نقش برجسته طلاب مدارس دینی در قیام جولای (2024 )
بزرگترین جنبش علیه حکومت شیخ حسینه دیکتاتور فراری توسط طلاب مدارس دینی شکل گرفت و بزرگترین سرکوب علیه طلاب مدارس دینی نیز در دوره همین شیخ حسینه صورت گرفت. در ۵ مه ۲۰۱۳، سازمان غیرسیاسی "حفاظت اسلام" تجمعی برگزار کرد و خواستار درج ۱۳ نکته از جمله "اعتماد و اعتقاد به خدا" در قانون اساسی شد. پس از این تجمع روزانه، دولت فاشیست غروب همان روز فجیعترین قتل عام را در میدان شپلا مرتکب شد. نیروهای امنیتی دولتی آن وقت، با قطع تمام خطوط برق در حوالی این میدان، در تاریکی شب به کشتار گسترده دست زدند و بیش از ۵۰ هزار گلوله شلیک کردند.
آن روز، خشونت گستردهای در سراسر پایتخت اعمال شد. علاوه بر این، فعالان حفاظت اسلام در هفت منطقه از جمله نارایان گنج، چیتاگنگ، باگرهات و برهمانبارییا مورد تعقیب و آزار و اذیت قرار گرفتند. طبق آمار رسمی آن زمان، در مجموع ۱۹ نفر در حمله پلیس کشته شدند. با این حال، تعداد دقیق کشتهشدگان در آن کشتار هنوز مشخص نیست. طبق گزارش سازمان حقوق بشر ، ۶۱ عضو حفاظت اسلام در حملات نیروهای پلیس در میدان شپلا کشته شدند. انتشار این گزارش خشم شدید دولت را برانگیخت و در این مقطع، مجوز فعالیت سازمان های حقوق بشر را لغو کرد. اخیرا حزب حفاظت اسلام فهرستی از ۹۳ نفر کشته شده در حادثه شپلا چاتتار را منتشر کرده است. این قتل عام، علما و طلاب مدارس دینی را از نظر اجتماعی و سیاسی به حاشیه راند.
در ادامه در سال ۲۰۲۱ با حمله نیروهای دولتی به تجمع حفاظت اسلام که برای مخالفت با سفر نارندرا مودی، نخست وزیر هند، به بنگلادش برگزار شده بود، جنایت بزرگ دیگری علیه دانشآموزان مدارس قومی رخ داد و چندین نفر بدون هیچ دلیلی کشته شدند. در روزهای پس از این درگیری، اعلام شد ۱۷ نفر در سراسر کشور کشته شدند که اکثر آنها طلاب مدرسه دینی بودند.
در قیام 2024 هم معلمان و دانشآموزان مدارس دینی نقش مهمی ایفا کردند. طلاب مدرسه دینی با مسدود کردن "جاتراباری" ورودی اصلی داکا، جنبش را تشدید کردند. جاتراباری نقطه ورود به شهر داکا از چندین منطقه پیرامونی ، سیلهت و بخش چیتاگونگ است. چند باب از بزرگترین مدرسه های دینی در جاتراباری هستند. در میان آنها، جامعه الاسلامیه دارالعلوم بزرگترین مدرسه دینی قومی است. علاوه بر این، مدارس متعددی در این منطقه از جمله مدارس سطح کامل تمیرالملط و نجات صدیقه قرار دارند.
در میان طلاب مدارس دینی، طلاب مدارس قومی هیچ ارتباط واقعی با جنبش اصلاح سهمیهبندی نداشتند. چون در مشاغل دولتی، سهمیه و امتیازی برای معلمان و دانشآموزان مدارس قومی در نظر گرفته نشده است. اما وقتی نیروهای دولتی و تروریستهای حزب عوامی لیگ به طرز وحشیانهای معترضان را به قتل رساندند و حملات تروریستی بیسابقهای را علیه دانشجویان دختر و زن در اواسط ماه جولای انجام دادند، این جنبش دیگر فقط یک مسئله مربوط به مدرسه، کالج و دانشگاه نبود، بلکه به یک مسئله ملی تبدیل شد. طلاب مدرسه دینی ، به ابتکار خودشان، به هر طریقی که میتوانستند، به این جنبش پیوستند و ترس از تروریستهای عوامی لیگ در داکا و سراسر کشور را نادیده گرفتند. سازمانهای مختلف و جوانان خارج از سازمانها در این اعتراض و مقاومت شرکت کردند.
آنان در کنار معترضان ایستادند، به آنها آب و غذا دادند و همچنین در طول مسیر جنگیدند. آنها خود را تنها به این کار محدود نکردند، بلکه درهای مدارس خود را به روی معترضان گشودند و به پناهگاهی امن برای طلاب و عموم مردم تبدیل شدند. علیرغم شرایط نامساعد، موضع ثابت قدم طلاب مدرسه قومی منجر به این شد که منطقه فاصله جاتراباری تا نارایانگنج از کنترل دولت خارج شود. وقتی جنبش برای تحقق خواستههای خود شدت گرفت، طلاب مدارس دینی به مبارزهای سرسختانه دست زدند و معلمان و علمای محلی به آنها پیوستند. مقاومت طلاب مدرسه، پیروزی را آسان کرد. هرچند، بسیاری از آنان مجبور به فدا کردن جان خود شدند و تعداد زیادی نیز زخمی شدند.
در ۱۶ جولای ۲۰۲۴، شش نفر در سراسر کشور، از جمله داکا، بر سر جنبش اصلاح سهمیهبندی کشته شدند. صبح روز ۱۷ جولای، دانشآموزان، دانشجویان و طلاب مدارس دینی محلی در جاتراباری دست به اعتراض زدند. در این مدت، معترضان و پلیس چندین بار به تبادل آتش پرداختند. در یک نقطه، پلیس بدون هیچ محدودیتی آتش گشود و چندین رهگذر، از جمله معترضان را زخمی کرد. حداقل ۴۰ مکان در بزرگراه این منطقه به آتش کشیده شد و درگیری بین دانشجویان و جمعیت و نیروهای پلیس شدت یافت.
در ۱۸ جولای، همراه با دانشجویان دانشگاههای خصوصی، معلمان و دانشآموزان مدارس قومی نیز به خیابانها آمدند. دانشآموزان مدارس قومی در مکانهای مختلف داخل و خارج داکا، از جمله نارایانگنج، جاتراباری، باشوندهارا، باریدهارا، لعل باغ ، عظیمپور و ... به این جنبش پیوستند. اعتراضات در این منطقه در روزهای ۱۸ و ۱۹ جولای گستردهتر شد.
به دلیل وضع مقررات منع رفت و آمد در ۲۰ جولای، رفت و آمد در بسیاری از نقاط کشور، از جمله داکا تا حدودی کاهش یافت. اما جاتراباری یک استثنا بود. در ۲۱ جولای، معلمان و طلاب مدارس دینی در سراسر کشور، از جمله پایتخت، مقاومت بیسابقهای را به نمایش گذاشتند و بسیاری کشته شدند. به همین دلیل، ۲۱ جولای به عنوان روز مقاومت طلاب مدارس دینی شناخته میشود. درگیریهای متناوب بین پلیس و معترضان در منطقه جاتراباری تا ۲۲ جولای ادامه داشت. پس از ۲۲ جولای، این منطقه تحت کنترل پلیس درآمد. و اعتراضات فروکش کرد. وقتی "جنبش دانشجویی ضد تبعیض" در ۳ آوت فراخوان راهپیمایی اعتراضی داد، دانشجویان چهار کیلومتر از بزرگراه داکا-چیتاگونگ را اشغال کردند و زمانی که فراخوان عدم همکاری از سوی جنبش در ۴ اوت داده شد، معترضان بار دیگر در منطقه جاتراباری به مقاومت پرداختند. از ۳ تا ۵ اوت، درگیریهای مکرری بین مأموران انتظامی، طلاب مدرسه دینی و مردم در این منطقه رخ داد. طبق اطلاعات شرکتکنندگان در جنبش، در جریان قیام ماه جولای ، بیش از صد نفر در تیراندازی پلیس در منطقه جاتراباری کشته و هزاران نفر زخمی شدند. تحلیل فهرست شهدای بنیاد یادبود جولای نشان میدهد که در جریان این جنبش، حداقل ۱۱۵ نفر در جاتراباری کشته شدهاند.
در ۵ اوت، روزی که دولت شیخ حسینه سقوط کرد، حدود ساعت ۱۰ صبح، هزاران دانشجو و مردم در جاده موضع گرفتند. درگیری شدیدی بین پلیس و معترضان بعد از ساعت ۱ بعد از ظهر آغاز شد. در یک اقدام، پلیس به سمت ۳۰ تا ۳۵ معترض که در یک طرف جاده روبروی ایستگاه پلیس جاترابری مخفی شده بودند، تیراندازی کرد و آنها را کشت. به گفته شاهدان عینی، اجساد مدت زیادی در جاده روبروی ایستگاه پلیس جاترابری افتاده بودند. بعداً، وقتی خبر رفتن شیخ حسینه پخش شد، معترضان پس از ساعت ۴ بعد از ظهر اجساد را به بیمارستان کالج پزشکی داکا بردند.
دانشجویان مدرسهی دینی سطح کامل " تعمیرالملت" (شعبهی تونگی) در منطقهی غازیپور، در تاریخ ۲۰ جولای، در مقابل مدرسه دینی راهپیمایی اعتراضی برگزار کردند و خواستار اجرای عدالت در باره عاملان تیراندازی پلیس به دانشجویان معترض در نقاط مختلف کشور، از جمله داکا، شدند. پلیس حدود ساعت ۳ بعد از ظهر به روی معترضان آتش گشود. نصیر، دانشآموز کلاس مقطع عالم مدرسه دینی، هنگام انتقال به بیمارستان کشته شد.
بنابراین در کنار دانشجویان ، طلاب مدارس دینی نیز ، نقش فعال و مهمی در جنبش جولای ایفا کردند.
به فداکاری و مبارزه متحد طلاب مدارس دینی به اندازه نقش دانشجویان دانشگاه ها اهمیت داده نشده و ارزیابی درستی از آن صورت نگرفته است. مثل همیشه، وقتی صحبت از ارزیابی یا مستندسازی میشود، تمایلی به نادیده گرفتن نقش تاریخی افراد دخیل در مدارس دینی وجود دارد. از آنجا که این اتفاق در سطح ایالت ها در حال رخ دادن است، سازمانهای مختلف نیز سعی در دور زدن آن دارند. متأسفانه، در این زمینه، از سوی معلمان، طلاب و محققان مدارس دینی نیز کوتاهیهایی صورت گرفته است.
نقش طلاب مدارس دینی این کشور نه تنها در قیام جولای، بلکه در تاریخ مبارزات آزادیبخش نیز با حروف طلایی ثبت خواهد شد. در تاریخ ۵۴ ساله این کشور، طلاب مدارس دینی با کشاورزان، کارگران و مردم زحمتکش کشور برای آزادی و احقاق حقوق مردم تلاش کرده، جان خود را فدا نمودند، به زندان رفتهاند و قربانی حملات شدهاند.
نقش مهم معلمان و دانشآموزان مدارس دینی قومی در مناطق چیتاگونگ، سیلهت و راجشاهی نیز مورد توجه قرار گرفته است. این جنبش اعتراضی خودجوش، علیه نحوهی برخورد با طلاب مدارس دینی به مدت یک دهه و نیم و طبقهبندی آنها به عنوان طبقهای جدا از جامعه با برچسب زدن به آنها به عنوان تروریست، افراطگرا، شبهنظامی و غیره بود. با مشاهده مقاومتی که طلاب مدارس دینی در ورودیهای داکا در طول قیام جولای از خود نشان دادند، سردبیر وقت داکا تریبون از شیخ حسینه درخواست کرد که مدارس قومی را از ورودیهای داکا حذف کند تا برای سرکوب جنبشهای آینده آماده شود. این نکته نقش شجاعانه و قدرتمند مدرسه قومی را نشان میدهد.
نویسنده: اسد الدین، مدرس کالج دولتی هاراگانگا - منطقه مونشیگنج
(روزنامه انقلاب ، دو شنبه، 25 آوت 2025)
https://dailyinqilab.com/editorial/article/799822
ملاحظه: در تحولات سیاسی تابستان سال گذشته بنگلادش ( 2024 م ) که منجر به سقوط دولت خانم شیخ حسینه و روی کار آمدن دولت موقت انتقالی دکتر محمد یونس شد، دانشجویان نقش اصلی و برجسته داشتند و بدنبال این جنبش و حرکت دانشجویی بود که توده های مختلف مردمی هم به صحنه آمدند. در این جنبش و قیام دانشجویی و مردمی، دانشجویان مذهبی و پیرو احزاب و تشکل های دینی هم نقش قابل توجهی داشتند. در این میان، طلاب مدارس دینی قومی که در بنگلادش، سابقه و ریشه تاریخی دارند، بخشی از آنها بودند. البته این طیف از دانش آموزان و دانشجویان مدارس دینی بیشتر تحت تاثیر "جماعت تبلیغ" هستند و در بستر افکار و عقاید مکتب دیوبندی تعلیم و تربیت پیدا می کنند و از این جهت به جریان اهل سنت سلفی نزدیکترند و حتی می توان گفت بخشی از این جریان هستند.
نگارنده این یادداشت در حمایت از این طلاب و طیف دانشجویی منتسب به مدارس قومی دینی مطلب خود را نوشته و بیشتر به بیان روز شمار حوادثی که طلاب مدارس دینی قومی در آن حضور و نقش داشتند پرداخته است تا تحلیل ماهیت جریان مورد حمایت خود. در واقع خواسته است سهم مدارس دینی قومی در این قیام را برجسته کند که به نظر می رسد در این خصوص بزرگنمایی واغراق کرده است. اما در میان احزاب و تشکل های دینی، نقش شاخه دانشجویان حزب جماعت اسلامی بیشتر از دانشجویان سایر احزاب و جمعیت های دینی بود و الان هم این حزب در دانشگاهها حضور و تاثیر گذاری بیشتری نسبت به جریان ها و جمعیت های دینی دیگر دارد.
نظر شما