مصاحبه تیلو سارازین با روزنامه کوریر 7 اکتبر 2018

تیلو سارازین سیاستمدار عضو حزب سوسیال دموکرات آلمان است که به سبب مواضع اسلام‌ستیزانه خود شهرت بسیار زیادی یافته‌است. کتاب وی با عنوان آلمان خود را از بین میبرد، پرفروش‌ترین کتاب دَه سال اخیر در آلمان شده‌است. اما ماه گذشته کتاب جدیدی با عنوان« تصاحب خصمانه؛ اسلام چگونه مانع پیشرفت می‌شود و جامعه را تهدید می‌کند» منتشر کرد که بسیار جنجال‌برانگیز بوده‌است. پیش از این، بسیاری از هم‌حزبی‌های وی به دلیل مواضع ضدّ اسلامی سارازین، خواستار اخراج او از حزب سوسیال دموکرات شده بودند که اکنون با انتشار این کتاب، دوباره این بحث مطرح شده‌است. در جهان آلمانی‌زبان، وی یکی از تندروترین سیاستمداران ضدّ اسلام است. سارازین در ماه اکتبر به وین آمده بود و مصاحبه‌ای با روزنامة کوریر اتریش درباره کتاب اخیر خود کرده‌است و در این مصاحبه، در باب اسلام و اروپا موضع اصلی کتاب را تشریح می‌کند. ترجمه این مصاحبه در ادامه می‌آید.

  کوریر: آقای سارازین شما مدعی هستید که کتاب جدید خود با عنوان تصاحب خصمانه[1] را بدون هیچ خشم و تعصبی نوشته‌اید. اما در انتهای این کتاب، خواننده حس ناامنی بسیاری نسبت به اسلام پیدا می‌کند. آیا شما واقعاً با اطمینان بسیار می‌توانید ادعا کنید که «بدون خشم و تعصب» کتاب را نوشته‌اید؟

 سارازین: من این را با اطمینان ادعا می‌کنم. لحن کتاب خیلی واقع‌بینانه انتخاب شده‌، اما همنشینی و تأثیر واقعیات موجود بسیار هیجان‌انگیز است. وضعیت خوانندة کتاب با کوهنوردی سنجیدنی است که در وضعیتی متزلزل گیر افتاده‌است. این کوهنورد باید وضعیت خود را کاملاً واقع‌بینانه ارزیابی کند. چنین امری باعث می‌شود که هرچند این وضعیت برای او مهیج باشد، اما او را آشفته نکند. دربارة محتوای کتاب من هم همین طور است.

کوریر: در کلّ کتاب شما که حدود 500 صفحه می‌شود، نمی‌توان حتّی یک سطر پیدا کرد که درباره اسلام چیز مثبتی گفته باشد. آیا این مسئله غرض‌ورزانه نبوده‌است!؟

سارازین: من واقعیات را گزارش و تفسیر می‌کنم. من در اسلام به‌ عنوان دین هیچ چیز مثبتی نمی‌بینم. البته من ایمانی به مسیحیت، هندوئیسم یا بودیسم هم ندارم. آنچه من بررسی می‌کنم، تأثیر اسلام بر مسلمانان و فرهنگ آن‌هاست. آنچه من در این کتاب نتیجه گرفته‌ام این است که باید تأثیر اسلام را بر توسعه و پیشرفت یک جامعه در مجموع، منفی بدانیم.

کوریر: اسلام‌شناس لیبرال، مهنّد خورشید، می‌گوید، نسل‌های دوم و سوم مسلمانان در اروپا، در جامعة اروپایی ادغام نمی‌شوند، چون پیوسته این بحث طرح می‌شود که آیا اسلام به اروپا تعلق دارد یا نه. مسلمانان تنها به این نیاز دارند که پذیرفته شوند. آیا کتاب شما باعث نمی‌شود شهروندانی که تبار مهاجر دارند، نسبت به ادغام و یکپارچه شدن در جامعه حس خصومت پیدا کنند؟

سارازین: من برای استدلال‌های مهنّد خورشید ارزش قائل هستم. او تلاش می‌کند تا نسخه‌ای از اسلام را تبلیغ کند که عاری از خشونت است. استدلال خورشید را می‌توانم تأیید کنم، اما مسلمانان از 50 سال پیش در آلمان و اتریش هستند. کتاب من تازه پنج هفته است که منتشر شده‌است. شکست برنامة ادغام[2] را نمی‌توان به کتاب من ربط داد.

کوریر: من چنین ادعایی نکردم. فقط می‌گویم شما وقتی عنوان «تصاحب خصمانه» را برای کتابتان انتخاب می‌کنید، در واقع، نفت روی این آتش می‌ریزید.

سارازین: عنوان کتاب من نشان‌دهندة یک فرایند جایگزینی است (فراگیری اسلام در اروپا). بنابراین، برای عنوان، یا باید «تصاحب خصمانه» را انتخاب می‌کردم و یا «بمب ساعتی اسلام». من گزینة «تصاحب خصمانه» را بهتر دانستم، چون نشانگر فرایندی تدریجی است و نه انفجار دفعی مانند یک بمب. فرایند تصاحب این گونه اتفاق می‌افتد که بیشتر مسلمانان اروپا از فرهنگ غربی فاصله می‌گیرند و یا حتّی آن را انکار کرده، در برابر آن می‌ایستند. آن‌ها در رفتار روزمرة خود نیز این منش را دارند. به واسطة مهاجرت و نقش خاص زن مسلمان که جایگاه وابسته و فرودست را دارد، نسبتاً تحصیلات پایین‌تری می‌کند، زود ازدواج میکند و بچه زیاد می‌آورد، اسلام به‌تدریج به اکثریت مسلط در اروپا تبدیل خواهد شد. وقتی مسلمانان در آلمان و اتریش به اکثریت تبدیل شوند و تصمیم بگیرند که در اروپا جامعه‌ای اسلامی درست کنند، این تصاحب خصمانه به تحقق کامل خود می‌رسد. تا آن زمان، این تصاحب خصمانه، محله‌به‌محله پیشروی می‌کند.

کوریر: شما از چه زمانی واهمه دارید که جامعه واژگون شود؟

سارازین: اگر میزان مهاجرت تغییر نکند و نرخ زاد و ولد ثابت بماند، در 40 تا 60 سال آینده این اتفاق خواهد افتاد. شما امروزه از بیشتر بودن اتریشی­ها نسبت به مسلمانان در شهرهای کوچک و حومة آن‌ها مطمئن هستید، اما دربارة شهرهای بزرگ اتریش، مثل وین، زالتسبورگ و لینتس دیگر چنین اطمینانی ندارید. این نشان می‌دهد که در اینجا، تصاحب در حال رخ دادن است. شهر مالمو در سوئد هم به شهر عرب‌ها تبدیل شده‌است. در حومة پاریس، اغلب شرایطی شبیه به جنگ داخلی حاکم است.

کوریر: به نظر شما چه چیزی اسلام را خطرناک می‌کند!؟

سارازین: قرآن خواستار بیزاری از کافران است. اینکه در اسلام تبلیغ می‌شود که احساس را تعطیل کنیم و چیره باشیم، به تفرعنی نابجا می‌انجامد. خصومتی که در قرآن در برابر تفکر مستقل مطرح می‌شود، باعث می‌شود جایی برای کنجکاوی عقلانی باقی نماند و رخوت عقلی به بار می‌آورد. این مسئله را تا حدّ زیادی عقب‌ماندگی تکنیکی و تمدنی مسلمانان نشان می‌دهد. توسعة بیش از حدِّ متوسطِ جهان اسلام و نیز ازدیاد جمعیت مسلمانان، تهدیدی برای ثبات جهان غرب است.

کوریر: شما در کتاب خواسته‌اید که از مهاجرت مسلمانان به شکلی هدفمند کاسته شود. اما وقتی از شما این گونه می‌شنویم، به نظر می‌رسد که این برای شما کافی نیست. آیا منظور شما توقف کامل مهاجرت مسلمانان به اروپاست؟

سارازین: مهاجرت اساساً باید متوقف شود. این یعنی توقف کامل. اما استثناء‌هایی‌ هم می‌تواند وجود داشته باشد؛ مثل پناهندة سیاسی. تا زمانی که معتقد باشیم به دلایل اقتصادی به مهاجرت نیاز داریم، باید به دنبال جستجوی مهاجرانی باشیم که بتوانند با جامعة ما سازگار شوند.

کوریر: شما خواستار تغییر در کنواسیون ژنو دربارة پناهندگان هستید. آیا واقعاً فکر می‌کنید در سرتاسر اروپا می‌توانید فقط یک هم‌حزبی سوسیال دموکرات پیدا کنید که شما را حمایت کند؟

سارازین: اساساً باید این پرسش را طرح کنیم که آیا می‌خواهیم چیزی تغییر کند یا می‌خواهیم همه چیز همین طور پیش برود؟ اگر می‌خواهیم چیزی تغییر کند، باید سیاست خود را دربارة پناهندگی و مهاجرت از هم جدا کنیم. کنواسیون ژنو در باب پناهندگان تا نیمة دهة ششم قرن بیستم و برای آوارگان اروپایی معتبر بود. من معتقدم باید از آوارگان کشورهای نزدیک به کشورمان مراقبت کنیم. پناهندگان کشورهای افغانستان، سوریه و آفریقا هم باید در کشورهای نزدیک به کشور خود سرپناه و حمایت پیدا کنند، نه در اروپا! ما می‌توانیم از نظر قانونی این وضعیت را تغییر دهیم.

 

[1] . Feindliche Übernahme

[2] . Integration

کد خبر 321

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 2 =