روز پنجشنبه ۸ مهر ۱۴۰۰ به مناسبت روز گرامیداشت مولانا شاعر و عارف ایرانی مقاله " راز عشق در شعر مولانا و ادبیات فارسی" در روزنامه سینهالی زبان دینامینا در سریلانکا منتشر شد.

روز پنجشنبه ۸ مهر ۱۴۰۰ به مناسبت روز گرامیداشت مولانا شاعر و عارف ایرانی مقاله " راز عشق در شعر مولانا و ادبیات فارسی" در روزنامه سینهالی زبان دینامینا در سریلانکا منتشر شد.

راز عشق در شعر مولانا و ادبیات فارسی

در آغاز این مقاله آمده است:این که انسان می تواند روح و ذهن خود را با ادبیات سرشار از معنویت جلا و ارتقائ دهد یک امتیاز انسانی است که البته نه هر انسانی این پذیرش را دارد و نه هر ادبیاتی این ویزگی و ظرفیت را. یک روح پاک انسانی می تواند از طبیعت ، هنر ، ادبیات و احساسات لذت ببرد و این یک امتیاز بزرگ است. ادبیات ایران سرشار از معنویت و زیبایی همانند دارویی است که روح انسان را شفا می دهد. یک بیت شعر می تواند تمام زندگی ما را همانند آئینه در برابر ما بازتاب دهد. و ایران سرزمین این نوع از ادبیات است و شاعرانی چون مولانا،حافظ،خیام،سعدی، سنایی،فردوسی و رودکی نمونه هایی از ستارگان این آسمان پر ستاره هستند.

مولانا جلال الدین رومی ، شاعر و عارف برجسته ، با اشعار خود توانست اعماق روح انسان را لمس کند. هیچ کس تا به حال نتوانسته شیرینی عشق را به این اندازه لطیف و واقع بینانه در عمق جان انسان نشان دهد. قدرت شفابخش شعرهای مولانا ، که او سعی کرد با معانی حقیقی و درونی بیشتر از معنای ظاهری آنها  را منتقل کند ، بی همتاست.

او بهشتی را فراتر از توصیف ارائه می دهد و آنجا را میعادگاه می داند ،آنجایی که دانسته های این جهانی ما در آن بی معناست. ملاقات مولانا با شمس تبریزی در سال ۶۴۲ هجری در سن ۳۸ سالگی مولانا، تاثیری عمیق بر زندگی او گذاشت. تا پیش از آن مولانا تلاش‌های زیادی در جهت آموزش خود و شاگردانش در زمینه علوم عرفان و تصوف می‌کرد؛ اما شمس تبریزی دریچه‌ای تازه در مقابل چشمان مولانا گشود.

مولانا از زمانیکه شمس خود را ازدست داد در فراق شمس تبریزی "دیوان شمس "را سرود. دیوانی که مقیاسی از آن عشق بی حد و حصر است که هنوز عمق این عشق معنوی مشخص نیست. مولوی به ما می گوید چگونه این عشق متعالی می شود تا از زاویه دیگری جهان را ببینیم.

"من دوست داشتم تو را در سکوت دوست بدارم ، زیرا هیچ انکار نمی شود. من دوست داشتم تو را در تنهایی دوست داشته باشم ، زیرا در آن تنهایی فقط به من تعلق داری. بوسه هایی را که به تو می دهم به باد رها می کنم. باد آنها را به ارمغان می آورد با من ملایم تر از من دستهای تو را در رویاهایم می گیرم.

در اشعار مولانا پیوندی عالی بین انسان و خالق او وجود دارد که از همه پیوندها مهمتر و محکمتر است. و عشق واقعی را مولانا در این پیوند ناگسستنی می داند.

مجموعه شعر "مثنوی معنوی " یکی از پر مخاطب ترین کتاب ها در جهان ادبیات اثر دیگر این شاعر ایرانی است. بدون شک می‌توان مثنوی معنوی را مهم‌ترین و تاثیرگذارترین اثر مولانا دانست. در این مجموعه اشعار ارزشمند ۲۷ هزار بیت شعر در قالب ۶ دفتر به نظم در آمده‌اند.

مولانا در این کتاب داستانهای زیادی می گوید و با توجه به افکار هر فرد آن را برای او قابل فهم می کند. آنچه در یک شعر مهم است این است که شاعر معنی را به شیوه ای ظریف بیان کند بدون اینکه مستقیماً آن را بیان نماید و خواننده آن را با توجه به درک خود تفسیر کند.

در این مقاله در شرحی مختصر زندگی مولوی و خانواده او از تولد تا مرگ معرفی شده است و در پایان با آوردن ابیاتی از نی نامه آغاز مثنوی آمده است.

شعر مولانا مجموعه ای از تجربیات معنوی است - بازتاب زیبایی طبیعی ، ترانه ، رقص ، اندیشه ، احساس ... هر چیزی که ما را انسان می کند ، هر چیزی که به صورت آشکار یا با چشم غیر مسلح قابل مشاهده است. کلام مولانا قادر است چشم بر بزرگترین آفریده های خدا داشته باشد. اگر شاعری وجود دارد که بتواند جلال عشق الهی را در قلبش القا کند ، جز مولانا چه کسی می تواند باشد؟

کد خبر 9664

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 7 =