دیدگاه برخی علمای معاصر پاکستان نسبت به مسائل جهان اسلام

از جمله مسائل مهم جهان اسلام مباحثی مانند اتحاد و وحدت در جهان اسلام، افراط گرایی، روابط با سایر کشورها، تکفیر و... است که علمای مطرح و صاحب نام سه مکتب دیوبندی، بریلوی و اهل حدیث درباره آن به اظهار نظر پرداخته اند.

 (دیدگاه علمای معاصر پاکستان به مسائل جهان اسلام)

از جمله مسائل مهم جهان اسلام مباحثی مانند اتخاد و وحدت در جهان اسلام، افراط گرایی، روابط با سایر کشورها، تکفیر و... است که علمای مطرح و صاحب نام سه مکتب دیوبندی، بریلوی و اهل حدیث درباره آن به اظهار نظر پرداخته اند.

مکتب دیوبند:

این مسلک از مکاتب ریشه دار حنفی مذهب در پاکستان است که گرایشی محافظه‌کارانه و سنتی دارد و به دلیل نفوذ و شبکه‌های گسترده مدارس مذهبی‌شان از جایگاه مهمی برخوردار بوده و بیشترین پیروانشان در ایالت خیبرپختونخوا و قوم پشتون هستند.

درباره ارتباط با سایر کشورها

دیدگاه علمای معاصر پاکستان به مسائل جهان اسلام

مولانا محمد خان شیرانی در پاسخ به این سؤال که نوع روابط با دیگر کشورها باید چگونه باشد، ابتدا نظر خود را در مورد حکمرانان مسلمان بیان کرد و سپس دیدگاه خود را درباره روابط با حکومت‌های غیرمسلمان بیان کرد. او گفت: حکومت اسلامی یک چیز است و مسلمان خطاب کردن حکمرانان چیز دیگری است. در حال حاضر، کشورهایی که ما آن‌ها را کشورهای اسلامی می‌نامیم، حکمرانانشان در واقع به نام مسلمان خطاب می‌شوند. حکومت‌هایی اسلامی خواهند بود که سیستم کلی کشور بر اساس اصول اسلام بنا شده باشد یا قوانین آن بر پایه تعلیمات قرآن و سنت قرار گیرد. درحال حاضر بر اساس قراردادهای بین‌المللی، اختیار حکمرانان محدود است. یا نظر آنها مانند سایرین بوده و یا در آراء خود آزاد نیستند. اگر در راه و اعمال دین شما مانعی وجود نداشته باشد، درگیری معنا ندارد. محارب ممکن است غیرمسلمان نباشد، اگر با نظام اسلامی محارب باشد مانند باغیانی که مسلمان هستند باید با آن‌ها جنگید وگرنه بین دو دولت مسلمان هیچ جنگی وجود نخواهد داشت.

تروریسم

موضوع تروریسم در دنیا این روزها بسیار بارز است. برای پایان دادن به تروریسم، جنگی جهانی در اطراف پاکستان در حال وقوع است. حوادث تروریستی که در یک دهه اخیر در پاکستان روی داده، این کشور را به لرزه درآورده است. متأسفانه برخی از افراط‌گرایان و تروریست‌ها از نام اسلام استفاده می‌کنند. در این باره مفتی غلام الرحمن اظهار داشت: «اسلام دین صلح و امنیت است. اسلام هیچ مجوزی برای تروریسم و افراط‌گرایی نمی‌دهد. جامعه ما امروز با تروریسمی مواجه است که در حقیقت توسط دستان پنهانی هدایت می‌شود. کسانی که در پس این قضایا هستند، دشمنان اسلام و مسلمانان هستند.

دیدگاه علمای معاصر پاکستان به مسائل جهان اسلام

مولانا سمیع الحق، عالم مشهور اهل سنت (دیوبندی)، پیام امنیت اسلام را به این عبارت بیان کرده است: یک درس دیگر از واژه مسلم این است که اسلام دین صلح است. معنی مسلم این است که از جانب او برای هر فرد در عالم وکائنات امنیت وجود دارد. همچنین وقتی به مؤمن نگاه می‌کنیم، معنی آن این است که از جانب او هر کسی را امان است. پیروان ملت ابراهیمی اعلام می‌کنند که ما مسلمان هستیم و از جانب ما برای همه امنیت وجود دارد، ما مؤمن هستیم و می‌خواهیم به تمام دنیا امنیت ببخشیم. ما به کسی آسیب نمی‌زنیم، چه او از خانواده باشد یا محله، یا از دولت شهر یا کشور. هر فردی از جانب مسلمانان امنیت دارد. پس مسلمان کسی است که تمام مخلوق از زبان، دست و پای او در امان باشد. «المسلم من سلم المسلمون من لسانه و یده» و همچنین گفته شده: «المؤمن من أمنه الناس علی دمائهم و أموالهم» مؤمن کسی است که مردم از جانب او در امان باشند و جان، مال و آبرویش را با هیچ نگاهی تهدید نکند.

مکتب بریلوی:

این مسلک که گرایش‌های عرفانی و پیروی از اولیاء و زیارتگاه‌ها را مورد تأکید قرار می‌دهد، یکی دیگر از جریان‌های برجسته در میان اهل سنت است. بیشتر در ایالت پنجاب و سند پیرو داشته و در ایالت خیبرپختونخوا نیز به تعدادی قابل توجه ای حضور دارند.

دیدگاه علمای معاصر پاکستان به مسائل جهان اسلام

نظر در مورد سایر مذاهب

مولانا مفتی محمد صدیق هزاروی در مورد این‌که چه رویکردی نسبت به سایر مذاهب باید اتخاذ شود، این دیدگاه را دارد:

موضع اهل سنت (بریلوی) این است که توهین به خداوند متعال، انبیای بزرگوار، صحابه کرام، اهل بیت پاک، صالحان امت، قرآن کریم، سنت پیامبر و سایر شعائر اسلامی قابل تحمل نیست. هر کس که این توهین را مرتکب شود، غیرقابل قبول است. علاوه بر این، هر مکتب فکری می‌تواند در مسائل فقهی فرعی بر دیدگاه خود عمل کند، بدون اینکه تلاش شود دیگران به زور به موضع خود وادار شوند، و نباید با تفسیرات خاص خود علیه دیگران فتواهای کفر، شرک یا بدعت صادر شود. هر مکتب فکری آزاد است تا به رویه‌های خود عمل کند، اما نباید دل‌آزاری برای پیروان سایر مذاهب ایجاد شود.

در مورد وحدت

از نظر مولانا مفتی محمد صدیق هزاروی اتحاد و همبستگی میان امت امر واضحی بوده که هیچ فردی حاضر نیست از مذهب خود دست بکشد، اما اگر سخنرانان، واعظان و ذاکرانی که سخنرانی‌ها و خطبه‌هایشان بر مبنای منافع فردی و مادی است، بایدکنترل شوند، و دولت تحت فشار هیچ مکتب فکری خاصی قرار نگیرد و با آن به صورت تبعیض‌آمیز رفتار نکند و علمای برجسته پیروان خود را اصلاح نمایند، و شرایط برای اتحاد فراهم شود.

اگر پیروان مکتب دیوبندی به تصمیم حضرت حاجی امدادالله مهاجر مکی رحمه‌الله در "هفت مسئله" و اهل حدیث به "مهدیة المهدی" اثر حضرت مولانا وحید الزمان عمل کنند، مسائل بسیاری می‌تواند مورد توافق قرار گیرد. همچنین اگر پیروان تشیع صحابه رسول اکرم را با همان نسبت رسول که اهل بیت پاک را می‌بینند، بنگرند، این اقدام نیز برای اتحاد بسیار ضروری است.

علامه مفتی غلام مصطفی رضوی گفته است:

دیدگاه علمای معاصر پاکستان به مسائل جهان اسلام

"اتحاد بین المسلمین را به عنوان یکی از مهم‌ترین نیازهای زمان حاضر می‌دانم. بی‌شک کشور ما که با فداکاری‌های بی‌نهایت به دست آمد و مسلمانان برای به دست آوردن آن از دریای آتش و خون گذشتند، نیاز اساسی به اتحاد دارد. تا زمانی که تمامی اقشار مسلمان با هم متحد نشوند، نه می‌توان تمامیت پاکستان را حفظ کرد و نه آن دینی که با آن پیش می‌رویم، باقی خواهد ماند. اختلافات ما سبب خدشه‌دار شدن قداست دین شده است. هر فردی دیدگاه خود را دارد و باید آزادی اندیشه داشته باشد و بتواند به عقایدی که می‌خواهد پایبند باشد؛ ما به این امر اعتراضی نداریم.

دینی که ما پیرو آن هستیم، فرمان می‌دهد که تمامی امت اسلامی متحد شوند و با اتحاد به خدمت دین مشغول گردند. برخی از اختلافات ما اساسی هستند، اما بیشتر آنها مربوط به مسائل فرعی است. ما باید از این اختلافات فرعی چشم‌پوشی کنیم. اسلام به هر فرد حق می‌دهد که بر اساس عقاید و نظریات خود زندگی کند. من حق دارم بر اساس آزادی اندیشه خود زندگی کنم، اما حق ندارم به عقاید دیگران انتقاد کنم. اگر همه مکاتب فکری بر عقاید و نظریات خود پایبند باشند و به جای انتقاد از عقاید دیگران، به آنها احترام بگذارند، این همان چیزی است که دین از ما می‌خواهد. "

"ما اشتراکات فراوانی داریم که می‌توانیم بر آن‌ها با هم کار کنیم. بنابراین، اتحاد یک مسأله اساسی است و نقطه کلیدی برای این اتحاد این است که در حالی که بر عقاید و نظریات خود پابیند هستیم، از انتقاد به عقاید و نظریات دیگران خودداری کنیم. من معتقدم که اگر این کار را انجام دهیم، اتحاد ما حفظ خواهد شد، پاکستان پیشرفت خواهد کرد و اسلام نیز رونق و توسعه خواهد یافت. "

مسئله تکفیر

مسئله تکفیر اهل قبله در طول تاریخ اسلام همواره یکی از مسائل بسیار حساس و جدی بوده است. در صدر اسلام، گروهی که تکفیر تمام مخالفین خود را شیوه‌ی عمل قرار داده بودند، از سوی مسلمانان به عنوان خوارج شناخته شدند. متأسفانه در میان دیگر گروه‌های مسلمان نیز گاهی بر سر مسائل جزئی، سنت کافر خواندن یکدیگر رواج یافته است. با این حال، بزرگان و علمای دلسوز امت همیشه بر ضرورت احتیاط در این زمینه تأکید کرده‌اند.

این دیدگاه را می‌توان در عبارات شیخ عبدالحق محدث دهلوی مشاهده کرد. او می‌گوید: نباید کسی را که اهل قبله است، یعنی کسی که نماز خود را رو به قبله ادا می‌کند، به کتاب و سنت ایمان دارد، و به وحدانیت خدا و رسالت پیامبر (ص) شهادت می‌دهد، کافر خواند؛ حتی اگر برخی از کلمات او دلالت بر کفر داشته باشند. البته اگر کسی به طور مستمر و مکرر به گفتن این‌گونه کلمات کفری ادامه دهد، او را باید کافر دانست. در هر حال، تا جایی که ممکن است باید برای سخنان مسلمانان توجیه و تفسیر مناسب و خوبی پیدا کرد و از وظیفه‌ی تکفیر و تغلیط دوری کرد.

اهل سنت (بریلوی) هیچ مسلمان شهادت‌دهنده کلمه را مشرک یا بدعت‌گذار نمی‌دانند و هر مطلب نیک جدیدی را "بدعت حسنه" می‌خوانند، در حالی که هر موضوعی که با قرآن و سنت در تضاد باشد، "بدعت سیئه" می‌نامند و آن را محکوم می‌کنند. آنها به تشویق افراد به اجتناب از چنین اعمالی می‌پردازند و در حدیث شریف نیز، مذمت بدعت به همین بدعت سیئه اشاره دارد.

تروریسم و افراط‌گرایی

در مورد عنوان تروریسم و افراط‌گرایی، هیچ عالم دینی و حتی هیچ شهروند عادی نمی‌تواند از آن حمایت کند. اما نوعی از تروریسم و افراط‌گرایی که پاکستان با آن مواجه هست، برخی افراد آن را با تعلیمات اسلامی پیوند می‌زنند. به همین دلیل مناسب است که نظرات مختلف علمای کرام را در این مورد جویا شویم.

دکتر طاهر القادری، مفسر قرآن و بنیانگذار موسسه منهاج القرآن پاکستان که یکی از علمای مشهور بریلوی ها است، در این زمینه فتوایی تفصیلی صادر کرده‌اند. در این فتوا، ایشان اسلام را دین صلح و امنیت معرفی کرده و می‌نویسند:

تقدس و حفاظت از جان انسانی در شریعت اسلامی از اهمیت بنیادین برخوردار است. کشتن هر انسانی به ناحق و قتل او یک عمل حرام است و در برخی موارد، این عمل می‌تواند موجب کفر شود. امروزه تروریست‌ها در تلاش ناکام خود برای تحمیل عقاید و نظریات‌شان و حذف مخالفان خود از صحنه هستی، با بی‌رحمی هر چه تمام‌تر از حملات انتحاری و انفجارها استفاده می‌کنند و جان‌های بی‌گناه مسلمانان را در خانه‌ها، بازارها، دفاتر عمومی و دولتی و مساجد می‌گیرند. این اعمال به وضوح کفر محسوب می‌شود و برای آنان در دنیا و آخرت عذاب ذلت‌آور وعده داده شده است. تروریسم به ذات خود عمل کفرآمیز است و هنگامی که عنصر حرام خودکشی نیز به آن اضافه شود، شدت آن بیشتر می‌شود. کشتار مسلمانان و تروریسم در اسلام کاملاً حرام و از اعمال کفرآمیز است. تصریحات بزرگترین علمای تفسیر، حدیث، فقه و متکلمین در طول تاریخ ۱۴۰۰ ساله اسلام، همین فتوا را تأیید کرده است.

دیدگاه علمای معاصر پاکستان به مسائل جهان اسلام

اقداماتی از سوی تروریست‌ها که به‌طور بی‌تفکیک به کشتار مردم، زنان، کودکان و نمازگزاران در مساجد منجر می‌شود، و باز هم خود را وابسته به اسلام و جهاد می‌دانند، این تضاد بزرگتر از آن است که شاید چشمی آن را دیده باشد.

کشتن شهروندان غیرمسلمان بی‌گناه و دیپلمات‌های خارجی به عنوان واکنشی به ظلم‌ها و اقدامات غیرموجه قدرت‌های جهانی کاملاً نادرست است. کسی که چنین کند، هیچ ارتباطی با اسلام و پیامبر اسلام ندارد.

دکتر طاهر القادری همچنین به این سؤال پرداخته است که آیا برای کسانی که با نیت خوب در اقدامات افراطی شرکت می‌کنند، جایی برای حسن ظن وجود دارد. ایشان می‌فرمایند: «بدی در هر شرایطی بدی است و هر توجیهی برای ظلم، آن را ظلم باقی می‌گذارد. بنابراین هیچ عمل حرامی با نیک بودن نمی‌تواند حلال شود، زیرا در شریعت اسلامی حکم بر عمل اعمال می‌شود. کشتار انسانیت، ظلم و وحشت، تروریسم، فساد در زمین و قیام مسلحانه، با وجود هر نیت و اراده نیک، قابل بخشش نیست و هیچ رخصتی در این موارد وجود ندارد. بنابراین، استدلال تروریست‌ها و حامیانشان نیز از منظر شرع باطل است.

علامه مفتی غلام مصطفی رضوی در این زمینه اظهار داشتند: در این مورد هیچ شکی وجود ندارد که تروریسم و خرابکاری از هیچ نظر برای ما بهتر نیست، بلکه این‌ها بسیار خطرناک هستند و افرادی که تروریسم را گسترش می‌دهند و جان‌های بی‌گناه را از می گیرند، دشمن کشور و دشمن اسلام هستند. آن‌ها کودکان را یتیم و زنان را بیوه می‌کنند. من فکر می‌کنم آن‌ها درنده هستند، نه انسان. انسانی که انسانیت دارد، حتی در کشتن یک حیوان نیز دچار تردید می‌شود، اما این‌ها چگونه انسانی هستند که دست خود را به خون بی‌گناهان رنگین می‌کنند؟ این بدبخت‌ها نه تنها جان خود را از دست می‌دهند، بلکه جان‌های دیگران را نیز می‌گیرند، در حالی که خود به طور حرام می‌میرند. کسانی که به آن‌ها گفته‌اند اگر بمیرید، به شما بهشت می‌رسد، آن‌ها را فریب می‌دهند و این‌ها نیز فریب می‌خورند. این تروریسم و خرابکاری هم برای آن‌ها و هم برای اسلام خطرناک است. این‌گونه افراد نه وفادار به کشور هستند و نه وفادار به اسلام. تمام لشکرهای خصوصی غیر شرعی هستند. دولت حق دارد علیه آن‌ها اقدام مؤثر انجام دهد تا نام و نشانی از آن‌ها باقی نماند و باعث ایجاد مشکل برای امنیت کشور و ملت نشوند.

مفتی محمد صدیق هزاروی در این باره نظر خود را این‌گونه بیان کرده است: اهل سنت (بریلوی) به شدت مخالف افراط‌گرایی هستند. چه به صورت افراط و چه به صورت تفریط، زیرا اسلام دینی معتدل است، یعنی هر مکتب فکری باید به تبلیغ مسلک خود از طریق حکمت و موعظه نیکو بپردازد و به جای گلوله با اخلاق، دیگران را به خود جلب کند، تا وجود افراط‌گرایی از بین برود و همچنین ضروری است که همه مکاتب فکری در برابر افراط‌گرایی همکاری کنند و از چنین افرادی حمایت نشود.

مولانا مفتی گلزار احمد نعیمی نیز در این باره نقطه نظری ارائه داده‌اند: افراط‌گرایی و گروه‌های تندرو نماینده فکر واقعی اسلام نیستند. این گروه بازتابی از گروه خوارج در صدر اسلام است که اهل اسلام به توافق به آن‌ها لقب خوارج داده‌اند. این گروه تکفیری مانند خوارج هر مخالفی را کافر می‌داند و سپس علیه هر مخالف به خشونت گرایش می یابند. کشتن مسلمانان و غارت اموال آن‌ها، روش این گروه نیز هست.

دیدگاه علمای معاصر پاکستان به مسائل جهان اسلام

ارتباط با دولت‌های مسلمان

به طور کلی، علمای مسلمان بریلوی بر بهبود روابط متقابل دولت‌های مسلمان بر پایه اولویت تأکید می‌کنند و برخی نظرات حتی فراتر از این است. مفتی محمد صدیق هازاردی در این زمینه چنین اظهار نظر کرده است: از نظر اهل سنت بریلوی، روابط با دولت‌های مسلمان بسیار ضروری است، اما نباید بی‌روح باشند. از طریق این روابط، کشورهای مسلمان می‌توانند از مسائل یکدیگر آگاه شوند و به طور مشترک آن‌ها را حل کنند. این اتحاد مسلمانان می‌تواند توطئه‌های قدرت‌های غیر مسلمان علیه مسلمانان را خنثی کند. در گذشته، حوادث تأسف‌بار زیادی رخ داده است، مانند جنگ ایران و عراق و مظلومیت کویت در برابر حمله آمریکا به عراق. در حالی که آمریکا بدترین دشمن مسلمانان است و در حال حاضر نیز همدردی‌های بسیاری از کشورهای مسلمان به جای پاکستان، به هند معطوف است و این مسئله پنهان نیست. اگر روابط کشورهای مسلمان بر اساس صداقت و برادرانه «المسلم اخو المسلم» برقرار شود، مقابله با توطئه‌های دشمن آسان‌تر خواهد بود.

مکتب اهل حدیث:

این مسلک که به شدت بر تفسیر قرآن و حدیث به عنوان منابع اصلی احکام تأکید دارد و از پیروی از هرگونه مکتب فقهی فاصله می‌گیرد. اهل حدیث پس از مولانا محمد اسحاق مدنی  و شاگرد وی مهندس محمد علی مرزا بیشتر رونق گرفت.

اختلافات مذهبی و اتحاد بین مسلمانان

مولانا حافظ عبد الرحمن مدنی در این خصوص گفته است: اهل حدیث، دیوبندی، بریلوی و شیعه در واقع در سه مورد اختلاف دارند: در عبادات، که آن هم برخی اختلافات جزئی است. به نظر همه، ابتدا قیام، سپس رکوع، سپس قومه و سجده در نماز وجود دارد. همه بر این باورند که پنج نماز واجب است. اختلافات جزئی وجود دارد، مثلاً شیعه‌ها می‌گویند بدون عذر می‌توان نماز ظهر و عصر را با هم خواند، در حالی که اهل حدیث می‌گویند فقط در صورت عذر می‌توان این نمازها را با هم ادا کرد. این‌ها اختلافات بسیار جزئی و کوچک هستند.

دیدگاه علمای معاصر پاکستان به مسائل جهان اسلام

ما به این اختلافات اهمیت زیادی داده‌ایم، در حالی که در ساختن ملت یا کشور، مسائل جمعی ما مطرح است. امور جمعی ما مانند معاشرت، اقتصاد، سیاست و قانون، همگی به نظام اسلامی مربوط می‌شوند. پس چرا نمی‌توانیم در نظام اسلامی به توافق برسیم، در حالی که در این زمینه هیچ اختلاف فقهی وجود ندارد؟ ابتدا باید در این زمینه متحد شویم. وقتی در این مسائل به توافق رسیدیم، این توافق تأثیرات خود را بر سایر موارد نیز خواهد گذاشت.

دکتر ابتسام الهی ظهیر برای رفع تفرقه در امت اسلام پیشنهادات مهمی ارائه کرده و گفته است: برای رفع اختلافات در امت اسلامی، چند نکته را باید مورد توجه قرار داد. اولین و مهم‌ترین مسئله این است که درک قرآن و حدیث باید در سطح عمومی ترویج یابد. فهم قرآن و سنت نباید تنها محدود به علما و منابر باشد، بلکه همان‌طور که مردم به دیگر علوم دسترسی پیدا کرده‌اند، باید به علوم و معارف قرآن و سنت نیز دسترسی داشته باشند و بخشی از زندگی‌شان را به مطالعه این منابع اختصاص دهند.

دومین مسئله این است که میان مکاتب مختلف فکری، باید نوعی گفت‌وگو برقرار شود، مشابه آنچه که در دیگر زمینه‌ها میان متخصصین وجود دارد. متخصصین پزشکی با وجود تعلق به مکاتب مختلف فکری، به گفت‌وگوهای سالم باور دارند و سمینارها و نشست‌هایی برگزار می‌کنند. اما وقتی این موضوع به سطح علمای دینی می‌رسد، به‌جای اینکه در سطح علمی باقی بماند، اغلب احساسی می‌شود و به جای توجه به معنا، بیشتر به الفاظ پرداخته می‌شود و از کلمات برای ایجاد تفرقه استفاده می‌گردد. این رویکرد نباید وجود داشته باشد.

دیدگاه علمای معاصر پاکستان به مسائل جهان اسلام

مثلاً من می‌گویم «سیدنا حسین رضی الله عنه» و کسی که شیعه است می‌گوید «علیه‌السلام»؛ این نباید بر گفت‌وگوی ما تأثیر بگذارد. تفاوت در الفاظ نباید مکالمه را مختل کند. اگر کسی نتواند به‌اندازه فرد مقابل از الفاظ دقیق استفاده کند، نباید این را به نیت بد یا عدم فهم او نسبت داد.

در زمان گفت‌وگو، مسائل باید در پرتو دلایل علمی بررسی شوند و بحث‌ها به سطح ظاهری احترام محدود نشوند. بحث‌های علمی باید تقویت شوند و فرآیند یادگیری و آموزش به‌صورت مستمر ادامه یابد. این روش می‌تواند به کاهش افراط‌گرایی در جوامع مختلف منجر شود.

همچنین، مسائل جزئی نیز باید در گفت‌وگوها مطرح شوند. به عنوان مثال، مسائلی مانند «رفع یدین» یا مسئله طلاق ثلاثه باید به‌صورت علمی مورد بحث قرار گیرند. این نوع گفت‌وگوها نه تنها مشکلی ایجاد نمی‌کنند، بلکه سطح آگاهی مردم را افزایش داده و به تصمیم‌گیری آنها کمک می‌کنند. این مسائل نباید بهانه‌ای برای ایجاد اختلاف شوند و همان‌طور که گفت‌وگوهای سازنده در زمینه‌هایی مانند پزشکی، مهندسی و علوم اجتماعی ممکن است، در زمینه دین نیز باید وجود داشته باشد.

روابط میان دولت‌های مسلمان

در این موضوع، بین علمای هیچ مکتبی اختلافی وجود ندارد که روابط میان دولت‌های مسلمان باید به‌طور ترجیحی خوب و برادرانه باشد. بلکه، بیشتر علما بر این باورند که سازمان همکاری اسلامی (OIC) مسلمانان را ناامید کرده و باید به یک اتحاد واقعی در جهان اسلام تبدیل شود.

مولانا عبدالرحمن مدنی در این باره اظهار داشت:

همه کشورهای مسلمان باید با یکدیگر متحد باشند، اما دشمن ما به گونه‌ای تضاد منافع را ایجاد می‌کند که در هر جا مشکلی باشد. مثلاً در اینجا مسئله کشمیر و در آنجا مسئله فلسطین را به‌وجود آورده است و به همین ترتیب در هر منطقه‌ای یک مشکل ایجاد کرده‌اند. حتی بین عربستان سعودی و کویت اختلافات مرزی وجود دارد، همچنین بین بحرین و ایران اختلافات مرزی وجود دارد. در سایر مناطق نیز اختلافات مرزی به چشم می‌خورد. دشمن دائماً مسائل جدیدی مطرح می‌کند تا صلح میان این کشورها برقرار نشود. سپس افراد برای تأمین منافع خودشان به معامله و چانه‌زنی می‌پردازند.

دکتر سهیل حسن اظهار داشت: روابط با دولت‌های مسلمان باید بر اساس برابری و مساوات باشد. در این مورد هیچ موضوع اختلافی وجود ندارد.

افراط‌گرایی و تروریسم

از نظر حافظ عبدالرحمن مدنی در یک دولت اسلامی، هیچ گونه موجی از خشونت و هیچ شکلی از خشونت قابل تحمل نیست. اما مسئله این است که شرایط ما کاملاً متفاوت است. ما خود گروه‌ها و سازمان‌هایی را ایجاد می‌کنیم و سپس به درخواست غیرمسلمانانی که اربابان و حاکمان ما هستند، همان گروه‌ها را تروریست اعلام می‌کنیم. شما می‌دانید که مسئله افغانستان به درخواست آمریکا برای بیرون راندن روس‌ها آغاز شد و در آنجا چنان موج بزرگی ایجاد شد که مردم از سراسر جهان اسلام به آنجا هجوم آوردند. وقتی آمریکا از آنها ناراضی شد، همان گروه‌ها را تروریست اعلام کرد.

تا جایی که به حملات انتحاری مربوط می‌شود، هیچ مسلمانی این کار را انجام نمی‌دهد. اما دولت ما این روش را در پیش گرفته است که هر حمله‌ای که می‌خواهد پنهان کند، آن را به عنوان حمله انتحاری معرفی می‌کند. اما بعداً وقتی منافع مطرح می‌شود، می‌گویند که این حمله انتحاری نبوده است، همان‌طور که در مورد حمله روز عاشورا در کراچی اتفاق افتاد. هیچ مسلمانی نمی‌تواند تصور کند که بی‌گناهان را به قتل برساند، مگر اینکه گمراه شده باشد، زیرا در دنیا فریب‌ها داده می‌شود و مردم را گمراه می‌کنند. اتفاقی که می‌افتد این است که افراد مختلفی با طبایع گوناگون وجود دارند و سازمان‌های امنیتی از این طبایع مختلف بهره می‌برند. در کشور ما سازمان‌هایی هستند که ادعا می‌کنند برای مسلمانان کار می‌کنند، اما در واقع ابزار دست سازمان‌های اطلاعاتی هستند و این سازمان‌ها از آنها حمایت می‌کنند و با حمایت از آنها، هر کاری که بخواهند انجام می‌دهند.

حافظ ابتسام الهی ظهیر با ابهامات و نگرانی‌ در این مورد اینگونه نظرخود را بیان کرده است: در این زمینه دو نظریه اصلی وجود دارد. یکی این است که شاید برخی مسلمانان دخیل باشند که به‌طور اساسی گمراه شده‌اند؛ من با این نظر خیلی موافق نیستم. به نظر من، این یک توطئه بزرگ است و دشمن نه تنها مجهز به منابع است، بلکه کاملاً هوشیار هم هست. در حال حاضر، مرزهای ما به گونه‌ای است که هند، اسرائیل و به ویژه آمریکا نیز می‌توانند در آن دخالت کنند. رویکرد آمریکا در ایجاد نظم نوین جهانی بسیار غیر دموکراتیک است. آنها نه حاضر به پذیرش دغدغه‌های مسلمانان هستند و نه تمایلی به رفع نگرانی‌های آنها دارند. در این شرایط، ما نمی‌توانیم با قطعیت بگوییم که گروه‌های مسلمان در این تروریسم دخیل هستند؛ بلکه تعداد زیادی از مخالفان مسلمانان در این امر نقش دارند که در حال ایجاد ابهام‌اند. علت این است که عالمان برجسته تمام مکاتب فکری، به‌طور کلی متحد شده‌اند و بر این نکته توافق دارند که تمامی اشکال تروریسم که به جان، مال یا اموال مردم و یا به دولت‌های مسلمان آسیب می‌زنند، در اسلام جایگاهی ندارند.

در مورد افرادی که گفته می‌شود مسلمان هستند، دسترسی رسانه‌ها به آنها و منابعی که آنها به رسانه‌ها دارند، شفاف و بدون شک و شبهه نیست. دسترسی رسانه‌ها به این افراد باید شفاف باشد پیش از آنکه بتوانیم آنها را متهم کنیم. ذهن من در این باره روشن است که من قتل‌های فراقضایی را مجاز نمی‌دانم. هیچ‌کس، هرچقدر هم که بزرگ‌ترین متهم باشد، نباید بدون اتهام رسمی مورد عملیات قرار گیرد یا کشته شود. به نظر من، این اختیارات باید به دادگاه‌ها واگذار شود تا تحقیقات انجام دهند و بعد از ارائه دلایل و شواهد، اگر کسی به‌عنوان تروریست شناخته شود، او باید مجازات شود، و این مجازات نباید کمتر از مرگ باشد. اما نسبت دادن اتهام به کسی، بدون داشتن دلیل محکم، صحیح نیست.

دکتر عافیه صدیقی، در آمریکا که نگاه جانبدارانه به مسلمانان پررنگ است، توانست وکیل مدافع بگیرد؛ پس تمام افرادی که به‌عنوان تروریست معرفی می‌شوند نیز باید از طریق دادگاه مورد تحقیق و بررسی قرار بگیرند. حافظ سعید، صوفی محمد و مولانا عبدالعزیز مثال‌های واضحی هستند. هر سه نفر از سوی دولت و رسانه‌های ملی به‌عنوان مجرم معرفی شده بودند، اما دادگاه‌ها آنها را بی‌گناه اعلام کردند. در این شرایط، ما بسیار محتاط‌تر شده‌ایم و بر این باوریم که فقط از طریق یک محاکمه و حکم دادگاهی می‌توان به نتیجه‌گیری رسید.

پروفسور دکتر سهیل حسن نظر خود را در مورد تروریسم فرقه‌ای این‌گونه بیان کرد: در این مورد، ضروری است که به یکدیگر احترام بگذاریم. شما به من احترام بگذارید، من هم به شما احترام می‌گذارم. شما اعتقادات خود را داشته باشید و من اعتقادات خودم، اما باید به یکدیگر احترام بگذاریم. اگر کسی بی‌عدالتی کند، به‌طور طبیعی واکنش‌هایی به وجود می‌آید. سازمان‌هایی مانند لشکر جهنگوی شکل گرفتند و در نتیجه واکنش‌ها به آن‌ها افزایش یافت و قتل و کشتار آغاز شد. این وضعیت باعث فساد در جامعه شد. بنابراین، باید دلایل و ریشه‌های این مشکلات را بررسی کرد.

در مورد اتهاماتی که به مسلمانان درباره افراط‌گرایی زده می‌شود، دکتر سهیل حسن گفت: نکته مهم در مورد افراط‌گرایی این است که اتهاماتی ناعادلانه نیز به ما زده می‌شود. در نماز، روزه، حج و زکات ما چه افراطی‌گری وجود دارد؟ هیچ افراطی‌گری در این امور نیست. اگر افراط‌گرایی وجود دارد، باید به‌طور مشخص شناسایی شود. درست نیست که تمام جامعه را افراط‌گرا بنامیم.

منبع: کتاب مسالک دینی پاکستان نویسنده ثاقب اکبر، موسسه البصیره

کد خبر 22144

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 7 =