اشاره: انتشار مجموعه هفتجلدی «تاریخ قزاقستان» فراتر از یک رویداد آکادمیک، یک پروژه عظیم و استراتژیک برای دولتسازی و تثبیت هویتی نوین در دوران پساشوروی است. این اثر که با حمایت مستقیم دولت و با هدف بازنویسی روایتهای گذشته تدوین شده، ابزاری قدرتمند در سیاستگذاری هویتی و دیپلماسی فرهنگی به شمار میرود. این تحلیل، با نگاهی عمیق به این مجموعه، آن را نه یک کتاب تاریخ متعارف، بلکه اقدامی راهبردی برای شکلدهی به آینده از طریق بازتعریف گذشته میداند. این تاریخنگاری جدید با تکیه بر "مفهوم تمدنی"، تلاش میکند جایگاه قزاقستان را از حاشیه به مرکز تحولات تاریخی ارتقا دهد و با برجستهسازی دورههایی چون عصر سکاها و اردوی زرین، یک تداوم حاکمیتی باستانی برای خود ترسیم کند. در این میان، یکی از شگفتانگیزترین ابعاد این پروژه ملی، پیوند عمیق و حیاتی آن با منابع تاریخی و همکاریهای علمی ایران است؛ پیوندی که نشان میدهد ساختن یک هویت مستقل ترکی، به شکلی جداییناپذیر با میراث تمدنی ایران گره خورده است.
بنای یادبودی از واژگان – تاریخنگاری بهمثابه دولتسازی در قزاقستان معاصر
انتشار مجموعه هفت جلدی «تاریخ قزاقستان» را نمیتوان صرفاً یک رویداد آکادمیک تلقی کرد؛ این اثر، پروژهای عظیم و یادمانی است که با حمایت مستقیم دولت قزاقستان، با هدف تدوین و تثبیت یک هویت ملی نوین در دوران پساشوروی طراحی و اجرا شده است. این مجموعه، که ماحصل ابتکارات ریاستجمهوری نظیر "هفت وجه استپ بزرگ" و تلاشی نظاممند برای بازنگری در روایتهای تاریخی است، ابزاری قدرتمند در عرصه دولتسازی مدرن به شمار میرود. این نوشتار، به تحلیلی عمیق از این اثر تاریخی میپردازد و آن را نه بهعنوان یک کتاب تاریخ متعارف، بلکه بهعنوان یک اقدام راهبردی در عرصه سیاستگذاری هویتی و دیپلماسی فرهنگی مورد واکاوی قرار میدهد. مقیاس این پروژه خود گویای اهمیت ملی آن است: این مجموعه تحت نظارت مستقیم یرلان کارین، مشاور دولت و با محوریت «انستیتو تاریخ آکادمی علوم قزاقستان» و با مشارکت 300 نویسنده، که 50 تن از آنان خارجی هستند، به رشته تحریر درآمده است. چنین سرمایهگذاری عظیمی نشاندهنده اراده دولت برای ارائه روایتی منسجم و تأثیرگذار از گذشته ملت قزاق است.
این نوشتار با هدف ارائه تحلیلی چندوجهی میپردازد که نشان دهد چگونه تاریخنگاری در قزاقستان معاصر، به ابزاری برای ساختن آینده از طریق بازتعریف گذشته تبدیل شده است.
"مفهوم تمدنی" – پارادایمی نوین برای تاریخ قزاقستان
پروژه تاریخ هفت جلدی قزاقستان بر پایهای نظری استوار است که از آن با عنوان "مفهوم تمدنی" یاد میشود. این رویکرد، که نشانگر گسستی بنیادین از تاریخنگاری دوران شوروی و حتی رویکردهای قومگرایانه اولیه پس از استقلال است، تلاشی نظاممند برای بازتعریف جایگاه قزاقستان در تاریخ جهان به شمار میرود.
فرمان دولت برای جهانبینی جدید تاریخی
این پروژه عظیم تاریخی از خلأ زاده نشده، بلکه پاسخی مستقیم به یک نیاز سیاسی و ایدئولوژیک است که از سوی بالاترین سطوح دولتی در قزاقستان تعریف شده است. این نیاز به شکلگیری یک آگاهی تاریخی جدید، ریشه در گفتمانهای ملیگرایانهای دارد که از دوران ریاستجمهوری نورسلطان نظربایف با طرحهایی مانند «هفت وجه استپ بزرگ» آغاز شد و در دوران قاسم جومارت توقایف، با تأکید بر لزوم مطالعه تاریخ اردوی زرین و اولوس جوچی و بزرگداشت شخصیتهایی چون فارابی، تداوم یافت. این ابتکارات نشاندهنده یک تلاش دولتی برای پر کردن خلأ هویتی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و ارائه روایتی ملی بود که بتواند جایگزین تاریخنگاری مارکسیستی-لنینیستی شود؛ تاریخی که اغلب فرهنگها و دولتهای بومی را در حاشیه تاریخ روسیه قرار میداد و دستاوردهای آنها را نادیده میگرفت.
مقاله رئیس دولت با عنوان «استقلال بیش از هر چیز» که در آغاز سال ۲۰۲۱ منتشر شد، بهصراحت بر اهمیت شکلگیری آگاهی تاریخی و درک روند تاریخی در قلمرو قزاقستان تأکید کرد. این تأکیدات، در واقع، پاسخی به «خواستههای جامعه قزاقستان» برای یک جهانبینی تاریخی جدید بود؛ جامعهای که به دنبال بازشناسی هویت خود خارج از چارچوبهای تحمیلی دوران شوروی بود. بنابراین، تدوین تاریخ هفت جلدی، صرفاً یک پروژه آکادمیک نیست، بلکه اجرای یک فرمان دولتی برای ساختن یک «مدل جدید برای بازنمایی تاریخ» است که در آن، گفتمانهای پساشوروی و قومگرایانه جای خود را به یک «گفتمان تمدنی-ملی» میدهند. این رویکرد جدید به معنای نفی کامل گذشته نیست، بلکه محصول توسعه علم تاریخی بر پایه بهروزرسانی پایگاه اطلاعاتی و استفاده از منابع جدید جغرافیایی، باستانشناسی و آرشیوی است که در سالهای اخیر جمعآوری شدهاند.
بازتفسیر استپ
نوآوری اصلی و قلب تپنده این مجموعه هفت جلدی، رویکرد روششناختی آن است. بر اساس توضیحات صریح یرلان کارین، مشاور دولت، این اثر از یک «مفهوم تمدنی» بهره میبرد که تغییری بنیادین در نگرش به تاریخ منطقه است. در تاریخنگاریهای پیشین، بهویژه در دوران شوروی، سرزمین قزاقستان اغلب بهعنوان یک قلمرو حاشیهای و صرفاً محلی برای ظهور و سقوط دولتهای باستانی به تصویر کشیده میشد. هدف اصلی تاریخنگاران قزاق در دهههای اولیه پس از استقلال، اثبات این واقعیت بود که دولتهای کهن در این سرزمین وجود داشتهاند؛ امری که به گفته کارین، اکنون یک واقعیت پذیرفتهشده است و دیگر نیازی به اثبات ندارد.
پارادایم جدید، این نگاه را به کلی دگرگون میکند. بر اساس «مفهوم تمدنی»، قزاقستان نه فقط یک سرزمین، بلکه یک «کانون و مرکز مستقل برای توسعه یک تمدن کامل» معرفی میشود: «تمدن بزرگ استپ کوچنشین». این رویکرد، تاریخ قزاقستان را از یک تاریخ محلی به یک تاریخ تمدنی ارتقا میدهد و استپ را از یک فضای جغرافیایی منفعل به یک مرکز فعال و تأثیرگذار فرهنگی و سیاسی تبدیل میکند که نفوذ آن هم در داخل و هم در ورای مرزهایش گسترده بوده است. این نوآوری روششناختی، که در کنگره مورخان قزاقستان مورد بحث قرار گرفته و توسط یک گروه ویژه توسعه یافته است، در تمامی مجلدهای این مجموعه به کار گرفته میشود.
این تغییر پارادایم، پیامدهای ملموسی در روایت تاریخی دارد. برای مثال، در حالی که پیش از این، تاریخ دولتمداری قزاقها با خاقانات ترک آغاز میشد، تحقیقات جدید به تاریخنگاران اجازه میدهد تا ریشههای دولتمداری را تا «عصر سکاها» به عقب ببرند. علاوه بر این، این رویکرد بر وجود «حوزههای تمدنی متمایز» در داخل قزاقستان، مانند آلتای، ژتیسو، منطقه دریای آرال و فرهنگ بوتای تأکید میکند و تصویری پیچیدهتر و چندلایهتر از تاریخ این سرزمین ارائه میدهد. این بازتعریف، استراتژی هوشمندانهای برای خروج از سایه فکری تاریخنگاری روسی/شوروی است که بهطور سنتی فرهنگهای کوچنشین را در مقایسه با جوامع یکجانشین، کمتر توسعهیافته تلقی میکرد. با تعریف «استپ» بهعنوان یک تمدن مستقل، قزاقستان برای خود یک مسیر توسعه تاریخی خودمختار و همارزش را مطالبه میکند و از این طریق، یک حرکت استعمارزدایانه در عرصه اندیشه را به نمایش میگذارد.
چارچوب نهادی: منبع تولید روایت
اجرای چنین پروژه عظیمی نیازمند یک چارچوب نهادی قدرتمند و سازمانیافته است. در مرکز این تلاش، «انستیتو تاریخ آکادمی علوم قزاقستان» قرار دارد که بهعنوان موتور فکری و اجرایی اصلی این مجموعه عمل میکند. این انستیتو با برخورداری از 90 نیروی متخصص تاریخ که در قالب ۷ شعبه و ۲ مرکز تخصصی فعالیت میکنند، مسئولیت اصلی مطالعات تاریخی از دوران باستان تا دوره معاصر را بر عهده دارد. ریاست این انستیتو، ضیابک قبولدیناف، یکی از چهرههای کلیدی در پیشبرد این پروژه و تعاملات بینالمللی مرتبط با آن، از جمله همکاری با ایران، بوده است.
با این حال، این اکوسیستم علمی فراتر از یک انستیتو است. کتابخانههای بزرگ کشور نقش حیاتی در تأمین منابع این پروژه ایفا میکنند. کتابخانه علمی «فرهنگستان علوم» (Gylym Ordasy) وابسته به کمیته علمی وزارت علوم، با در اختیار داشتن حدود ۷.۵ میلیون کتاب و مجموعهای منحصر به فرد از کتب نایاب و ۲۲ هزار نسخه خطی، یکی از بزرگترین گنجینههای منابع در قزاقستان است. همچنین، کتابخانه ملی جمهوری قزاقستان، کتابخانه دانشگاه دولتی فارابی در آلماتی و سایر کتابخانههای دانشگاهی، مخازن اصلی نگهداری از منابع اولیه، از جمله نسخههای خطی فارسی، هستند که برای بازنویسی تاریخ این کشور ضروریاند. این نهادها نهتنها وظیفه نگهداری، بلکه دیجیتالسازی و ترویج این اسناد را نیز بر عهده دارند و با ایجاد پایگاههای داده و کاتالوگهای الکترونیکی، دسترسی پژوهشگران به این منابع را تسهیل میکنند. این شبکه گسترده از نهادهای علمی و کتابخانهای، زیرساخت لازم برای تحقق یک روایت تاریخی مبتنی بر منابع گسترده و متنوع را فراهم میآورد و نشان میدهد که این پروژه، تلاشی ملی با پشتوانه نهادی قوی است.
یکی از اهداف اصلی مجموعه هفت جلدی «تاریخ قزاقستان»، ساختن یک روایت منسجم و ریشهدار از دولتمداری در این سرزمین است. برای دستیابی به این هدف، تاریخنگاران این پروژه دو دوره تاریخی کلیدی را مورد بازنگری و بازخوانی قرار دادهاند: عصر سکاها و دوره اردوی زرین. این انتخابها تصادفی نیستند و هر یک نقشی حیاتی در شکلدهی به یک هویت ملی مستقل و باستانی ایفا میکنند.
مسئله سکاها
یکی از جسورانهترین ادعاهای این تاریخنگاری جدید، به عقب بردن ریشههای دولتمداری در قزاقستان تا «عصر سکاها» است. این اقدام، به دولت مدرن قزاقستان اجازه میدهد تا خود را وارث تمدنی باستانی معرفی کند که هزاران سال در این استپها شکوفا بوده است. این ادعا از نظر جریان ملیگرایانه بسیار اهمیت دارد، زیرا یافتههای باستانشناسی مشهوری مانند «مرد طلایی» که از کورگان ایسیک در نزدیکی آلماتی کشف شده است، بهعنوان نمادهای ملی قزاقستان معرفی میشوند و مجسمه سرباز سکایی در میدان جمهوری آلماتی نصب شده است. این رویکرد، یک پیوند مستقیم و ملموس میان گذشته باستانی و حال مدرن ایجاد میکند.
با این حال، این ادعا با یک چالش بزرگ روبروست: اجماع گسترده علمی، سکاها را قومی ایرانیتبار و کوچنشین با زبانی متعلق به شاخه زبانهای ایرانی شرقی میداند. منابع تاریخی و یافتههای باستانشناسی، از جمله حجاریهای تخت جمشید و نوشتههای هرودوت، بر هویت ایرانی این اقوام تأکید دارند. این واقعیت، یک تنش ذاتی در روایت ملی قزاقستان ایجاد میکند که هویت خود را بر پایه میراث ترکی بنا نهاده است. از سوی دیگر، این جهت گیری با اندکی مسامحه می تواند یک پاردایم برای ایجاد دوستی تاریخی بین ایرانیان و قزاقها تلقی شود.
برای حل این تضاد، به نظر میرسد نوعی بازنگری در محافل دانشگاهی قزاق در جریان است. برخی پژوهشگران قزاق، ضمن پذیرش آمیزش سکاها با قبایل ترکزبان، تلاش کردهاند تا با برجستهسازی ویژگیهای چهرهپردازی «مغولوار» در بازسازیهای هنری و تندیسهای سکایی، اجماع مربوط به هویت ایرانی آنها را به چالش بکشند. این رویکرد، اگرچه از نظر علمی محل مناقشه است، اما نشاندهنده تلاش برای همسانسازی این نیاکان باستانی با چهره امروزی ملت قزاق و جذب کامل میراث سکایی در روایت ملی ترکی است. در نهایت، این تاریخنگاری با ادعای وراثت سکاها، به دنبال ایجاد یک «دکترین تداوم حاکمیت» است؛ روایتی که یک خط ممتد از حاکمیت بر این سرزمین را از دوران باستان تا به امروز ترسیم میکند و دوران سلطه روسیه و شوروی را نه بهعنوان دورههایی سازنده، بلکه بهعنوان وقفههایی موقت در یک تاریخ طولانی از استقلال به تصویر میکشد. به عبارت دیگر، ایجاد ارتباط بین سکاها و مغول ها از منظر متخصصان تاریخ و تبارشناسی محل تردید جدی است.
اردوی زرین: بازپسگیری میراث اولوس جوچی
دومین ستون اصلی این تاریخنگاری جدید، بازخوانی و تصاحب میراث «اردوی زرین» (اولوس جوچی) است. تصمیم بیسابقه برای اختصاص یک جلد کامل از این مجموعه هفت جلدی به تاریخ اردوی زرین، یک اقدام راهبردی و پرمعناست. این حرکت، که با دستور مستقیم رئیسجمهور توقایف برای مطالعه عمیق این دوره همراستاست ، اردوی زرین را از یک نیروی مهاجم خارجی به یک دولت نیاکانی و بخش جداییناپذیر از تاریخ ملی قزاقستان تبدیل میکند. در روایت جدید، خانات قزاق که در قرن پانزدهم تأسیس شد، بهعنوان وارث مستقیم و طبیعی اردوی زرین معرفی میشود.
این بازخوانی چندین هدف راهبردی را دنبال میکند. نخست، با پیوند زدن تاریخ قزاقستان به این امپراتوری قدرتمند مغولی-ترکی، یک سابقه طولانی و مشروع از دولتمداری در مقیاس بزرگ برای این کشور ایجاد میکند. این امر به قزاقستان اجازه میدهد تا خود را به شخصیت تاریخساز جهانی، چنگیزخان، متصل کند و در جشنهای ۷۵۰ سالگی تأسیس این دولت شرکت جوید. دوم، این روایت به مقابله با تاریخنگاری سنتی روسیه میپردازد که دوره حاکمیت مغولان را تحت عنوان «یوغ تاتار-مغول» بهعنوان دورهای تاریک و عقبمانده از سلطه خارجی به تصویر میکشد. قزاقستان با تجلیل از اردوی زرین بهعنوان یک دولت نیاکانی مشروع و قدرتمند، تاریخ خود را از این روایت منفی جدا میکند و استقلال فکری خود را به نمایش میگذارد.
سوم و شاید مهمتر از همه، این رویکرد به قزاقستان اجازه میدهد تا یکی از مهمترین جنبههای هویت ملی خود، یعنی اسلام، را درونیسازی کند. پذیرش گسترده اسلام توسط قبایل کوچنشین ترک که بخش عمدهای از ملت قزاق را تشکیل دادند، در زمان اردوی زرین و بهویژه در دوره اصلاحات مذهبی ازبک خان (۱۳۱۲-۱۳۴۲) آغاز شد. با قرار دادن اردوی زرین در مرکز تاریخ ملی، اسلامپذیری نیاکان قزاقها دیگر یک پدیده وارداتی از جهان عرب یا ایران نیست، بلکه نتیجه یک تصمیم حاکمیتی توسط یک دولت نیاکانی و مستقل است. این امر به تقویت هویت اسلامی در چارچوبی ملی و مستقل کمک شایانی میکند. از سوی دیگر، این راهبرد نیز با چالش های جدی مواجه است و برخی ابهامات در خصوص اصالت تبار اولوس جوچی در اذهان قبایل مغول وجود دارد و این مقوله جسوربودن انتخاب این راهبرد را قابل امعان نظر می نماید.
پیوند پارسی – تاریخی
یکی از برجستهترین و در عین حال عجیبترین ویژگیهای پروژه تاریخنگاری ملی قزاقستان، اتکای عمیق و اذعانشده آن به منابع و همکاریهای ایرانی است. در حالی که این پروژه به دنبال تحکیم یک هویت ملی مبتنی بر میراث ترکی است، اما اعتبار علمی آن به شکلی جداییناپذیر با جهان فرهنگی و زبانی ایران گره خورده است.
ضرورت انکارناپذیر بایگانیهای پارسی
برای نگارش تاریخ پیشامدرن قزاقستان، مراجعه به منابع فارسی نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت مطلق است. این واقعیت بهصراحت توسط خود محققان قزاق تأیید شده است؛ به گفته آنان، «بیش از ۹۰ درصد تاریخ قزاقها در منابع فارسی است». این وابستگی عمیق ریشه در جایگاه تاریخی زبان فارسی بهعنوان زبان میانجی در حوزههای دیوانسالاری، دیپلماسی، علم و فرهنگ والا در سراسر آسیای مرکزی برای قرنهای متمادی دارد. از دوران سامانیان که شهرهایی چون طراز و اسفیجاب (در جنوب قزاقستان امروزی) را به قلمرو خود الحاق کردند و زبان فارسی را به زبان رسمی این مناطق تبدیل نمودند، تا دوران حکومتهای بعدی مانند اردوی زرین و خانات مختلف، مکاتبات دیپلماتیک، وقفنامهها و مهمتر از همه، تاریخنگاریها به زبان فارسی انجام میشد.
به همین دلیل، هر پژوهشگری که قصد مطالعه جدی تاریخ و جغرافیای تاریخی قزاقستان را داشته باشد، ناگزیر از تسلط بر زبان فارسی است. کتابخانههای قزاقستان، از جمله کتابخانه ملی، مملو از نسخ خطی فارسی هستند که اسناد دست اولی برای روشن کردن گوشههای تاریک تاریخ این ملت به شمار میروند. این منابع، که شامل تواریخ مهمی چون «جامعالتواریخ» و «مهماننامه بخارا» میشوند، اطلاعات بیبدیلی در مورد تبارشناسی اقوام، رویدادهای سیاسی و روابط بینالمللی خانات دشت قبچاق ارائه میدهند. این وابستگی به منابع فارسی، یک پارادوکس جالب را در قلب پروژه ملیگرایانه قزاقستان ایجاد میکند: هرچه این پروژه تلاش میکند تا با تکیه بر اسناد اولیه، اعتبار علمی بیشتری کسب کند، بیشتر به میراث مکتوب تمدن ایرانی وابسته میشود.
دیپلماسی علمی: پروژه «آرشیو ۲۰۲۵» و همکاری با ایران
دولت قزاقستان برای دسترسی نظاممند به این منابع حیاتی، ابتکارات مشخصی را به اجرا گذاشته است. پروژه ملی «آرشیو ۲۰۲۵» بهعنوان اصلیترین سازوکار برای این منظور عمل میکند و همکاری با نهادهای ایرانی یکی از موفقترین جنبههای آن بوده است. در چارچوب این پروژه، محققان قزاق توانستهاند به حدود ۶۰۰۰ سند آرشیوی و نقشه که پیش از این مورد استفاده قرار نگرفته بودند، از بایگانیهای کشورهای مختلف از جمله روسیه، چین، اروپا و بهویژه «ایران» (که در متن روسی به عنوان پرشیا ذکر شده) دسترسی پیدا کنند.
همکاری با ایران فراتر از دسترسی صرف به اسناد بوده است. به گفته ژاندوس بولدیکوف، رئیس مرکز ملی نسخ خطی و کتب نادر قزاقستان، مراکز فرهنگی ایران کمکهای شایانی به اجرای پروژه «آرشیو ۲۰۲۵» کرده و تنها با کمک این نهاد بوده که مرکز توانسته در مدتی کوتاه به نتایج ملموس دست یابد و نسخ خطی مورد نیاز را از ایران دریافت کند. این همکاریها شامل برگزاری دورههای آموزشی مرمت و نگهداری نسخ خطی برای متخصصان قزاق در ایران نیز بوده است، به طوری که این کارشناسان آموزشدیده اکنون بهعنوان مهمترین متخصصان این حوزه در قزاقستان شناخته میشوند. علاوه بر این، تفاهمنامههایی برای همکاریهای مشترک آرشیوی و فرهنگی میان سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران و نهادهای قزاقستانی به امضا رسیده است که بر بستر اشتراکات فرهنگی عمیق دو کشور، مانند جشن نوروز، استوار است. این سطح از همکاری نشاندهنده یک دیپلماسی فرهنگی و علمی موفق است که برای قزاقستان، دسترسی به دادههای تاریخی و اعتبار بینالمللی را تضمین میکند و برای ایران، فرصتی برای بازتأیید مرکزیت تاریخی و فرهنگی خود در منطقه فراهم میآورد.
سهم ایران: مرجع بودن و چشماندازهای آینده
اوج این همکاری علمی، مشارکت مستقیم پژوهشگران ایرانی در نگارش خود مجموعه هفت جلدی است. بر اساس اظهارات صریح ضیابک قبولدیناف، رئیس انستیتو تاریخ آکادمی علوم قزاقستان، این مجموعه که با همکاری ۳۰۰ نویسنده (۵۰ تن خارجی) تهیه شده، شامل «یک مدخل از یک نویسنده ایرانی» است. اگرچه منابع موجود نام این نویسنده و موضوع دقیق مداخل آن را مشخص نکردهاند، اما نفس این مشارکت، یک اقدام نمادین و حائز اهمیت است. این امر نشاندهنده به رسمیت شناختن تخصص و جایگاه علمی ایران در حوزه تاریخ منطقه از سوی بالاترین نهادهای آکادمیک قزاقستان است و به این پروژه ملی، اعتبار بینالمللی بیشتری میبخشد. این همکاری، که با پیگیری مرکز فرهنگی ایران در آلماتی تسهیل شده، بهعنوان یک الگوی موفق از دیپلماسی علمی تلقی میشود.
چشمانداز همکاریهای آینده نیز روشن به نظر میرسد. پیشنهادهای مشخصی برای تعمیق این روابط ارائه شده است. یکی از مهمترین این طرحها، انتشار متقابل کتابهای تاریخی است: کتاب «تاریخ مختصر قزاقستان» در ایران به زبان فارسی ترجمه و منتشر خواهد شد و متقابلاً کتاب «تاریخ مختصر ایران» به زبان قزاقی در قزاقستان به چاپ خواهد رسید. به گفته رئیس انستیتو تاریخ قزاقستان، نشر کتاب تاریخ این کشور در ایران، «اولین پروژه همکاری در این زمینه در میان ۲۰۰ کشور جهان» خواهد بود که این خود گویای اهمیت ویژهای است که طرف قزاق برای این رابطه قائل است. این طرحها، در صورت تحقق، میتوانند به درک متقابل عمیقتری میان دو ملت منجر شوند و پایههای روابط آینده را بر شناختی مستحکم از تاریخ و فرهنگ یکدیگر بنا نهند. حسین آقازاده، رییس مرکز فرهنگی ایران در آلماتی، این همکاریها را نه فقط نگارش تاریخ گذشته، بلکه «ساختن تاریخ آینده» توصیف کرده است.
تلفیق و تحلیل
مجموعه هفت جلدی «تاریخ قزاقستان» تلاشی برای بافتن یک فرش ملی است که تار و پود آن از الیاف گوناگون و گاه متضادی تشکیل شده است. این پروژه در عین حال که به دنبال تثبیت یک هویت ترکی و کوچنشین است، نمیتواند از تأثیرات عمیق و گسترده تمدن ایرانی چشمپوشی کند.
پیمایش در میراثی دوگانه: هویت ترکی و تاثیر ایرانی
روایت ملی جدید قزاقستان در تلاش است تا میان دو جریان قدرتمند تاریخی تعادل برقرار کند. از یک سو، این روایت بر هویت ترکی و کوچنشین ملت قزاق تأکید میورزد و ریشههای خود را در خاقانات گوکترک، امپراتوری اردوی زرین و زبان قزاقی جستجو میکند. از سوی دیگر، این تاریخنگاری با میراث انکارناپذیر و فراگیر تمدن ایرانی مواجه است که در تمام ابعاد زندگی فرهنگی قزاقستان حضور دارد. این تاثیر تنها به حوزه تاریخنگاری و منابع مکتوب محدود نمیشود. زبان قزاقی خود حاوی بیش از سه هزار واژه وامگرفته از فارسی و عربی است و حتی اسامی ایام هفته در این زبان ریشه فارسی دارند.
آداب و رسوم مشترک، بهویژه جشن نوروز که در قزاقستان بهعنوان یک عید ملی بزرگ گرامی داشته میشود و ماه فروردین به نام «ماه نوروز» شناخته میشود، پیوند فرهنگی عمیق دو ملت را به نمایش میگذارد. علاوه بر این، بسیاری از نامهای رایج دخترانه و پسرانه در قزاقستان مانند گلبدن، گلناز، بختیار و رستم، ریشه فارسی دارند و نشان از تاثیر فرهنگی ایران در سطح زندگی روزمره مردم دارند. در عرصه ادبیات نیز، تأثیر شاهکارهای ادب فارسی چون شاهنامه فردوسی و دیوان حافظ بر روشنفکران و ادیبان بزرگ قزاق، بهویژه آبای قونانبایاولی، شاعر ملی این کشور، امری شناختهشده و مورد افتخار است. تاریخنگاری جدید به جای انکار این تأثیرات، به نظر میرسد راهبرد «پیوند تمدنی» را در پیش گرفته است؛ یعنی این عناصر ایرانی را نه بهعنوان نشانهای از تبعیت فرهنگی، بلکه بهعنوان ابزارها و وامگیریهای فرهنگیای بازتفسیر میکند که توسط یک تمدن ترکی مستقل و حاکم، برای غنیسازی خود به کار گرفته شدهاند.
تاریخنگاری در سایه امپراتوری: ابعاد پساشوروی و پسااستعماری
پروژه تاریخ هفت جلدی را باید در بستر تاریخی گستردهتر آن، یعنی بهعنوان پاسخی به میراث دوگانه امپراتوری روسیه و اتحاد جماهیر شوروی، تحلیل کرد. در طول بیش از ۷۰ سال حاکمیت شوروی، تاریخنگاری در قزاقستان، مانند سایر جمهوریها، تحت سیطره ایدئولوژی مارکسیستی-لنینیستی قرار داشت. این رویکرد نه تنها تاریخ را از منظر مبارزات طبقاتی تفسیر میکرد، بلکه اغلب به سرکوب و تحریف تاریخهای ملی، بهویژه جنبههای مرتبط با دین، هویت قومی و دولتمداری پیش از دوران روسیه، میپرداخت. به گفته پرفسور عبدالملک نسانبایف، رئیس انستیتوی فلسفه آکادمی علوم قزاقستان، فرهنگ، تمدن و آداب و رسوم قزاقها در این دوره بهشدت آسیب دید و حتی تلاش شد تا زبان روسی جایگزین زبان مادری شود.
پس از استقلال در سال ۱۹۹۱ ، یکی از وظایف اصلی دولت جدید، «بازپسگیری» گذشته و ساختن روایتی بود که بتواند هویت ملی را مستقل از چارچوبهای شوروی تعریف کند. تاریخنگاریهای اولیه پس از استقلال، مانند کتاب «تاریخ قزاقستان از دوران باستان تا به امروز» که در دهه ۱۹۹۰ منتشر شد، گامهای نخستین در این مسیر بودند. با این حال، پروژه هفت جلدی فعلی، گامی بسیار بلندتر و نظاممندتر است. تأکید ویژه بر خانات قزاق و اردوی زرین، تلاشی آگاهانه برای برجستهسازی دورههایی از حاکمیت مستقل و قدرتمند است که در تاریخنگاری شوروی به حاشیه رانده شده بودند. این پروژه، در ماهیت خود، یک اقدام پسااستعماری برای بازنویسی تاریخ از دیدگاه ملتی است که پیش از این، دیگری تاریخش را برایش روایت میکرد. این تلاش برای ساختن یک تاریخ عمیق و مستقل، میتواند بهعنوان یک «دفاع پیشگیرانه» نیز تلقی شود؛ روایتی قدرتمند برای مقابله با هرگونه فشار ژئوپلیتیکی یا ادعاهای ارضی احتمالی از سوی همسایگان قدرتمندی چون روسیه که در گذشته، برخی ملیگرایان آن ادعاهایی بر شمال قزاقستان داشتهاند.
نقدهای احتمالی
یک تحلیل کارشناسانه مستلزم بررسی نقدهای بالقوه و پرسشهای حلنشده نیز هست. با وجود ارائه این پروژه بهعنوان یک تاریخ عینی و مبتنی بر منابع جدید، ماهیت آن بهعنوان یک پروژه دولتی که تحت نظارت مقامات عالیرتبه و در چارچوب یک نظام سیاسی با رهبری طولانیمدت (نظربایف و سپس توقایف) اجرا میشود، پرسشهایی را در مورد میزان استقلال آکادمیک در برابر ایدئولوژی دولتی برمیانگیزد.
چندین چالش روایی نیز وجود دارد که مشخص نیست این مجموعه چگونه با آنها برخورد خواهد کرد. برای نمونه، چگونه میتوان جنبههای خشونتآمیز و ویرانگر فتوحات مغول را با روایت تجلیلگرایانه از اردوی زرین بهعنوان یک دولت نیاکانی آشتی داد؟.همچنین، تفاوت میان هویت ایرانیتبار سکاها و روایت ملی ترکی چگونه در متن نهایی حل و فصل خواهد شد؟ آیا این مجموعه به سمت یک بازنگری علمی حرکت خواهد کرد یا تفاسیر ملیگرایانه را ترجیح خواهد داد؟.
علاوه بر این، واکنشهای خارجی، بهویژه از سوی روسیه، به این تاریخنگاری جدید قابل پیشبینی است. بازخوانی مثبت تاریخ اردوی زرین و به چالش کشیدن روایت «یوغ تاتار-مغول» ممکن است در محافل ملیگرای روسیه بهعنوان اقدامی تجدیدنظرطلبانه و ضد روسی تلقی شود. هرچند همکاریهای آرشیوی میان دو کشور وجود دارد، اما این تفاوت بنیادین در تفسیر یک گذشته مشترک، میتواند به یک نقطه تنش فکری و سیاسی پنهان در آینده تبدیل شود. در نهایت، موفقیت این پروژه در گرو آن است که بتواند میان اهداف ملیگرایانه و اعتبار علمی بینالمللی، توازنی ظریف و قانعکننده برقرار کند.
جمع بندی:
مجموعه هفت جلدی «تاریخ قزاقستان» فراتر از یک اثر آکادمیک، یک پروژه راهبردی و پیچیده برای بازتعریف هویت ملی قزاقستان در قرن بیست و یکم است. این نوشتار نشان داد که این اثر، که با حمایت مستقیم دولت و با بسیج گسترده نهادهای علمی کشور در حال تدوین است، تلاشی آگاهانه برای ساختن یک حماسه ملی جدید است. این حماسه بر پایه یک «مفهوم تمدنی» نوین استوار است که استپ اوراسیا را از حاشیه تاریخ به یک مرکز تمدنی مستقل ارتقا میدهد و با به عقب بردن ریشههای دولتمداری تا عصر سکاها و تصاحب میراث امپراتوری اردوی زرین، روایتی از حاکمیت عمیق و ناگسسته را برای ملت قزاق بنا میکند.
در قلب این پروژه ملیگرایانه، یک پیوند حیاتی و انکارناپذیر با ایران قرار دارد. این نوشتار نشان داد که اتکای این مجموعه به منابع فارسیزبان و همکاری نزدیک با نهادها و پژوهشگران ایرانی، یک جزئیات حاشیهای نیست، بلکه یکی از ویژگیهای اصلی و تعیینکننده آن است. این وابستگی، از یک سو اعتبار علمی پروژه را به میزان قابل توجهی افزایش میدهد و آن را از تاریخنگاریهای صرفاً ایدئولوژیک متمایز میسازد، و از سوی دیگر، پیوندهای تاریخی پیچیده و جداییناپذیری را که آسیای مرکزی را به جهان فرهنگی ایران متصل میکند، برجسته میسازد. این همکاری، نمونهای درخشان از دیپلماسی فرهنگی است که در آن، گذشته مشترک به ابزاری برای تحکیم روابط در حال و ساختن آیندهای مبتنی بر درک متقابل تبدیل میشود.
در نهایت، تعامل با این پروژه عظیم تاریخنگاری، برای فهم مسیر آینده هویت ملی قزاقستان و نقش این کشور در ژئوپلیتیک در حال تحول اوراسیا، امری اجتنابناپذیر است. این مجموعه، بیش از آنکه روایتی از گذشته باشد، نقشهای برای آینده است.
آلماتی قزاقستان
منابع:
- https://www.aznews.tv/%DB%8C%DA%A9-%DA%A9%D8%B4%D9%81-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%B2%D8%A7%D9%82%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D8%AA%D9%88%D8%B1%DA%A9/
- https://farhangemelal.icro.ir/news/21680/%D9%85%D9%81%D9%87%D9%88%D9%85-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D9%85%D9%84%DB%8C-%D9%82%D8%B2%D8%A7%D9%82%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86
- https://www.inform.kz/ru/vchem-osnovnie-novshestva-semitomnika-poistorii-kazahstana-a67360
- https://ru.wikipedia.org/wiki/%D0%98%D0%BD%D1%81%D1%82%D0%B8%D1%82%D1%83%D1%82_%D0%B8%D1%81%D1%82%D0%BE%D1%80%D0%B8%D0%B8_%D0%B8_%D1%8D%D1%82%D0%BD%D0%BE%D0%BB%D0%BE%D0%B3%D0%B8%D0%B8_%D0%B8%D0%BC%D0%B5%D0%BD%D0%B8_%D0%A7._%D0%A7._%D0%92%D0%B0%D0%BB%D0%B8%D1%85%D0%B0%D0%BD%D0%BE%D0%B2%D0%B0
- https://iie.kz/?page_id=17387&lang=ru
- https://pk.uchet.kz/search/bin/990340002982
- https://daz.asia/ru/kontseptsiya-stanovleniya-istoricheskogo/
- https://farhangemelal.icro.ir/news/22296/%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88%DB%8C-%D8%B9%D8%B4%D8%A7%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%B2%D8%A7%D9%82%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86
- https://www.icro.ir/%D8%A8%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%84%D9%84/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D9%82%D8%B2%D8%A7%D9%82%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D9%85%D8%AE%D8%AA%D8%B5%D8%B1-%D8%AF%D9%88-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1-%D8%B1%D8%A7-%D9%85%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8%B1-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF/20355
نظر شما