی در قزاقستان صرفاً یک فرآیند از بالا به پایین نیست. بازیگران جامعه مدنی و افکار عمومی نقش مهمی در شکل‌دهی به چشم‌انداز نمادین ایفا می‌کنند، به ویژه در به چالش کشیدن نمادهایی که خارجی یا استعماری تلقی می‌شوند و حمایت از نمادهایی که با هویت متمایز قزاقستانی همسو هستند. این تعامل یک ویژگی کلیدی از سیاست‌های حافظه در حال تحول قزاقستان است.

 مسیرهای متفاوت: روبان و جایگزین‌های آن در سراسر آسیای میانه

رویکرد کشورهای آسیای میانه به روبان سنت جورج و نمادهای یادبود روز پیروزی یکسان نبوده و هر یک مسیر متفاوتی را در پیش گرفته‌اند.

الف. ازبکستان: پذیرش (روبان شکوه/افتخار)

دولت ازبکستان به طور فعال روبانی به رنگ‌های پرچم ملی این کشور، موسوم به «روبان شکوه» را به عنوان نماد اصلی روز پیروزی (روز یادبود و افتخار، ۹ می) ترویج می‌کند. این اقدام، به ویژه با دستور و انتقاد نخست وزیر عبدالله آریپوف از روبان سنت جورج و تأکید بر لزوم ترویج نماد ملی ازبکستان، برجسته شده است. اگرچه ممنوعیت رسمی صریحی برای روبان سنت جورج وجود ندارد، اما نشانه‌های روشنی از عدم تشویق به استفاده از آن، اغلب با استناد به حاکمیت ملی و تفاسیر تاریخی که این روبان را به استعمار تزاری پیوند می‌زند، وجود دارد. گفتمان عمومی و رسانه‌ای نیز این حساسیت‌ها را منعکس می‌کند، به طوری که گروه‌هایی مانند «ما مخالف روبان سنت جورج در ازبکستان هستیم» در فیسبوک شکل گرفته‌اند و کارشناسان و روزنامه‌نگاران به نقد تداعی‌های استعماری آن پرداخته‌اند. علاوه بر روبان، ناقوس‌های تاشکند نیز به عنوان نمادی از پیروزی بزرگ ذکر شده‌اند. گزارش‌هایی مبنی بر برداشتن روبان‌ها از خودروها توسط پلیس، با استناد به ایمنی ترافیک یا «عدم جواز»، و همچنین قوانین جدید راهنمایی و رانندگی که نصب برچسب‌ها و علائم روی خودروها، از جمله نمادهای روز پیروزی مانند "Z" و "V" را ممنوع می‌کند، نیز وجود دارد.

روبان "سنت جورج" در آسیای میانه: نمادی در تقاطع حافظه، حاکمیت و هویت ملی

ب. قرقیزستان: (روبان پیروزی) و همزیستی/رقابت نمادین

قرقیزستان یک جایگزین ملی به نام (روبان پیروزی) به رنگ‌های قرمز و زرد که منعکس‌کننده رنگ‌های پرچم ملی قرقیزستان و گاهی پرچم شوروی است، معرفی کرده است. رنگ قرمز نماد شجاعت و پیروزی و رنگ زرد نماد صلح و آرامش است. موضع رسمی در قبال روبان سنت جورج عموماً ممنوعیت صریح نیست، اما تلاش برای ترویج جایگزین ملی مشهود است. انتخاب روبان توسط رهبران کشور متفاوت بوده است. وزارت کشور قرقیزستان هشدارهایی در مورد استفاده از نمادهای مرتبط با درگیری اوکراین صادر کرده است. بحث‌های فعالی در جامعه مدنی، میان مورخان و عموم مردم در مورد مفاهیم استعماری روبان سنت جورج در مقابل جنبه یادبودی آن در جنگ جهانی دوم در جریان است و رسانه‌ها این دیدگاه‌های متفاوت را منعکس می‌کنند. برخی فعالان و مورخان به صراحت آن را نماد امپریالیسم/استعمار روسیه خوانده و به اعطای آن برای کشتار قرقیزها در قیام ۱۹۱۶ اشاره کرده‌اند. سازمان‌های هموطنان روس نیز در ترویج و توزیع روبان سنت جورج فعال هستند.

ج. تاجیکستان: چشم‌اندازی پیچیده از بزرگداشت

در تاجیکستان، ترویج یک روبان جایگزین ملی مشخص از سوی دولت، کمتر از قزاقستان، ازبکستان یا قرقیزستان به چشم می‌خورد. روبان سنت جورج اغلب از طریق ابتکارات نهادهای روسی (مانند روس‌ساترودنیچستوا، پایگاه نظامی ۲۰۱ روسیه) و برخی سازمان‌ها/دانشگاه‌های محلی قابل مشاهده است. بیانیه‌های دولتی اغلب کلی بوده و بر اهمیت روز پیروزی تأکید دارند. برخی منابع به عدم استفاده رسمی از هیچ روبانی و استفاده از رنگ سبز پرچم ملی بر روی تاج گل‌ها اشاره می‌کنند، در صورتی که منابع دیگر از ممنوعیت روبان سنت جورج به عنوان نماد سیاست توسعه‌طلبانه روسیه تزاری خبر می‌دهند  که این تناقض نشان‌دهنده اطلاعات متناقض یا تغییر سیاست‌ها در طول زمان است. بحث‌هایی، به ویژه در میان جوانان و روشنفکران، در مورد تفاسیر تاریخی و نفوذ روسیه وجود دارد؛ برخی آن را نماد پیروزی مشترک می‌دانند و برخی دیگر با دیده تردید به آن می‌نگرند. اگرچه روبان جایگزین ملی خاصی به طور مداوم توسط دولت ترویج نمی‌شود، نمادهای ملی مانند رنگ‌های پرچم در زمینه‌های یادبودی گسترده‌تر استفاده می‌شوند  و تمرکز اغلب بر گرامیداشت سهم تاجیک‌ها در جنگ است.

د. ترکمنستان: حساسیت‌های تاریخی و فاصله نمادین

در ترکمنستان، عدم تشویق شدید و گزارش‌هایی از ممنوعیت‌ها یا محدودیت‌های غیررسمی برای نمایش عمومی روبان سنت جورج وجود دارد. این امر اغلب با نارضایتی‌های تاریخی خاص، به ویژه نبرد گوک‌تپه (۱۸۸۱) مرتبط است، جایی که ارتش تزاری که نشان‌های سنت جورج بخشی از جوایز آن بود، نیروهای ترکمن را شکست داد. تمرکز بر نمادهای صرفاً ملی برای رویدادهای یادبود، یا بزرگداشت خنثی‌تر روز پیروزی، که اغلب «جنگ ۱۹۴۱-۱۹۴۵» نامیده می‌شود تا بر روایت «جنگ بزرگ میهنی» تأکید کمتری شود، مشاهده می‌گردد. با این حال، رئیس جمهور بردی‌محمداف با روبان در مسکو دیده شده است که در تضاد با محدودیت‌های داخلی است و نشان‌دهنده یک عمل موازنه‌گرانه پیچیده در سیاست خارجی است.

رویکردهای متفاوت به روبان سنت جورج در سراسر آسیای میانه، طیفی از «حاکمیت حافظه» را آشکار می‌سازد، جایی که دولت‌ها به طور گزینشی تأثیرات نمادین خارجی را بر اساس مسیرهای ملت‌سازی منحصر به فرد، نارضایتی‌های تاریخی و آسیب‌پذیری‌ها یا فرصت‌های ژئوپلیتیکی درک‌شده، اتخاذ، تطبیق یا رد می‌کنند. با مشاهده اینکه قزاقستان، ازبکستان و قرقیزستان به طور فعال جایگزین‌های ملی را ترویج می‌کنند، در حالی که حضور روبان سنت جورج را مدیریت می‌کنند، ترکمنستان به شدت آن را دلسرد می‌کند و تاجیکستان رویکرد منفعل‌تری در سطح دولتی اما با بحث‌های اجتماعی و ترویج نهادهای روسی نشان می‌دهد (خلاصه بخش‌های کشورها)، و با مرتبط ساختن این رویکردها با روایت تاریخی خاص هر کشور (مثلاً گوک‌تپه برای ترکمنستان؛ روایت‌های فتح تزاری در ازبکستان)، قدرت پروژه هویت ملی آن و روابطش با روسیه، می‌توان دریافت که «حاکمیت حافظه» به ظرفیت یک دولت برای کنترل و تعریف روایت تاریخی و شیوه‌های یادبودی خود، به ویژه در رابطه با بازیگران قدرتمند خارجی مانند روسیه، اشاره دارد. روبان به عنوان یک آزمون برای این «حاکمیت حافظه» عمل می‌کند. کشورهایی با روایت‌های قوی‌تر از تاریخ پیشاشوروی یا ضد استعماری (مانند ترکمنستان، و تا حدی ازبکستان) در رد یا جایگزینی روبان قاطعانه‌تر عمل می‌کنند. کشورهایی با پیوندهای تاریخی پیچیده‌تر یا مناظر سیاسی داخلی متفاوت (مانند قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان) پاسخ‌های ظریف‌تر یا مختلط‌تری از خود نشان می‌دهند. این فقط مربوط به جنگ جهانی دوم نیست، بلکه مربوط به این است که چه کسی روایت گذشته را کنترل می‌کند و در نتیجه، بر هویت حال و آینده این ملت‌ها تأثیر می‌گذارد.

معرفی روبان‌های ملی جایگزین، نوعی «ملت‌سازی نمادین»  و تأکید ظریف بر عاملیت در برابر نفوذ فرهنگی و سیاسی قابل توجه روسیه در منطقه است. این جایگزین‌ها صرفاً انتخاب‌های زیبایی‌شناختی نیستند، بلکه اقدامات سیاسی آگاهانه‌ای محسوب می‌شوند. با مشاهده اینکه قزاقستان، ازبکستان و قرقیزستان همگی روبان‌های ملی معرفی کرده‌اند و با در نظر گرفتن زمینه ترویج فعال روبان سنت جورج توسط روسیه به عنوان نماد وحدت‌بخش روز پیروزی، و با توجه به اینکه نمادهای ملی ابزارهای کلیدی در پرورش هویت مشترک، احساس تعلق و تمایز ملت از دیگران هستند، می‌توان نتیجه گرفت که کشورهای آسیای میانه با ایجاد و ترویج روبان‌های خود، صرفاً یک جایگزین ارائه نمی‌دهند؛ آنها فعالانه در ساخت حافظه ملی خود از جنگ جهانی دوم مشارکت می‌کنند و بر سهم و فداکاری‌های منحصر به فرد خود تأکید می‌ورزند. این روشی برای شرکت در بزرگداشت یک رویداد تاریخی مهم و در عین حال چارچوب‌بندی آن در بافت ملی خود است، و بدین ترتیب به طور ظریف روایت روسی‌محور را به چالش کشیده و حاکمیت خود را در حوزه نمادین تقویت می‌کنند. این یک اعلام آرام اما قاطع «حافظه ما، نمادهای ما» است.

ژئوپلیتیک حافظه: نفوذ روسیه و پاسخ‌های آسیای میانه

روسیه از روبان سنت جورج به عنوان بخشی از استراتژی گسترده‌تر «قدرت نرم»، تلاش‌های دیپلماسی عمومی و سیاست در قبال «هموطنان مقیم خارج» برای حفظ نفوذ و ترویج یک روایت تاریخی مشترک در آسیای میانه استفاده می‌کند. سازمان‌هایی مانند روس‌ساترودنیچستوا و شوراهای هماهنگی هموطنان روس نقش فعالی در این زمینه دارند.

دولت‌های آسیای میانه در تلاشند تا اذعان به گذشته مشترک شوروی (از جمله جنگ جهانی دوم) را با ضرورت تأکید بر حاکمیت ملی، ایجاد هویت‌های مستقل و پیگیری سیاست‌های خارجی چندجانبه متعادل کنند. پاسخ‌های متفاوت آنها به نفوذ نمادین روسیه این تلاش را منعکس می‌کند. به عنوان مثال، رهبران آسیای میانه در رژه روز پیروزی مسکو شرکت می‌کنند که به عنوان یک نمایش دیپلماتیک برای اذعان به تاریخ و در عین حال حفظ منافع خود تلقی می‌شود، در حالی که کشورهایی مانند قزاقستان از تمامیت ارضی اوکراین حمایت کرده‌اند.

درگیری‌های منطقه‌ای و بین‌المللی (به ویژه اوکراین) و گفتمان رو به رشد «استعمارزدایی از حافظه» بر درک و استفاده از روبان سنت جورج در آسیای میانه تأثیر گذاشته و منجر به افزایش بررسی دقیق و مناقشه شده است. پیوند روبان با استعمار تزاری، جنبه کلیدی نقد استعمارزدایانه است  و تغییر آن به نمادی از سیاست خارجی معاصر روسیه به جای صرفاً حافظه تاریخی، این روند را تسریع کرده است.

سیاست‌های نمادین پیرامون روبان سنت جورج در آسیای میانه، نمونه کوچکی از رقابت ژئوپلیتیکی گسترده‌تر در منطقه است، جایی که دولت‌ها به طور فزاینده‌ای عاملیت خود را ابراز کرده و مشارکت‌های خود را متنوع می‌سازند و بدین ترتیب حوزه نفوذ سنتی روسیه، از جمله در قلمرو روایت‌های تاریخی، را به چالش می‌کشند. مشاهده می‌شود که روسیه از روبان به عنوان ابزار قدرت نرم برای اعمال نفوذ و رهبری تاریخی استفاده می‌کند. در پاسخ، کشورهای آسیای میانه در حال ایجاد جایگزین‌های ملی هستند و در برخی موارد، استفاده از روبان سنت جورج را دلسرد می‌کنند (خلاصه بخش پنجم). این امر همزمان با تلاش‌های گسترده‌تر برای پیگیری سیاست‌های خارجی چندجانبه رخ می‌دهد. بنابراین، فشار برای استقلال نمادین با تمایل به حاکمیت سیاسی و فرهنگی بیشتر مرتبط است. بحث روبان منزوی نیست؛ این بخشی از سازگاری آسیای میانه با یک چشم‌انداز ژئوپلیتیکی در حال تغییر است که در آن قدرت‌هایی مانند چین، ترکیه و غرب نیز تعامل خود را افزایش داده‌اند. نحوه مدیریت مسائل نمادین مانند روبان توسط این کشورها، بازتاب‌دهنده جهت‌گیری‌های سیاست خارجی در حال تحول آنها و تلاش‌هایشان برای ایجاد نقش‌های مستقل‌تر در صحنه بین‌المللی است.

«سلاح‌انگاری» روبان سنت جورج توسط روسیه در زمینه درگیری اوکراین، به طور ناخواسته افول آن را به عنوان یک نماد یادبود وحدت‌بخش پساشوروی در آسیای میانه تسریع کرده و دولت‌ها و جوامع را به سمت پذیرش یا ایجاد سریع‌تر جایگزین‌های ملی سوق داده است. پیش از سال ۲۰۱۴، اگرچه برخی نگرانی‌های تاریخی وجود داشت، روبان به طور گسترده‌تری، هرچند منفعلانه، به عنوان نماد یادبود جنگ جهانی دوم در بسیاری از مناطق آسیای میانه پذیرفته شده بود. پس از ۲۰۱۴/۲۰۲۲، ارتباط آن با اقدامات روسیه در اوکراین و پیوند آن با نمادهایی مانند "Z" منجر به افزایش شدید برداشت‌های منفی و فاصله‌گیری رسمی در چندین کشور آسیای میانه شد. استفاده از روبان در درگیری‌های کنونی، ارزش یادبودی آن در جنگ جهانی دوم را برای بسیاری خدشه‌دار کرده و آن را به نمادی از سیاست خارجی معاصر روسیه به جای صرفاً حافظه تاریخی تبدیل کرده است. تلاش روسیه برای بهره‌برداری از اهمیت تاریخی روبان برای اهداف ژئوپلیتیکی کنونی، در بخش عمده‌ای از آسیای میانه نتیجه معکوس داده است. به جای تقویت وحدت پیرامون یک گذشته مشترک، اختلافات را برجسته کرده و جستجو برای شیوه‌های یادبودی ملی متمایز را تسریع بخشیده است. این نشان‌دهنده یک اشتباه اساسی مسکو در خوانش آگاهی ملی در حال تحول در این کشورهای مستقل است.

جمع بندی:

داستان روبان سنت جورج از نمادی نظامی به نشانه‌ای بحث‌برانگیز در آسیای میانه، حکایت از پویایی پیچیده حافظه تاریخی، ملت‌سازی و ژئوپلیتیک در منطقه دارد. واکنش‌های گوناگون کشورهای آسیای میانه به این روبان از ترویج جایگزین‌های ملی تا فاصله گرفتن آشکار صرفاً انتخابی نمادین نیست، بلکه نمایانگر تلاش‌های عمیق‌تر برای تثبیت حاکمیت، بازتعریف هویت ملی و بازنگری در گذشته مشترک شوروی است. این امر به ویژه در سایه سیاسی شدن روبان توسط روسیه و ارتباط آن با درگیری‌های جاری، اهمیت دوچندانی یافته است.

«ملی‌سازی حافظه» درباره روز پیروزی در آسیای میانه، نشانگر فرسایش تدریجی ایده یک «فضای پساشوروی» یکپارچه تحت سلطه روایت مسکو است. این روند، چالش قابل توجهی را برای سیاست خارجی روسیه ایجاد می‌کند؛ چرا که عدم تطابق سیاست‌های نمادین آن با حساسیت‌ها و هویت‌های ملی در حال تحول همسایگان مستقل، می‌تواند به جای تحکیم روابط، به بیگانگی و تضعیف نفوذ نرم منجر شود. در نهایت، جنجال روبان سنت جورج تأکید می‌کند که در آسیای میانه، کنترل روایت‌های تاریخی ابزاری قدرتمند در ابراز عاملیت ملی است و آینده بزرگداشت‌ها به طور فزاینده‌ای با تنوع و بازتفسیر ملی پیوند خواهد خورد.

آلماتی قزاقستان

منابع:

https://www.lada.kz/kazakhstan-news/138124-pochemu-v-kazakhstane-otkazyvaiutsia-ot-ispolzovaniia-georgievskoi-lenty.html

https://ulysmedia.kz/news/51159-pochemu-ne-stoit-nosit-georgievskuiu-lentu-v-kazakhstane/

https://kapital.kz/gosudarstvo/39563/v-kazakhstane-poyavilas-lenta-pobedy.html

https://central.asia-news.com/ru/articles/cnmi_ca/features/2019/05/09/feature-01

https://adilet.zan.kz/kaz/docs/P2400001147

https://www.rudn.ru/u/www/files/page/9pdf1.pdf

https://ratel.kz/scandal/kazahstanskie_gossluzhaschie_prodolzhajut_objavljat_goszakupki_georgievskih_lent_ko_dnju_pobedy

https://tengrinews.kz/story/kazahstanets-vyibiraet-kakuyu-lentu-nosit-organizatsiya-274222/

https://online.zakon.kz/Document/?doc_id=38361456

کد خبر 23927

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 9 =