در برنامه تلویزیونی کانال یک روسیه «وریمیا پاکاژت» که به حادثه تروریستی اخیر در بارسلون اختصاص داده شده بود، کارشناسان به بررسی عوامل این حادثه پرداختند، اما متاسفانه بیشتر آنان مسلمانان را عامل این اقدامات معرفی نمودند. اما در این بین افرادی چون "روسلان قرباناف" با ارائه استناد و آمار به واکاوی عوامل اصلی این اتفاقات و دفاع از جامعه اسلامی پرداخت. در این حادثه ۱۴ نفر جان باختند و بیش از ۱۵۰ نفر مجروح شدند. گروهک تروریستی داعش مسئولیت این عملیات را برعهده گرفت. نخست وزیر اسپانیا این حادثه را عملیات تروریستی جهادی خواند و پاسخ جامعه جهانی را خواستار شد. مردم محلی این شهر با برپایی تظاهرات علیه ترویج اسلام پرداختند.
پورتال "آنکافکاز" به بررسی این مسئله پرداخته است:
- بر اساس آمار پلیس اروپا اکثر عملیات تروریستی توسط گروهکهای جداییطلب و رادیکال چپ صورت گرفته و نه توسط سازمانهای اسلامی. چرا هر عملیات تروریستی که رخ میدهد و گروهک داعش مسئولیت آن را بر عهده میگیرد، رسانههای گروهی آن را در لیست حوادث مرتبط با مهاجران و مسلمانان قرار میدهند و در مورد عملیات گروههای تجزیه طلبی خود سکوت میکنند؟
ماکسیم شفچنگو: در زمانی که موصل و رقه زیر بمباران است، گروهک تروریستی داعش چگونه میتواند مسئولیت عملیات تروریستی در بارسلون را برعهده بگیرد؟ چه چیز در شهری که شمار مسلمانان آن بسیار است، اسباب ناراحتی آنها شده است؟ من بر این باور هستم که اقدام تروریستی در بارسلون توسط داعش انجام نشده است. من در این حادثه هیچ گونه انگیزه منطقی نمیبینم. رخ دادن عملیات تروریستی در کشورهایی چون آمریکا و انگلیس که در جنگ حضور دارند خیلی دور از انتظار نیست، اما اسپانیا در جنگ حضور ندارد. این عمل ممکن است توسط یک شخص روان پریش یا متعصب انجام گرفته باشد. در ابتدا سازمانهای مسئول اسپانیا اعلام کرد که این اتفاق توسط یک مجرم در حال فرار صورت گرفته است سپس اعلام شد که داعش این عملیات را انجام داده است. داعش در حال حاضر می تواند هر عملی ار بر عهده بگیرد؟!
سارکیس تساتوریان (دکتری تاریخ، سردبیر آژانس خبری "REХ"): من معتقد هستم که رسانههای گروهی نوعی هدف و مسئله سیاسی را طراحی میکنند. پیمان آتلانتیک شمالی به ریاست ایالات متحده آمریکا تصمیم بر دخالت همه جانبه در سوریه گرفت. دونالد ترامپ و مقامات پیش از او به طور مکرر کشورهای اتحادیه اروپا را به حضور و تنش و چالش در سوریه فراخوانده است.
آنها متوجه شدهاند که گروه تروریستی داعش دیر یا زود شکست خواهد خورد. حمله و دخالت توسط آنها ضروری است برای اینکه ارتشهای کشورهای روسیه و ایران و سوریه از نتایج پیروزی خود بهره گیری نکنند. اما برای حمله ناتو تهدید گستردهای که به طور کامل رنگ و لعاب و انگیزههای مذهبی داشته باشد نیاز است. سخن از نوعی جنگ صلیبی جدید در میان است.
اما در عمل بین اعضای اروپایی این محور اختلافات اساسی وجود دارد. اتحادیه قصد حضور در جنگ به خاطر منافع آمریکا را ندارد. بروکسل هم بعید است به خاطر منافع خود در آنجا وارد جنگ شود.
برای کشورهای اروپای غربی کریدور حمل ونقل از طریق سوریه برای ترانزیت کالا از ایران و چین، به معنی امکان کاهش وابستگی به ترانزیت از طریق ترکیه است. تحقق چنین سناریویی برای واشنگتن به معنی یک دعوت و فراخوان ژئو پلتیک است. به همین دلیل تاکید بر ترویج و افزایش تصور تهدید وجودی از سوی کشورهای مسلمان در اروپا است.
یادآور میشوم که برای اولین بار در دولت جورج بوش پسر، اصطلاح «فاشیسم اسلامی» به کار رفت و پس از اندک زمانی منصرف شدند. انسانهای عاقلی نیز در واشنگتن پیدا شدند که کاخ سفید را از شعله ور کردن اختلافات مذهبی منصرف کردند. در حال حاضر رسانههای گروهی از هر نوع اتفاق و عملیات تروریستی را برای اعمال فشار به مسلمانان، ایجاد تصور منفی از آنان و اختلاف مذهبی استفاده می کنند.
اسلام دین صلح است. مومنان مسلمان پیروان مسیحیت و یهود را به عنوان اهل کتاب میدانند و با آنها با احترام رفتار میکنند. در رابطه با آنچه که خود ما تجربه کردیم، این است که پیروان پراواسلاو قرنهای بسیاری است که در کنار مسلمانان در صلح زندگی میکنند و باعث استحکام دولت روسیه شده است. بنابراین باید این تجربه و شرایط را حفظ کرد.
هرزگاهی همکاران رسانههای گروهی روسیه برای نامیدن داعش از الفاظی چون " جهادی"، " اسلام رادیکال" و "افراطیگری اسلامی". این اشتباه آشکار است. اولا، تروریستها جهادی نیستند، آنها قاتلان معمولی هستند و هیچ گونه ارتباطی با اسلام و به ویژه جهاد ندارند. دوم اینکه، کمونیستها، سویالیستها و نمایندگان جناح چپ را در قرن ۱۹ و نیمه اول قرن ۲۰ رادیکال میخواندند.
بنابراین، میتوان قذافی با "کتاب سبز" را اسلام رادیکال نامید، نه گروهک تروریستی داعش را، که وحشی هستند و قطعا حتی با آموزههای مارکس و انگلس آشنا نیستند. "اسلام رادیکال" جایگزین نامناسب و ناهنجار مفهوم است.
سوم، افراطیگری شامل اسلام و مسیحیت نمیباشد، چرا که این ادیان خود مخالف هر گونه خشونت و جبر است و تنها افرادی که شعار مذهبی سر میدهند و شبه مذهبی هستند میتوانند افراطیگرایانه عمل کنند. بهتر است در استفاده از اصطلاحات و عبارات مواظب باشیم، وگرنه درگیر جنگ و مشکلات بیشتری خواهیم شد.
نادژدا کیورکوا (روزنامه نگار): دلیل این جریان این است که ابتکار دستور کار و محور سیاسی در دست مسلمانان است و اعمال مسلمانان جلب توجه میکند. هجمهی سوژههای این عملیات روی دیگر همین واقعیت است. چپ، راست و غیره مربوط به دوران گذشته است و ایدهها و نظریههای آنان مربوط به گذشته است و در عصر حاضر برای هیچ کس جالب نیست، اما مسئله مسلمانان و اسلام برای همگان جالب است، به همین دلیل تلاش میکنند که آنها را از پیشرفت و حرکت باز دارند، و به نام آنان بسیاری حوادث را باعث میشوند.
صد سال پیش زمانی که کمونیسم نظم جهانی را تغییر داد، خیلی موارد را به آن نسبت دادند و زمانی که کهنه شد، حرکت آن به صفر رسید و ثابت ماند. عملیات تروریستی در کل در جهت تضعیف مسلمانان اتفاق می افتد، اما بسیار نامحسوس انجام میشوند.
روسلان قربان اف (کارشناس ارشد علمی انستیتو شرق شناسی): با مراجعه با آمار مراکز حقوق بشر اروپا در مییابیم که روزهای خونین اروپا فقط مربوط به امروز نیست، بلکه اواسط قرن بیستم، زمانی که در کشورهای اروپایی هر ساله چند صد عملیات تروریستی اتفاق میافتاد. مسئولیت اکثر عملیات تروریستی در کشورهای اروپایی در آن زمان و اکنون، بر عهده تجزیهطلبان فرانسه، اسپانیا و بریتانیای کبیر است. ارتش جمهوری خواه ایرلند، ناسیونالیستهای الستر، رادیکالهای ایتالیایی، فراکسیون ارتش سرخ آلمان و غیره شخصیت اصلی تروریسم در اروپای غربی هستند.
تروریسم در پوشش و تحت پرچم اسلام در اروپا پدیده خیلی جدیدی است. بر اساس تحقیقات دانشگاه مریلند که دارای بزرگترین پایگاه دادههای Global Terrorism Database میباشد، "از تعداد ۱۲۵۹۳ عملیات تروریستی که در سال های ۱۹۷۰- ۲۰۱۵ در کشورهای اروپای غربی اتفاق افتاد، تنها ۵۴ مورد به مسلمانان مرتبط میشود که رقمی کمتر از %۰.۵ را تشکیل میدهد".
جالب اینجا است که، در مجموع ۴۵ سال، قربانیان عملیات مربوط به مسلمانان، تنها ۵۳۸۰ نفر بوده است، که این رقم ۵,۶ % از مجموع قربانیان عملیات تروریستی در برهه زمانی مذکور میباشد.
اما چرا با وجود این آمار و ارقام، باز رسانههای گروهی سعی در ایجاد ترس و نفرت از اسلام دارند؟ من معتقد هستم که این امر ناشی از سیاست هدفمند کشورهای برتر غربی و افراد سیاستمدار، نظامی است که با ایجاد ترس و تنفر از اسلام، سعی در توقف ترویج اسلام در اروپا دارند و در صدد حذف مسلمانان از جامعه می باشند. کارشناسان دلایل و اهداف دیگری در رابطه با اینگونه جنگ اطلاعاتی علیه مسلمانان را متذکر میشوند: توجیه جنگهای وحشیانه و اشغال کشورهای خاورمیانه، افزایش بودجههای نظامی کشورهای غربی، ایجاد ترس در بین ملتهای کشورهای غربی برای رفع تمرکز و توجه نسبت به مشکلات وحشتناک فساد و جنایات خیابانی، دخالت اجباری اروپای غربی به جنگ در سوریه.
به راحتی میتوان ساکنین اروپا را با عبارات " اسلام افراطی، جهاد" به وحشت انداخت، که مسلمانان قصد دارند آرامش آنها را بر هم بزنند. اما عملیات تروریستی گروهکهای جدایی طلب و افراطی اروپا اینگونه هراسی را موجب نمیشود. حتی دلایل عملیات تروریستی "القاعده" قابل درک است، پس از آن همیشه کلیپهایی از جمله با حضور بن لادن منتشر میگردید. زمانی که "القاعده" انفجار در مترو مادرید را انجام داد، قصد داشت با این اقدامات اسپانیا را مجبور به ترک عراق کند، که موفق شد. اما در اتفاق بارسلون، چرا داعش؟ این اتفاق چرا باید به مسلمانان ارتباط داده شود، در صورتی که هیچ انگیزه ای برای انجام آن وجود ندارد؟
منبع خبر: آن- قفقاز
نظر شما