آزادی بیان به عنوان یکی از ارزشهای محوری جمهوری فرانسه مطرح میشود که در هویت اجتماعی این کشور جایگاه ویژهای دارد. با این حال، این آزادی همواره در برابر حساسیتهای مذهبی جوامع اقلیت با چالشهایی روبهرو بوده است. دو مورد شاخص برای بررسی این موضوع عبارتاند از: کاریکاتورهای پیامبر اسلام(ص) در مجله شارلی ابدو و کاریکاتور یهودستیزانه منتشرشده در روزنامه نیویورک تایمز در سال ۲۰۱۹. این متن با تحلیل این دو رویداد به بررسی واکنش رسانهها، جامعه و سیاستمداران فرانسه نسبت به این دو موضوع میپردازد و تفاوتهای موجود را مورد نقد قرار میدهد.
انتشار کاریکاتورهای پیامبر اسلام(ص) توسط نشریه شارلی ابدو
در سالهای ۲۰۰۶، ۲۰۱۲ و ۲۰۱۵، مجله فکاهی شارلی ابدو اقدام به انتشار کاریکاتورهایی از پیامبر اسلام(ص) کرد. این کاریکاتورها که از دید بسیاری از مسلمانان توهینآمیز بودند، خشم جوامع اسلامی را برانگیخت. در ژانویه ۲۰۱۵، و در اثر عدم بروز هیچ عکس العملی از سوی دولت، حمله ای به دفتر شارلی ابدو انجام گرفت که جان چند نفر از روزنامهنگاران را گرفت، و سپس این مسئله به یک بحران بینالمللی تبدیل شد.
رسانههای برجسته فرانسه مانند لوموند، لیبراسیون و فیگارو بهطور کلی از آزادی بیان دفاع کردند. در پی آن شعار «من شارلی هستم» به یک نماد جهانی از همبستگی با قربانیان تبدیل شد و رسانهها از حق روزنامهنگاران برای انتشار آزاد مطالب حمایت کردند. در عین حال، برخی رسانهها نیز مانند مدیاپارت دیدگاهی متفاوت داشتند و به مسئولیت اخلاقی روزنامهنگاران در برابر جوامع اقلیت اشاره کردند. آنها این سوال را مطرح نمودند که آیا آزادی بیان میتواند به بهای جریحهدار کردن احساسات یک جامعه بهکار گرفته شود؟ این ماجرا باعث دوپارگی افکار عمومی شد. برخی آزادی بیان را اولویت دانستند و برخی دیگر این اقدام را نوعی اسلامستیزی قلمداد کردند. اعتراضات در کشورهای مسلمان به اوج خود رسید و روابط فرانسه با این کشورها دچار تنش شد.
حمله به دفتر شارلی ابدو موجب شد تا در بلند مدت، رسانهها بر آزادی بیان بیش از پیش تاکید کنند، درحالیکه در کنار آن، بحثهایی درباره اخلاق حرفهای و حساسیتهای فرهنگی مطرح شد. این رویداد همچنین بر گفتمان سیاسی فرانسه درباره لائیسیته (سکولاریسم) تأثیر عمیقی گذاشت.
انتشار کاریکاتور یهودستیزانه نیویورک تایمز در سال ۲۰۱۹
در آوریل ۲۰۱۹، روزنامه نیویورک تایمز در نسخه بینالمللی خود کاریکاتوری منتشر کرد که در آن بنیامین نتانیاهو بهعنوان سگی راهنما با ستاره داوود بر گردنش به تصویر کشیده شده بود و دونالد ترامپ، رئیسجمهور وقت آمریکا، با چشمان بسته و کلاه یهودی هدایت میشد. این تصویر یادآور کلیشههای یهودستیزانه دوران نازیها بود و موجی از محکومیت بینالمللی را به دنبال داشت. برخلاف ماجرای شارلی ابدو، این بار رسانههای فرانسه بهسرعت و بهطور یکپارچه این کاریکاتور را محکوم کردند. لوموند در گزارشی تحت عنوان «کاریکاتوری یهودستیزانه و غیرقابلقبول»، نسبت به بازتولید چنین کلیشههایی هشدار داد. روزنامههای دیگر مانند لیبراسیون و فیگارو نیز این تصویر را بهشدت نکوهش کرده و آن را یادآور تبلیغات نازی دانستند. رئیسجمهور فرانسه، امانوئل مکرون، نیز بهسرعت واکنش نشان داد و این اقدام را محکوم کرد. مبارزه با یهودیستیزی به دلیل تاریخ یهودیان در فرانسه، بهویژه در دوران اشغال نازیها، یک اولویت سیاسی و اجتماعی در این کشور است.
پس از این ماجرا، رسانههای بینالمللی فرآیندهای نظارتی خود را برای جلوگیری از بازنشر محتوای توهینآمیز و نفرتپراکنانه بهبود بخشیدند. این حادثه بحثهای گستردهای درباره مسئولیت رسانهها در سطح جهانی به دنبال داشت.
مقایسه واکنشها: دوگانگی در برخورد
در ماجرای شارلی ابدو، آزادی بیان بهعنوان یک ارزش اساسی مطرح شد و انتشار کاریکاتورها توجیهپذیر دانسته شد. در مقابل، در ماجرای نیویورک تایمز، مسئولیت اخلاقی رسانهها بر آزادی بیان اولویت پیدا کرد و این کاریکاتور فوراً محکوم شد.
فرانسه تاریخی تلخ از یهودیستیزی دارد که در دوران اشغال نازیها به اوج خود رسید. این مسئله حساسیت رسانهها و سیاستمداران را نسبت به یهودیستیزی افزایش داده است. در مقابل، اسلامستیزی اغلب در قالب مسائل مرتبط با امنیت و سکولاریسم تحلیل میشود.
جامعه یهودی بهعنوان بخشی از تاریخ فرانسه پذیرفته شده است، درحالیکه جامعه مسلمانان علیرغم جمعیت قابل توجه خود همچنان با چالشهایی مانند کلیشهسازی و پذیرش اجتماعی مواجه است. این تفاوت درک، به نحوه پوشش رسانهای و واکنشهای متفاوت منجر میشود.
هر دو ماجرا بازتاب گستردهای در شبکههای اجتماعی داشتند. بااینحال، محکومیت یهودستیزی در ماجرای نیویورک تایمز سریع و قاطع بود، درحالیکه بحثها درباره شارلی ابدو طولانی و پیچیده شد.
مقایسه دو ماجرای شارلی ابدو و نیویورک تایمز نشان میدهد که در برخورد رسانههای فرانسه با اسلامستیزی و یهودیستیزی استانداردهای دوگانهای وجود دارد. درحالیکه اسلامستیزی اغلب تحت لوای آزادی بیان توجیه میشود، یهودیستیزی بلافاصله محکوم میشود. این رویکرد نابرابر سؤالات مهمی درباره عدالت رسانهای و برابری در برخورد با اقلیتهای مذهبی مطرح میکند. برای ساخت جامعهای منصف و همبسته، رسانهها باید رویکردی یکسان و مسئولانه نسبت به تمام اشکال نفرتپراکنی اتخاذ کنند.
منابع
۱. لوموند - «کاریکاتورهای پیامبر اسلام: آزادی بیان یا توهین؟» (۲۰۱۵)
۲. لیبراسیون - «کاریکاتوری یهودستیزانه در نیویورک تایمز: خشم عمومی» (۲۰۱۹)
۳. فرانس ۲۴ - «شارلی ابدو: آزادی بیان در برابر مسئولیت اخلاقی» (۲۰۱۵)
۴. فیگارو - «حدود آزادی بیان و اخلاق رسانهای» (۲۰۱۵)
۵. مدیاپارت - «اسلامستیزی رسانهای: مسئولیت خبرنگاران» (۲۰۱۵)
۶. AFP - «واکنشهای سیاسی به کاریکاتور یهودستیزانه» (۲۰۱۹)
۷. لاکروا - «فرانسه و چالشهای تنشهای مذهبی» (۲۰۱۹)
نظر شما