فرآیندهای کلیدی تحول جامعه مدرن روسیه: جنبه اجتماعی- فرهنگی
سِوتلانا کارپووا؛ دکترای علوم اجتماعی، پژوهشگر انستیتو علوم اجتماعی، مرکز تحقیقات فدرال آکادمی علوم روسیه
سرگئی نکراسوف؛ پژوهشگر انستیتو علوم اجتماعی، مرکز تحقیقات فدرال آکادمی علوم روسیه
مجله جامعهشناسی شماره 3، 2025
این مقاله به درک تعدادی از فرآیندهای کلیدی، از دیدگاه نویسنده که در حوزههای اجتماعی-فرهنگی و اجتماعی رخ میدهند و آن را در جامعه مدرن روسیه تعیین میکنند، اختصاص یافته است. اهمیت موضوع با گرایش پایدار به بازسازی دائمی نهادهای عمومی، رویههای فرهنگی، ارزشهای اصلی و غیره که در جامعه رایج است، تعیین میشود که در مجموع، بردار مبهمی از توسعه آن را تشکیل میدهد. این فرآیندها تأثیر تعیینکنندهای بر آگاهی جمعی، الگوریتمهای توسعه اجتماعی دارند و همچنین بر توانایی جامعه در پاسخگویی مناسب به چالشهای داخلی و جهانی واقعیت اجتماعی مدرن، تأثیر میگذارند. این مقاله دادههای آماری مرکز افکارسنجی وتسیوم، انستیتو تحقیقات آماری و دانش اقتصاد را منعکس میکند که امکان شناسایی تعدادی از عوامل مهم دگرگونکننده واقعیت اجتماعی و شکلدهی به پویاییهای اجتماعی-فرهنگی مدرن را فراهم مینماید. مسائل مربوط به تحول جامعه مدرن روسیه در حوزه اجتماعی-فرهنگی، هم در اسناد نظارتی دولتی مسئول امنیت ملی کشور و هم در حوزه تحقیقات علمی-اجتماعی مدرن، نُمود پیدا میکند و اهمیت مطالعه این مسئله مورد توجه قرار گرفته است.
واژگان کلیدی: دگرگونی اجتماعی-فرهنگی، نوسازی، هویت، اصلاحات لیبرال، سنت، نوآوری، فرهنگ، نهادها، تحولات نهادی.
مقدمه
بخش جداییناپذیر از «ماهیت» واقعیت اجتماعی جدید روسیه، فرآیندهای دگرگونکننده یا «... تغییرات ساختاری رادیکال در جامعه» [3] هستند که تکامل یا درونرفت جامعه مدرن را در حوزههای کلیدی توسعه اجتماعی تعیین میکنند. هرگونه تحول، در اصل، همیشه «... فرآیندهای تغییر سیستم اجتماعی است که با تغییرات کیفی در عناصر تشکیلدهنده سیستم، ماهیت چند برداری و سرعت بالای اجرای آنها و همچنین افزایش تأثیر عوامل ذهنی مشخص میشود» [8، ص 172]. تحولات اجتماعی و در نتیجه، فرآیندهای انشعاب فعال که طیف وسیعی از تاریخ مدرن روسیه را در دهه 90 و آغاز قرن بیستم و بیست و یکم و تا به امروز پوشش دادهاند، در چشماندازهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت توسعه آن مشخص میشوند.
اثر همافزایی عمومی انباشتهشده از پیامدهای تحولات دائمی، منجر به ایجاد یک واقعیت اجتماعی دشوار و از بسیاری جهات «غیرقابل پیشبینی» شد که در آن وضعیت ناپایداری و تغییرپذیری، به تحرک در فرآیندها و ساختارهای داخلی جامعه مدرن روسیه منجر شده است. سازوکارهای اجتماعی-اقتصادی، معنوی و اخلاقی و نهادهای اجتماعیِ تثبیتشده، دستخوش تغییرات چشمگیری شدهاند که ایجاد تنش بین روندهای نوسازی و شیوه سنتی زندگی در جامعه نتیجه آن بوده است. جامعه به طور عملی خود را در یک دوره «گذار» یافته و با نیاز مبرم به ایجاد یک نظام اجتماعی مدرنتر مواجه است، که مستلزم غلبه بر تجربیات گذشته به نفع چشماندازهای جدید است.
چنین جهتگیریهایی از «بازسازی درونی» بر کل سطح اجتماعی و مهمتر از آن، بر سطح اجتماعی-فرهنگی جامعه و آگاهی جمعی آن به عنوان یک کل تأثیر گذاشت. این امر خود را در ظهور نهادهای عمومی جدید، رویههای فرهنگی، تعاملات اجتماعی، ارزشهای معنوی و اخلاقی و غیره نشان داد و یک بُردار مبهم از توسعه جامعه را ساخت. ما در مورد تأثیر تعیینکننده تحولات بر فرآیندهای عمیق امنیت اجتماعی صحبت میکنیم و همانطور که پیشتر اشاره شد، «... نهادهای عمومی نظامساز، مانند علم، آموزش، ایمان، خانواده، اخلاق و غیره، مسئول تمامیت معنوی و اخلاقی جامعه، قدرت، تداوم فرهنگی و تاریخی آن و ارزشهای مشروع و تجربه تاریخی مثبت شکل گرفته از طریق سیستم این نهادها هستند» [6، ص. 165]. در نتیجه، توانایی جامعه برای پاسخگویی مناسب به چالشهای مدرنیته تحت تأثیر قرار میگیرد. الگوریتمهای اساسی توسعه اجتماعی نیز دگرگون میشوند، زیرا «... نگرشها، انگیزهها و تمایلات ارزشی و معنوی-اخلاقی جامعه، مبنایی برای ساخت واقعیت اجتماعی توسط مردم و شکلگیری جهت توسعه آن هستند» [6، ص. 165] و تغییرات آنها همیشه مملو از پیامدهایی برای جامعه است.
نهادهای دولتی و جامعه علمی روسیه اهمیت مطالعه این پدیده و مدیریت آن را درک میکنند. بر این اساس، برای جلوگیری از خارج شدن فرآیندهای دگرگونی از کنترل، این موضوع در سطح قانونی و علمی در حال بهروزرسانی است. سطح قانونی، یا لزوم انعکاس و تنظیم قانونی واقعیت اجتماعی مملو از فرآیندهای تحول، چالشها و خطرات، به صورت هنجاری در ویرایش سوم استراتژی امنیت ملی فدراسیون روسیه مورخ ۲ ژوئیه ۲۰۲۱، شماره ۴۰۰، گنجانده شده است. این نسخه از استراتژی، با در نظر گرفتن تحولات و تهدیدهای مدرن منعکس شده در فهرست نُه اولویت اصلی امنیت ملی، مرحله جدیدی را در اجرای سیاست دولت برای دهه سوم قرن بیست و یکم تعریف کرد. جنبه اجتماعی- فرهنگی فرآیندهای کلیدی تحول در اولویتهای زیر گنجانده شده است: امنیت اطلاعات، توسعه فضای اطلاعاتی امن، محافظت از جامعه روسیه در برابر نفوذ روانی مخرب اطلاعات؛ محافظت از ارزشهای معنوی و اخلاقی سنتی روسیه، فرهنگ و حافظه تاریخی و غیره. در عین حال، خود این پدیده در سایر اولویتهای استراتژیک نیز بهروزرسانی میشود. در چارچوب عملیات نظامی ویژه که توسط روسیه انجام میشود، مدیریت تحولات در این حوزه در آخرین نسخه 2024 دکترین نظامی فدراسیون روسیه، همچنین استراتژی توسعه جامعه اطلاعاتی در فدراسیون روسیه برای سالهای 2030-2017 مورخ 31 دسامبر 2015 شماره 683 و استراتژی توسعه علمی و فناوری فدراسیون روسیه مورخ 28 فوریه 2024 شماره 145 و غیره بهروز میشود.
سطح تحقیق همچنین جنبههای مختلفی از شکوفایی دارد که در ادامه مورد بحث قرار خواهد گرفت و توسط تحولات اجتماعی مداوم که نیاز به مطالعه و مدیریت آنها دارد، تعیین میشود. مطالعه این پدیده از اهمیت علمی قابل توجهی برخوردار است و با توجه به ویژگیهای عملکرد آن، که شامل خطراتی برای جامعه و امنیت ملی کشور به طور کلی میشود، تعیین میگردد.
مواد و روشها
توسعه نظری و روششناختیِ مسئله فرآیندهای تحول جامعه مدرن روسیه در حوزه اجتماعی-فرهنگی کافی است، که در تعدادی از پیشرفتهای نظری و علمی-عملی دانشمندان شوروی و روسی منعکس شده است. گ. اوسیپوف،[1]آ. کوکوشین،[2] ا. پانارین[3] و دیگران، جنبههای کلیدی تحولات اجتماعی-فرهنگی و نهادی در روسیه را بررسی کردند. بنابراین، د. بارینف[4] [1] نوسازی اجتماعی را از طریق منشور ارزشهای سنتی به تفصیل مطالعه کرد و به نقش فزاینده ذهنیت اشاره نمود. م. گربنیوک [2] بر چگونگی تأثیر تحولات بر هویت فرهنگی و ایجاد بحران خودمختاری تمرکز کرد. در مطالعات ت. زاوسلافسکایا[5] [4] ساختارهای اجتماعی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و جهتهای اصلی تغییرات در دهه 1990 نشان داده شد. ن. ایساچنکو[6] [5] پویایی توسعه اجتماعی را بررسی کرد و گرایشهای ارتجاعی و مترقی فرآیندهای اجتماعی-فرهنگی را شناسایی نمود. س. کارپووا،[7] س. نکراسوف،[8] ا. پینچوک[9] [6] و ا. ماکاروف [9] بر وابستگی انطباق موفقیتآمیز جامعه با چالشهای نوسازی به آمادگی برای تغییر الگوهای ارزشی آشنا و غیره تأکید کردند. م موسایف و ا. شوتایوا[10] [10] بررسی کردند که چگونه جهانی شدن، توسعه کشورهای پس از شوروی را با برخورد با موانع فرهنگی محلی پیچیده میکند. س. استروچکووا [12] وضعیت حوزه اجتماعی-فرهنگی روسیه را تجزیه و تحلیل کرد و به تکامل متناقض و روندهای جدید آن در مدیریت نهادهای فرهنگی اشاره نمود. ن. تیخونوا[11] [13] مدلی از نوسازی اجتماعی-فرهنگی ارائه داد و چشماندازهای ارتقای آن را ارزیابی کرد. ا. فدوتوف [16] بر ویژگی تحول جامعه روسیه در چارچوب تقابل «سنت - مدرنیزاسیون» تأکید کرد، در حالی که د. شچلوکوف [17] دگرگونیهای نهادی را که بر رویههای اجتماعی تأثیر میگذارند، شناسایی نمود.
این مسئله، که با پیچیدگی و ماهیت چندوجهی خود پدیده تعیین میشود، دارای یک ویژگی میانرشتهای برجسته است. در عین حال، اشاره شده است که جهتگیری نظری مطالعه، توسعه بیشتری یافته است. در درازمدت، در ارتباط با وضعیت ژئوپلیتیکی فعلی و بردار عمومی اجتماعی-سیاسی توسعه روسیه جدید، رسیدن به سطح علمی-عملی و مدیریتی مسئله ضروری خواهد بود. برای دستیابی به این هدف، در آینده، منطقی است که ارتباط بین تحولات نهادی و تغییرات در آگاهی جمعی جامعه را ردیابی کنیم؛ اشکال مختلف سازگاری جامعه با اصلاحات لیبرال و حفظ ارزشهای سنتی را در نظر بگیریم؛ عواملی را که مانع یا تسهیلکننده گذار به شیوههای مدیریتی عقلانی در این حوزه و در نتیجه، توسعه پایدار جامعه هستند، شناسایی کنیم و غیره. در این زمینه، مطالعه پیوندهای بین پویاییهای اجتماعی -اقتصادی و فرهنگی که باعث ایجاد تنوع در نگرشهای ارزشی جمعیت کشور میشوند، حائز اهمیت است و درک مهمترین روندها و ماهیت دوگانه فرآیندهای تحول و غیره را ممکن میسازد. خروج از سطح علمی و عملی میتواند «... نه تنها ادامه فرآیندهای نوسازی، بلکه افزایش تلاشهای بسیج کشور برای دستیابی به سطح جدیدی از رشد در تمام حوزههای حمایت از زندگی مردم باشد و همه اینها، در چارچوب افزایش تمایلات «رویارویی بین تمدنها و غیره...» میتواند به «مبنای جدیدی برای توسعه بیشتر روسیه» در سالهای 2030-2025 در منطقه خطرات استراتژیک قابل قبول و از نظر علمی اثبات شده تبدیل شود [15].
مبنای روششناختی کار، روش تطبیقی است که امکان مقایسه رویکردهای مختلف برای توصیف فرآیندهای تحول، تجزیه و تحلیل منابع با هدف شناسایی ویژگیهای مشترک و خاص در تکامل جامعه و همچنین روشها؛ توصیف، نظاممندی، تعمیم و غیره را فراهم میکند. دادههای آماری وتسیوم و انستیتو تحقیقات آماری و دانش اقتصاد در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفتند. سهم تحقیقاتی دانشمندان داخلی در توسعه این مشکل را نمیتوان بیش از حد ارزیابی کرد. اهمیت و تقاضا برای مطالعه بیشتر آن تنها افزایش خواهد یافت.
نتایج و تحلیل
آغاز دهه ۱۹۹۰، که با یک مسیر سیاسی جدید برای کشور مشخص شد، به یک «نقطه عطف» اساسی در آگاهی جامعه روسیه پس از شوروی و حوزههای کلیدی زندگی آن تبدیل گشت.
یک سری اصلاحات اساسی در جامعه، به طور طبیعی باعث توسعه فعال فرآیندهای تحول در کشور شد. تضاد بین «الگوریتمهای عادت» تثبیتشده دوران شوروی و تغییرات رادیکال جدید در کشور، گسترده شده که منجر به فروپاشی سازوکارهای اجتماعی-سیاسی، اجتماعی-روانشناختی و سایر سازوکارهای قبلی شده است [16]، که از دیدگاه ما، مهمترین طرح اجتماعی-فرهنگی را تحت تأثیر قرار داده و فرآیندهای تحولآفرین عمیقی را در جامعه ایجاد کرده است.
مطابق با تغییرات نهادی و وضعیت پس از پرسترویکا در کشور، اشکال رفتار و نگرشهای جمعی به ارث رسیده از دوران شوروی با اصول بازار لیبرال در تضاد قرار گرفتند، که پس از آن روند جستجوی قوانین نظارتی جدید [17]، پیکربندیهای اجتماعی-اقتصادی و مدیریتی را فعال کرد و حوزه اجتماعی-اقتصادی به عامل تعیینکننده برای طرح اجتماعی-فرهنگی جامعه تبدیل شد.
برای روسیه، همواره ترکیبی از پذیرش رسمی هنجارهای دموکراتیک با اعتقاد به مأموریت ویژه دولت به عنوان «صاحب» منابع مادی و معنوی ملت، معمول بوده است [1]. این امر منجر به این واقعیت شده است که اگرچه مردم اهمیت ایدههای بازار را تشخیص میدهند، اما در روسیه همچنان آمادگی بالایی برای پذیرش اقدامات خارقالعاده مقامات به خاطر «نفع عمومی» وجود دارد.
در عین حال، نوع جدیدی از نابرابری در حوزه اجتماعی-اقتصادی در حال شکلگیری است که در آن: سرمایه در دست گروههای محدودی متمرکز شده است، در حالی که بخشهای وسیعی از جمعیت، بیثباتی مادی مداوم را تجربه میکنند. بر اساس دادههای وتسیوم از 11 فوریه 2015، در پاسخ به این سوال که روسها توزیع درآمد در جامعه روسیه را چقدر عادلانه میدانند و آیا دولت باید این مسئله را حل کند، امروزه اکثر روسها (به طور کامل یعنی 51 درصد و تا حدی یعنی 38 درصد) توزیع درآمد در روسیه را ناعادلانه میدانند و تنها 5% نظر مخالف دارند. 60% از پاسخدهندگان معتقدند که مقامات نباید برای تنظیم آن اقدامی انجام دهند، در حالی که پیشتر 64% باور داشتند که نباید دخالت کنند [11].
آمار همچنین به افزایش قطبی شدن اجتماعی اشاره دارد: 69% از پاسخدهندگان میگویند؛ شکاف درآمدی بسیار زیاد است، 79% از آنها در شهرهایی با بیش از یک میلیون نفر جمعیت و 78% در مسکو و سنتپترزبورگ زندگی میکنند. تنها 18% با این نظر که شکاف درآمدی شدید وجود دارد، موافقند، در حالی که 55% بر اقداماتی برای برابرسازی فرصتها اصرار دارند [6].
ایده محدود کردن درآمد جمعیت، اکثریت طرفداران را در جامعه روسیه به خود جلب کرده است: 32% از پاسخدهندگان (12% در سال 1989)، طرفدار حفظ اختلاف درآمد حداکثر 4-3 برابر هستند. حدود یک پنجم از افراد (18%) به این موضع پایبندند که نباید هیچ میلیونری در جامعه روسیه وجود داشته باشد (از 27% در سال 1989). یک دهم (11%) معتقد است که درآمد همه شهروندان بایستی برابر باشد.
امید روسها به دولت برای حل مشکل توزیع ناعادلانه کالاهای مادی در طول سالها افزایش یافته است: 90 درصد از روسها معتقدند که دولت باید درآمدی را برای همه تضمین کند که کمتر از حداقل معیشت نباشد (84% در سال ۱۹۸۹). 85 درصد از پاسخدهندگان در سال ۲۰۱۴، در مقایسه با 64 درصد در سال ۱۹۸۹، درباره لزوم ارائه مزایای بیشتر به افراد کمدرآمد صحبت کردند. سهچهارم پاسخدهندگان (74%) متقاعد شدهاند که دولت باید اطمینان حاصل کند، تفاوت درآمد بین «ثروتمند» و «فقیر» خیلی زیاد نباشد، در حالی که ۲۵ سال پیش این تفاوت نصف یعنی 50 درصد بود [11].
در عین حال، توسعه محیطهای کارآفرینی آماده برای قالبهای جدید فعالیت تجاری، ادامه دارد که منجر به ظهور علاقه پایدار به توسعه نوآورانه با حمایت مناسب از سوی نهادهای دولتی میشود [2]. به طور خاص، سطح فعالیت نوآوری شرکتهای کوچک بر اساس انواع فعالیت اقتصادی 50 درصد و بالاتر به شرح زیر ارائه میشود: هتلداری و رستورانداری (1/77%) فرهنگ و ورزش (72%)، فعالیتهای ارائه انواع دیگر خدمات اعم از تعمیر و نگهداری تجهیزات محاسباتی، لوازم خانگی و وسایل شخصی (3/64%) کشاورزی (6/50%) سطح فعالیت نوآوری شرکتها تا 38%، آموزش، شامل آموزشهای تکمیلی و پیشدبستانی (2/38%)، مراقبتهای بهداشتی (9/33%) حمل و نقل و انبارداری (5/35%) فعالیتهای حوزه اطلاعات و ارتباطات (3/26%)، فعالیتهای حرفهای، علمی و فنی (4.24%)، بخشهای تولیدی (4/19%) و استخراجی (7/18%)، سطح فعالیتهای نوآوری 13% و کمتر است: جنگلداری، ماهیگیری و پرورش ماهی (5/12%)، فعالیتهای اداری (1/8%)، تأمین آب، بهداشت، جمعآوری و دفع زباله (2/7%) تجارت عمدهفروشی و خردهفروشی (3/10%)، فعالیتهای مالی و بیمه (1/9%)، صنعت ساخت و ساز و معاملات املاک و مستغلات (هر کدام 7%)، حداقل سطح فعالیت در ناحیه فدرال قفقاز شمالی (7/13%) مشاهده میشود [7].
بنابراین، در جامعه نوعی قطبی شدن ارزیابیهای عمومی وجود دارد، جایی که بخشی از جمعیت حق دولت را برای دخالت در فرآیندهای اقتصادی و اعمال محدودیتها به خاطر «منافع مشترک» توجیه میکنند، در حالی که بخش دیگر بر آزادی کسبوکار و عدم کاربرد روشهای دستوری تکیه دارند. از یک سو، به رسمیت شناختن دموکراسی و اقتصاد آزاد رو به افزایش است و از سوی دیگر، همچنان تمایل به تصویب اقداماتی وجود دارد که محدودیتهای دولتی بیشتری را اعمال میکند. چنین دوگانگی، این نتیجهگیری را تأیید میکند که عناصر سنتی در کنار عناصر در حال نوسازی وجود دارند. علیرغم مقیاس تغییرات اقتصادی، آگاهی عمومی تا حد زیادی الگوهای رفتاری پایدار به ارث رسیده از سیستم قبلی را حفظ میکند.
در واقع، یک حوزه چندلایه در حال ایجاد است که در آن تضادها در سطح فعالیتهای نوآورانه، رفاه مادی و تقاضا برای مراقبتهای دولتی تثبیت میشوند و چشمانداز مبهم اجتماعی-فرهنگی جامعه مدرن روسیه را تعیین میکنند. یک پیکربندی خاص در روسیه پدیدار شده است، جایی که الگوهای نوسازی و اشکال جدید در حوزههای مختلف زندگی جامعه بر بنیاد فرهنگی سنتی آن تحمیل شدهاند [9]. در سناریوی اولیه جهانی شدن پس از شوروی، که پس از سال 1991 مشاهده شد، گذار به حمایت از ارتباطات زیرمنطقهای فردی وجود داشت، اما در عین حال، تمایل جمهوریهای ملی برای تثبیت کدهای فرهنگی خود افزایش یافته که نوعی «هویت منطقهای» و مسیرهای چندوجهی تحول را تشکیل داده است [10].
در حوزه فرهنگی، تقابل بین سنتها و ارزشهای مدرنیته جهانی به طور مداوم حفظ میشود. برخی [9] احیای بناهای تاریخی دینی را شرط خودشناسی جامعه میدانند که امکان غلبه بر پراکندگی ارزشها را فراهم مینماید. دیگران [10] به خطر بیش از حد ارزیابی کردن عناصر باستانی که مانع حرکت به سمت شیوههای اجتماعی جدید میشوند، اشاره میکنند. در یک محیط اجتماعی-فرهنگی در حال تغییر، انتظارات متقابل دولت و جامعه به سمت اشکال پیچیدهای از وابستگی متقابل و تعامل در حال تغییر است [12]. همانطور که نظرسنجی وتسیوم در سال ۲۰۲۳ نشان میدهد، 65% از روسها ترجیح میدهند از اصول معنوی سنتی پیروی کنند، حتی اگر با واقعیت مدرن مغایرت داشته باشند. یک سوم از پاسخدهندگان (34%) موافقند که فایده ندارد به ارزشهای سنتی پایبند باشند، زیرا زندگی ثابت نمیماند و کسانی که با مدرنیته و با روح زمانه در تضاد هستند، همیشه ضرر خواهند کرد. با این گفته مخالفم (54%). اغلب، جوانان زیر ۲۵ سال (53%) که مخالف پیروی از اصول معنوی سنتی هستند، طرف مدرنیته را انتخاب میکنند، افراد ۲۵ تا ۳۴ ساله (49%) ترجیح میدهند از ارزشهای سنتی پیروی کنند و 40% این کار را نمیکنند. در میان افراد ۳۵ تا ۴۴ ساله (63%)، ۴۵ تا ۵۹ ساله (74%) و افراد بالای ۶۰ سال 72 درصد، نظر غالب در مورد اولویت سنتی بر مدرن است. تفاوت در ترجیحات جوانان با این واقعیت توضیح داده میشود که آنها بیشتر درگیر فناوریهای مدرن هستند و بیشتر در معرض تأثیر جهانی شدن و جهانوطنی قرار دارند. افراد بالای 35 سال که از قبل دارای خانواده هستند، تلاش میکنند هنجارها و ارزشهای تثبیتشدهای را حفظ کنند که از نظر آنها پایدار و قابل اعتماد است [14].
در چارچوب تغییرات اجتماعی-اقتصادی، سیاسی، ارزشی و تعدادی از تغییرات معنوی و اخلاقی فوقالذکر، مجموعهای از تحولات اجتماعی-فرهنگی در عرصه روسیه در حال وقوع است.
فرآیندهای تبادل جهانی به طور فعال خود را نشان میدهند، شیوههای منطقهای زندگی فرهنگی را متحول میکنند و پیششرطهایی را برای تعامل سنتهای محلی با رویههای جهانی ایجاد مینمایند. این امر با تقاضا برای اشکال آنلاین ارتباطات و تنوع قالبهای رویدادهای بینالمللی در موزهها، کتابخانهها و فعالیتهای کنسرت و نمایشگاه تأیید میشود. نقش ابزارهای دیجیتال برای انتشار دستور کار جدید تقویت شده است: اشکال شبکهای همکاری، منابع بیشتری را به دست آوردهاند که اصول خودمختاری تعامل را تقویت میکند و با خودآگاهی سرزمینی شهروندان در تعامل است. در عین حال، طبق دادههای وتسیوم از 23 آگوست 2022، تنها 30 درصد از جمعیت تمایل دارند ارزشهای غربی را مفید ارزیابی کنند، در حالی که 33 درصد آنها را نامناسب و 26 درصد دیگر آنها را مضرّ تعریف میکنند. به ویژه قابل توجه است که حدود بیش از نیمی از پاسخدهندگان یعنی (55%) خود-حذفی از ریشههای فرهنگی خویش را عامل اصلی تخریب میدانند و در بین جوانان 18 تا 24 ساله، این رقم به 73 درصد میرسد [6].
در این شرایط، تثبیت اجتماعی-فرهنگی به ترکیبی از سازوکارهای مدیریتی و پروژههای اجتماعی-فرهنگی برای احیای میراث معنوی، از جمله پروژههای تاریخی محلی، متکی است که اغلب به شکل حمایت خیریه یا منطقهای تأیید میشوند.
فرآیندهای تحولآفرین بر ساختار حرفهای جامعه تأثیر میگذارند. حتی در دوران شوروی، تقسیمبندی اجتماعی بر اساس طبقه کارگر، دهقانان و روشنفکران بود و پس از گذار به اقتصاد بازار، درجهبندیهای طبقاتی دیگری شکل گرفت: کارآفرینی، متخصصان مالی و فناوری اطلاعات، مدیران. در همان زمان، طبقه متوسط گسترش یافت که علاوه بر روشنفکران سنتی، شامل کارکنان فناوری اطلاعات بسیار ماهر و مالکان شرکتهای خصوصی نیز میشد.
جریان مهاجرت، تصویر قومی- فرهنگی دوران مدرن را از نظر کیفی تغییر میدهد به شکلی که موج مهاجرتها، به درهمتنیدگی پیچیده فرهنگها و ظهور مهاجران جدید که بر شیوههای محیط شهری تأثیر میگذارند، کمک کرده و میکند. طبق گزارش وتسیوم در سال 2023، 47% از شهروندان، مهاجرت نیروی کار را مثبت ارزیابی میکنند، در حالی که 41% دیدگاه متفاوتی دارند. در گروه سنی 18 تا 24 سال، 61 درصد از تازهواردان حمایت میکنند، در حالی که در میان سنین بالاتر این رقم به طور قابل توجهی کمتر است. نتیجه، ظهور اشکال دیگری از خودسازماندهی در میان مهاجران (جوامع قومی، انجمنهای منطقهای) و پیچیدگی فضای اجتماعی در برخی مناطق است [6].
نوآوریهای تکنولوژیکی و پلتفرمهای دیجیتال مدرن، تحرک اجتماعی و حرفهای و سبکهای کاری را تغییر میدهند. آنچنانکه طبق دادههای وتسیوم؛ از ۲۶ ژوئیه ۲۰۲۲، تنها 5 درصد از روسها خود را به عنوان فریلنسر (خوداشتغال) طبقهبندی میکنند، که اغلب در شهرهایی با بیش از یک میلیون نفر جمعیت و در میان جوانان (12درصد در گروه سنی ۱۸ تا ۲۴ سال) زندگی میکنند. 53% به رشد تعداد افرادی که خارج از طرحهای سنتی اداری کار میکنند، اطمینان دارند، در حالی که 54% هنوز آماده تغییر به خوداشتغالی نیستند.
علاوه بر این، اشتغال از راه دور همچنان محبوب است: 10 درصد آنها از خانه کار میکنند که 36% از این تعداد نمایندگان حوزه فناوری اطلاعات و 35% نمایندگان رسانههای جمعی هستند. در نتیجه، 82 درصد از افرادی که از راه دور کار میکنند، این قالب را ترجیح میدهند، زیرا ترکیب مدیریت امور کاری و خانوادگی در آن آسانتر است. با این حال، حدود نیمی (49%) از پاسخدهندگان به طور عمومی حالت کلاسیک اداری را تأیید میکنند[6]. گروههای جوانتر به طور فزایندهای برای اشکال مستقل رفتار اقتصادی آماده هستند که نشاندهنده فرآیندهای تغییر در آگاهی نسلهای جدید است.
نکته بعدی مربوط به تغییرات در برداشتهای جنسیتی در جامعه است. باورهای مردسالارانه در توزیع نقشها هنوز پابرجاست: طبق نظرسنجیها، 61 درصد روسها معتقدند که مرد نانآور خانواده است و زن باید از خانه مراقبت کرده و فرزندان را بزرگ کند. در عین حال، 40 درصد از زنان در استخدام و ارتقاء شغلی با مشکل مواجه هستند، اگرچه نسبت فارغالتحصیلان زن دانشگاه در برخی مناطق از شاخصهای کمّی برای مردان بیشتر است[6]. بنابراین، مجموعه کلیشههای جنسیتی بر رفتار حرفهای و مسیر شغلی و همچنین حجم کار خانگی و الگوهای خانوادگی تأثیر میگذارد.
علاوه بر این، افزایش وابستگی جامعه به رسانهها و شبکههای اجتماعی آشکار است. طبق برآوردها، 65% از جمعیت معتقدند که رسانهها رویدادها را زیبا جلوه میدهند و شبکههای اجتماعی دستورالعملهای رفتاری 78% از جوانان ۱۸ تا ۲۴ ساله را تعیین میکنند. تأثیر چنین منابعی بر شکلگیری نگرشها در میان شهروندان به طور تقریبی غالب است و جوامع ریزوماتیک با مقررات اخلاقی ناپایدار را تشکیل میدهد. به گفته 47 درصد از پاسخدهندگان، فناوریهای دیجیتال فرصتهایی را برای آموزش و توسعه حرفهای، به ویژه در بخش علمی و فنی، فراهم کردهاند[6].
روی هم رفته، این امر نشاندهنده ترکیبی مبهم از ویژگیهای فرهنگی محلی، گروههای اجتماعی- حرفهای جدید، بازسازی فناوری و تناقضات در محیط آگاهی جمعی است. جهانی شدن و شهرنشینی سریع، جامعهای چند قومیتی را تشکیل میدهند که در آن اهمیت مسائل هویت فرهنگی رو به افزایش است. دادههای جامعهشناختی تأیید میکنند که جوانان نسبت به تأثیر انگیزههای خارجی پذیراتر هستند، در حالی که نسلهای مسنتر نسبت به تأثیر جهانی تردید بیشتری دارند. به طور کلی، مشاهده شده است که گروههای جوانان و جوامع شهری به طور کلی، مدلهای رفتاری نوآورانه را فعالانهتر میپذیرند، در حالی که برخی از نسلهای مسنتر به سمت اشکال مرتبط با جمعگرایی و تسلط دولتی گرایش دارند [1].
پویایی اجتماعی- فرهنگی در روسیه بین اتکا به ارزشهای سنتی تثبیتشده و تمایل به یک مدل توسعه عقلانی و مدرنشده، در نوسان است. غلبه بر چنین دوگانگی متناقضی در درازمدت، مستلزم اقدامات سیستماتیک از سوی دولت برای کاهش قطبی شدن گروههای اجتماعی است، همانند اقداماتی برای تقویت نهادهای اجتماعی محور، گسترش دسترسی به آموزش و فرصتهای خودشناسی اقتصادی، گامهای واکنشی در زمینه تنظیم مهاجرت، سبک زندگی کارگران و حفظ سنتها.
نتیجهگیری
در جریان تحلیل انجامشده، میتوان نتیجه گرفت که فرآیندهای کلیدی تحول در حوزه اجتماعی- فرهنگی، بخش جداییناپذیری از حوزه اجتماعی تعیین کننده را شامل میشود. آنها با نگرشهای جمعگرایانه ریشهدار تاریخی در هم تنیدهاند که منجر به نتایج مبهمی در جامعه میشود، جایی که پذیرش سازوکارهای بازار و هنجارهای لیبرال با انتظارات کمک تسلطمحوری از سمت دولت همزیستی دارد؛ به موازات آن، نگرشهای «سنتگرایانه» و شیوههای نوآورانه نیز وجود دارد؛ بین قوانین رسمی و هنجارهای غیررسمی نقش، همچنین توزیع نابرابر منابع اقتصادی و غیره، ناهماهنگی دیده میشود. این تحولات هم بر ساختارهای سیاسی و اقتصادی و هم بر آگاهی جمعی تأثیر میگذارند، جایی که تصاویر گذشته و ویژگیهای یک آینده نوآورانه در کنار هم وجود دارند.
از دیدگاه ما، جهات اساسی تحولات اجتماعی- فرهنگی عبارتند از: اهمیت روزافزون جریانهای مهاجرت و در نتیجه، تغییر در تصویر قومی- فرهنگی جامعه، تغییر تمرکز اشتغال به قالبهای دورکاری و خوداشتغالی، افزایش نفوذ رسانهها و شبکههای اجتماعی، همچنین حفظ نگرشهای جنسیتی مردسالارانه در ترکیب با تغییر تدریجی به سمت مدلهای برابریخواهانه و غیره. همچنین باید توجه داشت که عوامل جهانی واقعیت اجتماعی جدید، مانند پیشرفت فنی و سنتهای محلی، به طور مشترک یک فضای اجتماعی چندلایه را تشکیل میدهند. در مورد توصیه لیبرالیسم اقتصادی و نقش دولت، قطبیت نظرات، تمایل به استقلال و نگرش محتاطانه نسبت به نوآوری، از جمله ابزارهای دیجیتال، وجود دارد.
نتیجه اینکه؛ جامعه مدرن روسیه در نقطه تلاقی دستورالعملهای فرهنگی سنتی و فرآیندهای نوآورانه فشرده قرار دارد. در عین حال، حوزه اجتماعی- فرهنگی نه تنها به عنوان حامل «سرمایه موروثی» عمل میکند، بلکه به عنوان منبعی برای سازگاری جامعه با واقعیتهای جدید اجتماعی-اقتصادی نیز نقش ایفا مینماید. تدوین و اجرای اقدامات در سطح اجتماعی- فرهنگی میتواند تضادهای نوظهور را کاهش دهد، ثبات سیستم اجتماعی را افزایش داده و شرایط مساعدی را برای نوسازی بیشتر در جامعه ایجاد کند.
منابع
1. بارینف، د.ن، جنبههای اجتماعی-فرهنگی نوسازی روسیه؛ بولتن علم و عمل. 2017. شماره 12(25). ص. 466–474.
2. گربنیوک، م.ن، فرآیندهای تحول و هویت اجتماعی-فرهنگی در جامعه روسیه؛ تحلیل مطالعات فرهنگی. 2012. شماره 3(24). ص. 103–106.
3.دانیلوف، ا.ن، فرآیندهای تحولآفرین در جامعه؛ جامعهشناسی: دایرهالمعارف / گردآوری شده توسط گریتسانوف، ا.ا .آبوشنکو، گ.م. ایولکین. مینسک: نیژنی دام، ۲۰۰۳. ۱۳۱۱ ص. – آدرس اینترنتی:
۴. زاسلافسکایا، ت.ا. تحول اجتماعی جامعه روسیه: مفهوم فعالیت-ساختاری، م. دلو، ۲۰۰۲. – ۵۶۸ ص.
5. ایساچنکو ن.ن. جامعه مدرن روسیه در پویایی فرآیندهای اجتماعی-فرهنگی، بولتن دانشگاه دولتی ویاتکا. 2018. شماره 2. ص. 35-39.
6. کارپووا س.گ. نکراسوف س.و. پینچوک ا.ن. تحولات اجتماعی-فرهنگی جامعه مدرن روسیه: روندهای کلیدی و بازتاب آنها در سطح آگاهی جمعی؛ جامعهشناسی. 2024. شماره 8. ص. 165-172.
7. کوزنتسوا، ا.ا، فریدلیانوا، س. ی دیتکوفسکی، ک.ا. دادههای باز درباره فعالیت نوآورانه کسبوکارهای کوچک چه میگویند؟ اطلاعات اکسپرس: علوم. فناوریها. نوآوریها. مسکو، ایسک اچاسای، ۲۰۲۲. آدرس اینترنتی: https://issek.hse.ru/news/590668421.html?ysclid=m8ltj203b3973192499
۸. لوکوسوف. و.و جامعهشناسی تغییرات رادیکال: دگرگونی جامعه روسیه در سالهای ۱۹۸۷ تا ۲۰۲0، مرکز علمی فدرال آکادمی علوم روسیه، ۲۰۲۲. – ۵۵۲ ص.
9. ماکاروف ا.ل. سازگاری اجتماعی-فرهنگی با فرآیندهای نوسازی مدرن؛ کانت. 2022. شماره 4(45). ص. 145–149.
10. موسایف م.ی، شوتایوا ا.ا. دگرگونی اجتماعی-فرهنگی در فضای پس از شوروی در چارچوب جهانی شدن مدرن و توسعه اقتصادی جهان؛ علم نوآورانه. 2021. شماره 7. ص. 79–81.
11. توزیع درآمد در جامعه: تنظیم دولتی یا مکانیسم بازار؟؛ وتسیوم 11 فوریه 2015.
12. استروچکووا س.س. توسعه حوزه اجتماعی-فرهنگی در روسیه مدرن؛ بولتن علوم. 2025. جلد 3. شماره 1 (82). ص. 759–765.
13. تیخونووا ن.ا. نوسازی اجتماعی-فرهنگی در روسیه: پویاییها و چشماندازها؛ روسیه اصلاحات. شماره 11: سالنامه / ویرایش. م.ک. گورشکوف،2012. - ص 62-81.
14. سنتها در عصر تغییر؛ وتسیوم 28 دسامبر 2023
https://wciom.ru/analyticalreviews/analiticheskii-obzor/tradicii-v-ehpokhu-per emen?ysclid=m8lwblas60349803027
15. فرمان رئیس جمهور فدراسیون روسیه مورخ 07/02/2021 شماره 400؛ «درباره استراتژی امنیت ملی فدراسیون روسیه»
https://www.consultant.ru/document/cons_doc_ LAW_389271/
16. فدوتوف ا.س. تحول اجتماعی-فرهنگی روسیه مدرن؛ بولتن دانشگاه اجتماعی-اقتصادی دولتی ساراتوف. 2003. شماره 6. ص. 108–113.
17. شچلوکوف د.و، پویایی فرآیندهای تحول نهادی در جامعه مدرن روسیه: روندها و دگرگونیهای اصلی؛ بولتن دانشگاه دولتی زبانشناسی مسکو. علوم اجتماعی. 2022. شماره 63. ص. 86–96.
*اعدادی که در متن داخل قلاب مشخص شدهاند، شماره منبع استفاده شده است. در بعضی موارد، منابع بیش از یک بار مورد بهرهبرداری قرار گرفته شدهاند.
منبع:
مجله جامعهشناسی زیرنظر انستیتو تجقیقات اجتماعی آکادمی علوم روسیه: شماره 3، 2025، صفحات 167-161:
[1] . گنادی واسیلیویچ اوسیپوف (متولد ۲۷ ژوئن ۱۹۲۹)، دکترای فلسفه، جامعهشناس، استاد و عضو آکادمی علوم روسیه (۱۹۹۱)
[2] . آندری آفاناسیویچ کوکوشین (متولد ۲۶ اکتبر ۱۹۴۵) دولتمرد، دانشمند علوم سیاسی و مورخ شوروی و روسیه، آمریکاشناس؛ دکترای علوم تاریخی، استاد، عضو کامل آکادمی علوم روسیه؛ معاون دومای دولتی فدراسیون روسیه در دورههای سوم، چهارم و پنجم. مشاور کامل دولت فدراسیون روسیه، درجه یک (۱۹۹۷).
[3] . ایگور نیکلاویچ پانارین (متولد 30 اکتبر 1958) دانشمند علوم سیاسی، مجری رادیو، استاد، دکترای علوم سیاسی و عضو کامل آکادمی علوم نظامی روسیه است. عضو شورای کارشناسی کمیته امور کشورهای مستقل مشترکالمنافع شورای فدراسیون.
[4] . بارینف دیمیتری نیکولاویچ - دکترای فلسفه، دانشیار گروه جامعهشناسی دانشگاه دولتی اسمولنسک روسیه.
[5] . تاتیانا ایوانوونا زاسلاوسکایا (2013-1927) جامعهشناس و اقتصاددان شوروی و روس، عضو آکادمی علوم روسیه، دکترای اقتصاد (1965)، استاد (1976).
[6] . نادژدا نیکلاونا ایساچنکو، دکترای فلسفه و دانشیار دانشکده فلسفه دانشگاه دولتی تیومن.
[7] . سوتلانا کارپووا، دکترای علوم اجتماعی پژوهشگر و رئیس دپارتمان تحلیل عوامل اجتماعی-فرهنگی واقعیت اجتماعی جدید انستیتو علوم اجتماعی آکادمی علوم روسیه.
[8] . سرگئی ولادیمیروچ نکراسف، پژوهشگر انستیتو علوم اجتماعی، مرکز تحقیقات فدرال آکادمی علوم روسیه.
[9] . آنتونیا نیکلایونا پینچوک، دکترای علوم اجتماعی و پژوهشگر ارشد مرکز جامعهشناسی و اقتصاد انستیتو تحقیقات اجتماعی آکادمی علوم روسیه.
[10] . یلنا الکسیونا شوتایوا، دکترای علوم اقتصادی استاد انستیتو مدیریت اقتصاد دانشگاه فدرال کریمه.
[11] . ناتالیا یوگنویونا نیخونوا، استاد پژوهشگر در دانشکده علوم اقتصادی، گروه اقتصاد کاربردی دانشگاه ملی تحقیقات روسیه.
نظر شما