"پاتریاک کریل" رهبر کلیسای ارتدکس روسیه در کتاب «گفتن حقیقت الهی» به برخی امور مربوط به ارتباطات جمعی، اینترنت، رسانهها، شبکههای اجتماعی و امثال آن توجه کرده است. هفتهنامه آرگومنتیایفاکتی برخی از اظهارات مطرح شده در کتاب رهبر کلیسای ارتدکس روسیه را در مقاله پیشرو معرفی میکند.
در مورد اینترنت
من افرادی را میشناسم که بطور شبانه روزی در برابر رایانه نشسته یا تبلت در دست وارد این جهان میشوند. در نتیجه این افراد راه احساسات مجازی را یاد میگیرند، داستانهای عشق مجازی، فجایع مجازی و درگیریهای مجازی آغاز میشود. به اینترنت نگاه کنید. این فضا مملو از درگیریهای مجازی است. ما وارد دنیای آینههای معقر میشویم. البته واقعیت در این آینههای معقر منعکس میشود؛ ما خودمان در آن منعکس میشویم، لذا اینترنت را میشود از لحاظی بازتاب بعد اخلاقی تمدن انسانی نامید.
زمانی از روحانیت ارشد کلیسای ارتدکس روسیه سئوال میشد: نظر شما در مورد برق چیست؟ میشود در کلیسا برق کشید یا در شمعدانها باید شمع روشن شود؟
بعد به علتی از روحانیت ارشد سئوال میشد: آیا میتوان سوار اتومبیل شد یا باید با درشکه به محل کار رفت. امروز از کلیسا سئوال میشود نظر ما در مورد اینترنت چیست. نظر ما چون نظر شما در مورد اینترنت است!
اینترنت یک ابزار است و چون هر ابزار دیگر میشود از آن برای مقاصد خیر و مقاصد شر استفاده کرد. هر فرد باید بر اساس تصور خود از جهان و ارزشهای بنیادی خود تعیین کند کدام امور برای وی مناسب و کدام امور برایش نامناسب است. در برخی موارد حکومت باید این امر را به عهده گیرد، زیرا چنانچه مطلع هستیم برخی سایتهای اینترنت اطلاعات ناردست و تحریک آمیزی در بر دارد که افراد را به سوی تبهکاری میراند؛ اینجا حکومت باید هوشیار باشد.
ولی خود اینترنت دستآورد علمی بوده و مهم این است که از آن برای مقاصد نیک استفاده شود.
در مورد آتش جهنم
با گفتگوی مجازی به جای صحبت واقعی ما جنبه فوقالعاده مهم تجربه شخصی معاشرت با یک فرد زنده را از زندگی حذف میکنیم. گاهی این تجربه حین حل و فصل امور مربوط به سروسامان دادن به زندگی شخصی کفایت نمیکند. معلوم است که ما اغلب زندگی خود را به افرادی ارتباط میدهیم که ممکن است لازم نبود با آنها ارتباط برقرار کرد؛ این کار را از سر بیتجربگی و نادانی میکنیم.
گاه میگویند یک نوع دشت انسانی (چون دشت مغناطیسی پیرامون آهن ربا که باعث میشود ذرههای آهن به آن کشیده شوند) وجود دارد. نمیتوانم این اصطلاح را تعبیر کنم، ولی میدانم که از انسان انرژی معینی بلند میشود. گاهی، پس از نگاه به چشم انسان، یک نگاه روشن و پر از آرامش و گاه آتش جهنم را میبینی؛ ولی مگر این پاکیزگی روحی را میشود در اینترنت دید؛ حتی اگر همصحبت تو در مورد پاکیزگی باطنی حرفهای قشنگی بزند؟ مگر میشود آتش شیطانی را با نگاه به یک عکس یا متن دید؟
من به شما توصیه نمیکنم به طور کامل از شبکههای اجتماعی منصرف شوید. ولی میگویم در هیچ حالت نباید به حدی در آنها غوطهور شد که شبکه اجتماعی شما را از امکان دیدن جهان واقعی محروم کند. این امر برای شخصیت انسان خطرناک است.
در مورد تلویزیون
من طی تمام عمرم هیچ سریالی را تماشا نکردهام؛ نمیخواهم بگویم اینها فرآوردههای سطح پایین است. من از انتقاد دور هستم. فقط خودم بیش از دو سری از هیچ، سریالی ندیدهام. اگر کسی بیشتر از این نگاه میکند پس وقت آزاد زیاده از حد دارد. ما تاکنون برنامههای تلویزیونی داریم که باعث میشود این توهم بروز کند که گناه آلودترین کارها امور مشروعی است. گاه به ما گفته میشود: نمیخواهید، نگاه نکنید. ولی این رویکرد عجیبی است، زیرا نمیشود بچهها را از تلویزیون جدا کرد. مخصوصاً وقتی والدین در محل کارشان هستند. آدم بالغ دارای آرمانهای دیگر و دارای سطح توسعه عقلی دیگر البته این برنامه را تماشا نکرده و وقتش را با آن تلف نمیکند، اما بچه میتواند تماشا کند.
از یک طرف جامعه مخالف هر نوع سانسور است و فکر میکنم این کار درستی است. از طرف دیگر باید امنیت معنوی تأمین شود. این امر به تعامل فوقالعاده جدی کلیسا، حکومت و سازمانهای اجتماعی نیاز دارد و هم اکنون توانستهایم در این جهت اقدامی بکنیم. ما باید راه هماهنگی مسئولیت معنوی انسان با آزادی را یاد بگیریم. اینجا البته موعظه کلیسایی ما، شرکت در زندگی جامعه، فعالیت کتکیزم (مطرح کردن پرسش و دادن پاسخ آن، آموزش به صورت شفاهی) و آموزشی، کار با جوانان باید نقش خیلی بزرگی ایفا کند.
چه چیزی را تماشا کرد و چه چیزی را تماشا نکرد
ما در به اصطلاح جامعه اطلاعاتی باز زندگی میکنیم و میزان امور مضر، هلاکت بار، مسموم و بیماریهای سرایت کننده معنوی در این اطلاعات چند است؟ چه باید کرد؟ همان کاری را باید کرد که حین انتخاب دوستان میکنید: باید با هوشیاری انتخاب کنید کدام مطالب را بخوانید و از کدام کتب دوری کنید، کدام یک را تماشا کنید و از کدام روگردان شوید.
من بحث با ریاست شبکههای تلویزیون ما را به یاد میآورم. وقتی حین بیان نگرانی افراد بسیار گفتم که متأسفانه در برخی شبکههای تلویزیون برنامههایی پخش میشود که بطور مستقیم به روح افراد لطمه وارد میکنند و اینجا باید کاری کرد، به من پاسخ داده شد: "نمیخواهی، نگاه نکن. هر بیننده میتواند خودش با فشردن دگمه انتخاب کند". خوب من میخواهم تکرار کنم: نگاه نکنید.
چطور میتوان راست و دروغ را شناخت
خیلی مهم است نسبت به سیل اطلاعاتی که به سر تو ریخته میشود رویکرد انتقادی داشته باشی. این امر مخصوصاً در مورد اینترنت صحت دارد. امروز هیچ کسی نمیتواند جریان اطلاعات را تنظیم کند. هر فردی که در اتاق خواب خود رایانه دارد اجازه میدهد دیدگاهها، عقاید و وسوسههای بسیار به زندگی خصوصی وی راه یابند. چطور میشود حقیقت را از دروغ متمایز کرد. در وهله اول ما باید انسان قادر به مقاومت در برابر تجاوز اطلاعاتی را تربیت دهیم. این امر مخصوصاً برای جوانان مهم است که هنوز اصول زندگی و عقاید آنها شکل نگرفته است. آنها هنوز در جستجوی راه بهتر و در حال یاد گرفتن هستند. به همین دلیل جوانان بیش از همه بیدفاع هستند.
یک جمله زیبا، یک استعاره درخشان، مخصوصاً وقتی از طرف یک فرد محبوب (اعم از قهرمان ورزش یا خواننده و نویسنده پرطرفدار) بیان شود بدون هر نوع بررسی و نقد به اذهان رخنه میکند. چه باید کرد که مردم ما، مخصوصاً جوانان، قادر باشند راست را از دروغ و وسوسه را از آرمان واقعی و نیرومند جدا کنند؟ ما برای این منظور باید طبق روالی تربیت شده باشیم که نیروی اخلاقی و فرهنگی هزار ساله ملت ما در آن نهفته است. ما این نیرو را ارزشهای اخلاقی بنیادی خود مینامیم که هر نسل آن را همراه با شیر مادرش جذب میکند.
منبع خبر: بولتن تحلیلی سفارت جمهوری اسلامی ایران (شماره ۵۴)
نظر شما