سفر به آمریکا همهچیز را دگرگون میسازد.
در مقام یک دانشآموز فروتن تاریخ، گفتن این نکته را بیپرده میگویم که در تاریخ پاکستان، هرگاه یکی از زمامداران بزرگ کشور چه رئیسجمهور، نخستوزیر یا فرمانده ارتش به ایالات متحده سفر کرده و با رئیسجمهور آمریکا دیدار نموده است، پس از آن تحولات شگرفی در سیاست خارجی و داخلی کشور پدید آمده است.
نخستوزیر وقت، قائد ملت لیاقت علی خان، در سال ۱۹۵۰ به عنوان نخستین رئیس حکومت پاکستان، به آمریکا سفر کرد و با رئیسجمهور وقت، هری ترومن دیدار نمود. پس از این دیدار، پاکستان وارد اردوگاه آمریکایی شد و شوروی به دشمن آن بدل گشت. پاکستان از کمکها و حمایتهای آمریکا برخوردار شد و در عرصه داخلی، لیاقت علی خان بهعنوان قدرتمندترین رهبر آن دوران جلوهگر شد.
غلام محمد، حاکم کل پاکستان و خادم ملت، در سال ۱۹۵۳ با رئیسجمهور وقت آمریکا، آیزن هاور، دیدار کرد. یک سال بعد، در ۱۹۵۴، وی نخستین مجلس پاکستان را منحل ساخت. در همین دوران، قاضیالقضات جستس منیر، از برادران همکیش غلام محمد، این انحلال را به استناد «نظریه ضرورت» موجه دانست. همان سال، پاکستان به اتحاد نظامی تحت رهبری آمریکا، سیتو (SEATO)، پیوست. در همین دوره، طرح «یگانگی ایالت غربی» به اجرا درآمد تا اکثریت مشرقی پاکستان به حاشیه رانده شود.
حسین شهید سهروردی نیز به آمریکا سفر کرد، اما نتیجه ملموسی حاصل نگشت.
سپس ژنرال ایوب خان در سالهای ۱۹۶۱، ۱۹۶۲ و ۱۹۶۵ سه دیدار مهم با رؤسای جمهور آمریکا، آیزن هاور و جانسون، داشت. او پیش از کودتای نظامی ۱۹۵۸، پیوسته با وزارت امور خارجه و پنتاگون در تماس بود. وی نظام پارلمانی را کنار نهاد، قانون اساسی متفقٌعلیه سال ۱۹۵۶ را باطل کرد؛ قانونی که بر پایه توافق میان نخبگان شرق و غرب پاکستان شکل گرفته بود. در دوره او، جنگ با هند رخ داد و سیاست در کشور به محاق رفت؛ با این حال، ایوب خان ده سال با قدرت تمام حکومت کرد.
یحیی خان، رئیسجمهور بعدی، در سال ۱۹۷۰ با ریچارد نیکسون، رئیسجمهور آمریکا، دیدار داشت. در دوره او، وزیر خارجه آمریکا، هنری کسینجر، بهصورت محرمانه از طریق پاکستان به چین سفر کرد و بدینسان، پیوندهای دیپلماتیک میان آمریکا و چین از نو برقرار شد. در عرصه داخلی، یحیی خان انتخابات سال ۱۹۷۰ را برگزار کرد، اما در انتقال قدرت تعلل نمود، چرا که میخواست خود در مقام ریاستجمهوری باقی بماند، حتی اگر نخستوزیر شخص دیگری میبود. این تعلل به جنگ ۱۹۷۱ انجامید و پاکستان به دو پاره شد؛ شرق پاکستان بهصورت کشوری مستقل به نام بنگلادش درآمد.
از پنجره تاریخ که بنگریم، چنین به نظر میرسد که ذوالفقار علی بوتو در سالهای ۱۹۷۳ و ۱۹۷۵ دو بار با ریچارد نیکسون، رئیسجمهور وقت ایالات متحده، دیدار داشت. اما اختلافات شدیدی بر سر برنامه تسلیحات هستهای پاکستان پدید آمد. هنری کسینجر در سخنرانیای تهدیدآمیز در گورنر هاوس(ساختمان استانداری) لاهور، به صراحت هشدار داد، اما بوتو با آوردن مثالی از مرگ دلیران، پاسخ کوبندهای به او داد. پس از آن، در سال ۱۹۷۷، «تحریک نظام مصطفی» آغاز شد و بوتو روانه زندان گردید.
ژنرال ضیاءالحق در سالهای ۱۹۸۰، ۱۹۸۲ و ۱۹۸۵ سه سفر رسمی به آمریکا انجام داد و با رئیسجمهور وقت، رونالد ریگان، دیدار کرد. شایان ذکر است که پیش از این دیدارها، او ذوالفقار علی بوتو را اعدام کرده بود و با این اقدام، بذر تقابل و بیثباتی دائمی را در فضای سیاسی پاکستان کاشت. به تحریک آمریکا، جهاد افغانستان در سال ۱۹۷۹ آغاز شد.
در عرصه داخلی، ضیاءالحق روز به روز بر قدرت خود افزود و با بهکارگیری شلاق، دار و زندان، تلاش کرد تا حزب مردم را به حاشیه براند. انتخابات غیر حزبی سال ۱۹۸۵ کشور را به طبقات، قبیلهها و فرقهها تقسیم کرد و پایههای یک الگوی جدید سیاسی را بنا نهاد؛ الگویی که در آن، پروژههای عمرانی به نمایندگان مجلس سپرده شد تا پایههای قدرتشان تقویت گردد، و بدینترتیب، فساد در نظام سیاسی نهادینه شد.
ژنرال ضیاءالحق، بهعنوان متحد آمریکا، یازده سال حکومت کرد. اما در ماجرای افغانستان، او شروع به اجرای بازی دوگانهای با ایالات متحده نمود.
در همین دوره، محمد خان جونیجو، نخستوزیر منصوب ضیاءالحق، در سال ۱۹۸۶ با رونالد ریگان دیدار کرد. او ابتدا حکومت نظامی را ملغی نمود و سپس، برخلاف خواست ضیاءالحق، توافقنامه ژنو را امضا کرد. در سال ۱۹۸۷، بینظیر بوتو به پاکستان بازگشت.
بهاینترتیب، چشمانداز سیاسی پاکستان نیز رفتهرفته دگرگون شد.
پس از انتخابات سال ۱۹۸۸، بینظیر بوتو در سال ۱۹۸۹ به آمریکا سفر کرد، جایی که با جورج بوش پدر، رئیسجمهور وقت ایالات متحده، دیدار داشت و افتخار سخنرانی در نشست مشترک کنگره آمریکا نصیبش شد. با وجود روابط شخصی خوب او با رئیسجمهور بوش، اما در زمینههای سیاست خارجی و برنامه هستهای، نتوانست با ساختار پنهان قدرت در آمریکا (دیپاستیت) کنار بیاید، و در نتیجه، در کوتاهترین دوره نخستوزیری خود، تنها پس از ۱۸ ماه از قدرت کنار گذاشته شد.
در سال ۱۹۹۴، فاروق لغاری، رئیسجمهور وقت، سفر رسمی به آمریکا انجام داد و با بیل کلینتون، رئیسجمهور ایالات متحده، دیدار کرد. اما دیری نپایید که فاروق لغاری، علیه رهبر خود، یعنی بینظیر بوتو، موضع گرفت، و برای دومین بار، بینظیر قربانی رئیسجمهوری شد که خود منصوب کرده بود.
نواز شریف، نخستوزیر وقت، طی سالهای ۱۹۹۷، ۱۹۹۸ و ۱۹۹۹، سه بار با بیل کلینتون دیدار کرد. پس از یکی از این دیدارها، کارزار سیاسی علیه طالبان در پاکستان آغاز شد. با برکناری نواز شریف از قدرت، بیل کلینتون در تبعید او به عربستان سعودی نقش مهمی ایفا کرد.
ژنرال پرویز مشرف، رئیسجمهور نظامی، پنج بار به آمریکا سفر کرد و با جورج بوش پسر روابط دوستانهای برقرار نمود. در عرصه داخلی، مشرف احزاب سیاسی سنتی را تضعیف کرد و حزب تازهای بهوجود آورد. در جنگ آمریکا علیه القاعده و طالبان در افغانستان، بهعنوان همپیمان استراتژیک آمریکا ایفای نقش کرد.
در سالهای بعد، آصف علی زرداری، یوسف رضا گیلانی و شوکت عزیز نیز به ایالات متحده سفر کردند، اما این سفرها دستاورد بزرگ یا تحول تعیینکنندهای در روابط دو کشور به همراه نداشت.
در ماه جولای سال ۲۰۱۹، عمران خان، نخستوزیر وقت پاکستان، با دونالد ترامپ، رئیسجمهور وقت ایالات متحده، دیدار کرد. هرچند در رسانهها از این دیدار بهعنوان موفقیتی پرآوازه یاد شد، اما هیچیک از نتایج مورد انتظار از آن حاصل نشد.
اما آنچه همگان را شگفتزده ساخت، دیدار فیلد مارشال عاصم منیر با دونالد ترامپ بود. پیش از او، ژنرال کیانی نیز با رئیسجمهور آمریکا دیدار کرده بود، ولی آن دیدار در حد سلام و احوالپرسی باقی ماند. اما اینبار، ژنرال عاصم منیر بهطور رسمی به میهمانی ناهار در کاخ سفید دعوت شد؛ رویدادی بهغایت بیسابقه و غیرمعمول.
در این ضیافت، ژنرال عاصم منیر، مشاور امنیت ملی، رئیس سازمان اطلاعات آیاسآی، ژنرال عاصم ملک، و وزیر کشور، محسن نقوی حضور داشتند. با این حال، تا به امروز، نه ایالات متحده و نه پاکستان هیچگونه عکس یا فیلمی از این دیدار منتشر نکردهاند.
من دعوی پیشگویی ندارم، اما اگر با نگاهی به گذشته بنگریم که هر دیدار سطح بالای پاکستان و آمریکا همواره با پیامدهایی همراه بوده، کاملاً مشهود است که اینبار نیز تحولات بزرگی در راه است.
نخستین نتیجه این دیدار، ازسرگیری کمکهای توسعهای آمریکا (USAID) بود.
و نخستین نشانههای تأثیر این دیدار بر سیاست داخلی پاکستان نیز اکنون پدیدار شده است:
زندانی شماره ۸۰۴،(عمران خان نخست وزیر اسبق پاکستان و رئیس حزب تحریک انصاف پاکستان) قرار است از زندان ایالتی ادیاله به زندان فدرال جدید در اسلامآباد منتقل شود؛ زندانی که هنوز مراحل ساخت نهایی را طی میکند و اکنون در انتظار میهمان جدید خود است چرا که اداره آن زیر نظر وزارت کشور است.
این دیدار، بلافاصله بر جایگاه دیپلماتیک پاکستان تأثیر گذاشت. اکنون پاکستان نقش کلیدی در تحرکات دیپلماتیک میان ایران، افغانستان، عربستان سعودی و امارات متحده عربی ایفا میکند.
چنین بهنظر میرسد که «توافقنامه ابراهیم» در آستانه فروپاشی قرار گرفته و تلاشی برای یافتن راهحلی بهتر و قابل قبولتر در جریان است. در ادامه این روند، نقش عربستان سعودی و بهویژه پاکستان در جلوگیری از سقوط حکومت ایران، برجسته و تعیینکننده بوده است. ایران نیز در واکنش، از نقش پاکستان قدردانی کرده است.
در این میان، رئیسجمهور ترامپ در قالب پاکستان، یک متحد نیرومند مسلمان بهدست آورده است. ، و در مقابل، پاکستان در رقابت با هند، جایگاه برتری بهدست آورده است.
گمان میرود که تحرکات پشتپرده، در راستای زمینهسازی برای سفر آتی دونالد ترامپ به پاکستان انجام میگیرد.
بسیاری چیزها تغییر کردهاند و بسیاری دیگر نیز در شُرف دگرگونیاند.
تماشا کنید... تحلیلها بعداً خواهند آمد.
[1] . https://jang.com.pk/news/1493100
.[2]Pakistan - Sohail Warraich". SOAS University of London website. Retrieved 24 September 2020.
نظر شما