مقدمه
قوم فرملی یا فرملیان، یکی از اقوام قدیمی و اصیل ساکن در سرزمین کابلستان و اطراف آن هستند که تا امروز از نظر هویتی، کمتر مورد توجه و پژوهشهای علمی قرار گرفتهاند. در حالی که فرملیان در ۲۲ ولایت افغانستان حضور دارند، استقرار اصلیشان در منطقهی موسوم به چهاردهی کابل و شهرستان ارگون ولایت پکتیکا است. در دهههای اخیر، تلاشهایی جهت بازیابی و تعریف روشن تر هویت این قوم صورت گرفته است. این متن تلاش دارد تا نظریات مختلف را بررسی کرده و با دیدگاه علمی، مستند و بیطرفانه به تحلیل آنها بپردازد.
الف) نظریه پشتونتبار بودن
برخی افراد، منابع محلی و علمی از جمله پروفسور مرحوم محمد محسن فرملی- یکی از پژوهشگران معاصر از قوم فرملی-، فرملیان را بخشی از قبایل پشتون دانستهاند. این دیدگاه بیشتر بر پایهی نزدیکی جغرافیایی، برخی شباهتهای زبانی و همچنین همزیستی در مناطق جنوبشرقی کشور شکل گرفته است.
اما باید گفت که اسناد تاریخی معتبر که فرملیان را مستقیماً به قبایل پشتون پیوند دهد، وجود ندارد. افزون بر آن، زبان و لهجهی فرملیان، ساختار چهره و سبک زندگیشان با بسیاری از قبایل پشتون تفاوتهای روشنی دارد. این تفاوتها در مطالعات مردمشناسی و زبانشناسی بیشتر نمایان میشود.
مزایا:
- تلاش برای ایجاد همبستگی قومی در منطقه
- ادعای تعلق به یک هویت بزرگتر ملی
نقاط ضعف:
- نبود منابع تاریخی و ریشهشناسی معتبر
- تفاوتهای زبانی، فیزیکی و فرهنگی با اقوام پشتون
- منابع پشتوننگار مانند صولت افغانی تنها اشارهه ای محدود و گذرا دارند که از لحاظ علمی کفایت نمیکنند.
ب) نظریهی تاجیکتبار بودن
برخی منابع کلاسیک مانند «بابرنامه»، «فرشته»، «طبقات اکبری» و «گزارش الفنستون» از فرملیان بهعنوان تاجیک یا مرتبط با اقوام فارسیزبان یاد کردهاند. ساختار زبانی فرملیان، نحوهی گفتار فارسی دری، چهرههای مشابه اقوام تاجیک و سبک زندگی نیز این فرضیه را تقویت میکند.
نقاط قوت این نظریه:
- اسناد تاریخی بیشتر در این زمینه موجود است.
- نزدیکی فرهنگی، زبانی و مذهبی با اقوام فارسیزبان
- استمرار سکونت در کابلستان که خاستگاه اقوام فارسیزبان است.
نقاط ضعف:
- هویت فرملی در بسیاری از منابع تاجیکی نیز بهصورت خاص برجسته نشده است.
- برخی واژهها و اصطلاحات محلی خاص فرملیان با تاجیکها متفاوت است.
ج) نظریهی ترکتبار یا مغولتبار بودن
برپایهی شماری از پژوهشها و تحلیلهای تاریخی، فرملیان از اقوامی دانسته شدهاند که با ترکان آسیای میانه یا تیرههای مغولی تماس فرهنگی و تاریخی داشتهاند و یا از آنها ریشه گرفتهاند. این نظریه با استفاده از تحلیل نامهای تاریخی مناطق، عناصر فرهنگی و برخی شواهد باستانشناسی و زبانی، پایهگذاری شده است.
شواهدی مانند شباهتهای واژگانی، ساختارهای اجتماعی و برخی نشانههای فرهنگی، قرابت فرملیان با اقوام ترکتبار را تقویت میکند. همچنین، برخی منابع غیرمستقیم تاریخی و نقلهای محلی نیز این پیوند را تأیید کردهاند.
از منظر هویتسازی فرهنگی، این نظریه میتواند دریچهی نو برای خودشناسی و تقویت اعتماد به نفس جمعی فرملیان باشد. احساس نزدیکی بسیاری از فرملیان امروز به این ریشه، نشانگر پذیرش اجتماعی آن است.
نقاط قوت این نظریه:
- همخوانی فرهنگی، زبانی و ظاهری با اقوام ترکتبار منطقه
- فراهمکردن بستر هویتی ریشهدار و قابل افتخار برای نسلهای امروز و فردا
- بازشدن راه تحقیق و شناخت دقیقتر دربارهی نقش تاریخی فرملیان در کابلستان و مناطق همجوار
نقاط ضعف:
- نیاز به شواهد مستندتر در متون تاریخی کلاسیک، که با پژوهشهای آتی ممکن است کشف شوند.
- ضرورت تمایز دقیق میان مفهوم ترکتبار، مغولتبار و دیگر اقوام آسیای میانه (برای پرهیز از خلط مفهومی)
- نیاز به تحقیقات علمی بیشتر در حوزههای ژنتیک، زبانشناسی و مردمنگاری برای پشتیبانی قطعی از این فرضیه
د) نظریهی بومی بودن (کابلستان یا زابلستان)
برخی تحلیلگران معتقدند که فرملیان از اقوام بومی منطقهی کابلستان یا زابلستان هستند که از زمان قبل از اسلام در این مناطق میزیستهاند. نامهای تاریخی، باورهای دینی پیش از اسلام و نشانههایی از معابد، قبرها و قلعههای باستانی میتواند از قدمت حضور این قوم در منطقه حکایت کند.
نقاط قوت این نظریه:
- پیوند با تمدنهای کهن کابل و زابل
- اسناد غیرمستقیم از عهد باستان (مانند روایتهای هندوشاهی و کوشانی)
- توضیحپذیرتر بودن از نظر ریشهیابی فرهنگی و جغرافیایی
نقاط ضعف:
- نبود شواهد محکم ژنتیکی
- نیازمند بودن به پژوهشهای باستانشناسی عمیقتر
تفاوتهای زبانی، فرهنگی و ساختاری فرملیان
فرملیان با لهجهی خاصی از فارسی دری سخن میزنند که واژههای خاص دارد. از نظر ساختار فیزیکی نیز غالباً با قد متوسط تا بلند، ابروهای پیوسته، چشمان میشی و رنگ پوست روشن شناخته میشوند. در میان فرملیان، اشعار محلی، آداب سنتی عروسی و موسیقی خاص منطقه نیز رایج است که آنها را از اقوام اطراف متمایز میسازد.
سهم یا نبود سهم فرملیان در حکومتهای افغانستان
قوم فرملی، با وجود پراکندگی وسیع جغرافیایی در افغانستان، در ساختارهای رسمی و سیاسی کشور، بهویژه در حکومتهای گذشته، کمتر شناخته شده و سهم مستقیمی نداشته است. این وضعیت ناشی از عوامل متعددی چون نبود شناسایی رسمی، نبود ساختارهای منسجم اجتماعی و نادیدهگرفتن اقوام کمتر شناخته شده بوده است.
در واپسین سالهای جمهوری، قوم فرملی که اکثریت منطقهی چهاردهی کابل را در بر میگیرد، با ایجاد و رهبری شورای اجتماعی فرملیان توانست برای نخستین بار، جایگاه مستقل و رسمی در سطح اجتماعی و فرهنگی برای این قوم تثبیت کند. این دستاورد، پس از دههها فراموشی و حذف سیستماتیک، نقطهی عطفی در احیای هویت فرملیان بود.
این حرکت اجتماعی، افزون بر بیدارسازی فرهنگی، در راستای مشارکت مدنی و آبادی کشور نیز نقش مثبت ایفا کرد و فعالیتهای آن، از حمایت افکار عمومی برخوردار شد.
اما با روی کار آمدن رژیم طالبان، تمام فعالیتهای مدنی و اجتماعی ممنوع گردیده که به شورای اجتماعی فرملیان نیز صدمه وارد شده است.
در ولایتهایی چون ارزگان، شهرستان ارگون ولایت پکتیکا، بغلان و کابل، فرملیان با چالشها و مشکلات فراوانی روبهرو هستند. نهتنها هویتشان از سوی نهادهای محلی و حکومتی به رسمیت شناخته نمیشود، بلکه در ساختار سیاسی و اداری رژیم فعلی (امارت اسلامی طالبان) هیچگونه سهم و جایگاهی ندارند. این وضعیت باعث شده تا بسیاری از فرملیان در انزوا، بیعدالتی و حاشیه قرار گیرند.
با اینحال، باور به ظرفیت مدنی و هویتی قوم فرملی همچنان زنده است، و در داخل و خارج از کشور، تلاشها برای احیای هویت، حقوق و سهم عادلانه این قوم ادامه دارد.
نتیجهگیری
فرملیان از اقوام اصیل و کهن افغانستان هستند که تا امروز در حاشیهی شناسایی هویتی و سهمگیری سیاسی قرار دارند. برای روشنساختن هویت آنان، نیاز به تحقیقات عمیق در حوزههای تاریخ، مردمشناسی، زبانشناسی، ژنتیک و باستانشناسی داریم. نظریههای مختلف هرکدام مزایا و ضعفهایی دارند، اما آنچه روشن است، ضرورت اتحاد، آگاهی و تلاش برای احیای هویت فرملیان است.
این یک حرکت علمی و فرهنگی است، نهتنها برای گذشته، بلکه برای آیندهای که در آن فرملیان با افتخار از ریشه و هویت خویش یاد خواهند کرد.
منبع: روزنامه هشت صبح
لینک:
https://8am.media/fa/understanding-the-ethnic-identity-of-the-formlians-a-scientific-simple-and-documented-study/
نظر شما