در زمان خانات قزاق، زبان نوشتاری و گفتاری با هم تفاوت داشتند. یک چیز مشخص است: در ادبیات دوران خانی، زبان قزاقی غالب بود و مردم نیز به آن صحبت میکردند.
در همین زمینه، آکادمیسین رابیگا سیزدیکووا مقالهای با عنوان «در زمان تأسیس خانات قزاق، زبان قزاقی آماده بود» نوشته است. همچنین، مرات صابر دانشمند ترکشناس، دکترای علوم فیلولوژی و پروفسور، در مصاحبهای با همین خبرگزاری اظهار داشت که «زبان اردوی زرین، زبان باستانی قبچاقی بود» و اشاره کرد که قدیمیترین دادههای زبانی قزاقی در میراث مکتوب اورخون-ینیسی حفظ شده است.
هنگامی که صحبت از زبانهای قبچاقی و از جمله سرنوشت زبان قزاقی به میان میآید، ما به زبان آثار مکتوبی مراجعه میکنیم که در قرون وسطی، بهویژه در قرن چهاردهم و در دوران اردوی زرین پدیدار شدند.
پروفسور مرات صابر میگوید: «بهطور خاص، این آثار شامل "خسرو و شیرین" از قطب، "گلستان ترکی" از سیف سرایی، "محبتنامه" از خوارزمی و "نهجالفَرادیس" از محمود بن علی است. بهطور کلی، بر اساس نظریههای علمی پذیرفته شده، آثاری که در قرون ۱۳ و ۱۴ در قلمرو اردوی زرین و مصر پدید آمدهاند، به یکی از دو زبان ترکیبی نوشته شدهاند: قبچاقی-اوغوزی یا اوغوزی-قبچاقی (نجیب، شچرباک، باسکاکوف). با این حال، اگرچه عناصر قبچاقی و اوغوزی در آنها ترکیب شدهاند، تفاوت زیادی با هم ندارند و از یک سنت ادبی پیروی میکنند. با تکیه بر نظر آ. زایونچکوفسکی که میگوید "در قرون ۱۳ تا ۱۵، یک زبان ادبی یا نوشتاری ترکی واحد شکل گرفت"، میتوان با اطمینان ادعا کرد که این آثار مکتوب به یک زبان ترکی واحد نوشته شدهاند. واضح است که از قرن ۱۱ تا ۱۵، زبان ترکی میانه، زبانی مشترک و قابل فهم برای همه اقوام مرتبط بود".
تکامل زبان قزاقی
در ادامه، این دانشمند به مفاهیم آ. قوریشژانوف و آ. ایباتوف استناد میکند. به گفته آنها، زبان ادبی ترکی میانه در زمان خود، نه تنها در آسیای مرکزی، بلکه برای تمام مردمان ترک در سراسر قلمرو قزاقستان امروزی، مناطق شمالی، برای مردم دشت قبچاق در اروپا و کریمه، و حتی برای آثار مکتوب مملوک-قبچاقی که در مصر و شام زندگی میکردند، یک زبان ادبی مشترک بود.
صابر ادامه میدهد: «از این زبان ترکی مشترک، در همان قرون وسطی دو شاخه بزرگ با ویژگیهای خاص خود پدید آمدند: قبچاقی و اوغوزی. تاریخ یک زبان با تاریخ مردم آن ارتباط تنگاتنگی دارد و به شرایط خارج از زبان بستگی دارد. نوع قبچاقی زبان ادبی ترکی میانه، در مقایسه با سایرین، در قرون ۱۳ و ۱۴ بر روی صحنه تاریخی رواج بیشتری داشت، زیرا قبچاقها نقش هژمون (رهبر) را در دشت قبچاق، اردوی زرین و مصر ایفا میکردند. بنابراین، زبان ترکی میانه، بهطور دقیق، همان زبان باستانی قبچاقی است. زبان قبچاقی در قرون ۱۳ و ۱۴ به یک زبان بینالمللی در سراسر اوراسیا و در مسیر جاده ابریشم تبدیل شد و زبان رسمی اردوی زرین نیز همین زبان باستانی قبچاقی بود. زبان نوشتاری نیز به زبان قبچاقی بود. زبان قزاقی یک زبان منسجم و یکپارچه است، اما این انسجام از دوران باستان ترکی آغاز شد، در قرون وسطی تقویت شد و در سطح ملی متمایز گردید. کلماتی که از آن زمان بدون تغییر در صدا و معنا به زبان قزاقی رسیدهاند، واژگان اصیل ما را تشکیل میدهند.»
این دانشمند میگوید که زبان ادبی نوشتاری با ظهور ابای قونانبایولی شکل گرفت.
«در قرن ۱۳، زبان ترکی میانه وجود داشت. از آن زمان، زبانهای ملی شروع به متمایز شدن کردند. تمام چهار نشانهای که محمود کاشغری نشان داده، در زبان ما حفظ شده است. افتادن 'ژ' در ابتدای کلمه، 'غ' در انتهای کلمه، 'ی' در وسط کلمه و 'س' در انتهای کلمه، تمام ویژگیهای زبان قبچاقی که محمود کاشغری به آنها اشاره کرده، در زبان قزاقی حفظ شدهاند. ما ادامه دهنده این زبان باستانی قبچاقی هستیم. پس از زبان باستانی قبچاقی، زبان باستانی قزاقی و سپس زبان قزاقی قدیمی وجود داشت. اما زبان ادبی نوشتاری با ظهور ابای قونانبایولی شکل گرفت. قبل از آن، زبان ادبی گفتاری وجود داشت.»
زبان ادبی قزاق در دوران خانات
این دیدگاه دانشمند توسط ریتا ژوماگالیوا، دانشجوی دکترای گروه ادبیات قزاقی در دانشگاه منطقهای آکتوبه به نام ک. ژوبانوف، تأیید میشود. به گفته او، وقتی صحبت از زبان ادبی دوران گذشته میشود، دانشمندان به آثار آکادمیسین رابیگا سیزدیکووا استناد میکنند.
ر. سیزدیکووا تنها دانشمندی در زبانشناسی قزاقی است که تاریخ زبان ادبی قزاقی را بررسی کرده است. از دوران خانی، هیچ فایل صوتی یا تصویری به دست ما نرسیده است؛ تنها چیزی که وجود دارد، احکام خانها و نامههای آنها به کشورهای همسایه است.
«زبان آنها، زبان نوشتاری قدیمی قزاقها است. در دوران خانات قزاق، زبان مشترک اقوام قانلی، قبچاق، ارغین و نایمان، همان زبان قزاقی بود. اثر بزرگ دیگری که در آن دوران نوشته شده، کار قادیرقالی ژالایری است. او نیز به زبان ادبی قدیمی قزاقها مینوشت. وقتی از دوران خانی صحبت میشود، شعر ژیراو (شعر درباری) به یاد میآید. آثار ادبی دوران خانی در قالب شعر ژیراو جمعآوری شدهاند. جلد اول مجموعه "پنج قرن آواز میخواند" که توسط مختار ماغاوین گردآوری شده، به شعر ژیراو اختصاص دارد. اشعاری از آسان قایغی در قرن پانزدهم، شالکییز در قرن شانزدهم، و ژییمبت و مارقاسقا در قرن هفدهم وجود دارد. همه آنها به زبان قزاقی نوشته شدهاند و برای ما قابل فهم هستند. در برخی از آنها تنها کلمات قدیمی جداگانه وجود دارد. کلمات قرضی و منسوخ نیز دیده میشود که یک روند طبیعی است. تنها یک پاسخ وجود دارد: در ادبیات دوران خانی، زبان قزاقی غالب بود و مردم به زبان قزاقی صحبت میکردند".
جمع بندی
این تحلیل نتیجه میگیرد که زبان قزاقی، زبانی ریشهدار و باستانی است که در دوران تأسیس خانات قزاق در قرن پانزدهم، به عنوان یک زبان ملی شکلگرفته و رایج بود. اگرچه زبان نوشتاری رسمی آن دوره تحت تأثیر زبان ترکی میانه (یا قبچاقی باستان) قرار داشت که زبان مشترک اقوام ترک در اردوی زرین و دشت قبچاق بود، اما زبان گفتاری و ادبیات شفاهی مردم، به ویژه اشعار حماسی ژیرواها (شاعران درباری)، به زبان قزاقیای سروده میشد که برای گویشوران امروزی نیز قابل فهم است. این متن با استناد به نظر کارشناسان تأکید میکند که زبان قزاقی وارث مستقیم و اصلی شاخه قبچاقی از زبانهای ترکی است و هویت منسجم خود را از دوران باستان تا به امروز حفظ کرده است، هرچند زبان ادبی نوشتاری مدرن آن با ظهور ابای قونانبایولی در قرن نوزدهم مدون و استاندارد شد. این مقاله بیانگر این است که به شکلی عمیق با مسئله هویتیابی ملی قزاقها گره خورده است. زبان یکی از ستونهای اصلی هویت هر ملت است.
آلماتی قزاقستان
منبع:
https://www.inform.kz/ru/na-kakih-yazikah-govorili-zhiteli-kazahskogo-hanstva-b0e0ee
نظر شما