شیعیان افغانستان با وجود اعتلای علمی و فرهنگی از جهت سطح بهره مندی از رفاه نسبت به متوسط جامعه افغانستان در شرایط مناسبی قرار ندارند .

برای ورود به بحث وضعیت اجتماعی شیعیان افغانستان باید به چند نکته توجه داشت: نخست، برآورد ها بیانگر آن است که شیعیان افغانستان بین ۱۸ تا ۲۵ درصد جمعیت افغانستان را شامل می شوند که در این زمینه به علت فقدان آمارگیری دقیق در این کشور اختلافات فراوان است. دوم، شیعیان افغانستان از دو گروه قومی هزاره و سادات تشکیل شده اند که اختلافات بین ایشان خود موضوعی است که در مجالی دیگر باید به آن پرداخته شود. سوم، از جهت جغرافیایی شیعیان به طور عمده در مناطق مرکزی افغانستان به مرکزیت ولایت و شهر بامیان حضور دارند. البته حضور ایشان در کابل هم بسیار مشهود است و در این شهر به صورت جدی در مناطق غربی این شهر به ویژه در منطقه موسوم به دشت برچی ساکن هستند. البته این بدان معنا نیست که در سایر مناطق کشور یا در سایر مناطق شهر کابل ما شاهد حضور شیعیان نباشیم.

با این مقدمه و در ابتدای بحث مناسب است مروری هم بر پیشینه جایگاه و وضعیت اجتماعی شیعیان افغانستان داشته باشیم. سابقه حضور شیعیان در این سرزمین ها به همان قرن نخست هجری بازمیگردد. این گروه قومی-مذهبی به واسطه قرار گرفتن در مناطق صعب العبور مرکزی افغانستان و محدودیت های ناشی از جغرافیای خاص افغانستان قرن ها در یک بن بست محیطی قرار داشتند و همین امر باعث شده بود محیط اجتماعی زندگی ایشان بدون ارتباط با فضاهای بیرونی و در یک شرایط ابتدایی باقی بماند. پس از شکل گیری کشوری به نام افغانستان و بسط حاکمیت حاکمان پشتوتبار بر تمام سرزمین های افغانستان امروزی شیعیان به واسطه سه شکاف عمده قومی، زبانی و مذهبی با گروه حاکم همواره در دورترین موقعیت از راس هرم قدرت قرار داشتند. موضوعی که با ضعف اجتماعی پیش گفته تقویت شده بود. علاوه بر این مقاومت ایشان در دوران بسط حاکمیت در برابر قدرت سبب شد که حاکمان پس از شکست ایشان و تسلط بر مناطق مرکزی که به سختی حاصل شده بود باقیمانده مردم این سرزمین ها را به کارهای پست وادارند. بدین ترتیب شیعیان و به ویژه هزاره ها در طول حدود دویست سال گذشته به شهروندان درجه سوم که از ابتدایی ترین حقوق انسانی و اجتماعی محروم بودند در داخل افغانستان تبدیل شدند.

اما با آغاز دوران جهاد علیه حکومت های کمونیستی کابل و ارتش سرخ شوروی و پیرو آن نخستین موج گسترده مهاجرت شرایط تغییرات فراوانی کرد. در آن دوران دو مقصد جدی برای مهاجرت مردم افغانستان وجود داشت: پاکستان و ایران. به طور طبیعی گروه مورد اشاره این نوشتار به دلیل قرابت های زبانی و مذهبی مهم ترین گروه مهاجران به ایران را شکل دادند. این مهاجرت گسترده و قرار گرفتن مستقیم در بطن جامعه ایران هنجارهای اجتماعی حاکم بر این گروه و شرایط اجتماعی زندگی ایشان را به صورت جدی تغییر داد. می توان ادعا کرد مهم ترین این تغییرات توجه ایشان به ضرورت توجه به سواد و دانش بود که متاثر از فضای جامعه ایران در دهه ۱۳۶۰ ه. حاصل شد. بالارفتن سطح سواد در بین ایشان و قرار گرفتن نسل جوان مهاجرین در فضای علمی و دانشگاهی ایران در بازگشت این گروه به افغانستان در دوران پساطالبان و انتقال هنجارهای کسب شده به باقیمانده جامعه شیعیان در افغانستان موجب شد تا تصویری کاملا متفاوت از این گروه اجتماعی ایجاد شود. گروهی که بیش از سایر گروه های اجتماعی اهل فرهنگ، تعاملات مدنی، علم و دانش بود. البته شرایط سیاسی خاص آن دوران هم امکان بروز این ویژگی ها را به ایشان می داد اما بدون شک دریافت های دوران مهاجرت تصویر و جایگاه شیعیان افغانستان را دگرگون کرد. این تغییر جدی و شیب رشد جایگاه فرهنگی و اجتماعی نسبت به سایر گروه های قومی موجب شد تا توجه بسیاری از بازیگران قدرت به شیعیان جذب شود و دیگر کسی نتواند ایشان را در مناسبات قدرت نادیده انگارد. با این وجود هنوز انباشت تجربه سیاسی و ثروت اقتصادی در بین ایشان نسبت به سایر گروه های قومی ناچیز می نمود. موضوعی که می توان آن را مهم ترین عامل ضعف ایشان در مناسبات سیاسی افغانستان دانست.

با توجه به نکات پیشین شیعیان افغانستان با وجود اعتلای علمی و فرهنگی از جهت سطح بهره مندی از رفاه نسبت به متوسط جامعه افغانستان در شرایط مناسبی قرار ندارند و به دلیل ضعف در جریانات سیاسی کشور با وجود حضور برخی شخصیت های ایشان در درون حاکمیت ما شاهد تبعیض سیستماتیک در بهره مندی از خدمات دولتی نسبت به سایر اقوام در حق ایشان هستیم. علاوه بر این در کشوری که بخش عمده ای از نیازها از طریق کمک های خارجی تامین می شود و به صورت طبیعی کمک های جمهوری اسلامی ایران باید در مناطق شیعه نشین بیش از سایر مناطق هزینه شود اما موانع مستقیم و غیرمستقیم فراوانی در این مسیر ایجاد شده است. به طوری که مناطق شیعه نشین از لحاظ وضعیت اجتماعی در شرایط مناسبی قرار ندارند. به نظر می رسد مهم ترین راه برای حل این مشکل و ارایه خدمات جدی اجتماعی برای بالا بردن سطح رفاه و بهره مندی این گروه فعال نمودن گروه های خیریه غیردولتی و توجه دفاتر مراجع عظام تقلید در اختصاص وجوهات شرعیه به این مهم می باشد.

کد خبر 10646

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 6 =