مقدمه
حادثه عاشورا، نه تنها یک رویداد اندوهبار تاریخی، بلکه منشور جاودانهای از ارزشهای انسانی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است که در دل خود آموزههایی برای همه نسلها و جوامع نهفته دارد. در افغانستان امروز که با بحرانهای چندلایه فرهنگی، اجتماعی، هویتی و مدیریتی دستوپنجه نرم میکند، بازخوانی درسهای عاشورا نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی تاریخی است. این مقاله میکوشد تا با رویکردی تحلیلی، نسبت عاشورا با شرایط فرهنگی و اجتماعی افغانستان را واکاوی کند و نشان دهد که چگونه میتوان با تکیه بر مکتب حسینی، راهی برای بیداری، آگاهی و تحول اجتماعی در این کشور گشود.
۱٫ عاشورا و بحران هویت فرهنگی در افغانستان
یکی از مهمترین بحرانهای امروز افغانستان، بحران هویت است؛ جامعهای چندقومی و چندفرهنگی که بهجای همافزایی فرهنگی، اغلب اسیر گسلهای قومی و مذهبی شده است. بخش زیادی از این بحران، ریشه در تاریخ پرزخم و تحریفشده کشور دارد، و بخش دیگر، حاصل تحمیل فرهنگهای وارداتی و سکوت نخبگان فرهنگی است.
در چنین بستری، عاشورا میتواند بهعنوان یک مکتب هویتساز وارد شود؛ مکتبی که بر پایه اصول مشترک انسانی ـ همچون عزت، آزادگی، کرامت، آگاهی، غیرت دینی و مسوولیت اجتماعی ـ استوار است. امام حسین (ع) در عاشورا هویتی نو برساخت؛ هویتی که نه با تعصب قومی و قبیلهای، بلکه با معیار حق و عدالت تعریف میشود. امروز نیز بازسازی هویت فرهنگی افغانستان، بدون رجوع به الگوهای بومی و ارزشی، ممکن نیست. عاشورا یکی از نابترین آنها است.
۲٫ عاشورا و تربیت اجتماعی بر پایه مسوولیتپذیری
یکی از آموزههای بنیادین عاشورا «احساس مسوولیت در برابر جامعه» است. امام حسین (ع) زمانی قیام کرد که اکثریت جامعه به خواب رفته بودند؛ عدهای در ترس، گروهی در تردید و گروهی دیگر در منفعتطلبی فرو رفته بودند. او اما گفت: «من برای اصلاح امت جدم قیام کردم». این یعنی مسوولیت فردی در برابر فساد اجتماعی.
جامعه افغانستان در دهههای اخیر، گرفتار نوعی بیتفاوتی اجتماعی شده است. وقتی ظلم میشود، کمتر کسی اعتراض میکند؛ وقتی فرهنگی نابود میشود، کسی احساس خطر نمیکند و وقتی هویت دینی یا ملی مورد هجمه قرار میگیرد، اغلب مردم سکوت اختیار میکنند. این وضعیت، درست شبیه زمانه امام حسین (ع) است و نیاز به همان درمان دارد: بیداری عمومی، مسوولیت جمعی و نهضت فرهنگی.
پیام عاشورا در افغانستان امروز، دعوت به کنار گذاشتن بیتفاوتی و آغاز یک جنبش فرهنگی ـ مردمی است برای بازسازی جامعه از پایین به بالا.
۳٫ عاشورا و مبارزه با فرهنگ تحقیر و سلطه
افغانستان سالها است که قربانی سلطهپذیری تاریخی است. اشغالهای خارجی، تحقیر نخبگان بومی، سرکوب زنان، سلب اختیار فرهنگی از جوامع مذهبی و ترویج نظامهای آموزشی بیگانه، بخشهایی از یک پروژه بلندمدت تحقیر فرهنگی در کشور بوده است.
عاشورا مکتب عزت است. امام حسین (ع) در اوج تهدید و تحریم گفت: «هیهات منّا الذله» یعنی ما زیر بار ذلت نمیرویم، حتی اگر در اقلیت باشیم، حتی اگر کشته شویم. این فرهنگ مقاومت و عزتطلبی، میتواند در افغانستان امروز، بهویژه در میان جوانان، الهامبخش جنبشهای فرهنگی، آموزشی و اجتماعی باشد.
هر ملتی که خود را تحقیر کند، مستحق سلطه است، اما عاشورا به ما میآموزد که باید ایستاد، حتی اگر تنها باشیم.
۴٫ نقش عاشورا در اصلاح ساختار فرهنگی خانواده
خانواده، سلول بنیادین جامعه است و اگر فرهنگ خانواده آسیب ببیند، آینده جامعه تضمینناپذیر خواهد بود. در افغانستان امروز، خانوادهها با بحرانهای متعددی مواجهاند: مهاجرت، فقر، اعتیاد، خشونت خانگی، سقوط تربیتی، گسست نسلی و کاهش سواد دینی.
در این شرایط، بازخوانی نقش خانواده در حادثه عاشورا میتواند الگویی کاربردی برای بازسازی نهاد خانواده باشد. در کربلا، خانواده نه فقط ناظر، بلکه فعال و همراه نهضت بود؛ از حضرت زینب (س) که پیامرسان قیام شد، تا حضرت علیاکبر (ع) و حضرت قاسم (ع) که با معرفت و رشادت جان باختند.
بازسازی الگوی «خانواده حسینی» در افغانستان، یعنی تربیت نسلی که مسوول، مقاوم، با عزت، دیندار و اجتماعی باشد. خانواده باید نه فقط محیطی برای زندگی، بلکه مدرسهای برای فرهنگسازی حسینی گردد.
۵٫ عاشورا و ضرورت احیای وحدت مذهبی ـ فرهنگی
یکی از بزرگترین خطرات امروز افغانستان، شکافهای مذهبی و قومی است. دشمنان ملت افغانستان، بهویژه گروههای تکفیری و جریانهای استخباراتی، سالها تلاش کردهاند تا شیعه و سنی را مقابل یکدیگر قرار دهند. در حالی که در بسیاری از مقاطع تاریخی، این دو گروه در کنار هم از استقلال ملی، دین و کرامت انسانی دفاع کردهاند.
عاشورا ظرفیتی فرامذهبی دارد. شخصیت امام حسین (ع) نزد اهل سنت نیز جایگاهی ممتاز دارد. در مناطق سنینشین افغانستان، بسیاری از عالمان بزرگ اهل سنت از عاشورا و امام حسین (ع) تجلیل کرده و میکنند. از این رو، عاشورا میتواند بهعنوان پلتفرم وحدتبخش مذهبی عمل کند، اگر رسانهها، علما و فعالان فرهنگی بهجای اختلافافکنی، بر مشترکات تأکید کنند.
۶٫ عاشورا و فرهنگ مقاومت در برابر افراطگرایی
افغانستان در دهههای اخیر یکی از قربانیان اصلی جریانهای افراطی خشونتمحور مانند داعش و القاعده بوده است. این گروهها با سوء استفاده از جهل دینی، فقر فرهنگی و تهیبودن فضای آموزشی، نسل جوان را به ابزار خشونت تبدیل کردهاند.
در مقابل، مکتب عاشورا بر عقلانیت، آگاهی، اخلاق، معنویت و مقاومت هدفمند تأکید دارد. امام حسین (ع) اهل خشونت کور نبود، بلکه قیامش بر پایه روشنگری و فداکاری بود. در واقع، عاشورا میتواند الگوی جایگزین برای مقابله با افراطگرایی باشد؛ الگویی که هم عقلانی است، هم ایمانی و هم انسانی.
بازتعریف مفهوم جهاد، امر به معروف، غیرت دینی و ولایت در چارچوب فرهنگ عاشورایی، راه نجات نسل جوان افغانستان از چنگال افراطگرایی است.
نتیجهگیری
عاشورا صرفاً یک مراسم سوگواری نیست، بلکه یک منظومه تمدنی و فرهنگی است که اگر به درستی بازخوانی شود، میتواند پاسخ همه نیازهای فکری، اجتماعی و فرهنگی امروز افغانستان باشد. جامعهای که میخواهد بهسوی استقلال، عزت، آگاهی و عدالت حرکت کند، باید از مکتب عاشورا بیاموزد که چگونه باید ایستاد، چگونه باید تربیت کرد، چگونه باید آگاه شد و چگونه باید جامعه را از نو ساخت.
در یک کلام، افغانستان برای عبور از بحرانهای فرهنگی و اجتماعی خود، بیش از هر چیز، نیازمند بازگشت به عاشورا است؛ نه فقط در اشک، بلکه در اندیشه و عمل.
منبع: خبرگزاری دید
لینک:
https://didpress.com/167043/
نظر شما