تحول فرهنگی پاکستان که غنی از تأثیرات هندو-فارسی است، بهطور قابل توجهی تحت تأثیر عربیسازی قرار گرفته است، بهویژه از دهه ۱۹۸۰ در دوران حکومت ژنرال ضیاءالحق. در این دوران، تغییرات سیستماتیک به سمت یک روایت فرهنگی عربمحور انجام شد که جنبههای مختلف اجتماعی از جمله برنامههای آموزشی، رویههای دینی و برداشتهای عمومی را تحت تأثیر قرار داد.
زمینه تاریخی این تغییرات از تعاملات میان آسیای مرکزی و شبهقاره سرچشمه میگیرد که ترکیبی از فرهنگها را به وجود آورد و با تأکید بر سنتهای صوفیانه، تسامح مذهبی و وحدت در میان جوامع متنوع را پرورش داد. در ابتدا، هند پیشااستعماری، افراد را در هویتهای مذهبی سختگیرانه محصور نمیکرد و مبادلات فرهنگی روانی را امکانپذیر میساخت. با این حال، طبقهبندیهای استعماری بریتانیا، تقسیمات فرقهای را تثبیت کرد.
ظهور فرهنگ هندو-فارسی را میتوان به تأسیس حکومت اسلامی در شبهقاره بازگرداند که از محمود غزنوی آغاز شد و راه را برای تسلط زبان فارسی در امور اداری و شکوفایی تصوف هموار کرد. این بافت فرهنگی بهخوبی توسط شاعرانی مانند امیر خسرو مستند شده است که آثارشان تقاطع تمهای فارسی و بومی را به تصویر کشیده و میراث مشترکی را بین مسلمانان و هندوها به نمایش گذاشته است. این میراث در تکامل زبان اردو نیز منعکس شده است که تلفیقی از تأثیرات فارسی و بومی بود.
با آغاز تمرکز ضیاء بر سنتهای عربی که همسو با ایدئولوژی اسلامی خالصگرایانه تلقی میشد، تأثیر تصوف و اصول عشق و تسامح جهانی آن کمرنگ شد و ایدئولوژیهای سختگیرانه وهابی و دیوبندی که بهشدت با بیانهای متنوع اسلام مخالفت میکردند، جای آن را گرفتند.
افزایش جنبشهای مذهبی محافظهکار، با حمایت مالی عربستان سعودی از مدارس دیوبندی، آموزش دینی و گفتمان عمومی را به سمت تفسیرهای سختگیرانه اسلامی بازتعریف کرد و روایتهای انحصاریای را ایجاد کرد که فرقههای غیرهمسو و اقلیتهای مذهبی را به حاشیه میراند. این پذیرش یک روایت واحد، تقسیمات اجتماعی را تشدید کرد و خشونتهای فرقهای را بهویژه علیه جوامع شیعه و صوفی برانگیخت.
در همین حال، بیانهای فرهنگی نیز تحت تأثیر قرار گرفت؛ رسوم محلی پرجنبوجوش که زمانی مورد ستایش قرار میگرفتند، مورد نقد شدید قرار گرفتند و اغلب بهعنوان غیر اسلامی تلقی شدند. حرکت گسترده عربیسازی، هویت پاکستانی را به یک روایت اسلامی واحد تغییر داد که از غنای بافت فرهنگی آن خالی بود. این تغییرات منجر به اعمالی نظیر جداسازی جنسیتی در جشنها و مؤسسات آموزشی شد که تغییر بهسمت جامعهای محافظهکارتر را بازتاب میدهد.
این تغییر نهتنها به همگنسازی فرهنگی و اجتماعی انجامید، بلکه تنشهایی را نیز ایجاد کرد که باعث بروز نارضایتی نسبت به غیرمسلمانان شد و برای اقلیتهایی که در سرزمین خود با تبعیض و خشونت مداوم روبهرو هستند، هویتی نامطمئن به وجود آورد.
در این چشمانداز متحول، با وجود چالشهایی که از حرکت به سمت عربیسازی ناشی میشود، عناصر فرهنگ هندو-فارسی همچنان بهعنوان نمادهایی از وحدت و مقاومت در برابر موج افراطگرایی مذهبی در میان مردم پابرجاست. این امر نشاندهنده مبارزهای است میان حفظ ارزشهای سنتی و انطباق با هویتهای تحمیلی که توسط نیروهای خارجی شکل گرفتهاند.
با این وجود، پیوندهای پاکستان با ریشههای هندو-فارسی آن میتواند بهعنوان بخشی اساسی از هویت ملیاش تلقی شود و فرصتهایی را برای گفتوگو پیرامون تسامح، غنای فرهنگی و تنوع قومی در کشوری که با پیامدهای تغییرات رادیکال در روایتهای فرهنگی خود و چالشهای ناشی از درگیریهای فرقهای و مذهبی دستوپنجه نرم میکند، فراهم آورد.
منبع https://www.paradigmshift.com.pk/arabization-of-pakistan/
نظر شما