معرفی کتاب:
تأثیر زبان فارسی بر زبان هندی
نویسنده: آمبیکا پراساد
انتشارات: دانشگاه کلکته
سال چاپ: ۱۹۳۶
تعداد صفحه: 226
زبان: انگلیسی
کتاب تاثیر زبان فارسی بر زبان هند به قلم دکتر آمبیکا پراساد استاد زبان هندی دانشگاه کلکته و با توصیه دوستش پاندیت ساکنارایان سارما، روحانی هندو و استاد زبان سانسکریت و هندی در دانشگاه کلکته، انجام پذیرفت. وی در مقدمه کتاب خود مینویسد: این تحقیقات بر پایه نسخه اصلی به زبان هندی است و با توصیه دوست ارجمندم، دکتر گانش پراساد، فوق لیسانس، دکترای علوم، استاد ریاضیات عالی هاردینگ، دانشگاه کلکته، به انگلیسی ترجمه شد.
در ادامه مقدمه نویسنده ضمن تقدیر و تشکر از نویسندگان مختلف اعلام می کند که در انجام این تحقیقات از آثار متعددی در زبان های مختلف بهره گرفته است و مفیدترین آنها «آب حیات» به زبان اردو و «سخندانه فارس» که آن هم به زبان اردو اثر مرحوم شمس العلما مولانا محمد حسین «آزاد» بوده است.
این کتاب، فصل بندی مشخصی ندارد و با عناوینی جداگانه به تاثیر زبان و ادبیات فارسی بر زبان هندی میپردازد و کلمات مشترک دو زبان را بیان میکند. در ابتدای این کتاب به روابط تجاری اعراب و ایرانیان اشاره شده است و می آورد: «در دوران باستان، تبادل منظم علمی میان هند و ایران انجام می پذیرفته است و علاوه بر آن در همان زمان روابط عربستان با هند به صورت تجاری متناوب و پیوسته وجود داشته است. اعراب برای تجارت و حمل کالاهای هندی به اروپا و آفریقا به هند برای خرید کالاها میآمدند. آنها علوم نجوم، پزشکی و اعداد را از هندیها آموختند ... پاندیتهای هندو در زمان خلافت هارونالرشید از عربستان و بینالنهرین بازدید میکردند و در کتابخانه حمیدیه اورشلیم، کتیبهای مسی با مهر فضل بن یحیی، نخست وزیر هارونالرشید، حاوی 128 بیت یافت شده است که در آن از هند، وداها و دانش و علوم آریایی بسیار سخن گفته شده است. هارونالرشید بخش ترجمه به نام «بیتالکتاب» تأسیس کرده بود و آثار فلسفی توسط مترجمان پارسی، مسیحی، یهودی و هندو به زبان عربی ترجمه می شد. جانشین وی، مامون، عنایت و توجه بسیاری به این بخش مهم داد.
در ادامه نویسنده دکتر آمبیکا پراساد استاد زبان هندی دانشگاه کلکته به روابط ایران و هند در زمان قبل از اسلام و پس از اسلام می پردازد و درباره نحوه تغییر خط پهلوی که شباهت زیادی به خط زبان ساسکریت داشته می پردازد و می آورد که در زمان های باستان مدرسین آریایی هند به ایران میرفتند. در زمان سلطنت شاه گشتاسب، ویاسجی از ایران بازدید کرد و شاه، فیلسوف زرتشت را برای ملاقات با او دعوت کرد.
وی پس از آن با اشاره به رابطه پهلوی اول با هند اشاره می کند و یادآور می شود که صدها سال بعد، یک شاعر هندو - رابیندرانات تاگور - به ایران دعوت شد و توسط دولت و مردم ایران مورد استقبال و تکریم قرار گرفت. پیش از آن، ایرانیان هیچ چیز قابل تحسینی در هند نمییافتند و به همین خاطر هندی ها را هندو که این واژه مترادف با برده بود، نامیدند. اگرچه هند توسط ایرانیان اداره نمیشد، فرهنگ و زبان فارسی سالها بر آن حکومت میکرد و از برخی جهات حتی امروز نیز بر آن حکومت میکند. هند در آخرین روزهای حکومت مغول دو بار مورد تهاجم ایرانیان قرار گرفت. تهاجم نادرشاه به دلیل بیرحمی و غیرانسانی بودنش بدنام است و احمدشاه درانی، اگرچه مراتیها را در نبرد پانیپت شکست داد، اما نتوانست پیروزی خود را تثبیت کند. این آخرین حمله به هند از مرزهای شمال غربی آن بود.
در ادامه وی با اشاره به تاریخ حکومت مغول ها در هند نحوه تثبیت زبان و ادبیات فارسی در هند، اشتراکات با افغانستان، استفاده از واژه هند و غیره را تشریح می کند و در قسمت های دیگر به اشتراکات زبان فارسی و هندی می پردازد و در پایان مجموعه ای از واژگان مشترک را می آورد.
با توجه به تحقیقات وی و استفاده از آثار نویسندگان و محققان دیگر در تحقیقات وی که باعث وزن بالای تحقیقات شده در مجموع کتابی مهم برای محققان در این زمینه می تواند به شمار آید.
نظر شما