مقدمه
تصویر یک کشور در رسانههای بینالمللی نقش بسزایی در شکلدهی نظرات عمومی غالب در آن کشور دارد، همچنین این تصویر میتواند تأثیرات عمیقی بر روابط دیپلماتیک، اقتصادی و فرهنگی داشته باشد. ایران به عنوان یکی از کشورهای مهم در خاورمیانه، همواره مورد توجه رسانههای جهانی بوده است و تحولات اخیر در منطقه و نقش ایران در شکل گیری و جهت بخشی به این تحولات موجب شده که ایران در مرکز توجهات ژورنالیستی و اخبار رسانه های بین المللی باشد، البته تصویر ایران در رسانههای خارجی همیشه ثابت نبوده و تحت تأثیر عوامل مختلفی تغییر کرده است. در این مقاله به تحلیل تحولات تصویر ایران در رسانههای منتخب لوموند و لیبراسیون در کشور فرانسه از سال ۲۰۲۱ به بعد خواهیم پرداخت و عوامل مؤثر بر این تغییرات را بررسی خواهیم کرد.
پیشینه تحقیق
مطالعات مختلفی به بررسی تصویر ایران در رسانههای خارجی پرداختهاند. بسیاری از این تحقیقات نشان میدهند که تصویر ایران در رسانههای غربی اغلب با نگرانیهای امنیتی و سیاسی گره خورده است. برخی از مهمترین آنها را در ابتدای این بخش بررسی می کنیم.
در سال ۱۹۹۸ تز دکتری جمشید گلمکانی روزنامه نگار ایرانی در دانشگاه پاریس یک به این موضوع پرداخته است (L'image de l'Iran à travers la télévision française : ۱۹۷۸-۹۴) . این تحقیق نشان میدهد که تلویزیون فرانسه به ویژه در دوران ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۴، تصویری تکبعدی و سادهانگارانه از ایران ارائه داده است. در بسیاری از برنامهها و مستندهایی که از تلویزیون فرانسه پخش شده، ایران به عنوان مرکز اسلام و کشوری با ویژگیهای منفی برجسته شده است. این تصویر اغلب شامل نمایشهایی از نماز جمعه یا قبرستانهای تهران است که به شکلدهی تصوری منفی و محدود از جامعه ایرانی کمک کرده است. نتیجهگیری اصلی این پژوهش این است که تولیدات تلویزیونی فرانسوی از استانداردسازی و سادهسازی پیروی میکنند و به دلیل این رویکرد، پدید آمدن اطلاعات نادرست و تصویر غیر واقعی از ایران را تقویت کردهاند. این تولیدات بیشتر بر روی جنبههای منفی و دراماتیک تمرکز دارند و به ندرت به تصویر واقعبینانه و جامعتری از ایران و جامعه آن میپردازند.
در مطالعه دیگری، کتاب "جهاد: گسترش و افول اسلامگرایی" نوشتهی گیل کپل (Kepel, ۲۰۰۲) به تحلیل چگونگی نمایش دنیای اسلام از جمله ایران در رسانهها میپردازد. کپل نشان میدهد که در مقاطع خاصی، به ویژه در زمانهایی که روابط دیپلماتیک میان ایران و کشورهای غربی بهبود یافته است، رسانهها تلاش کردهاند تا جنبههای مثبت فرهنگ و تاریخ ایران را به تصویر بکشند. او به مثالهایی از مقالات و برنامههای تلویزیونی اشاره میکند که ایران را به عنوان یکی از تمدنهای باستانی و فرهنگی غنی معرفی کردهاند.
همچنین، کتاب "ایرانهراسی: منطق وسواس اسرائیل" از هاگای رام (Ram, ۲۰۰۹) به بررسی تصویر منفی ایران در رسانههای بینالمللی، به ویژه رسانههای غربی پرداخته و نشان می دهد چگونه تصویری منفی از ایران در افکار عمومی جهانی شکل می گیرد. با این حال اذعان دارد که در برخی از مقاطع زمانی، تصویری مثبتتر و متفاوتتر از ایران به ویژه در زمینههای فرهنگی و تاریخی در رسانهها به نمایش گذاشته شده است.
رام تحلیل میکند که پس از انقلاب اسلامی، گفتمانهای سیاسی و رسانهای در اسرائیل شروع به ساختن یک تصویر تهدیدآمیز از ایران کردند. این گفتمانها ایران را به عنوان یک خطر وجودی برای اسرائیل معرفی کردند، که این موضوع به ویژه در زمینه برنامه هستهای ایران و حمایت ایران از گروههای مقاومت فلسطینی برجسته شد. رام معتقد است که این تصویرسازیها نه تنها برای توجیه سیاستهای سختگیرانه داخلی و خارجی اسرائیل، بلکه برای ایجاد وحدت داخلی و بسیج افکار عمومی در مواجهه با "دشمن مشترک" نیز به کار رفته است.
طبق نظر سنجی که در روزنامه لوپاریزین در ۲۷ ژانویه ۲۰۱۶ انجام گرفته است، فرانسویها نسبت به ایران نگاه انتقادی دارند و بر این باورند که حاکمیت در ایران به آزادیهای اساسی احترام نمی گذارد. بر اساس این نظر سنجی نود درصد فرانسویها ایران را کشوری دموکراتیک نمی دانند و معتقدند در ایران تضمینی برای آزادیهای گروههای اقلیت مذهبی موجود نمی باشد. (Le Parisien, ۲۷ Janvier ۲۰۱۶- sondage : pour les français, l’Iran n’est pas un pays comme les autres)
پژوهش دیگری در این موضوع، رساله لیلا قوام با عنوان "نمایش ایران و ایرانی در رسانههای جریان اصلی اروپا" است که به بررسی چگونگی بازنمایی ایران در رسانههای اصلی بریتانیا، فرانسه و آلمان در دوره زمانی مهمی از جمله انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۳ ایران میپردازد. او با استفاده از تحلیل گفتمان انتقادی (CDA) تلاش میکند تا نشان دهد که تصویر ایران در این رسانهها اغلب منفی و کلیشهای، با تمرکز بر تهدید هستهای، افراطگرایی دینی و نقض حقوق بشر است. این پژوهش به مقایسه گفتمانهای رسانهای مختلف در کشورهای منتخب میپردازد و تأثیر این بازنماییها بر نگرشهای عمومی و سیاستهای خارجی در قبال ایران را بررسی میکند.( https://refubium.fu-berlin.de/handle/fub۱۸۸/۳۷۹۱۸)
تحقیقات نگارنده در پیشینه تحلیل مساله تصویر ارائه شده از ایران در رسانه های فرانسه، ضرورت نوشتاری تخصصی که به مطالعه رسانه های مختلف و تحلیل دقیق رویکردهای آنها درباره ایران بپردازد، را بیشتر نمایان می سازد. این ضرورت مبتنی بر اهمیت ارائه راهبردهای موثر رسانه ای در کاهش تصویر غیرواقعی و آگاهی بخشی در خصوص تنوع فرهنگی و اجتماعی ایران با هدف ارتقا کیفیت بحثهای عمومی و دیپلماتیک و تقویت روابط فرهنگی و اقتصادی است.
برای تحلیل تصویر ایران در رسانههای فرانسوی، ابتدا باید رسانههای مورد نظر را انتخاب نمود. این رسانهها میتوانند شامل روزنامهها، مجلات، شبکههای تلویزیونی و وبسایتهای خبری باشند که تأثیرگذاری زیادی در کشور هدف دارند. سپس به تحلیل محتوای اخبار و مقالات مرتبط با ایران در این رسانهها پرداخته میشود.
در این نوشتار تلاش شده مقالات منتشر شده در "لوموند " (Le Monde) به عنوان رسانه ی منتخب از سال ۲۰۲۱ تا کنون مورد بررسی قرار گیرد تا به فهم بهتری از نحوه تصویرسازی از ایران دست یابیم.
تحلیل و بحث
تصاویری که از ایران در رسانه ها انعکاس یافته است را می توان در دو دسته اصلی تقسیم بندی نمود که در اینجا به بررسی هر کدام از آنها و عباراتی که می توانند نشان دهنده درک ایجاد شده باشند پرداخته میشود:
تصویر امنیتی و سیاسی ایران: رسانههای فرانسه معمولاً ایران را به عنوان یک کشور با تهدیدات امنیتی معرفی میکنند. برنامه هستهای ایران یکی از مهمترین موضوعاتی است که در رسانههای خارجی به طور مکرر مطرح میشود. به عنوان مثال، مقالهای در رسانه لوموند در دو سال گذشته چهل و پنج بار به تحلیل بحران هستهای ایران پرداخته است و در سالهای ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ بطور متوسط سه خبر در ماه در این موضوع انتشار داده است. محتوای این اخبار همگی حاکی از ابراز نگرانی و احتمال خطر جدی برای جهانیان و کشورهای متحد فرانسه است. در حالیکه در بازه زمانی مذاکرات، برخی رسانهها تلاش کردند تا ایران را به عنوان یک کشور معقول و قابل مذاکره معرفی کنند، اما شاهد بودیم که پس از خروج آمریکا از توافق و تشدید تحریمها، تصویر ایران دوباره به سوی منفی شدن گرایش داده شد. جستجوی کلمات کلیدی دیگری مانند جنگ، امنیت، تحریم و مجازات و سیاست خارجی در ایران نیز حاکی از ارائه تصویر ناامنی و خطر سیاسی است. رسانه لیبراسیون در همین بازه زمانی کمتر اخبار هسته ای ایران را پوشش داده ولی بطور متوسط ماهیانه یک مقاله مرتبط با ایران و مساله هسته ای منتشر کرده است. برای نمونه متن خبری که در رسانه لوموند در تاریخ ۵ اگوست ۲۰۲۴ منتشر شده دارای لحنی نگرانکننده و هشدارآمیز است و بر فوریت یک درگیری بزرگ بین اسرائیل و ایران و همچنین پیامدهای احتمالی فاجعهبار چنین رویارویی تأکید میکند. استفاده از کلماتی مانند "مسیر به سمت رویارویی"، "شمارش معکوس"، و "پاسخ گسترده" این ایده را تقویت میکند که وقایع خارج از کنترل هستند و درگیری غیرقابل اجتناب است. متن مذکور همچنین نوعی سرنوشت محتوم را نشان میدهد و فضای کمی برای دیپلماسی یا راهحل صلحآمیز باقی میگذارد. سؤال اولیه مطرحشده — "آیا هنوز ... بازیگری وجود دارد که بتواند مسیر به سمت رویارویی را متوقف کند؟ " — سوگیرانه بوده و به نظر میرسد که از قبل پاسخ منفی آن روشن است و این نشان میدهد که امید به جلوگیری از درگیری کم است.
نمونه دیگر، خبری است که در تاریخ ۱۵ ژوئن ۲۰۲۴ منتشر شده است. متن، لحنی نگرانکننده و ناراضی نسبت به اقدامات ایران در زمینه هستهای دارد و بر تلاشهای دیپلماتیک اروپا برای جلوگیری از تشدید اشاعه هستهای تأکید میکند. استفاده از اصطلاحاتی مانند "محکوم کردن"، "تشدید" و "نگرانکننده" نشان میدهد که دولتهای اروپایی نه تنها اقدامات ایران را نقض توافقات گذشته میدانند، بلکه آن را تهدیدی مستقیم برای ثبات منطقهای و بینالمللی میبینند.
متن همچنین پیچیدگی وضعیت را برجسته میکند و یادآور میشود که توافق هستهای ۲۰۱۵ که هدفش محدود کردن ظرفیتهای هستهای ایران در ازای رفع تحریمها بود، از زمان خروج ایالات متحده در سال ۲۰۱۸ به شدت تضعیف شده است. این دیدگاه ایران را به عنوان یک بازیگر غیرقابل پیشبینی نشان میدهد که اقداماتش نیازمند پاسخ هماهنگ و قوی از سوی جامعه بینالمللی است.
کلمات کلیدی و عبارات مهم این خبر که ترجمه آنها در ذیل آمده است نشان دهنده موضع منفی با بزرگنمایی و بیان خطر قریب الوقوع هسته ای در منطقه است.
۱. "اقدامات اخیر ایران را محکوم میکنند" - این عبارت نشاندهنده واکنش شدید و منفی کشورهای اروپایی به اقدامات ایران است. استفاده از فعل "محکوم کردن" نشاندهنده مخالفت صریح و بدون تردید است.
۲. "گسترش برنامه هستهای خود" - این عبارت نگرانی در مورد افزایش تواناییهای هستهای ایران را برجسته میکند و نشاندهنده تهدیدی رو به رشد برای امنیت بینالمللی است.
۳. "تهی کردن برجام از محتوا" - این عبارت اهمیت توافق هستهای سال ۲۰۱۵ (برجام) را نشان میدهد و اینکه چگونه اقدامات ایران اساس این توافق را تضعیف کرده و آن را عملاً بیاثر کرده است.
۴. "تشدید بیشتر" - این عبارت برای توصیف اقدامات ایران به کار میرود و نشان میدهد که وضعیت به طور فزایندهای خطرناک و دشوار برای کنترل است.
۵. "نگرانکننده" - انتخاب این کلمه نشاندهنده اهمیت و جدیت نگرانیها درباره افزایش ظرفیتهای هستهای ایران، بهویژه در تأسیسات زیرزمینی است.
۶. "اشاعه" - این اصطلاح به تهدید گسترش سلاحهای هستهای اشاره دارد که یکی از موضوعات اصلی نگرانی برای جامعه بینالمللی است.
۷. "نزدیک به سطح نظامی" - این عبارت به وضوح نشان میدهد که ایران نزدیک به تولید اورانیوم با سطحی از غنیسازی است که میتواند برای سلاحهای هستهای استفاده شود و این نگرانیها را درباره نظامیسازی احتمالی برنامه هستهای ایران تقویت میکند.
۸. "به تدریج از تعهدات خود فاصله گرفته" - این عبارت نشان میدهد که ایران به طور فزایندهای از تعهدات اولیه خود دور شده است که به عنوان یک رفتار خطرناک و بیثباتکننده تلقی میشود.
این مقاله اقدامات اخیر ایران در زمینه هستهای را مورد انتقاد جدی قرار داده و نگرانیهای قدرتهای اروپایی درباره امنیت و ثبات بینالمللی را برجسته میکند. زبان استفادهشده در متن، این ایده را تقویت میکند که اقدامات ایران به شدت خطرناک و نیازمند پاسخ فوری برای جلوگیری از یک بحران بزرگ است. این نوشتار با ارائه تصویری امنیتی از ایران به خوانندگان ترس و نا امنی را القا میکند تا اهمیت یک اقدام جمعی برای مقابله با تهدید احتمالی ناشی از برنامه هستهای ایران را درک کنند.
تصویر فرهنگی و تاریخی: برخی رسانهها متناسب با روابط دیپلماتیک ایران و فرانسه به صورت کاملا خنثی یا جهت دار به معرفی فرهنگ و تاریخ غنی ایران پرداختهاند. این رسانهها سعی کردهاند ایران را به عنوان یکی از مهمترین تمدنهای جهان با دستاوردهای فرهنگی و هنری قابل توجه به مخاطبان معرفی کنند. در فرانسه نمایشگاههایی برای معرفی ایران کهن و ادبیات و نقاشی و هنر درباره ایران برگزار می گردد اما متاثر از فضای سیاسی روابط دو کشور از زمان فوت مهسا امینی، تمرکز ویژه ای به هنرمندان معترض و حمایت از آنها برای القا تصویر منفی از فضای عمومی فرهنگ در ایران دارند. پوشش خبری کلیه اخبار محدودیتها و یا اعمال قانون در ایران با لحن منفی و بیان عدم برخورداری از حق دفاع و یا عدم آزادی بیان و یا دیگر مسائل مربوط به حقوق و آزادیهای اساسی دستاویز اصلی این اخبار است.
برای نمونه در تاریخ ۲۱ اوریل ۲۰۲۴ در بخش فرهنگی لوموند پخش یک مستند درباره ایران اطلاع رسانی شده است. این متن تصویری بسیار انتقادی از وضعیت ایران ارائه میدهد، با استفاده از کلماتی که خشونت و سرکوب توسط حکومت را برجسته میکند. انتخاب این کلمات تصویری از یک دولت مستبد و بیرحم به ویژه در زمینه حقوق زنان و آزادیهای فردی به تصویر میکشد. این دیدگاه بیشتر بر هدف محکوم کردن خشونتها و برانگیختن واکنش عاطفی در خواننده متمرکز است. این رویکرد می تواند یک سویه و یکجانبه تلقی شود، زیرا جنبههای دیگر جامعه ایرانی یا دلایلی که توسط حکومت برای توجیه این اقدامات ارائه شده است را ذکر نمیکند.
ترجمه برخی از کلمات کلیدی منفی استفاده شده و معانی آنها در آن متن عبارتند از:
۱. "درگیری آشکار" - این عبارت به افزایش خشونت بین ایران و اسرائیل اشاره دارد و حاکی از خصومت فزاینده و احتمالی جنگ است. واژه "آشکار" تأکید میکند که این درگیری اکنون علنی و بدون سازش است.
۲. "سختگیری" - این فعل به معنای افزایش سختی و عدم انعطافپذیری در حکومت ایران است. این کلمه معمولاً در زمینه روابط بینالمللی یا حقوق بشر، معنایی منفی دارد.
۳. "سرکوب بسیار شدید" - استفاده از اصطلاحات "سرکوب" و "شدید" بر ایده خشونت بیرحمانه و قساوت تأکید میکند. "سرکوب" به اقداماتی اشاره دارد که حکومت علیه مخالفان یا اقلیتها انجام میدهد و "شدید" نشانگر شدت زیاد و حتی غیرانسانی آن است.
۴. "بدون حجاب یا با حجاب ناقص" - این عبارت بر محدودیتهای اعمالشده توسط حکومت در زمینه آزادی پوشش تأکید دارد، که برای ایشان نمادی از سرکوب زنان در ایران است. "حجاب ناقص" بهطور ضمنی به انتقاد از سختگیریهای مذهبی اشاره دارد.
۵. "موج سرکوب" – عبارت استفاده شده قصد نمایش نه فقط خشونت بلکه اقداماتی سازمانیافته و مداوم را دارد که فضایی از سرکوب عمومی را ایجاد میکند.
۶. "مرگ در بازداشت" - این عبارت به احتمال سوءاستفاده از سوی نیروهای امنیتی اشاره دارد و تصویر یک حکومت سرکوبگر و خشونتآمیز را تقویت میکند.
۷. "ضروری" - اگرچه این واژه ظاهراً مثبت است، در این زمینه به مستندسازی فوریت اخلاقی اشاره میکند، گویی که این مستند برای درک و محکوم کردن یک وضعیت بحرانی ضروری است.
نمونه دیگر خبری است که در تاریخ ۱۵ اوت ۲۰۲۴ منتشر شده است. این مقاله به شدت به سمت انتقاد از وضعیت در ایران تمایل دارد و از زبانی استفاده میکند که بر شدت و بیعدالتی در اقدامات قضایی علیه توماج صالحی تأکید میکند. انتخاب کلمات، چارچوبی روایتی ایجاد میکند که سرکوب آزادی بیان و سختگیری سیستم قضایی ایران را محکوم میکند، در حالی که فرصت اندکی برای بررسی جامعتر یا متعادلتر از انگیزهها و چالشهای پیش روی کشور باقی میگذارد. این موضوع میتواند بر درک خواننده در جهت دیدگاه منفی نسبت به جمهوری اسلامی ایران و نحوه برخورد آن با مخالفان تأثیر بگذارد.
کلمات کلیدی منفی و معانی آنها در این متن به وضوح موضع این رسانه را نسبت به مسائل فرهنگی ایران نشان می دهد فارغ از اینکه اگر چه وی یک خواننده رپ است از سوی دیگر موجبات ناامنی و تحریک افکار عمومی به خشونت را فراهم کرده است. از جمله ترجمه کلمات کلیدی که می توان در این متن کوتاه به آن اشاره کرد در ذیل آمده است:
۱. "مشکلات قضایی" - این اصطلاح نشاندهنده وضعیتی پیچیده و دشوار برای توماج صالحی است. این عبارت به مشکلات حقوقی مستمر و عدم وضوح یا حل سریع پرونده او اشاره دارد.
۲. "هنوز به پایان نرسیدهاند" - این جمله بر جنبه طولانی و ظاهراً بیپایان پیگیریهای قضایی علیه صالحی تأکید دارد و به نوعی به عدم کارایی یا عدالت در روند رسیدگی اشاره میکند.
۳. "محکومیت به اعدام" - این یکی از قویترین و احساسیترین اصطلاحات در متن است. اشاره به محکومیت به اعدام اهمیت جدی اتهامات وارده به او را نشان میدهد و به طور ضمنی از سیستم قضایی ایران انتقاد میکند.
۴. "شرکت در اعتراضات" - این اصطلاح صالحی را در کنار معترضان قرار میدهد و او را مستقیماً به جنبشهای اعتراضی مردمی، مرتبط میکند.
۵. "دستگیر"، "محکوم"، "تبرئه" - این اصطلاحات مراحل مختلف پرونده قضایی را توصیف میکنند و نشاندهنده عدم قطعیت و بیثباتی وضعیت صالحی هستند. "دستگیر" و "محکوم" دارای بار معنایی بسیار منفی هستند، در حالی که "تبرئه" نشانگر یک روزنه امید یا عدالت است، هرچند او همچنان در زندان باقی میماند.
۶. "افساد فیالارض" - این اتهام بسیار جدی است و نه تنها شدت سیستم قضایی ایران را منعکس میکند، بلکه اهمیت مسائل اخلاقی و مذهبی مرتبط با آن را نشان میدهد.
نمونه دیگری که در حوزه فرهنگی ورزشی در رسانه لوموند به آن پرداخته شده است مبارزه ناهید کیانی و کیمیا علیزاده در مسابقات المپیک پاریس است. این مقاله توسط غزل گلشیری در تاریخ ۱۰ اوت ۲۰۲۴ در رسانه لوموند منتشر شده است. متن به شکلی واضح تضاد بین دو ورزشکار را برجسته میکند و بر تفاوتهای آنها از لحاظ شخصی و نمادین تأکید دارد. از یک سو، کیمیا علیزاده به عنوان یک چهره مقاومتی معرفی میشود که ایران را ترک کرده تا آزادی خود را بیان کند و به طور علنی از رژیم ایران انتقاد کند. از سوی دیگر، ناهید کیانی به ایران وفادار مانده و نماد تبعیت از هنجارهای تحمیل شده توسط دولت است.
متن به تنش بین این دو چهره میپردازد و این تقابل را نماد یک درگیری بزرگتر بین آزادی فردی و وفاداری به یک حکومت مستبد نشان میدهد. با توصیف واکنش تلویزیون ایران و استفاده از اصطلاحاتی مانند "خائن"، متن به قطببندی نظرات در ایران و دشواری نهادهای ایرانی در برخورد با این نوع از نافرمانی اشاره میکند.
تغییرات اخیر در تصویر ایران: در سالهای اخیر، تحولات سیاسی و اجتماعی در ایران و منطقه، تأثیرات جدیدی بر تصویر ایران در رسانههای خارجی داشته است. اعتراضات داخلی، نقش ایران در مناقشات منطقهای، و بحرانهای اقتصادی همه به عنوان عواملی مطرح شدهاند که بر ادراک رسانهها از ایران تأثیر گذاشتهاند.
در مناقشات منطقه ای از جمله از زمان آغاز تجاوزات اسراییلی به مردم مظلوم غزه، ایران محور اصلی اخبار منطقه است و همه سر نخهای خبری به ایران متصل می گردد. حمایت قاطعانه جمهوری اسلامی ایران در طول سالیان متمادی و امداد و کمک و همراهی نیروهای مختلف جبهه مقاومت موجب شده است که رسانه های غربی در مواجهه با این مساله به اقتدار ایران در منطقه اذعان داشته باشند.
تصویر ایران در رسانههای منتخب کشور فرانسه، تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد که شامل تحولات سیاسی، امنیتی، فرهنگی و اجتماعی است. این تصویر همواره در حال تغییر بوده و بستگی به شرایط داخلی و خارجی دارد. برای بهبود این تصویر، ایران میتواند با استفاده از دیپلماسی عمومی و تعامل با رسانههای خارجی، به ارائه تصویر دقیقتر و جامعتری از خود بپردازد. همچنین تحقیقاتی بیشتر در این زمینه میتواند به فهم بهتر از چگونگی شکلگیری این تصویر و راههای بهبود آن کمک کند.
نظر شما