نویسنده: چاندران رودنام
سرانجام، سریلانکا به دنیای سینمای بین المللی پیوست و این واقعیت بدیهی را پذیرفت که سینما یک صنعت است. ما چهل سال عقب بودیم. اما این یک هنجار برای سینمای سریلانکا است. ما ده سال از ورود خود به پروژه دیجیتال عقب بودیم. همچنین مشاهده شده است که صنعت سینما در اکثر کشورهای جهان با شناخته شدن سینما به عنوان یک صنعت، بهبود یافته است.
کجا بودیم؟ خوابیدن در سنگر؟ تجارت فیلم متحرک یک تجارت چند میلیون دلاری در سراسر جهان است. به جز سریلانکا. چرا؟، در همه کشورهای همسایه ما، هند، اندونزی، مالزی، سنگاپور و ویتنام، تجارت در حال رونق است. بهتر از همیشه، حتی پس از همه گیری. ما چه کار اشتباهی داریم انجام میدهیم؟. چرا؟، ما از همسایگان موفق خود نپرسیدیم که چگونه این کار را انجام دهند، یا مسائل را به شیوه ای بی طرفانه، غیر شخصی و منطقی بررسی نکردیم. پاسخ بسیار ساده است: برنامه های شخصی در دستور کارها و البته، سریلانکایی حسادت و حسادت در ژن های ما جاسازی شده است.
ساخت و بازاریابی فیلم مانند ساخت هر محصولی در درجه اول یک صنعت است و باید زیر نظر وزارت صنایع باشد. یک فیلم منتخب، اگر دارای ارزش فرهنگی در نظر گرفته شود، میتواند به وزارت فرهنگ منتقل شود تا در صورت تمایل، آن را ارتقا دهد، تبلیغ کند یا به نمایش بگذارد.
توزیع محصول باید به صلاحدید صاحب سینما (صاحب مغازه) باشد. این به او بستگی دارد که تصمیم بگیرد که آیا آن را به بازار عرضه می کند یا نه. اگر دولت بخواهد فیلم های زیان دهی را که اغلب به اشتباه به عنوان "فیلم های هنری و برنده جایزه" نامیده میشوند، جبران کند، دولت (وزارت فرهنگ) باید اعتبار و ضرر را بپذیرد. در صورت تمایل می توانند آن را برای نمایش در مدار ویژه سینمای خود قرار دهند.
صاحب سینما نباید مجبور به توزیع هرگونه محصول بالقوه زیانآور یا غیرقابل عرضه و ضرر و زیان شود و باید این فکر را داشته باشد که "این فروشگاه من است و من تصمیم میگیرم که چه چیزی را میخواهم در مغازه خود بفروشم".
تولید، نمایشگاه، سود و کیفیت چهار عامل مهم در تولید کسب و کار نمایشی می باشند.
نمایش یعنی کسب و کاری است که محصولی تولید می کند که مردم مایل به پرداخت آن و تماشای آن هستند. وهمچنین، کسب و کار واقعیتی است که هزینه را پوشش می دهد و سود می برد تا سرمایه گذار به سرمایه گذاری در فیلم بعدی ادامه دهد.
۱. تولید: آزادی و بودجه برای تولید یک فیلم با همکاری مسئولان با تجهیزات موجود و انتخاب استعداد است.
۲. نمایشگاه: آزادی نمایش فیلم تکمیل شده در هر سینمایی که مایل به نمایش آن در هر دوره زمانی توافق شده است، بنا به صلاحدید صاحب سینما.
۳. سود: تقسیم درآمد طبق توافق بین غرفهدار و تهیهکننده فیلم.
۴. کیفیت: کیفیت، تمایل سینمادار را برای نمایش فیلم در انتظار کسب سود تعیین میکند. انتظار سودی که توسط صاحب سینما تعیین می شود که تصمیم می گیرد با فیلم درگیر شود یا نه.
اگر کیفیت محصول مناسب نباشد و در نتیجه مورد قبول واقع نشود، فیلمساز باید خروجی دیگری بیابد که غیرانتفاعی باشد. احتمالاً یک مکانیسم تحت حمایت دولت باشد.
در تلاش بعدی فیلمساز، ممکن است فیلم با کیفیت بهتری همراه با انتظارات درآمدی بهتر از سوی صاحب سینما یا رد دیگری باشد. کیفیت با رقابت بهبود می یابد، نه با محافظت از طریق نفوذ یا هر فعالیت بد دیگر.
و جایزه به کی؟
بهترین فیلم به ندرت برنده جایزه بهترین تصویربرداری می شود.
بهترین کارگردان به ندرت برنده جایزه بهترین کارگردانی می شود.
همه اعضای هیئت منصفه در جوایز تا حد زیادی بر روابط شخصی تأثیر می گذارند از جمله احترام، تحسین، دوستی ها، خصومت ها، رویدادهای شخصی و شرایط دیگر .می توان پایان نامه ای در مورد تاسف بار، بی صداقتی و گاهی اوقات ابتذال دخیل در روند جایزه نوشت. موارد بسیار قابل توجه و چشمگیر بسیاری وجود دارد.
جشنواره های فیلم متعددی وجود دارند که جوایز خود را اهدا میکنند با زیرمجموعه های مختلفی از "بهترین تصویر" که نمی توان به آن ها اشاره کرد.
تماشای جوایز در جشنواره های فیلم سرگرمکننده است و باعث تبلیغات برای فیلم هایی می شود که برنده جایزه می شوند، اما جدی گرفته نمی شوند و قطعاً به عنوان دارایی ارزشمند پولی تلقی نمی شوند، زیرا این تماشاگران پولساز هستند که هیئت داوران واقعی هستند. و همچنین، ممکن است حضور داشته باشند و با درد از فیلم عبور کنند یا با ناامیدی و ناراحتی از سینما دور شوند.
این بدان معنا نیست که هیچ فیلم ارزشمند برنده جوایز وجود ندارد، اما این یک کالای بسیار کمیاب است. صاحبان سینما نباید مجبور به تحمل ضرر مالی یک برنده جایزه "شخصیت برتر" شوند. این یک واقعیت شناخته شده است که چندین کارگردان برنده جایزه و تهیه کنندگان ضررده آنها از هم جدا شده اند و دیگر دوست نیستند.
اگر مدارهای اصلی را برای تبلیغ یک فیلم برنده جایزه پایینتر تحت فشار قرار دهیم و مدارها را مجبور کنیم که فیلم را برای مدتی به سختی یک تماشاگر حذف نکنند، فیلمسازان ما آن را بررسی خواهند کرد.
رقابت ذهن و تلاش را برای ادامه کار بهتر تحریک می کند و در نتیجه کیفیت معیار محصول را بالا می برد.
به عنوان یک "صنعت"، صاحبان سینما باید تشویق شوند تا فضای بهتر و خدمات بهتری ارائه دهند. باید به آنها این آزادی داده شود که هر فیلمی را به هر زبانی که احساس می کنند سینمایشان را برای بقایشان پر می کند به نمایش بگذارند. بقای سینماها برای رونق صنعت سینما از اهمیت بالایی برخوردار است.
فیلم های محلی سینهالی و تامیلی ما باید کیفیت و جذابیت مخاطب خود را ارتقا دهند تا برای نمایش در سینماها رقابت کنند. ما استعداد داریم... ما فناوری داریم و مهمتر از همه، ما اکنون مخاطبان جهانی داریم. در تعریف واقعی سینما بالاخره جایگاه خود را به عنوان یک صنعت پیدا کرده است. دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است.
منبع:
· https://www.dailymirror.lk/opinion/FINALLY-
· CINEMA-IS-AN-INDUSTRY/۱۷۲-۲۲۵۱۸۳
ملاحظات: ممیزی و کنترل شدید فیلم ها در سریلانکا که تحت نظر شرکت ملی فیلم سریللانکا ست،مساله ایست که صنعت سینما و بطور خاص تهیه کنندگان و سینماداران با آن مواجه اند و به انحائ مختلف به این انحصار اعتراض دارند.طبق نظر مخالفین این انحصار دولتی سلیقه های شخصی و گرایش های سیاسی در انتخاب و حمایت از فیلم ها بسیار زیاد است و در این میان مخاطب و سینماداران بواسطه عدم اقبال عموم به سینما متضرر اصلی هستند. مخالفین این وضعیت معتقدند ساخت و نمایش فیلم باید آزاد باشد و سینما دار بر اساس استقبال مخاطب برای نمایش یا عدم نمایش فیلم ها تصمیم بگیرد. نه اینکه دولت فیلم ،تعداد و زمان نمایش را مشخص کند.
نظر شما