"آلکسی مالاشنکو" دکترای تاریخ و رئیس مطالعات انستیتوی گفتگوی تمدن‌ها در خصوص گروه تروریستی داعش به گفتگو با شورای روابط بین الملل روسیه پرداخته است که در ادامه می‌خوانید.

پیدایش داعش نتیجه طبیعی توسعه‌ کنونی جهان اسلام و نقطه اوج گرایش تحت عنوان اسلامیسم است، اما تحت هر مفهوم و معنی اسلامیسم ، دلایل پیدایش " دولت اسلامی" و عواقب آن برای جهان اسلام و حتی جامعه جهانی مبهم است.

اسلامیسم از نطر ایدئولوژی و سیاست آن، به نوعی واکنش به ناکامی‌های اقتصادی و سیاسی جهان اسلام، شکست مدل‌ها و طرح‌های گوناگون توسعه در سال های ۱۹۵۰-۱۹۷۰، و همچنین شکست نخبگان حاکم بوده است. اسلامیست‌ها راه حل تمامی مشکلات را در مراجعه به اسلام می‌دانند و با اشاره به قوانین و مقررات اسلامی تنها راه ایجاد جامعه و دولت را مبنی بر مذهب و "جایگزینی اسلامی" می‌دانند و "تجدید ساختار اسلامی" را پیشنهاد می‌کنند.

پارادایم اسلام

از نقطه نظر جریان سیاسی، اسلامیسم به سه دسته تقسیم می‌شود:

دسته اول: میانه‌رو. با وجود اینکه بسیاری از کارشناسان به وجود این دسته اعتقاد ندارند، اما بنده معتقد هستم این دسته وجود دارد. این دسته با تاکید بر حضور بیشتر اسلام در زندگی، حوزه آموزش و تربیت، در چارچوب قانون دولت خود عمل می‌کنند، ارزش‌های دیگر گرایش‌ها را منکر نمی‌شوند، بر اساس دموکراسی عمل می کنند و به تکمیل تدریجی توسعه اسلام باور دارند.

دسته دوم به مانند دسته میانه‌رو بر محور دموکراسی قدم بر می‌دارند و در انتخابات ملی و محلی برای کسب جایگاه شرکت می‌کنند، اما به نسبت مصمم‌تر و سرسخت‌تر هستند و گاهی در راهپیمایی‌ها و تظاهرات خیابانی حضور دارند. رادیکال‌ها ایجاد دولت اسلامی را به "بعدا" موکول نمی‌کنند. از طرفی، روش‌های تند مبارزه، از قبیل ترور را نمی‌پذیرند و آماده صلح و گفتگو هستند.

گفتنی است که کلمه "رادیکال" به خودی خود منفی نیست. رادیکال به شخصی اشاره دارد که به طور مصمم در پی تغییر در امری، از قبیل سیاست، علم، موسیقی و... است. خیلی از افراد مشهور از جمله بتهوون و انیشتن نیز رادیکال بودند، اما در حال حاضر " رادیکال اسلامی" بار منفی دارد و این منصفانه نیست.

دسته سوم، آن طیف افراطی‌گری است که حاضر به صلح و گفتگو نیست و بی‌رحمانه برای نیل به اهداف خود از هر روشی استفاده می‌کند. این دسته به دنبال پیروزی قطعی و ایجاد زودهنگام دولت اسلامی با پرداخت هر هزینه و قربانی شدن هر شخصی می‌باشند. از غرب متنفر هستند به دلیل اینکه آنها غربی هستند، با مسیحیان- چرا که مسیحی هستند، با هم‌کیشان خود می‌جنگند ، چرا که مسلمان خوب نیستند و ...  بخشی از اسلام افراطی گرایانه تروریسم است.

شکست " داعش"؛ پس از آن چه چیزی در انتظار جامعه اسلامی است؟

در سال ۲۰۱۶-۲۰۱۷   "داعش" صدمات زیادی متحمل شد، تصرفات آنان به شدت کاهش یافت، پایتخت خود را در عراق از دست دادند. به طور قطع می‌بایست پایتخت خود را در سوریه نیز ترک کنند. اکثر سران این گروهک از جمله ابوبکر بغدادی نیز به هلاکت رسیده‌اند وشمار بسیار زیادی از اعضای آن نیز کشته شده اند. دیگر اعضا به تدریج به کشورهای خود باز می‌گردند.

دو ائتلاف روسیه و آمریکا، که هر کدام از آنها شامل تعدادی دولت بود، علیه این گروهک تروریستی میارزه کردند. گروهک تروریست توان مقابله در برابر آنها را نخواهد داشت و شکست آنها حتمی است. اما مسئله مهم این است که بعد از شکست این گروهک چه آینده‌ای در انتظار جامعه اسلامی است؟

-" داعش" هیچ وقت به شکست خود اعتراف نخواهد کرد. به احتمال قوی، بر اساس ایدئولوژی آنان، که پیروز واقعی این عرصه خود گروهک است که توانسته قدرت خود را به همگان نشان دهد، پس مبارزه همچنان ادامه خواهد داشت.

- طرفداران و پیروان این جریان همچنان در سوریه و عراق باقی خواهند ماند و می‌توانند فعالیت خود را از سر گیرند و انتقام شکست قبل را بگیرند.

- موضوع دیگر بازگشت این اعضا به وطن خود است و اینکه در کشور خود چگونه رفتار خواهند کرد و چه آینده‌ای در انتظار این سرزمین است. بسیاری از آنان تاکنون به محل زندگی خود بازگشته‌اند، اما در حالت سکوت به سر می‌برند. سوال اینجا است که تا چه مدت آنان سکوت اختیار می‌کنند؟ شکی نیست که آنان به تبلیغ ایدئولوژی خود خواهند پرداخت و در قالب اپوزوسیون مذهبی به مبارزه خواهند پرداخت و به انتقام از بدخواهان خود فکر می‌کنند.

- اصل ایده دولت اسلامی از بین نرفته است و اعضای این گروهک منتظر لحظه از سرگیری جریان خود خواهند بود، مسئه برای آنها تنها زمان و مکان این اتفاق است، نامزد شروع این جریان ممکن است، لبنان، نیجریه و سومالی و ... باشند.

منبع خبر : شورای روابط بین الملل روسیه

http://russiancouncil.ru/analytics-and-comments/analytics/uroki-islamskogo-gosudarstva/

کد خبر 2567

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 2 =