روابط بنگلادش و پاکستان:
ارزیابی مجدد گذشته، تصویرسازی آینده
اسحاق دار، معاون نخست وزیر و وزیر امور خارجه پاکستان، روز شنبه برای یک ماموریت دو روزه وارد داکا شد. سفر او با سفر جام کمال خان، سرپرست وزارت بازرگانی بنگلادش که در ۲۱ اوت برای یک سفر چهار روزه وارد پاکستان گردید، همزمان شد. انتظار میرود در جریان این تعاملات سطح بالا، داکا و اسلامآباد چندین توافقنامه از جمله مقررات مربوط به سفر بدون ویزا برای دارندگان گذرنامههای دیپلماتیک و سرویس، همکاری بین آکادمیهای خدمات خارجی مربوطه و ایجاد یک کارگروه مشترک زیر نظر وزارتخانههای بازرگانی دو کشور امضا کنند. از دیگر توافق های احتمالی میتوان به تمدید تفاهمنامه تبادل فرهنگی و توافقنامه همکاری رسانهای میان موسسه مطبوعاتی بنگلادش و خبرگزاری پاکستان اشاره کرد.
قرار است وزرای امور خارجه دو کشور روز یکشنبه، ۲۴ آوت، با یکدیگر دیدار کنند و پس از آن مراسم رسمی امضای توافقنامه برگزار شود. همچنین قرار است بعدازظهر همان روز، اسحاق دار با محمد یونس رئیس دولت موقت، دیداری صمیمانه داشته باشد. این جلسات و توافقات، که دیپلماسی تجاری را با همکاری فرهنگی و نهادی ترکیب میکند، چیزی بیش از یک اقدام نمادین و تشریفاتی را نشان میدهد. اینها نشان دهنده تلاشی آگاهانه برای تنظیم مجدد روابط دوجانبه بر پایهای مستحکمتر شامل ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی هستند. برای دو کشوری که با تاریخی پرتلاطم و در هم تنیده به هم پیوند خوردهاند، این لحظه فرصتی برای بازنگری گذشته، تنظیم مجدد حال و ترسیم آینده فراهم میکند.
زمانبندی این دیدارها نمیتوانست از این مهمتر باشد. بنگلادش در حال حاضر توسط یک دولت موقت به رهبری محمد یونس اداره میشود که سیاست اعلامشدهاش بر مبنای "دوستی با همه" نشاندهندهی فاصله گرفتن شدید از دیپلماسی هندمحور حزب عوامی لیگ است. در کمتر از یک سال، داکا و اسلام آباد ارتباطات سطح بالا را دوباره برقرار، روابط اقتصادی را احیا و حتی به بررسی همکاریهای نظامی شروع کردند.
با این حال، تاریخ را نمیتوان به این راحتی کنار گذاشت. برای بنگلادش، میراث جنگ آزادیبخش ۱۹۷۱ همچنان در آگاهی ملی حک شده است. برای پاکستان، حساسیتها پیرامون اذعان رسمی به جنایات دوران جنگ همچنان ادامه دارد و اسلامآباد همچنان توافق سهجانبه ۱۹۷۴ (که هند طرف سوم آن بود) را به عنوان یک توافق نهایی میبیند. این اختلاف حلنشده، هم مانعی آشکار و هم زمینهساز هرگونه آشتی در آینده است.
در دوران نخستوزیری شیخ حسینه، روابط میان بنگلادش و پاکستان در بیشتر دوران ۱۵ ساله حکومت او عمیقاً متشنج ماند. تأسیس دادگاه جنایات بینالمللی در سال ۲۰۰۹ برای پیگرد قانونی جنایات جنگی ۱۹۷۱ و متعاقب آن اعدام چندین رهبر جماعت اسلامی، محکومیت شدید پاکستان را به دنبال داشت و اسلام آباد این دادگاهها را به این دلیل که انگیزه سیاسی پشت آنهاست، رد کرد. درخواست مداوم داکا برای عذرخواهی رسمی اسلام آباد، تنشها را میان دو طرف بیشتر دامن زد. حزب عوامی لیگ همچنین به طور فعال از لفاظیهای ضد پاکستانی به عنوان ابزاری برای مشروعیت داخلی، در تضاد کامل با حزب بی ان پی که از نظر تاریخی روابط صمیمانهتری با اسلامآباد داشته است، استفاده کرد.
تحولات اوت 2024 ، بلافاصله تغییر لحن دو طرف را به همراه داشت. ظرف چند ماه، شهباز شریف نخست وزیر پاکستان و محمد یونس رئیس دولت موقت بنگلادش در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل و اجلاس دی – 8 با یکدیگر دیدار کردند که نشان دهنده قصد متقابل آنان برای از سرگیری روابط بود. در این مسیر پیشرفت ملموس به زودی حاصل شد و تجارت دوجانبه در سال مالی 2024-2025 با 20 درصد افزایش از 712 میلیون دلار به 865 میلیون دلار رسید. تجارت مستقیم دریایی در نوامبر ۲۰۲۴ از سر گرفته شد و به وقفهای بیش از نیم قرن پایان داد. در ژانویه ۲۰۲۵ تفاهمنامهای در مورد تجارت برنج امضا شد. فلای جناح شرکت هواپیمایی ارزانقیمت پاکستان، مجوز انجام پروازها به داکا را دریافت کرد. تماسهای نظامی نیز از سر گرفته شد و بحثهایی در باره رزمایشها و آموزشهای مشترک صورت گرفت.
با این حال، گرم شدن روابط و نو شدن آن ، چالشهای سهمگین پیش رو را پنهان نمیکند. میراث حل نشدهی سال ۱۹۷۱ همچنان پابرجاست و مطالبه عذرخواهی رسمی از پاکستان همچنان وزن نمادین قدرتمندی در گفتمان سیاسی بنگلادش دارد. در حالی که دولت موقت ممکن است بر همکاری عملگرایانه تأکید کند، احساسات عمومی که در دهها سال حافظه تاریخی را شکل داده است را نمیتواند نادیده بگیرد. در عین حال، این برداشت در برخی محافل مبنی بر اینکه نزدیکی با پاکستان به معنای جدایی از هند با حاصل جمع صفر است، خطر تشدید تضاد در داخل کشور را به همراه دارد. حساسیتهای امنیتی لایه دیگری از پیچیدگی را ایجاد میکند: بحثهای مربوط به خرید جتهای جنگنده ساخت چین یا شرکت در رزمایشهای دریایی پاکستان میتواند هند را نگران کند. در جبهه اقتصادی، تنوعبخشی از نظر استراتژیک عاقلانه است. اما هر دو کشور از گذشته تاریخی حجم تجارت پایین و محدودی داشتهاند. امری که این احتمال را افزایش میدهد که ملاحظات سیاسی ممکن است از اصل ماجرا پیشی بگیرند. مگر اینکه با توافقات هدفمند و افزایش ارتباطات پشتیبانی شوند.
با این وجود، چشماندازی واقعی برای ایجاد یک مشارکت متعادل و سودمند متقابل در چارچوب این محدودیتها نهفته است. بازگشایی مسیرهای دریایی مستقیم، فرصتهایی را برای کاهش هزینهها و بهبود رقابتپذیری ایجاد میکند. فعالیت شورای مشترک کسبوکار، در صورت گسترش به حوزههایی مانند شرکتهای کوچک، پلتفرمهای دیجیتال و نساجی، میتواند به پیشبرد تجارت دوجانبه به سمت هدف بلندپروازانه ۳ میلیارد دلار کمک کند. پیشنهاد پاکستان برای اعطای ۳۰۰ بورسیه تحصیلی کامل برای دانشجویان بنگلادشی و گسترش تبادلات فرهنگی و دانشگاهی میتواند به آرامی بیاعتمادی را در سطح جامعه از بین ببرد. همچنین نباید تقویت روابط با پاکستان به عنوان خصومتی علیه هند تلقی شود. بلکه در عوض، این روابط میتواند به عنوان ابزاری عملی برای ایجاد تعادل در آسیای جنوبی چندقطبی عمل کند. حتی در حوزه حساس دفاعی، همکاری دقیق و سنجیده در زمینه های غیرنظامی مانند صلحبانی سازمان ملل، امدادرسانی در بلایا یا به اشتراکگذاری اطلاعات در اقدامات ضدتروریسم میتواند مزایای ملموسی را بدون ایجاد نگرانی برای بازیگران منطقهای به همراه داشته باشد. بنابراین، وظیفه ما پاک کردن تاریخ نیست، بلکه ایجاد یک مشارکت آیندهنگر، متناسب، شفاف و مبتنی بر منافع ملی است.
بحث هند ناگزیر بر این تحولات سایه افکنده است. برای دهلی نو، بنگلادش مدتهاست که شریک حیاتی در تضمین ثبات در امتداد مرزهای شمال شرقی خود بوده است و دوران حزب عوامی لیگ شاهد اتحاد استراتژیک بیسابقهای میان دو کشور بود. سرد شدن روابط داکا-دهلی از سال ۲۰۲۴، همراه با تجدید روابط بنگلادش با پاکستان، نگرانیهایی را در خصوص احتمال تشکیل محور چین-پاکستان-بنگلادش برای همسایه ما هند ایجاد کرده است. واکنشهای احتمالی هند شامل اعمال موانع غیرتعرفهای و محدودیتهای وارداتی بر کالاهای بنگلادشی، بازنگری دیپلماتیک گستردهتر برای تعامل با طیف وسیعتری از بازیگران بنگلادشی و سیگنالهای امنیتی برای منصرف کردن از همکاری عمیق نظامی با پاکستان خواهد بود. برای داکا، چالش این خواهد بود که نشان دهد چگونه تعامل با پاکستان، رابطهاش با هند را تکمیل میکند، نه اینکه باعث تضعیف آن می شود.
بازاندیشی در آینده روابط بنگلادش و پاکستان نیازمند تغییر در طرز فکر هر دو طرف است. برای بنگلادش، این به معنای اذعان به این نکته است که اگرچه گذشته را نمیتوان پاک بکند، اما آینده را میتواند با منافع عملگرایانه و احترام متقابل شکل بدهد. برای پاکستان، این امر مستلزم به رسمیت شناختن این است که حرکات نمادین و معنادار میتوانند اعتماد و حسن نیت ایجاد کنند. گامهای عملی میتواند شامل ابتکارات مشترک تحقیقات تاریخی، توافقنامههای تجاری خاص هر بخش در حوزههایی مانند داروسازی، فناوری اطلاعات و منسوجات، گفتگوهای سالانه در سطح وزرای امور خارجه برای تضمین تداوم فراتر از چرخههای سیاسی و گسترش تبادلات پارلمانی با مشارکت دادن احزاب مخالف و گسترش دادن همگاری حوزه های انتخابیه برای بهبود روابط باشد.
دیدارهای اسحاق دار و جام کمال خان، گشایشهای نمادین و استراتژیکی را به همراه دارد. اینکه این امر به یک نقطه عطف تبدیل شود یا یک فرصت از دست رفته باشد، بستگی به این دارد که هر دو ملت چگونه از تعامل تاریخی، سیاسی به عملگرایی عبور کنند. بنگلادش و پاکستان اکنون در یک دوراهی دیپلماتیک قرار دارند. مسیر پیش رو نیازمند صبر، حساسیت متقابل و تمرکز بر منافع مشترک است. تنظیم یک رابطه کاری، یک فرآیند تدریجی خواهد بود و مستلزم تعهد پایدار از سوی دولتها و جوامع به طور یکسان است. هدف نهایی نباید پاک کردن گذشته باشد، بلکه باید اطمینان حاصل شود که گذشته، آینده را محبوس نمیکند. این میتواند سازندهترین راه پیش رو برای دو ملت با سرنوشتهای در هم تنیده در آسیای جنوبی در حال تحول باشد.
نویسنده: پروفسور اس ک توفیق ام. حق، مدیر موسسه سیاست و حکومتداری جنوب آسیا ، دانشگاه شمال – جنوب ، دکتر پرویز حسن یوسف پژوهشگر دانشگاه شمال – جنوب.
(روزنامه دیلی استار ، یک شنبه، 24 آوت 2025)
نظر شما