۱. مقدمه
جمهوری غنا، که در متون تاریخی استعماری به عنوان «ساحل طلا» (Gold Coast) شناخته میشد، نقشی محوری در تاریخ قاره آفریقا ایفا کرده است. این کشور در ششم مارس ۱۹۵۷، تحت رهبری کاریزماتیک دکتر قوام نکرومه، زنجیرهای امپراتوری بریتانیا را گسست و به عنوان پیشگام استقلالطلبی در آفریقای سیاه (Sub-Saharan Africa) ظهور کرد. نکرومه در سخنرانی مشهور خود در شب استقلال اعلام کرد: «امروز، آفریقاییِ جدیدی متولد شده است.» اما اکنون، با گذشت حدود هفت دهه از آن شب تاریخی، سوال اساسی این است: آیا آن «آفریقایی جدید» واقعاً از سایه بلند استعمار رهایی یافته است؟
جامعه هدف این پژوهش، نسل جوان غنا است؛ جمعیتی که اکثریت دموگرافیک این کشور را تشکیل میدهند. بر اساس آمارهای اخیر، بیش از ۵۷ درصد جمعیت غنا زیر ۲۵ سال سن دارند. این نسل، که اغلب به عنوان «متولدین آزاد» (Born Free) شناخته میشوند، هیچ تجربه مستقیمی از حکمرانی استعماری، فرمانداران بریتانیایی یا تفکیک نژادی رسمی ندارند. با این حال، آنها در اتمسفری نفس میکشند که معماری آن توسط استعمار بنا شده است. از زبان رسمی کشور (انگلیسی) گرفته تا سیستم حقوقی، ساختار مدارس و حتی الگوهای تجاری، همگی ردپای عمیق دوران استعمار را بر خود دارند.
اهمیت این پژوهش در درک پویاییهای سیاسی و اجتماعی آینده غنا نهفته است. جوانان غنایی امروز، برخلاف پدران خود که شاید نگاهی نوستالژیک یا محافظهکارانه به روابط با بریتانیا داشتند، نگاهی انتقادیتر و در عین حال عملگرایانهتر دارند. آنها از طریق اینترنت با جنبشهای جهانی عدالت نژادی (مانند BLM) متصل هستند و تاریخ خود را بازخوانی میکنند. این مقاله تلاش دارد تا از کلیشههای رایج «قربانیبودن محض» عبور کرده و نشان دهد چگونه جوانان غنایی به طور فعالانه میراث استعمار را تفسیر، نقد و در برخی موارد، برای اهداف خود «از آن خود» میکنند. ساختار مقاله بر بررسی چهار حوزه کلیدی متمرکز خواهد بود: آموزش و دانش، زبان و هویت، زیباییشناسی و بدن، و اقتصاد سیاسی.
۲. چارچوب نظری
برای تحلیل عمیقتر موضوع، این مقاله از تلفیق دو نظریه بنیادین در مطالعات پسااستعماری بهره میبرد:
۲-۱. نظریه ذهنیت استعماری (Colonial Mentality)
این مفهوم که ریشه در آثار روانشناس و فیلسوف مارتینیکی، فرانتس فانون (به ویژه در کتاب پوست سیاه، صورتکهای سفید) دارد، توضیح میدهد که استعمار تنها اشغال سرزمین نیست، بلکه اشغال ذهن است. فانون استدلال میکند که سوژه استعمار شده، به مرور زمان «عقده حقارت» را درونی میکند و باور میآورد که فرهنگ، زبان و ویژگیهای فیزیکی استعمارگر، استانداردِ برتر انسانیت هستند. در بافت غنا، این نظریه به ما کمک میکند تا بفهمیم چرا با وجود استقلال سیاسی، همچنان ترجیحات فرهنگی به سمت غرب گرایش دارد. پژوهشهای مدرن توسط محققانی مانند دیوید و اوکازاکی این نظریه را کمیسازی کرده و نشان دادهاند که ذهنیت استعماری میتواند منجر به افسردگی، اضطراب و عدم اعتماد به نفس در میان جوانان شود.
۲-۲. استعمار نو (Neocolonialism)
این اصطلاح توسط خود قوام نکرومه در کتاب استعمار نو: آخرین مرحله امپریالیسم (1965) ابداع شد. نکرومه هشدار داد که قدرتهای استعماری پس از خروج فیزیکی، کنترل خود را از طریق ابزارهای اقتصادی، پولی و فرهنگی حفظ خواهند کرد. برای نسل جوان غنا، استعمار نو یک تئوری انتزاعی نیست، بلکه واقعیت روزمره است؛ واقعیتی که در آن قیمت کاکائوی غنا در لندن تعیین میشود و برنامههای توسعه کشور توسط صندوق بینالمللی پول (IMF) دیکته میگردد.
۳. آموزش و خشونت معرفتی
یکی از مهمترین بسترهایی که در آن جوانان غنایی با میراث استعمار مواجه میشوند، سیستم آموزشی است. محققانی مانند جورج سفا دی (George Sefa Dei)، استاد غنایی-کانادایی، از اصطلاح «خشونت معرفتی» برای توصیف برنامه درسی مدارس آفریقایی استفاده میکنند.
۳-۱. برنامه درسی یورو-محور
در مدارس غنا، ساختار آموزشی همچنان تا حد زیادی کپیبرداری از سیستم بریتانیایی است (مانند سطوح O-Level و A-Level در گذشته و سیستمهای فعلی JHS/SHS که هنوز الگوبرداری شدهاند). جوانان غنایی اغلب شکایت دارند که در کلاسهای تاریخ، جزئیات انقلاب صنعتی اروپا یا جنگهای ناپلئونی را با دقت میخوانند، اما درباره تاریخ پادشاهیهای بزرگ «آشانتی»، «داگومبا» یا «فانته» اطلاعات سطحی دریافت میکنند. این عدم توازن باعث میشود که دانشآموز به طور ناخودآگاه بپذیرد که «دانش واقعی» دانشی است که از غرب میآید. در سالهای اخیر، جنبشهای دانشجویی در دانشگاه لگون (University of Ghana) خواستار بازنگری در متون درسی شدهاند. آنها معتقدند که دانشگاه باید مکانی برای تولید دانش بومی باشد، نه صرفاً مصرفکننده تئوریهای غربی.
۳-۲. روش تدریس و نظم استعماری
فراتر از محتوا، «روش» آموزش نیز مورد نقد جوانان است. روش موسوم به "Chew and Pour" (حفظ کردن و بالا آوردن مطالب روی برگه امتحان) که میراثی از سیستم آموزشی خشک ویکتوریایی است، هنوز در مدارس غنا رواج دارد. این سیستم خلاقیت و تفکر انتقادی را سرکوب میکند. جوانان امروز که از طریق اینترنت با روشهای آموزشی مدرن آشنا شدهاند، این سیستم را ابزاری برای تربیت «کارمندان مطیع» برای سیستم اداری استعماری میدانند، نه تربیت کارآفرینان و نوآوران برای قرن بیست و یکم.
۴. هژمونی زبان و بحران هویت
زبان انگلیسی در غنا نقش «زبان رسمی» (Official Language) را دارد و به عنوان چسبی برای متحد کردن اقوام مختلف (که به بیش از ۸۰ زبان مختلف صحبت میکنند) عمل میکند. با این حال، برای نسل جوان، انگلیسی تیغی دو لبه است.
۴-۱. انگلیسی به عنوان دروازه پیشرفت و ابزار طرد
تسلط به زبان انگلیسی، به ویژه با لهجهای نزدیک به استاندارد بریتانیایی یا آمریکایی، سرمایه نمادین بزرگی محسوب میشود. در مصاحبههای شغلی، رسانهها و محافل اجتماعی بالا، کسانی که نمیتوانند انگلیسی را روان صحبت کنند، اغلب به عنوان افراد «کمسواد» یا «روستایی» (Local) برچسبزنی میشوند. این موضوع نوعی شکاف طبقاتی ایجاد کرده است که ریشه در دوران استعمار دارد؛ جایی که تنها کسانی که زبان ارباب را میدانستند، میتوانستند به مشاغل اداری دست یابند.
۴-۲. مقاومت زبانی: ظهور Pidgin
نکته جالب توجه در میان جوانان، ظهور و گسترش «انگلیسی پیجین غنایی» (Ghanaian Pidgin English) است. در گذشته، صحبت کردن به پیجین نشانه بیسوادی بود، اما امروزه جوانان تحصیلکرده دانشگاهی نیز از آن به عنوان «زبان همبستگی» و «زبان خیابان» استفاده میکنند. پیجین برای جوانان نوعی مقاومت زبانی است؛ آنها انگلیسی (زبان استعمارگر) را میگیرند، ساختار گرامری آن را میشکنند و با واژگان بومی ترکیب میکنند تا زبانی بسازند که «مال خودشان» است و ورود خارجیها به آن دشوار است. این پدیده نشان میدهد که جوانان غنا منفعل نیستند و در حال «بومیسازی» ابزارهای استعماری هستند.
۵. استعمار بدن: رنگگرایی و استانداردهای زیبایی
شاید دردناکترین جنبه میراث استعمار که هنوز در میان نسل جوان دیده میشود، مسئله رنگگرایی (Colorism) باشد. استعمار سلسلهمراتب نژادی را ایجاد کرد که در آن «سفیدی» معادل زیبایی، پاکی و قدرت بود و «سیاهی» معادل زشتی و بدوی بودن.
۵-۱. پدیده سفید کردن پوست (Skin Bleaching)
تحقیقات میدانی نشان میدهد که استفاده از محصولات روشنکننده پوست در میان زنان و حتی مردان جوان در آکرا و کوماسی رواج دارد. بسیاری از این جوانان صراحتاً بیان میکنند که داشتن پوست روشنتر شانس آنها را برای ازدواج و پیدا کردن شغل (به ویژه در صنایع خدماتی و رسانهای) افزایش میدهد. این باور بازتولید مستقیم نگاه استعماری است که «نزدیکتر بودن به ظاهر اروپایی» را ارزشمند میداند.
۵-۲. انقلاب موی طبیعی (Natural Hair Movement)
در نقطه مقابل، یک جریان مقاومت قوی نیز شکل گرفته است. در دهه گذشته، بسیاری از زنان جوان غنایی استفاده از صافکنندههای شیمیایی مو (Relaxers) را متوقف کرده و به مدلهای موی طبیعی آفریقایی روی آوردهاند. این حرکت که اغلب در شبکههای اجتماعی با هشتگهایی مانند #TeamNatural تبلیغ میشود، فراتر از مد است؛ این یک بیانیه سیاسی است که میگوید: «زیبایی طبیعی آفریقایی من نیازی به اصلاح توسط استانداردهای اروپایی ندارد.» این تنش بین پذیرش استانداردهای زیبایی غربی و بازگشت به زیباییشناسی آفریقایی، میدان نبرد اصلی هویت در میان جوانان است.
۶. اقتصاد سیاسی و رویای فرار
جوانان غنایی، استعمار را تنها یک پدیده فرهنگی نمیدانند، بلکه آن را عامل اصلی بدبختی اقتصادی امروز خود میبینند. ساختار اقتصادی غنا هنوز هم تا حد زیادی بر پایه «استخراج منابع خام» (کاکائو، طلا، و اخیراً نفت) استوار است؛ ساختاری که بریتانیا برای تأمین نیازهای صنایع خود بنا نهاد.
۶-۱. بیکاری و خشم نسبت به نخبگان پسااستعماری
جوانان معتقدند که رهبران سیاسی کشور پس از استقلال، به جای تغییر بنیادین این ساختار، صرفاً جایگزین فرمانداران بریتانیایی شدهاند و همان سیستم بهرهکشی را ادامه میدهند. فساد اداری و عدم صنعتی شدن کشور، به عنوان میراثی از سیستم اداری غیرپاسخگوی استعماری تفسیر میشود.
۶-۲. پارادوکس مهاجرت
این ناامیدی اقتصادی منجر به پدیدهای پارادوکسیکال شده است. جوانانی که در فضای مجازی علیه امپریالیسم غرب مینویسند، در دنیای واقعی در صفهای طولانی سفارتخانههای بریتانیا، آمریکا و کانادا میایستند. اصطلاح عامیانه "Japa" (که از نیجریه وارد شده اما در غنا هم رایج است) به معنی فرار از کشور برای زندگی بهتر است. این جوانان مهاجرت به قلب امپراتوری سابق را نه به عنوان خیانت، بلکه به عنوان نوعی «حقخواهی» میبینند؛ انگار میگویند: «شما منابع ما را دزدیدید، حالا ما میآییم تا در کشور شما از مزایای آن منابع استفاده کنیم.»
۷. بازگشت به خویشتن: فلسفه سانکوفا و عصر دیجیتال
در میان تمام این چالشها، امید اصلی در بازخیزش فرهنگی نهفته است. مفهوم "Sankofa" (نماد پرندهای که رو به عقب نگاه میکند در حالی که به جلو پرواز میکند) به شعار محوری نسل جدید تبدیل شده است.
۷-۱. سال بازگشت (Year of Return, 2019)
ابتکار دولت غنا در سال ۲۰۱۹ برای دعوت از نوادگان بردگان آفریقایی به کشور، نقطه عطفی در نگاه جوانان بود. دیدن سلبریتیهای سیاهپوست آمریکایی و بریتانیایی که با احترام و اشتیاق به فرهنگ غنایی نگاه میکردند، حس غرور ملی را در میان جوانان تقویت کرد. این رویداد باعث شد بسیاری از جوانان ارزش میراث خود را (که قبلاً کهنه میپنداشتند) دوباره کشف کنند. پوشیدن پارچههای سنتی «کنته» (Kente) و استفاده از اسامی روزتولد (مانند کوفی، آما، نانا) به جای اسامی مسیحی (مانند جان یا مری) در پروفایلهای لینکدین و اینستاگرام، نشانههایی از این تغییر است.
۷-۲. استعمارزدایی دیجیتال
نسل Z غنا از ابزارهای دیجیتال برای بازنویسی تاریخ استفاده میکند. پادکستها، بلاگها و صفحات یوتیوب متعددی توسط جوانان ایجاد شده که روایتهای تاریخی بریتانیا را به چالش میکشند. آنها سوالات سختی میپرسند: «چرا هنوز مجسمه گاندی (که دیدگاههای نژادپرستانه داشت) باید در دانشگاه ما باشد؟» (که در نهایت منجر به برداشته شدن آن شد). این کنشگری دیجیتال نشان میدهد که حافظه تاریخی جوانان، پویا و مبارزهجو است.
۸. نتیجهگیری
بررسی نوع نگاه نسل جوان غنا به استعمار نشان میدهد که رابطه آنها با گذشته، رابطهای «صفر و یکی» نیست. نمیتوان گفت آنها کاملاً غربزده هستند یا کاملاً ضدغرب. جوانان غنا در حال تجربه یک فرآیند دیالکتیکی پیچیده هستند. آنها:
-
میراث نهادی استعمار (مانند زبان انگلیسی و سیستم آموزشی) را به عنوان واقعیتهای اجتنابناپذیر برای بقا در جهان مدرن پذیرفتهاند.
-
میراث روانی استعمار (مانند حس حقارت نژادی) را هنوز در لایههای پنهان ذهن خود حمل میکنند (که در پدیدههایی مثل سفید کردن پوست نمود دارد).
-
اما آگاهانه در حال تولید پادزهرهایی برای این میراث هستند (از طریق احیای نمادهای فرهنگی، موسیقی آفروبیتس، و کنشگری سیاسی).
بنابراین، نگاه نسل جوان غنا به استعمار، ترکیبی از «خشم تاریخی»، «واقعگرایی اقتصادی» و «امید فرهنگی» است. آنها دیگر منتظر عذرخواهی استعمارگران پیر نیستند؛ آنها مشغول ساختن هویتی جدید هستند که در آن «غنایی بودن» دیگر به معنای «کمتر از بریتانیایی بودن» نیست، بلکه هویتی مستقل، جهانی و در عین حال ریشهدار است. استعمار ممکن است گذشته را دزدیده باشد، اما نسل جوان مصمم است که آینده را پس بگیرد.
«در تدوین این گزارش از هوش مصنوعی بهره گرفته شده است.»
منابع:
- Utsey, S. O., et al. (2015). "The Colonial Mentality Scale (CMS) for Africa." Journal of Black Psychology.
- Dei, G. J. S. (2000). "Rethinking the role of indigenous knowledges in the academy." International Journal of Inclusive Education.
- Adjei, P. B. (2007). "Decolonising Knowledge Production: The Pedagogic Relevance of Gandhian and Nkrumahist Philosophies."
- Pierre, J. (2008). "‘I Like Your Colour!’ Skin Bleaching and Geographies of Race in Urban Ghana." Feminist Review.
- Shipley, J. W. (2009). "Aesthetic of the Entrepreneur: Afro-Cosmopolitan Rap and Moral Circulation in Accra, Ghana." Anthropological Quarterly.
- Afrobarometer (2018). "Ghana’s youth: Hopeful but frustrated by lack of jobs and voice in policy."
- Darkwah, A. K. (2010). "Education: Pathway to Empowerment for Ghanaian Women?"
نظر شما