کتاب "الصراع علی سوریه و الأبعاد الجیوسیاسیة.. الخفایا – الأدوات – الاتجاهات السیاسیه"  نوشته آقای عبدالله احمد در قطع متوسط در حدود ۲۰۰ صفحه ، شامل یک مقدمه و سه فصل توسط انتشارات دار الرضا منتشر شده است.

کتاب "الصراع علی سوریه و الأبعاد الجیوسیاسیة.. الخفایا – الأدوات – الاتجاهات السیاسیه"  نوشته آقای عبدالله احمد در قطع متوسط در حدود ۲۰۰ صفحه ، شامل یک مقدمه و سه فصل توسط انتشارات دار الرضا منتشر شده است. آقای دکتر هانی الخوری ، مدیر انتشاراتی "دار الرضا" در مقدمه کتاب می گوید: سوریه در درون همه چالش ها قرار دارد ، کشوری کوچک است ولی نقش محوری ، فعال و راهبردی در تعیین هویت آینده منطقه دارد.

در این کتاب ، آقای عبد الله احمد از طرح ها و ایده های مراکز پژوهشی که در دامن زدن به نزاع در سوریه فعال هستند، به شکل صحیح و به دور از عاطفه ، پرده بر می دارد. وی با تجربه و نظر مستقلی که در این زمینه دارد ، چالش های ژئوسیاسی را با روش عمیقی تجزیه و تحلیل می کند  و منبع و مرجع فکری مهمی را برای هر شخص سوری میهن پرست فارغ از گرایش یا موضع سیاسی و یا نگاهش به بحران سوریه  ، فراهم می آورد.

نویسنده در مقدمه این کتاب درباره نقش کشورهای منطقه خصوصاً نقش مخرّب ترکیه و قدرت های بزرگ در جنگ بر علیه سوریه و تحولات ژئوسیاسی منطقه در نتیجه ایستادگی سوریه صحبت می کند . چرا که ایستادگی سوریه باعث ورود روسیه در سال ۲۰۱۵ میلادی جهت کمک به سوریه در جنگ بر علیه تروریستی که از سوی امریکا حمایت می شد ، گردید.

نویسنده به روند تحولات منطقه پرداخته و در این چارچوب از رویدادهای پایانی دهه هشتاد و آغاز دهه نود قرن گذشته  که آمریکا در صدد  طراحی "خاورمیانه بزرگ" از سال ۱۹۹۰ بود تا بر منطقه و جهان سیطره یابد ، شروع می نماید . وی در ادامه سیر حوادث ، به رویداد "بهار عربی" که بهتر است "خزان عربی" نامیده شود ، می پردازد و آغازش را اشغال نظامی عراق توسط آمریکا و بریتانیا ، قرار می دهد که آمریکا تصمیم می گیرد واقعیت ژئوسیاسی جهان را تغییر دهد تا یک واقعیت نوین در ۲۰ مارس ۲۰۰۳ میلادی ایجاد کند ، همانطور که در پایان جنگ جهانی دوم و پیروزی بر علیه نازیسم در سال ۱۹۴۵ رخ داد.

آنچه که هم اکنون در سوریه ما شاهد آن هستیم در واقع خشن تر و خطرناک تر از آن چیزی است که نقشه کشیده شده . چرا که این جنگ پیچیده ، هدف های فراتر از سوریه را در بر دارد . مرحله کنونی نیز نشان می دهد که ما با تحولات سرنوشت سازی روبرو هستیم که ممکن است شکل و موازنه قوای جهانی را تغییر دهد. ولی تاکنون ابعاد واقعی این تحولات روشن نشده است ، زیرا این امر به کارکرد نیروهای مؤثر در منطقه و صف آرایی های منطقه ای و بین المللی آنان  به نفع این و آن بستگی دارد.

بحران سوریه درب را به روی یک رویارویی راهبردی بین ابرقدرت ها و نیروهای منطقه ای باز نمود و هنوز این نزاع ادامه دارد . دشوار بودن رسیدن به راه حل سیاسی ، شدت این نزاع را منعکس می کند که هر چند مرحله اول توافق کاهش تنش موفق بود ، موجب عدم موفقیت روند "ژنو" و "آستانه" شده است و این به دلیل کارشکنی آمریکا برای رسیدن به راه حل سیاسی ، می باشد .

در فصل اول این کتاب و تحت عنوان "در چشم طوفان" نویسنده نشان می دهد چگونه دستگاه های اطلاعاتی غربی از روبرو شدن طرحشان در سوریه با چالش ها و رویدادهایی که ترکش های آن را به خودشان بازگرداند و روند رویدادها را در شرق و در دنیا با ایجاد تحولی ژئوراهبردی تغییر داد ، غافلگیر شدند . در تفصیلات ، نویسنده توضیح می دهد چگونه رویدادهای سوریه قرار بود ادامه طبیعی بهار عربی  و اشتیاق ملت های عرب به دمکراسی ، عدالت و نفی استبداد ، به نظر برسد . نویسنده در همین راستا به طرح خانم "Dona" (دنتیلا دونا) می پردازد که قبل از بحران سوریه ، به بهانه پژوهش پیرامون سریال های درام سوریه ، توانست در وزارت اطلاع رسانی و میان هنرمندان سوریه نفوذ کند . تمرکز وی بر بعضی از سریال ها به ویژه سریال "باب الحارة" (دروازه محله) بود که قسمت های پایانی این سریال تصویری از سناریوهایی شد از آنچه که بعداً در سوریه اتفاق افتاد .

طرح آمریکا مانند آنچه در تونس ، مصر و لیبی اتفاق افتاد ، درسوریه به همان شکل موفق نشد برای همین سعی نمود به وسیله همپیمانانش از گروه های مسلح تروریست امثال "داعش" ، "جبهة النصره" ، "احرار الشام" ، "جیش الاسلام" و گروههای دیگر استفاده کند .

در فصل دوم این کتاب نویسنده به مورد هدف قرار گرفتن سوریه و ایران در این طرح آمریکایی اشاره می کند چرا که این طرح شامل اقدام در چند جبهه بود از جمله در خاورمیانه ، افغانستان و در آسیای میانه "قلب اوراسیا" . گام نخست هیمنه بر قرقیزستان و سپس گسترش نفوذ در کشورهای آسیای میانه است تا راه را بر روسیه و چین در آن منطقه قطع کند . نویسنده در این فصل توضیح می دهد که آمریکا مجموعه ای از وسایل نرم مانند سازمان های مردم نهاد "ان جی او" ، بکارگیری پول و عملیات سری ، همچنین بکارگیری نیروی هوشمند و نیروهای سخت را جهت اجرای این طرح ، استفاده نموده است . همچنین از دیگر ابزارش همپیمانی جریانات اسلامی رادیکال و جناح راست مسیحی کشورهای غربی می باشد . نویسنده به نقش عربستان سعودی و قطر به اضافه نقش حزب "عدالت و توسعه" ترکیه در این جنگ پرداخته است.

در فصل سوم این کتاب تحت عنوان: "آمریکا و کاهش عواقب"  نویسنده ابعاد ژئوسیاسی جنگ و طرح خاورمیانه بزرگ در منطقه و در آسیای میانه "وضعیت قرقیزستان و اوکراین"  و دلایل مورد هدف قرار  گرفتن سوریه مضافاً بر ابعاد ژئوسیاسی و چالش های آینده منطقه را مورد بررسی قرار داده است .

نویسنده در این فصل همچنین  به این موضوع می پردازد که سامانه ای جهانی در پشت پرده جنگ ها و مصایب در دنیا پنهان می باشد و جنگ بر علیه سوریه ، اوکراین و عراق چیزی جز تجلی واقعیت تلاش جهت سیطره بر جهان و ثروت های آن نمی باشد . نویسنده می نویسد پیروزی های ارتش سوریه در حمص و القلمون موجب فروپاشی طرح تقسیم سوریه شد . همچنین در مصر نیز رفتن مرسی و اخوان المسلمین موجب فروپاشی ابزارهای آمریکا گردید ولی طراحان طرح خاورمیانه جدید ، شکست را نپذیرفتند و این در دستور به داعش برای عملیات خشن در سوریه و عراق ، خود را نشان می دهد . هنری کیسنجر وزیر خارجه سابق آمریکا در ۱۳  می ۲۰۱۳ میلادی به صراحت گفته است تقسیم سوریه همچنان هدف و بهترین نتیجه ممکن می باشد . آمریکا از گروه های تکفیری و تروریستی در سوریه حمایت مالی نموده و به آن ها اسلحه و آموزش نظامی داده  و پیمان هایی ایجاد نموده و علاوه بر همه این ها جنگ تبلیغاتی ، اقتصادی ، سیاسی و جنگ سایبری علیه سوریه ، اعمال نموده است .

نویسنده بر این باور است که آمریکا برای انجام سه حمله چند وجهی تلاش می کند . روسیه ، ایران و چین را  به وسیله ایجاد نا آرامی در سوریه و اوکراین و جنوب و شرق دریای چین ، هدف قرار داده است یعنی جنگ نیابتی بر علیه چین و سوریه راه انداخته است .

برگرفته از روزنامه "الوطن" ، شماره ۳۲۵۹ – تاریخ ۲۷/۱۰/۲۰۱۹

کد خبر 687

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 6 =