چکیده :
روابط ایران و پاکستان طی سالها بعد از انقلاب با تنش ها و گاه همگرایی های متعددی رو به رو بوده است این امر بر خواسته از ساختار حکومتی متفاوت و سیاست خارجه متفاوت این دو کشور است .پاکستان به عنوان متحد آمریکا و دوست استراتژیک عربستان همیشه تنش های در روابط با ایران داشته است اما بواسطه برخی از موارد همگرایی منطقه ای و همسایگی هیچ گاه این تنش ها به حد جنگ نیافتاده است. بعد از روی کار آمدن نخست وزیر جدید پاکستان عمران خان ، رویکرد جدیدی در سیاست خارجه این کشور بوجود آمد و حتی تلاش نموده تا از تنش میان ایران و عربستان بکاهد. .یکی از دلایل تغییر رویکرد پاکستان در دوران عمران خان تلاش آمریکا در قدرت دهی به هندوستان رقیب دیرینه پاکستان می باشد به همین دلیل عمران خان تلاش می نماید تا با برخی چرخش های سیاسی موضع خود را در معادلات منطقه ای تقویت کند لذا برای ایران فرصت مناسبی برای تحکیم مناسابات راهبردی با پاکستان می باشد.
مقدمه :
راهبرد استراژیک در سیاست خارجه هر کشور با کشور دیگر برخواسته از دلایل همگرایی و واگرایی دو کشور می باشد .زیرا به دلیل نوع موازنه ای است که در بر قراری روابط میان کشور ها حاکم می باشد . کمک به آموزش نظامی ایران و فراهم نمودن برخی تجهیزات نظامی ، کمک به بدست آوردن تکنولوژی هسته ای ،پیشنه فرهنگی بسیار نزدیک به هم علاق مذهبی و دینی مشترک ،عضویت در اکو ،تلاش بری برقراری امنیت در نقاط مرزی مشترک ،تلاش پاکستان برای میانجی گری میان ایران و عربستان توسط همران خان از جمله موارد همگرایی ایران و پاکستان می باشد .اما در باره نقاط واگرایی باید ابتدا اشاره نمود پاکستان بواسطه پیشنه استعماری تاریخی اش دارای معضلاتی از گذشته بوده است که بواسطه تلاطمات سیاسی خود جور کودتا های متعدد نظامی فرصت مناسبی برای حل مشکلات خود با کشور های منطقه از جمله ایران نداشته است . عبور قاچاق مواد مخدر و نیز قاچاق کالا ، انجام اعمال تروریستی از داخل خاک پاکستان از جمله مناقشات در روابط دو کشور است . حال باید دید سیاست راهبردی ایران در قبال پاکستان با توجه به علل همگرایی و واگرایی چه می باشد .
این مقاله توصیفی ـ تحلیلی و با بهرهگیری از روش اسنادی تدوین شده است. در روش اسنادی که روشی کیفی است پژوهشگر تلاش میکند تا با استفادۀ نظاممند و منظم از دادههای اسنادی به کشف، استخراج طبق هبندی و ارزیابی مطالب مرتبط با موضوع پژوهش اقدام کند. استفاده از اصالح روش کتابخانهای به ً جای روش اسنادی، کامال تقلیل گرایانه است. زیرا نخست در روش اسنادی میتوان از اسناد غیر کتابخانهای بهره برد و دوم اینکه فنهای ّ متعددی در روش اسنادی به کار گرفته میشوند که بسیار روشمندتر از خواندن چند متن قابلدسترس در کتابخانه است.(صادقی ، عرفان منش ،۱۳۹۴) روش اسنادی - روش مشترک پارادایمهای مختلف - روشی است که هرچند ریشه در سنت پارادایم تفسیری دارد، مفاهیم نظریات درباره پدیدههای اجتماعی در اسناد و متون بازتاب مییابد. روش اسنادی در نقد مکاتب و نظریه ها و همچنین، بسط مفاهیم و گزارههای اساسی نظریات استفاده میشود. روش اسنادی پژوهشگر را درگیر میدان نمیکند
موقعیت جغرافیایی
پاکستان در جنوب غربی آسیا در محدوده ۲۳ الی ۳۶ درجه عرض جغرافیایی و ۶۱ الی ۷۵ درجه طول شرقی واقع شده است . مساحت این کشور ۸۰۳۹۴۳ کیلومتر مربع می باشد که سی و سومین کشور دنیا از جهت وسعت محسوب میشود. مرز مشترک این کشور با ایران ۸۹۱، با افغانستان ۲۴۶۶، با چین ۵۲۳ و با هند ۲۰۲۸ کیلومتر می باشد.( دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی ، ، ۱۳۸۷ ، ۱)
عوارض طبیعی
این کشور به سه منطقه جغرافیایی اصلی تقسیم می شود : ارتفاعات شمالی ، جلگه رود سند و فلات بلوچستان. سه سلسله جبال بزرگ جهان یعنی هیمالیا، قراقروم[۱] و هندوکش در مناطق شمالی پاکستان با هم تلاقی می کنند. بسیاری از مناطق شمالی و شمال غربی این کشور از کوههای مرتفع پوشیده شده و این کوهها غالبا مشخص کننده ی مرزهای بین المللی بین پاکستان ، چین و افغانستان هستند.
جلگه رود سند ایالت های پنجاب و سند را شامل می شود و از حاصلخیزترین نواحی کشاورزی این کشور می باشد. در غرب این جلگه کویر های تهل[۲] و تهر[۳] قرار دارند. رود سند از رودهای بزرگ جهان است که از کوه های تبت سرچشمه میگیرد. این رودخانه علاوه بر اهمیت در کشاورزی نقش مهمی را در حمل و نقل رودخانه ای ایفا میکند .فلات بلوچستان منطقه هموار و غیر قابل کشتی به وسعت ۳۴۹۶۵۰ کیلومتر مربع می باشد که کوههای کم ارتفاعی نظیر رشته کوههای مکران وسلیمان در آن قرار دارد.( اسعدی، ، ۱۳۶۹، ۱۲۳-۱۲۲ )
گروه های قومی و زبانی
در پاکستان گروه های قومی و زبانی متفاوتی وجود دارد.بزرگترین گروه قومی را پنجابی با ۲/۴۸ درصد کل جمعیت کشور تشکیل می دهد.پس از آن پتان/پشتون با ۱/۱۳ درصد،سندی ۸/۱۱ درصد،بلوچ ۳ درصد و مهاجر ۶/۷ درصد قرار دارند. (دانشنامه جهان اسلام، ، ۱۳۷۹، ج ۵، ۴۴۶ )
علاوه بر این گروه های بزرگ، اقوام دیگری نیز وجود دارند که هر کدام زبان و فرهنگ خاص خود را دارند. مانند بلتی،گلگتی، هزاره، مغول، کشمیری، پارسیان و سید. برخی منابع تعداد جمعیت گروه های زبانی این کشور را که به نوعی نشان دهندهی گروه های قومی نیز هستند چنین ذکر کرده اند: پنجابی ۴۸ درصد، سندی ۱۳درصد،سرائیکی(نوعی گویش از زبان پنجابی)۱۰ درصد، پشتو ۱۴ درصد، اردو۷ درصد، بلوچی۵ درصد، هنوکو،براهوئی، انگلیسی، بروشکی(زبان مناطق شمالی) و غیر آنها ۳ درصد . هر قبیله از روی لباس ، لهجه و آداب و رسوم آن مشخص می شود.با این حال همه از قوانین واحدی به نام پختون والی[۴] یا شیوه پتانها پیروی می کنند. (لانگ، ، ۱۳۷۲، ۴۶-۴۵)
اهمیت استراتژیک پاکستان در منطقه
پاکستان در منطقه آسیای جنوب غربی واقع شده است. این کشور بخشی از شبه جزیره هندوستان می باشد که در سال ۱۹۴۷ میلادی از هند جدا شد و استقلال یافت. این کشور قبل از استقلال در حوزه نفوذ انگلیس قرار داشت. به علت خطر کمونیسم شوروی و مجاورت آن در کنار ایران پس از استقلال نیز در حوزه نفوذ غرب باقی ماند و با دیگر کشورهای منطقه که در بلوک غرب قرار داشتند، پیمان های نظامی را برای جلوگیری از خطر مذکور منعقد نمود. شرکت پاکستان در پیمان های نظامی سیتو[۵] و سنتو[۶] نشانگر اهمیت استراتژیک این کشور است.( دفتر مطلعات بین الملل، ۱۳۸۷، ۱۵.) پس از تهاجم شوروی به افغانستان، اهمیت استراتژیک پاکستان در منطقه فزونی یافت و این کشور به صورت آخرین دژ دفاعی غرب در برابر پیشروی شوروی به سمت جنوب درآمد. پس از خروج نیروهای شوروی از افغانستان و به دنبال آن اضمحلال اتحاد جماهیر شوروی، پاکستان اهمیت استراتژیک خود را برای غرب از دست داد. این کشور با استفاده از نزدیکی جغرافیایی به کشورهای حاشیه خلیج فارس همکاری های خود را در جهت جلب و جذب سرمایه این کشورهای نفت خیز گسترش داد. موقعیت پاکستان از جنوب محدود به دریای عرب است و از تنگه استراتژیک هرمز نیز چندان دور نیست. پایگاه های هوایی و دریایی این کشور در سواحل دریای عرب و دریای عمان می توانند نقش مهمی در منطقه داشته باشند. از این جهت موقعیت پاکستان در منطقه اقیانوس هند نیز از اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار است. (همان،۱۶)
منابع عمدة تنش و تهدید در روابط ایران - پاکستان
نقش ارتش
یکی از جنبه هـای مـهم تهدید از جانب پاکستان ، حمایت گستردة ارتش وسازماناطلاعات ارتش پاکستان آی.اس .آی این کشور از رادیکالیسم و گروه های افـراطی در بـرخورد با همسایگان مانند هند، ایران و افغانستان است . شـایان ذکـر اسـت که پیشینۀ حمایت دولت از جریان های بنیادگرا، بـه سـیاست ژنرال ضیاءالحق برمی گردد (حسین ، ٢٠٠٧: ٩١) همان طور که پاکستان در مواجهه با هند، از گـروه هـای تندرو کشمیری- پاکستانی مانند حـرکه المـجاهدین ، لشکر طـیبه ، جـیش مـحمد و مجاهدین البدر حمایت می کند، در افـغانستان نـیز از طالبان به اشکال خاص خود حمایت به عمل می آورد. بعضی از تحلیل گـران مـعتقدند که عناصر طالبان و آی.اس .آی با یکـدیگر همکاری دارند و فعالیت هـایشان جـدا از هم نیست . جان جک رونـی مـدعی است که ١٨٠ گزارش مستند متفاوت موجود است که دیدارهای افراد رده بالای آی.اس .آی بـا فـرماندهان ارشد طالبان ، آموزش بمب گـذاری بـه طـالبان و حتی سازماندهی عـملیات پیچـیده برای آن هاست (کـوئین لان ، ٢٠١٢: ٦). درواقـع ، سرویس جاسوسی ایالات متحده (سیا) بر این اعتقاد است که آی.اس .آی از اشخاصی مانند جلال الدین حقانی ، سرکردة گـروه حـقانی، به عنوان یک دارایی راهبردی استفاده می کـند ( p۸۰٢٠٠٨ : Johnson, T. H. & Ma،). بـر هـمین اسـاس ، افسران عالیرتبۀ بازنشستۀ آی.اس .آی و ارتـش پاکستان سعی کردند همواره مراودات گرم خود را با ستیزه جویان اسلام گرا حفظ کنند؛ بـرای مـثال ، ژنرال حمید گل ، بین سال هـای ١٩٨٧ تـا ١٩٨٩ فـرمانده آی.اس .آی بـود. او نـقشی به مراتب مـهم در بـسیج حمایت همگانی از طالبان در رسانه ها داشت و ستیزه جویان را به جهاد (جنگ مقدس ) تشویق می کرد . (Rashid, A., ۲۰۰۸ :۲۲)بـه هـمین سبب ، این بحث وجود دارد که گروه هایی مـانند جـیش العـدل کـه عـلیه ایران دسـت به اعمال تروریستی میزدند، به نوعی نیز در راهبرد پاکستان قرار دارند. به این ترتیب ، ایران نیز از این راهبرد پاکستان تأثیر میپذیرد. تروریست های سپاه صحابه نیز از حمایت سرویس اطلاعات داخـلی پاکستان برخوردارند و به طورمستقیم یا غیرمستقیم از سوی کشورهای خارجی مثل عربستان سعودی و بحرین پشتیبانی می شوند. چنان که یک تحلیلگر پاکستانی می گوید، برای دولت پاکستان ، ملک اسحاق (رهبر لشکر جهنگوی) به عـنوان طـالبان خوب طبقه بندی میشود (احمدی، ١٣٩٤: ١٣٠- ١٣١)
افراطی گری مذهبی و تنش های ایدئولوژیک افراطی گری، نوعی رفتار خشونت گرای هدفمند است که پشتوانۀ بسیار قوی هویتی و ایدئولوژیک دارد و مهم ترین ویژگی آن «صدمه زدن » بـه دیگـران است (جمالی، ١٣٩٠: ١١- ١٢). افراطی گری مبتنیبر مذهب است ، اما مذهب افراط گراها همان مذهب عموم مردم نیست . این مذهب بنابه مقاصد سیاسی دستکاری شده و خـصلتی آرمـانی پیدا کرده است .
افراط گراها قـصد دارنـد با تسلط بر دولت ها، آموزه ها و قوانین مورد نظر خود را در همۀ ارکان و شئون جامعه جاری کنند. براین اساس ، آن ها از ترور، مانند ابزاری کارساز بـرای گـسترش دادن بنیادگرایی بهره میگیرند (بـور، ٢٠١١: ٩). از نـظر عرصۀ فعالیت ، با اندکی تأمل میتوان اذعان داشت که پاکستان به عنوان بهشت تروریست ها در جهان شناخته میشود و احتمالا نقش این کشور در آینده از این حیث افزایش پیدا کند. Rahimi, H., ۲۰۱۳:۱۷)). به طور کلی ، تـجربیات تـاریخی نشانگر آن است که گروه های افراطی فعال در پاکستان دارای انواع ظرفیت های تهدیدزا علیه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران هستند (غفوری و داوند، ١٣٩٤: ٤٢(. در یک دسته بندی کلی، گروه های ضدشیعی و ضدایرانی پاکستان
این گونه انـد:
دیوبـندیها: دیوبندیها اگـرچه مقلد ابوحنیفه هستند و در معاملات طبق فقه او عمل می کنند، اما در اندیشه و طرز تفکر به افکار محمد بـن عبدالوهاب قرابت زیادی دارند. بیشتر گروه های تروریستی پاکستان ، شاخه ای از دیوبندیها هـستند کـه مـسلمانان دیگر را کافر میشمرند و آنان را مهدورالدم می دانند. بمب گذاریها، ترورها و جنایات دیگری که در این کشور انجام می شـود، تـوسط این گروه ها صورت می گیرد. گروه های افراطی مانند سپاه صحابه و لشـکر جـهنگوی در پاکـستان ، خود را به دیوبندیها منتسب میکنند. گفتنی است در استان سیستان و بلوچستان و جنوب خراسان ، بیش از ٩٠ درصد اهـل سنت پیرو این مکتب هستند دیوبندی درحال حاضر نمایندة دین رسمی در پاکستان محسوب مـی شود و طرفداران این مکتب در این کـشور روزبـه روز درحال افزایش اند. مبلغان دیوبندی، اکنون به بیش از یک میلیون رسیده اند و به عنوان پرچم داران اهل حدیث و سلفیگری در هند و پاکستان شناخته می شوند (فرمانیان ، ١٣٨٧: ١٧٣)
طالبان : به ادعای طالبان ، شیعیان بدعت گذارانی هـستند که می توان آنان را برای عقاید مذهبی شان آزار داد. این رویکرد، خواه وناخواه ایران را به عنوان بزرگ ترین کشور شیعی جهان به چالش می خواند. به تعبیر الیویه روی، همگان ایران را پدرخواندة شیعیان در جهان می دانند. از اهـداف گـروه های افراطی مانند القاعده و طالبان ، نابودی شیعیان است . به اعتقاد آن ها، بعد از نابودی غرب ، شیعیان باید نابود شوند (سجادپور و قهرودی، ١٣٩٠: ٢٤٩). از جملۀ جنایات طالبان می توان به جهاد ١٣٧٧ و تشکیل اجلاس پیشـاور اشـاره کرد که طی آن ، ١٦٠ نفر از مفتیهای وهابی فتوایی را صادر کردند مبنی بر اینکه همۀ مردان و پسران بالای هفت سال شیعه باید کشته شوند. سرانجام در روز دوشنبه ١٣٧٧/٠٧/١٥، زنان ، مردان و کودکان شهر مـزارشریف از روی پشـت بام ها به رگبار بسته شدند و حتی بیماران و زخمیان را روی تخت بیمارستان ها به شهادت رساندند. در شهر میمنه تعداد زیادی را سوزاندند. در سنگچارک، بلخاب ، بامیان ، یروان و کاپیسا، از شکم بانوان جنین بیرون کشیدند، زبـان مـردان و پسـتان زنان را بریدند و چشم های آنـان را از حـدقه بـیرون آوردند (محمدی و احمدی، ١٣٩٤ب : ١٥٧)
- سپاه صحابه : سپاه صحابه
بنیانگذار این حزب حق نواز جهنگوی از شاگردان مولانا مفتی محمود (بنیانگذار جمعیت علمای اسلام) بود که پس از جدا شدن از جمعیت علمای اسلام در سال ۱۹۸۴ میلادی این حزب را تأسیس کرد. جدا شدن سپاه صحابه از جمعیت علمای اسلام به عنوان انشعابی جدید نبود، بلکه سپاه صحابه با همان اهداف افراطی جمعیت علمای اسلام تشکیل شد ولی گرایش های سیاسی آن بیشتر است. (فلاح زاده، محمد هادی،۱۳۷۸، ص ۱۱۳)
این حزب به دلیل عملکرد فرقه گرایانه توسط پرویز مشرف در سال ۱۹۹۷ م منحل اعلام شد ولی سپاه صحابه با نام جدید «ملت اسلام پاکستان» تحریم قبلی را مورد بی توجهی قرار دادند.
مهمترین اهداف این گروه عبارت است از:
- معرفی شیعه به عنوان یک اقلیت غیر مسلمان
- اجرای نظام حکومتی مطابق با نظام خلفای راشدین
- اعلام پاکستان به عنوان یک کشور سنی مذهب مخالف برگزاری فعالیت های شیعیان
- اخراج شیعیان پاکستانی به ایران
سپاه صحابه در پاکستان از مصادیق بارز مخالفین تشیع در جهان اسلام است. این گروه نمونه کامل یک حزب فرقه گرا در پاکستان می باشد. شهرهای سیالکوت، گوجرانواله ، سرگودها، فیصل آباد و جهنگ از مراکز عمده سپاه صحابه به شمار می روند. قابل ذکر است که این مناطق و به خصوص شهر جهنگ از قدیم تحت نفوذ شیعه بوده اند و فئودالهای سنی برای شکست رقبای شیعه ی خود، این حزب فرقه گرا را تأسیس کردند و بدین وسیله توانسته اند قدرت آنها را بشکنند. (تقی الدین، حافظ، ، ۱۹۹۵، ۵۰۳.)
آن ها در شعارشان هدف را دفاع از احترام صحابه رسول بیان می کنند و در واقع محور تبلیغاتشان ضد تشیع می باشد. این گروه افراطی در فاصله زمانی چند سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تأسیس نهضت فقه جعفریه، شکل گرفت. به نظر می رسد احساس خطر از طرف کشورهای همسایه از جمله عربستان و دیگر کشورهای غربی که نقشی در تأسیس و کمک های مالی به سپاه صحابه داشتند، در شکل گیری این حرکت دخالت داشته است.
کم کم با گسترش و تأثیر گذاری انقلاب اسلامی ایران و تأسیس نهضت جعفریه پاکستان به نظر می رسد سپاه صحابه نوعی واکنش در برابر قدرت یابی شیعیان و مقابله با تأثیرات انقلاب اسلامی بوده است.
در واقع تلاش عربستان سعودی بود که منجر به شکل گیری این گروه افراطی شد. این تلاش عربستان بیشتر در جهت عقیم نمودن تأثیرات انقلاب اسلامی در سطح منطقه بود و با توجه ویژه به اینکه پاکستان دارای جمعیت شیعی قابل ملاحظه ای بود، در معرض بیشترین خطر از ناحیه صدور انقلاب اسلامی و ارزشهای اسلامی ملهم از آن بوده است. حال از آن جایی که افتادن کشور پر جمعیت و قدرتمندی چون پاکستان – که از حلقه های مهم زنجیره ای استراتژیک غرب است – به ورطه ای انقلاب، منافع حیاتی غرب را به شدت مورد تهدید قرار می داد، متحدین منطقه ای ایالت متحده آمریکا نظیر عربستان سعودی، در عین بسط نگرش مذهبی خود و سلطه ی فرهنگی به پاکستان به واسطه ی ایجاد «سپاه صحابه» اقدام به تحدید حدود و نفوذ انقلاب اسلامی در پاکستان نمودند. لیکن از آن جایی که موج انقلاب و تأثیر آن به توده ها به آسانی قابل مهار نبود، آنها دست به سیاستهای مقطعی و تاکتیکی زدند و با چشم پوشی دولت پاکستان اقدام به فعالیتهای تروریستی علیه گروههای شیعی و به طور اخص علیه کادر فرهنگی خانه ایران در پاکستان نمودند که نمونه بارز آن را در ترور شهید «صادق گنجی» می توان جست و جو کرد. (امرایی، ،۱۳۸۳، ۲۵۰)
وهابیت و دولت عربستان علاوه بر حمایت مادی و معنوی از این گروه اقدامات دیگری نیز در صحنه پاکستان برای جلوگیری از نفوذ انقلاب اسلامی انجام داده است. کمک های مالی عربستان به دولت پاکستان و اعطای وامهای بدون بهره و همکاری نظامی و امنیتی از جمله آنهاست. (بختیاری، ۱۳۶۳، ص۴.)
به علاوه دولت عربستان طی دو دهه گذشته به تأسیس حوزه های علمیه، دانشگاهها، کتابخانه ها و مساجد در پاکستان مبادرت کرده و این مراکز به صورت پایگاههایی برای جذب جوانان به افکار وهابیت درآمده است که از جمله آنها ساخت مسجد فیصل در اسلام آباد است. از دیگر شیوه های وهابیت، پرداخت مستمری به طلاب و دعوت آنان برای تحصیل در عربستان است. همه ساله صدها نفر از طلاب پاکستان به مدینه النبی اعزام شده و در آنجا به فراگیری علوم اسلامی اشتغال می یابند. (دانشجویان پیرو خط امام، اسناد لانه جاسوسی، ج۲، ۱۳۷۸ ص۷۵.)
با به میدان آمدن سپاه صحابه علاوه بر ایجاد رعب و وحشت در دل ملت تشیع پاکستان،احساسات مذهبی اهل سنت هم تحریک شد. البته نباید این فکر پیش بیاید که گروه سپاه صحابه در صفوف فشرده اهل سنت نفوذ داشته است، هرگز چنین نبوده است. چنانچه رخدادهای بعدی کشور نشان داد که این گروه منحط هیچ وقت بین اقشار مختلف اهل سنت محبوبیت نداشته است و گروه مزبور غالباً به زور اسلحه یا احیاناً با تحریک احساسات مذهبی مردم مساجد اهل سنت را اشغال کرده و برای تبلیغ علیه تشیع از آن استفاده می کرد. آنها تحت این شعار «شیعه بدترین کافر است، لذا کشتن شیعه واجب است»از کوچه و بازار گرفته تا حسینیه ها و مساجد چنان بازار کشت و کشتار شیعه را گرم کردند که هیچ جای کشور برای شیعیان امنیت نداشت. در مقابل این همه کشتار دولت پاکستان از هر حزبی که بوده حتی دولت های نظامی نه تنها هیچ عکس العملی نشان ندادند بلکه حمله های مرموزانه علیه مساجد اهل سنت را به گردن شیعیان انداخته و آنها را تحت تعقیب قرار دادند. گروهک افراطی سپاه صحابه و گردانندگانش عمده اهدافی که از این کشتار دنبال می کردند عبارت بود از اینکه از یک طرف شیعیان پاکستان را چنان وحشت زده نمایند که مجال هیچگونه عکسالعملی نداشته باشند و همه این نابسامانی ها را به حساب ضعف رهبری خود گذاشته، از آن فاصله گرفته و کاملا بیسرپرست شوند تا به آسانی آنها را طعمه خود قرار دهند و از طرف دیگرمی خواستند به وسیله این وضع پیش آمده در کشور،اهل سنت را علیه شیعیان بشورانند که بر اثر بافت جمعیتی کشور، نتیجه این کار به ضرر شیعیان تمام می شد.لازم به ذکر می باشد که سران گروهک مزبور برای رسیدن به اهداف شوم خود حتی از تحریک احساسات شیعیان افراطی و ساده لوح هم کمک می گرفتند. چنانچه تاریخ این کشتار وحشیانه شاهد است که در طول این مدت هیچ یک از روضه خوان های تندرو یا اعضای گروهک های افراطی شیعه هدف این کشت و کشتار قرار نگرفته است. بیشتر قربانیان کشتارهای این گروه از مسئولین رده بالا فعالان معروف، اعضاء عمومی و روحانیت وابسته به نهضت جعفری می باشند. (امرایی، ،۱۳۸۳، ۲۵۱)
هدف نهایی آنها بیرون کشاندن شیعیان از صحنه سیاسی اجتماعی پاکستان وجلوگیری از نفوذ روز افزون مکتب تشیع می باشد.
شیعیان جهت برخورد با سپاه صحابه از دو جهت دچار مشکل بوده است، اول اینکه چون این گروه زیر نقاب مذهب اهل سنت به میدان آمده، تشخیص چهره واقعی اش دشوار است و دیگر اینکه طبق تعلیمات انسان ساز اسلام و با توجه به توصیه های رهبر خود علامه سید ساجد نقوی، برخورد با آنها را به صلاح مملکت و مکتب تشیع نمی دانند.
با این وجود با توجه به اینکه حرکت جعفری گزینه اتحاد و وحدت اسلامی را برگزیده است و در راستای آن تلاش می نماید در متن همه گروههای اسلامی قرار گرفته است وسپاه صحابه را در انزوا قرار داده است به صورتی که هیچ یک از مکاتب اسلامی حتی مذاهب و گروههای سرشناس سنی مذهب هم حاضر به قبول آنها در صفوف خود نیستند. دلیل این مدعی تشکیل مجلس متحده عمل مشتمل بر نهصت جعفری پاکستان و همه احزاب سیاسی مذهبی به استثنای سپاه صحابه می باشد.
علاوه بر این هنگامی که دولت پرویز مشرف در سال ۲۰۰۲ م حرکت جعفری و سپاه صحابه را ممنوع الفعالیت اعلام نمود، همه احزاب سرشناس سیاسی مذهبی اهل سنت این اقدام ناعادلانه دولتی را راجع به ممنوعیت نهضت جعفری شدیداً محکوم کردند ولی راجع به ممنوعیت گروه افراطی سپاه صحابه هیچ گونه اظهار نظر نکردند.
لشکر جهنگوی: از مهمترین گروه های افراطی پاکستان لشکر جهنگوی می باشد که امروز به عنوان «اسب تروا جدید القاعده» برای انجام عملیات تروریستی معرفی شده است. در حقیقت این گروه یکی از گروه های افراطی مذهبی پاکستان است که توسط سپاه صحابه با هدف مبارزه با نهضت جعفری تأسیس شده است. لشکر جهنگوی چندین سال است به عنوان شاخه نظامی سپاه صحابه فعالیت می نماید. اعضای آن عمدتاً مسلح بوده و فعالیت های آن بیشتر از نوع افراطی و دامن زدن به مسائل فرقه ای می باشد. لشکر جهنگوی به عنوان سازمانی با ایدئولوژی وهابی، دارای احساسات ضد آمریکائی، ضد هندی، ضد اسرائیلی، ضد ایرانی و ضد شیعه می باشد و همواره به عنوان مسئول قتل شیعیان در پاکستان متهم بوده است . این گروه افراطی عضو جبهه بین المللی اسلامی اسامه بن لادن می باشد. (شفیعی، نوذر، رادیکالیسم اسلامی در پاکستان، از ملی گرایی تا جهان گرایی،. Http://drshafiee.blogfa.com)
این گونه ارزیابی شده است که مرزهای شـرقی ایران در هـمسایگی کـشور و دولت های ضعیف و بی ثبات مانند پاکستان و افغانستان همواره دچار تنش و بحران بوده است . بـه طـورکلی ، ایران دارای ٩٢٤/٨ کیلومتر مرز مشترک با پاکستان است که ٦١٣/٤ کیلومتر از آن خشکی و ٣١١/٤ کیلومتر از آن مـرز آبـی اسـت (اخباری و نامی، ١٣٨٩: ١٧٨). هرچند ایران و پاکستان ، اختلافات مرزی در مرزهای خشکی خود ندارند، عوامل متعددی وجود دارد که سـبب بـروز چـالش های اساسی در این بخش از مرزهای دو کشور شده است . از آنجاکه افغانستان در همسایگی ایران ، بیش از ٩٥ درصـد تـریاک دنیا را کشت می کند، پاکستان پس از ایران (٥٥ درصد) با ٣٠ درصد، مسیر بعدی انتقال مواد مخدر است ( ( Neill, A., ۲۰۰۹ :۴ این کـشور بـه عنوان جولانگاه قاچاقچیان حرفه ای و بین المللی شناخته می شود. وجود مناطق قـبایلی خـودمختار و خاکستری مانند خیبر، سرحد و مند سبب شـده اسـت تـا لابراتوارهای متعددی برای تولید و تبدیل مواد مـخدر در این کـشور فعال باشند (۳۲، ١٣٩١ . Ahmadi,; Bidolahkhani) همچنین ، برخی معتقدند مهم ترین عامل افزایش قـاچاق مـواد مخدر از طریق پاکستان ، نداشتن اعـتقاد و پایبـندی جدی مـسئولان پاکـستانی اعـم از مقام های سیاسی، قضایی و پلیس و دیگر دسـتگاه هـای ذی ربط در مقابله با قاچاق و ترانزیت مواد مخدر است (واعظی، ١٣٩٠: ٣٧). تاکنون کلکسیونی از پروژه هـا و طـرح های انسدادی از احداث کانال ، خاکریز، سـیم خاردار تا احداث پاسـگاه ، بـرجک ، راه و دیوار بتنی و... در مرزهای شرقی به نـمایش درآمـده است ، اما در عمل ، اثربخشی مطلوبی نداشته اند. روی آوری احتمالی به مبادلات غیررسمی ، قاچاق مـواد مـخدر، قاچاق انسان و ترددهای غیرقانونی اتـباع پاکـستانی و افـغانی، قاچاق سوخت و کـالا، فـعالیت های گروه های تـروریستی و اشـرار، سبب ناامنی در مرزهای شرق ایران شده است ؛ به طوری که مسائل یادشده ، همواره از مشکلات و دغـدغه هـای مرزبانان ، نیروهای امنیتی، مسئولان سیاسی و امـنیتی مـحلی و ملی و سـاکنان مـناطق مـرزی به شمار میروند (پیشـگاهی فرد و میرزاده کوشاهی، ١٣٩٠: ١٠٩)
چالش مرزهای آبی (مرز دریایی گوادر)
از مهم ترین عوامل تنش زا بین کشورها مرزهای خـشکی اسـت . درحال حاضر، تنش بین کشورها مـنحصر بـه مـرزهای خـشکی نـمیشود و در مناطق آبی (غـیر خـشکی ) هم وجود دارد. تنش ها مربوط به کنترل آبراهه ها یا تنگه ها (تنگۀ هرمز)، وجود منابع نـفت و گـاز در فـلات قاره (خلیج فارس ) یا بندری ساحلی (چابهار و گـوادر) رو بـه رشـد و تـوسعه اسـت کـه همۀ این ها به دلیل نامشخص بودن مرزهای دریایی بین کشورهای ساحلی به وجود آمده است . هرچند ایران و پاکستان اختلاف عمده ای در زمینۀ مرزهای خشکی ندارند، مسئلۀ مرز دریایی این دو کشور در خـلیج گوادر هنوز به سرانجام نرسیده است .
انزوای جغرافیایی این خلیج ، به دلیل پرت بودن ، دورافتادگی و ناشناخته بودن قابلیت های عظیم دریای عمان و اقیانوس هند برای ایرانیان ، سبب کم رغبتی یا حساسیت اندک دولت ها بـه تـعیین مرز دریایی در این خلیج شده است . این درحالی است که قابلیت های عمدة گوادر در آیندة نزدیک ، ایران و پاکستان را وارد این عرصه خواهد کرد (کریمی پور، ١٣٧٩: ١٦٩)
حقابۀ رودخانه های مرزی
ایالت بلوچستان پاکستان و استان سیستان و بلوچستان ، از مـناطق دارای اقـلیم صحرایی به شمار میآیند. درحالیکه مهم ترین مانع توسعۀ این دو استان ، تنگناهای آبی است . عمده ترین رودخانه های مرزی ایران و پاکستان ، رودخانۀ نهنگ ، بـاهوکلات و لادیز هـستند. هرچند رودخانه های مذکور عـمدتا دارای رژیم نـزدیک به سیلابی و متغیرند، برداشت آبی دو طرف از این رودخانه ها ممکن است منبع تنش و مشاجرة ایران و پاکستان را در مقیاس محلی و منطقه ای در دو سوی مرز فراهم آورد (خلیلی و دیگران ، ١٣٩٢: ١١٠)تهدیدهای هـسته ایپاکستان شاید تنها کشور اسلامی باشد که به طور علنی اعلان داشته که کلاهک اتمی دارد و از طرفی عامل انتقال تکنولژی اتمی به ایران هم بوده است . در این راسـتا، یک مـرکز تحقیقاتی در آمریکا در سال ٢٠٠٣، تعداد تسلیحات اتمی پاکستان را بین ٢٤ تا ٤٨ سلاح هسته ای تخمین زده است .
(۱۲، ۲۰۰۳ Feickert, A. & Kronstadt (کریستنسن و نوریس معتقدند که پاکستان در سال ٢٠٠٩، ٧٠ تا ٩٠ کلاهک هسته ای در اختیار داشته است که این میزان در سـال ٢٠١١، بـه ٩٠ تا ١١٠ کـلاهک رسیده است . آن ها همچنین بر این باورند که شمار کلاهک های هسته ای پاکستان میتواند طی یک دهـه به ٢٢٠ تا ٢٥٠ کلاهک برسد(کریستنسن و نوریس ، ٢٠١٥). نگرانی عمده ، مربوط به مـحیط افـراطی و نـاامن پاکستان و دستیابی احتمالی گروها و رژیم های خطرناک به این فناوری است . پاکستان دارای سلاح های هسته ای است و تهدید جـدیتر سـرقت پلوتونیوم با بمب های کوچک و قابل حمل هسته ای این کشور به وسیلۀ سازمان هـا و گـروه هـای بنیادگرا مانند طالبان و القاعده ممکن است عملیات تروریستی را در هر کشور دیگری سامان دهد (هادیان و ریگـی ، ١٣٩٢: ١٢) همچنین ، عربستان سعودی از سال های پیش در برنامۀ به اصطلاح «بمب های سنی » سرمایه گـذاریهای زیادی انجام داده است و حتی تـحقیقات عـبدالغدیرخان پدر بمب اتمی پاکستان نیز با حمایت های مالی ریاض انجام گرفته است . در بعد هسته ای، این کشور مایل به دستیابی به فناوری هسته ای است . امنیت تسلیحات هسته ای پاکستان و نگرانی درمورد دراختیارگرفتن این سلاح ها از سـوی عربستان و دیگر گروه های افراطی ، کل جهان را تهدید میکند. حتی گفته میشود که عربستان درصدد دستیابی به موشک های بالستیک ساخت پاکستان است که توانایی حمل کلاهک های هسته ای را دارد. از آنجاکه پاکـستان کـشوری فقیر و نیازمند است ، بعید نیست که برای رفع نیازهای خود دست به چنین معاملات خطرناکی بزند (محمدی و احمدی ،١٣٩٤الف : ٢١٥)
آیندة خط لولۀ صلح
طرح خط لولۀ صلح با این هدف ارائه شد که نقش ایران را در مـنطقه و صـحنۀ بین المللی ارتقا بخشد. از نظر امنیتی، برقراری ارتباط و پیوند دائم اقتصادی با همسایگان ، به نوعی که آن ها امنیت خود را در زمینه های گوناگون با امنیت ایران در ارتباط ببینند احتمال همکاری آن ها بـا دشـمنان خارجی را کاهش میدهد و در معادلات و برنامه ریزی نیروهای خارج از منطقه تأثیرگذار است (معاونت پژوهش های سیاست خارجی، ١٣٨٧). اجرای این پروژة عظیم ، دارای فواید اقتصادی برای هر دو کشور است و نیازهای پاکستان از نظر انرژی نیز تـا حـد زیادی تـأمین میشود. اجرای این پروژه حدود ٤٠٠ تا ٦٠٠ مـیلیون دلار درآمـد ارزی بـرای پاکستان به همراه دارد. از طرفی این کشور تا ٢٠٠ میلیون دلار گاز ارزان قیمت خریداری خواهد کرد.
همچنین با واردات سالانۀ ٧٤٠ میلیون فوت مکعب گاز از ایران ، حدود ٣٠ درصـد از کـسری گـاز خود را جبران میکند. گفتنی است که ذخایر گـاز پاکـستان تا حدود ١٦/٧ سال دیگر به اتمام می رسد با وجود فواید زیادی که این پروژه برای هر سـه کـشور ایران ، پاکـستان و هند دارد، تاکنون اقدامات عملی برای اجرای کامل طرح از طرف پاکـستان انجام نگرفته است . تحریم های بین المللی علیه ایران ، فشارهای عربستان سعودی بر دولت پاکستان ، اختلافات دامنه دار و بیاعتمادی دولت هـای هـند و پاکـستان به یکدیگر، حضور رقبای منطقه ای (ترکمنستان ، قطر و عمان ) و ارائۀ پیشنهادهای مطلوب تـری دال بـر فروش انرژی ارزان تر به پاکستان ، از جمله عواملی هستند که در به سرانجام نرسیدن پروژة خط لولۀ صلح بـیتأثیر نـیستند. مـقامات پاکستانی ادعا کردند که پس از رفع تحریم ها، اقداماتی برای به سرانجام رسـیدن خـط لولۀ صـلح انجام خواهند داد. در همین زمینه ، شاهد خاقان عباسی، وزیر نفت و منابع طبیعی پاکستان اعلام کرد: «هـر زمـان کـه تحریم های آمریکا برداشته شود، خط لولۀ نواب شاه -گوادر به خط لولۀ ایران در مرز دو کشور مـتصل خـواهد شد و پاکستان به زودی از ایران گاز دریافت خواهد کرد.» وی همچنین گفت برای تکمیل این پروژه ، پاکـستان بـا یک شـرکت چینی به توافق رسیده است . همچنین قرار است یک ایستگاه توزیع گاز در بندر گوادر سـاخته شـود که با یک خط لولۀ ٧٠٠ کیلومتری تا منطقۀ نواب شاه توزیع انرژی به سراسر پاکـستان را تـسهیل کـند اما نظر میرسد علت تمام ماندن این پروژه ، تحریم های آمریکا و غرب نباشد (چیزی کـه مـقامات پاکستانی بارها بهانه کردند؛ به طوریکه مؤسسه ای پاکستانی با عنوان «موسسۀ سـیاست گـذاری تـوسعۀ پایدار» قیمت گاز تعیین شده در قرارداد سال ٢٠١٠ خط لولۀ صلح را بالا عنوان کرد و اعلام کرد که تـولید بـرق از گـاز واردشده از ایران صرفۀ اقتصادی نخواهد داشت ؛ بنابراین ، فعالیت روی این خط لوله ، به علت تحریم هـا مـتوقف نشد؛ بلکه درحقیقت عمدة توقف فعالیت ، به علت ناتوانی پاکستان در تأمین مالی پروژه و احداث این خط لوله بـود (بـتا، ٢٠١٥). واکاوی مناسبات سه جانبۀ هند-پاکستان - ایران نشانگر آن است که سه کشور نـمیتوانند روابـط ژئواکونومیک مسالمت آمیزی را تجربه کنند؛ چراکه مـناسبات خـود را بـه اهداف سیاسی و دیدگاه های ایدئولوژیک محدود میسازند. عـلاوه بـراین ، موقعیت نسبی پروژة خط لولۀ صلح ، نیازمند حمایت و ضمانت های امنیتی صریح دولت پاکستان از همۀ کـشورهای ذینـفع است که این راهبرد پاکستان در ارتـباط بـا هند سـازگار نـیست . هـمچنان که تنش های کشورهای مذکور سـبب شـده است که هند برای تداوم پروژة خط لوله از طریق دریا اصرار کند. این مقوله ، احتمالا بـا نـاخوشایندی ایران و پاکستان همراه خواهد بود ( Ezzati, E. & Veysi., ۲۰۰۶:۴۴))
رقـابت بـندرهای دریایی گوادر و چابهار
چابهار و «گوادر» دو بندر کوچک ماهیگیری سالهای دور با فاصله حداکثر ۶۵ مایل از هم که هرکدام شاهد حضور ابرقدرتهای اقتصادی با سرمایهگذاریهای عظیم برای دسترسی به بازارهای افغانستان و آسیای میانه است. بندر چابهار از نظر کشورهای منطقه به علت قرار گرفتن در ابتدای راه های زمینی و قرار گرفتن در محل تماس ابرقدرت ها، با توجه به جایگاه ژئوپلیتیکی آن ، از دیرباز جایگاه اقتصادی و نظامی ویژه ای داشته است.(افشار سیستانی، ۱۳۷۶: ۴۸۱) .
بندر چابهار با مساحتی حدود ۱۱ کیلومتر مربع در جنوب شرقی ایران قرار داشت. در گوشه ی شرقی خلیجی به همین نام، بین ۲۵ درجه و ۱۷ دقیقه عرض شمالی و ۶۰ درجه و ۳۷ دقیقه طول خاوری نسبت به نصف النهار گرینویج قرار گرفته است و بلندی آن از سطح دریا ۱۰ متر است (افشار سیستانی، ۱۳۷۲: ۶۵)
چابهار ، با مساحتی در حدود ۲۹۶۵۵ کیلومتر مربع ، از طرف شمال به شهرستان ایرانشهر، از مشرق به پاکستان ، از جنوب به دریای عمان و از مغرب به جاسک از توابع استان هرمزگان محدود است . مرکز این شهرستان چابهار، که در جنوب ایرانشهر، در کنار دریای عمان واقع شده است . بندر چابهار مقابل راس لعب عمان واقع شده وجود این برجستگی مانع از وزیدن بادهای تند به خلیج چابهار می شود . چابهار از لحاظ داشتن خلیجی وسیع در کنار خود و عمق ساحل از نظر کشتیرانی دارای اهمیت است، زیرا کشتی ها می توانستند به سواحل آن نزدیک شوند. (افشار سیستانی، ۱۳۷۱: ۲۰۴) محمدعلی خان سدیدالسلطنه بندرعباسی در توصیف موقعیت بندر چابهار می گوید :
«بسیار بندر ولنگر گاه خوبی است آب گوارا و نخلستان و سایر اشجار گرمسیری دارد» (سدید السلطنه کبابی، ۱۳۶۳: ۲۰۹)
در یک دهه اخیر به دلیل اتفاقاتی که در خلیجفارس و همچنین تحولاتی که در حوزه قیمت تمامشده و هزینههای حملونقل و صدالبته سایر کشتیها اتفاق افتاده، آرایش اقتصادی-سیاسی منطقه در حال تغییر است. بخش عمده فعالیتهای اقتصادی، تولیدی و ترانزیتی از خلیج فارس درحال حرکت به سمت دریای عمان هستند؛ درحال حاضر عمده تجارت دریایی ایران یعنی ۹۰ درصد در بنادر خلیج فارس است، ۹ درصد در دریای خزر و تنها یک درصد در عمان.«گوادر» در پاکستان، چابهار در جمهوری اسلامی ایران و «صحار» در عمان سه بندر مهم خارج از خلیج فارس هستند که هرکدام گوی سبقت را از دیگری گرفته و درحال پیشرفت روزافزونی هستند؛ درمیان آنها چابهار هرچند بهصرفهتر و مطمئنتر است اما با روند کندتری درحال پیشرفت است.(مـحمدی و احـمدی ، ١٣٩٤الف : ٢٣٤). مـسائل مـتعدد اقتصادی ، امنیتی ، مـسیرهای امـن ترانزیتی و... چین را ترغیب کرده است تا به توسعۀ بندر گوادر بپردازد. از آنجاکه مسیر اصلی تجارت دریایی چـین از تـنگۀ مـالاکا و اقیانوس هند است ، جایگزینی این مسیر تجاری از طـریق گـوادر از هـر سـه بـعد مـسافت ، ابعاد اقتصادی و امنیتی برای چین به صرفه تر و مطمئن تر است ؛ چراکه مالاکا به دلیل مسافت زیاد و ناامنی ناشی از هجوم دزدان دریایی، مسیر مطمئنی برای چین محسوب نمیشود (احمد، ٢٠١٥: ٨). از سوی دیگـر، هند نیز به دلایل متعدد قصد توسعۀ بندر چابهار را دارد. اول اینکه بندر چابهار با قرارگرفتن در مسیرهای منتهی به سراسر آسیای جنوبی و جنوب خاوری و جنوب شرقی اروپا دارای موقعیتی ممتاز است که روزانه مبادلۀ مـیلیون هـا بشکه نفت و حجم کلانی از کالا و سرمایه از این مسیر دریایی صورت میگیرد. علاوه براین ، هند برای ورود به افغانستان و آسیای مرکزی به مسیر امن و مطمئنی نیاز دارد. کما اینکه با انتخاب این مسیر، بینیاز از پاکـستان مـیشود. در پی سفر محمدجواد ظریف به هند (اوت ٢٠١٥) وی در دیدار با مؤدی، اولویت های ایران برای مشارکت با هندیها را حوزة حمل ونقل (به ویژه کریدور شمال - جنوب ) و همچنین سرمایه گـذاری در راه آهـن قزوین - رشت - آستارا و توسعۀ بـندر چـابهار عنوان کرد (سینگ روی، ٢٠١٥: ٨). هرچند هند قول داده است که در توسعۀ این بندر به ایران کمک کند، همچنان چابهار توسعه نیافته و زیرساخت های مطلوب را ندارد. پاکستانیها معتقدند درصـورت تـوفیق در پروژة بندر گوادر، به دلیل مـنافع اقـتصادی ، سیاسی ، اجتماعی و امنیتی ، این بندر در بلندمدت با حل مشکلات درونی و بیرونی پیچیدة خود و دورکردن چابهار از رقابت ، حتی قابلیت های ترانزیتی بندرعباس را درمعرض تهدید قرار خواهد داد (نصیری ، ١٣٨٧: ٣٦٦) همچنین چین گفته است کـه بـندر گوادر باید تا سال ٢٠٥٠ به یک بندر مهم در منطقه تبدیل و جایگزین بندر دبی شود؛ به طوریکه هم زمان قدرت پهلودهی ٨٨ کشتی مادر را دارا باشد (همان )؛ بنابراین ، با توجه به اینکه درحال حـاضر چـین درحال عـملیاتیکردن طرح توسعۀ گوادر است و هند قرار است در توسعۀ بندر چابهار به ایران کمک کند، به نظر می رسـد در آینده ، این دو بندر رقیب سرسختی برای یکدیگر باشند؛ به گونه ای که تـوسعۀ یکـی، دیگـری را به طور کامل تحت الشعاع خود قرار دهد. علاوه براین ، به مرور جایگاه پراهمیت این بندرها برای کـشورهای مـنطقه و جهان ، سبب تشدید رقابت کشورهای رقیب (ایران و پاکستان ، چین هند و حتی آمریکا و روسیه ) خـواهد شـد.
چابهار و ژئوپلیتیک دسترسی به افغانستان و آسیای مرکزی
از آنـجاییکه هـمه کشورهای جداشده از اتحاد شوروی پیشین در قفقاز، خـزر و آسـیای مرکـزی کشورهای محاصره شده در خشکی هستند و از دسترسی آسان یا مسـتقیم بـه راه هـای دریـایی بی بهره اند، ژئوپلیتیک دسترسی قادر است این کشورها را از طریق همسایگان بـه تـجارت پررونق دریا مـتصل کند؛ بنابراین دسترسی این جغرافیای ویژه میتواند بازرگانی دریایی میان پنج کشور کرانه ای را تقویت کند (مجتهدزاده ، ١٣٨١: ٢٣٢). از این رو، نیاز رو به رشد کـشـورهای آسـیای مرکزی به کاهش درگاشت ٧ ارتباط با جهان خارج از ژئوپـولیتیکی بــری و وابـسـتگی کـشـورهای آسیای مرکزی به قابلیت های ترانزیتی و معبری ایران در دسترسی به خارج از منطقه (حافظ نیا و دیگران ، ١٣٨٦: ٩٩-٩٨)؛ به نوعی جـذابیت ژئوپلیتـیک دسترسی ایـران را نـزد دیگـر کشـورها را بیشتر آشکار می کند.
اهمیت آسیای مرکزی ازنظر دارابـودن مـنابع انـرژی است که به مثابه قلـب و روح ژئوپلیتیـک جهانی است . این منطقه در کمترین تخمین ١٧/٢ و در بیشترین ٤٩/٧ میلیـارد بشـکه ذخــایر شناخته شده یا ٥ درصد از کل ذخایر جهانی نفت و ٦/٦٥ تریلیارد مترمکعب یا ٣/٨ درصـد کـل ذخایر جـهانی گاز را داراست .. همانند کـشورهای مـحصور در خشکی آسیای مرکـزی، افغانستان نیز از داشتن نعمت ساحل به دور است . مهم ترین همکاری های ترانزیتی بین ایـران و افغانستان که در حال انجام است ، ساخت بزرگراه چابهـار- زابـل - دلارام - زرنـج اسـت کـه ایـن مسیر از طرفی افـغانستان و کشورهای آسیای مرکزی را به دریا متصل می سازد و از طرفی هنـد را به افغانستان و آسیای مرکزی وصل میکند. موقعیت ژئوپلیتیکی ویژه ایران در کنار ممانعـت پاکستان از صدور کالاهای هندی ، باعث توجه ویژه هندی ها برای صدور کـالای خــود از طـریـق خاک ایران به افغانستان و آسیای مرکزی شده است . در سال های اخیر طرح جاده مهم ترانزیتی بین ایران و افغانستان در دست اجراییشدن است . این مسیر جاده ای از چابهار آغاز و بـا عبـور از زابل به خاک افـغانستان وارد و پس از گـذشتن از زرنج ، قندهار و کابل ، وارد تاجیکستان میشـود؛ این اقدام زیربنایی، موجب رونق اقتصادی استان سیستان و بلوچستان خواهد شد و از سوی دیگر دو افغانستان و تاجیکستان به دریاهای آزاد دسترسی خواهند یافت . برای تجـار افغانسـتان ، ایـن مـسیر بـاصرفه ترین مسیر در مقایسه با مسیر بندرعباس خواهد بود که کالاهایشان را در آنجا تخلیه و بارگیری میکنند. همچنان که میتوان یک خط جدیـد کشـتیرانی بـه منظـور حمـل کالاهـای افغانستان از بنادر کشورهایی همچون امـارات ، چـین و سـنگاپور به بندر چابهار راه انــدازی کــرد تــا بخشی از هزینه های تجار افغانستان پرداخت شود (شمشیرپناه ، ١٣٨٢: ٨٩)
جایگاه چابهار در کریدور شمال - جنوب
در سال ١٩٩٣، متعاقب بـرگزاری اجـلاس کـمیسیون اروپا، وزرای حمـل ونقـل کشـورهای عضـو، علاوه بر کریدورهای شـمالی ، مـرکزی و جنوبی ، شـاهراه ترانزیتـی موسـوم بـه کریـدور ترانزیتـی شــمال - جنــوب را معرفــی کــرده و بــه تصــویب رســاندند. در شــهریورماه ١٣٧٩، زمــانی کــه موافقت نـامه کـریدور شـمال - جنوب در سن پترزبورگ میان وزرای حمل ونقـل سـه کشـور ایـران ، هند و روسـیه به امضا رسید، چابهار به عنوان بندری راهبردی در این کریدور معرفی شد. کریدور یادشده در حال حاضر از بندر بمبئی در حـوزه اقـیانوس هـند آغاز و از طریق دریا بـه بنـدرعباس در جنوب ایران متصل می شود.
کریدور شـمال - جـنوب که بخش مهم آن از خاک ایران می گذرد در حال حاضر کوتاه تـرین ، کم هزینه ترین و سریع تـرین مـسیر تـرانزیت کالا بین آسیا و اروپا به شمار می رود. غیر از این ، ایـن کریدور ارتباط ترانزیتی کشورهای شــمال اروپـا، اســکاندیناوی و روســیه را از طریـق ایـران بـا کشورهای حوزه خلیج فارس ، حوزه اقیانوس هند و جنوب شرقی آسیا برقرار مـی سـازد (خـلیلـی و دیگران ،١٣٩٠: ١١٠). از این سو، کالاهای ترانزیتی در داخل خاک ایران نیز از طریق حمل ونقـل جاده ای یا ریلی به بنادر شـمالی کـشور انتقال یافته و از مسیر دریای خزر به بنـادر آسـتاراخان و لاگان روسیه حمل می شوند. حـمل کـالاهای تـرانزیتی از طریق کریدور شمال - جنوب ، نسبت بـه سایر مسیرهای سنتی تا ٤٠ درصد کوتاه تر و تـا ٣٠ درصـد ارزان تر از مسـیر کانـال سـوئز اسـت .(١٤ :٢٠١٢Sing Roy)در ایـن کریـدور، بنـدر چابهـار و راه هـای زمینـی اتصـال آن بـه مــرز تـرکمنستان ، کـوتاه ترین مسیر حمل ونقل زمینی کالا در کریدور شرق و شاهراه تغذیه کشـورهای آسیای میانه معرفی شـده اسـت . بندر چابهار به طور مسـتقیم یـا غیرمسـتقیم در مسـیر چنـدین شاهراه مهم بین المـللـی واقــع شــده اسـت و قابلیـت تبـدیل شـدن بـه یکـی از راهبـردی تـرین موقعیت های ترانزیتی را دارد. همچنین این بندر عضو دو ســازه مـنطقـه ای یعـنـی سـازه دریـای عمان و سازه اقیانوس هند است و می تواند با سه قاره آفـریقا، آسـیا و اقیانوسیه ارتباط برقرار کند (حافظ نیا و دیگران ، ١٣٨٦: ١٢-١١). به همین خاطر از چابهار بـه عنـوان «دروازه بـزرگ » بـه کـشورهای مـحصور افغانستان و دولت های مستقل مشترکالمنافع یاد می شود.
متغیر آسیای مرکزی
آسیای مرکزی در چهارراه قاره آسـیا، اروپا و منطقۀ خاورمیانه واقع شده و از نظر داشتن حجم عظیمی از ذخایر انرژی ، یکی از مناطق مـهم به شمار میآید. حـدود ٥ درصـد از کل ذخایر جهانی نفت و ٨/٣ درصد (٦/٦٥ تریلیارد مترمکعب ) کل ذخایر جهانی گاز در آسیای مرکزی است (ادارة اطلاعات انرژی آمریکا، ٢٠١١). در ارزیابی نقش ایران در آسیای مرکزی از نظر اقتصادی ، انتقال خطوط انرژی و نقش ترانزیتی و کریدوری ایران در ارتباط این کـشورها با آب های آزاد و همچنین بازار مصرف این کشورها دارای اهمیت است . ایران تنها صادرکنندة نفت و گاز است که با کشورهای آسیای مرکزی مرز مشترک دارد )عظمی و زرقانی ، ١٣٩١: ٢٠). همچنین اگرچه پاکستان و کشورهای آسیای مرکزی بر بعد اقـتصادی روابـط با یکدیگر تأکید میکنند، این کشور در آسیای مرکزی عمدتا اهداف ایدئولوژیک خاص خود را دنبال میکند. ارتباط برخی از گروه های افراطی پاکستانی با جنبش ها و گروه های آسیای مرکزی مانند حزب النصرت ، حـرکت اسـلامی ازبکستان ، حزب التحریراسلامی و زیرشاخه های آن مانند گروه اکرمی و سایر جنبش اسلامی آسیای مرکزی ، از چالش های اساسی سیاست خارجی ایران در این منطقه است . این گروه ها بیشتر در کشورهای ازبکستان ، تاجیکستان و قرقیزستان فعالیت مـیکنند. اهـمیت بنیادگرایی اسلامی در این منطقه از این جهت است که این گروه ها اندیشه های سنی - وهابی تأثیرمی پذیرند که درصورت قدرت گیری این گروه ها نمیتوان رویکرد مناسبی با جمهوری اسلامی ایران در ارتباط بـا آن هـا مـتصور بود (علویان و کوزه گر کـالچی ، ١٣٨٨: ٧٩)
مـتغیر عـربستان سعودی
واقعیت این است که عربستان در همگرایی با پاکستان و واگرایی کامل با ایران است . رقابت دو کشور ایران و عربستان در خلیج فارس ، خاورمیانه ، جهان عـرب و اسـلام و حـتی در صحنۀ بین المللی، گویای توانایی اندک آن ها در بـسط هـمکاری های دوجانبه است . منتها ریشۀ اصلی منازعات ایران و عربستان را باید در مسائل مذهبی و تلاش برای ریاست جهان اسلام جست (اطاعت و احمدی، ١٣٩٤: ٦٣). گسترش روابط افـراطی پاکـستان بـا عربستان سعودی و تداوم و تقویت حمایت از طالبان افغانستان و حمایت از نبردهای نـیابتی از طریق اسلام گرایان افراطی در سریلانکا، نپال ، بنگلادش و کشورهای حوزة آسیای میانه و... ، آثاری ناخوشایند بر منافع ایران و دیگر کشورها داشـته اسـت عربستان دارای بیشترین سهم در تجهیز، سازماندهی و تقویت گروه های تندرو پاکستانی اسـت . آمـار غیررسمی حکایت از آن دارد که حدود ٢٠ هزار مدرسه مذهبی در پاکستان وجود دارد. گفتنی است بیش از ١،٥٤٩،٢٤٤ دانش آموز در این مـدارس مـشغول بـه تحصیل هستند که عربستان سعودی بیشترین سهم را در تجهیز این مدارس برعهده دارد. تـأسیس حـوزه هـای علمیه و جذب و تربیت طلاب علوم دینی، احداث دانشگاه ها، کتابخانه ها و مساجد، فروشگاه هـایی در قـالب تـبلیغات وهابیگری، ورود برخی از افراد در بعضی از مشاغل خدماتی و امدادی در بعضی از مؤسسات خیریه و... با رویکرد تبلیغ و تـرویج وهـابیت از ناحیۀ عربستان انجام می گیرند (رشیدی و شاه قلعه ، ١٣٩١: ١٠٥) اما با روی کار آمدن عمران خان بواسطه سیاست میانه روی وی و تلاش های وی برای ایجاد صلح و کاستن تنش میان ایران و عربستان تاثیر این متغیر واگرایی کمرنگتر شده است .زیرا رهبر جدید پاکستان در یافته است روش شدن آتش جنگ میان عربستان و ایران به نواخسته پاکستان را وارد جنگ نیابتی خواهد نمودزیرا اتباع تند روی سنی مذهب وی به عربستان کمک خواهند نمود و اتباع شیعه به ایران و نواخسته پاکستان وارد جنگ داخلی می شود.
متغیر افغانستان
پاکستان دارای طولانیترین مـرز مـشترک بـا افغانستان (بیش از ٢٠٠٠ کیلومتر) است . اختلافات مرزی میان دو کشور (بر سر خط مرزی دیورند) و مـسئلۀ قـوم پشتون سبب شده است که پاکستان و افغانستان ، پویش های امنیتی بسیار نزدیکی با یکـدیگر داشـته بـاشند (دسوزا، ٢٠٠٩: ٢- ٣). افغانستان حدود ٩٧٨ کیلومتر مرز مشترک با ایران دارد و ایران گذرگاه دریایی (آبی) مهم افغانستان ، و افغانستان دروازة ایران به آسـیای مـیانه و چین به شمار میرود. دو کشور ایران و افغانستان ، از علقه ها و پیوندهای عمیق تاریخی، فـرهنگی، قـومی و مـذهبی برخوردارند. باید گفت رقابت ایران و پاکستان در افغانستان ، با استقرار دولت طالبان در افغانستان ، برای ایران شکل تهدید بـه خـود گـرفت . حمایت دولت و نیروهای اجتماعی پاکستان از طالبان ، یکی از تهدیدهای اساسی برای ایران از جانب پاکستان اسـت (احـمدی و بیدالله خانی، ١٣٩١: ٢٢) چراکه پاکستان در پرورش و ترغیب این گروه ها نقش فعالی برعهده دارد. درحالیکه ایران ضمن مخالفت بـا پاکـستان و حمایت این کشور از طالبان ، این گروه تروریستی را جریان منحرف میداند که با حـمایت دسـتگاه های اطلاعاتی برخی از کشورهای منطقه و قدرت هـای بـزرگ و بـا تفسیر افراطی از آموزه های دینی و اقدامات خـشونت آمـیز، تخریب چهرة واقعی اسلام و مهار سیاست های ایران را در سطح منطقه دنبال میکند. گرایش نـسبی فـرهنگی برخی از اقوام افغانستان (بیشتر مـتعلق بـه قوم تـاجیک ، هـزاره و قـزلباش ) به ایران و گرایش برخی از اقوام دیگر (اغـلب بـلوچ ها و پشتون ها) به پاکستان ، از دلایل عمده ای است که سبب شده است دو کـشور در تـحولات افغانستان بسترهای نفوذ قابل اتکایی بـه دست آورند. همین امـر مـوجب شده است که افغانستان بـه حـوزة رقابت و نفوذ بیشتر این دو کشور تبدیل شود (جوادی ارجمند و دیگران ، ١٣٩٠: ٦٣). ادامۀ فعالیت گروه هـای بـنیادگرا و اقدامات تروریستی علیه شیعیان و اتـباع ایرانـی، کـشت و ترانزیت مواد مـخدر و رقـابت دو کشور در افغانستان برای نـفوذ بـیشتر در آسیای مرکزی، از دیگر چالش های مهم ایران در مواجهه با پاکستان در صحنۀ تحولات افغانستان است .
نـتیجه گـیری
راهبرد سیاست خارجی ایران در قبال پاکستان متاثر از عوامل متعدد واگرایی و همگرایی می باشد که هریک سهمی تعیین کننده در ثبات و عدم ثبات این روابط داشته است . منازعات فرقی در پاکستان این کشور را به محل امنی برای گروه های تند رو مذهبی که تحت حمایت مالی عربستان هستند تبدیل نموده است و ارتش پاکستان نیز به این منازعات به خواست عربستان دامن می زند . چناچه گـروهک هـای تـروریستی و مـخالف بـا ایران مانند جندالله ، جیش العدل و انصار در خاک ایران (سیستان و بلوچستان )، کاملا از افکار وهابیت (عربی) و دیوبندی (شبه قاره ) تأثیر پذیرفته اند. همین ناهمگونیها و ناهماهنگیها، خود به وجودآورندة سایر تنش هـا مانند مسائل قومی، مشکلات مرزی (قاچاق مواد مخدر و کالا، ترور و...) شده است . علاوه براین ، تضادهای ایدئولوژیکی دو کشور، به شکل گیری اهداف متضاد آن ها در سایر موضوعات منطقه ای، حمایت پاکستان از طالبان در افـغانستان ، روابـط گسترده با عربستان سعودی و سایر رقابت های منفی (در آسیای مرکزی) دو کشور انجامیده است .
اختلافات یادشده ، حتی بر مسائل اقتصادی دو کشور تأثیر بسزایی داشته است ؛ به گونه ای که حجم مـراودات اقـتصادی دو کشور، کمتر از یک میلیون دلار (حدود ٨٥٠ هزار دلار) در سال است . به ثمرنرسیدن پروژة خط لولۀ صلح (با وجود نیاز شدید پاکستان به انرژی) نیز به نوعی مـتأثر از اینـ اختلافات دیدگاهی است . اما در کنار این مسائل واگرایانه با ظهور دولت پاکستان تحت رهبری عمران خان فصل جدیدی از روابط سیاسی کشوده شده است .از آنجا که ایلات متحده به فکر قدرت دهی به هند در برابر چین افتاده نواخواسته منافع هند را نسبت به رقیب دیرین خود پاکستان در ارجعیت قرار داده است .لذا پاکستان تلاش می کند به اتحاد ایران و چین بیشتر نزدیک شود .عدم اجرایی شدن قرارداد بندر چابهار توسط هند و واگذاری آن به چین که بندر گوادر پاکستان را در اختیار دارد تضاد منافع کمتری برای پاکستان ایجاد می کند .سیاست تنش زدایی پاکستان در روابط ایران و عربستان می تواند جلو ایجاد جنگ منطقه ای را که پیش از این به صورت نیابتی صورت می گرفت انجام دهد.زیرا پاکستان می داند در صورت شعله ور شدن آتش جنگ میان ایران و عربستان فرق مذهبی طرفدار عربستان به حمایت از این کشور به حرکت های تندتری علیه ایران خواهند پرداخت و در نتیجه شیعیان پاکستان در صدد تقابل بر خواند آمد .این امر موجبات جنگ داخلی پاکستان را فراهم می کند .امری سیاست مدارن پاکستانی به دنبال آن نیستند.پاکستان به عنوان متحد دیرن آمریکا بواسطه روابط که با ایران داشته است می تواند تنش روابط ایران و آمریکا را کم کند . ترویج زبان فارسی که در بین پاکستان ها طرفداران بسیاری دارد می تواند به جذب بیشتر پاکستانی ها و نفوذ فرهنگی ایرن در پاکستان که ریشه های مشترک بسیاری دارند بینجامد .
منابع ومآخذ :
۱. احمدی، ابراهیم ، ١٣٩٤، ژئوپلیتیک همگرایی و واگرایی مـنطقه ای، مـطالعۀ موردی: ایران و پاکستان ، پایان نامۀ کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران .
۲. اسعدی، مرتضی، جهان اسلام ، جلد دوم ، تهران : مرکز نشر دانشگاهی ، ۱۳۶۹، ص ۱۲۳-۱۲۲ .
۳. اطاعت ، جواد و ابراهیم احمدی، ١٣٩٤، تحلیل ژئوپلیتیکی روابط پاکستان و همسایگان : تنش ها و تهدیدها، فصلنامۀ تحقیقات سیاسی و بین المللی ، دورة هفتم ، شمارة ٢٤، صص ٥١- ٧٥.
۴. امرایی، حمزه، انقلاب اسلامی ایران و جنبش های اسلامی معاصر، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی،۱۳۸۳، ص۲۵۰.
۵. بختیاری، علیرضا، گزارش از شیعیان و اهل سنت پاکستان، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۶۳، ص۴.
۶. پیشگاهی فرد، زهرا و امیر قدسی، ١٣٨٧، بررسی و تحلیل ویژگـیهای ژئوپلیتـیکی پاکستان ، و نقش آن در روابط با سایر کشورها، فصلنامۀ پژوهش های جغرافیایی، شمارة ٦٣، صص ٨١- ٩٩.
۷. تقی الدین، حافظ، پاکستان کی سیاسی جماعیتین اور تحریکین (احزاب و نهضت های سیاسی پاکستان) ، لاهور، فکشن هاوس، ۱۹۹۵، ص ۵۰۳.
۸. جـمالی، جـواد،١٣٩٠، افـراطی گری در پاکستان ، چاپ اول ، انتشارات اندیشه سازان نور، تهران .
۹. جوادی ارجمند، محمدجعفر، بیدالله خانی، آرش و پیمان رضـاییزاده ، ١٣٩١، تحلیل ژئواستراتژیکی روابط ایران و پاکستان با تأکید
۱۰. حافظ نیا، محمدرضا، شمس دولت آبادی و محمدحسن افشردی (١٣٨٦)، «عـلایق ژئـوپلیتـیکی ایـران در آسیای مرکزی فرصت های پیش رو»، ژئوپلیتیک ، سال سوم ، شماره ٩.
۱۱. خلیلی، محسن ، حیدری، جهانگیر و هادی صیادی، ١٣٩٢، پیوند ژنگان ژئوپلیتیک و سیاست خارجی، (نمونه پژوهی: ایران و پاکستان )، فصلنامۀ مطالعات شبه قاره ، سال پنجم ، شمارة ١٧، صص ٩٥- ١٢٦.
۱۲. دانشجویان پیرو خط امام، اسناد لانه جاسوسی، ش ۴۲، پاکستان، ج۲، تهران، ص۷۵.
۱۳. دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر حداد عادل، تهران: بنیاد دایره المعارف اسلامی، ۱۳۷۹، ج ۵، ص ۴۴۶ .
۱۴. دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی ، پاکستان ،تهران: وزارت امور خارجه ، مرکز چاپ و انتشارات، ۱۳۸۷ ، ص ۱.
۱۵. دهشیار، حسین ، ١٣٨٦، ستون های دوگانۀ بی ثباتی در پاکستان ، ماهنامۀ اطلاعات سیاسی- اقتصادی ، سال بیست ویکم ، شمارة ٢٣٩ و ٢٤٠، صص ٤- ١٥.
۱۶. سجادپور، کاظم و مائده کریمی قهرودی، ١٣٩٠، رقابت هسته ای هند و پاکستان و پیامدهای آن برای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران ، فصلنامۀ مطالعات راهبردی، سال چهاردهم ، شمارة ٤، صص ٢٢٧- ٢٥٨.
۱۷. شفیعی، نوذر، رادیکالیسم اسلامی در پاکستان، از ملی گرایی تا جهان گرایی،. Http://drshafiee.blogfa.com
۱۸. شمشیرپناه ، معصـومه (١٣٨٢)، اهمیت امنیتی- استراتژیکی- بندر چابهـار جمهـوری اسـلامی ایران ، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه امام حـسین (ع ).
۱۹. علویان ، مرتضی و ولی کوزه گرکالچی، ١٣٨٨، سیاست جمهوری اسلامی ایران در آسیای مرکزی، بسترهای همگرایی و زمینه های واگرایی، فـصلنامۀ عـلوم سیاسی، سال دوم ، شمارة ٤٦، صص ٦٣- ٩٢.
۲۰. غفوری، محمود و محمد داوند، ١٣٩٤، ارزیابی و تحلیل تهدیدات اسلام گرایی افـراطی در پاکـستان عـلیه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران بـا تـأکید بـر نقش انقلاب اسلامی، مجلۀ سیاست دفاعی، سال بیست وسوم ، شمارة ٩١، صص ٤١- ٧١.
۲۱. فرمانیان ، مهدی، ١٣٨٩، آشنایی با فرق اهل تسنن ، چاپ دوم ، مرکز مدیریت حوزة علمیه ، قم .
۲۲. کریمیپور، یدالله ، ١٣٧٩، مقدمه ای بر ایران و همسایگان (منابع تنش و تهدید)، چاپ اول ، انتشارات جهاد دانشگاهی تربیت مـعلم ، تـهران .
۲۳. لانگ، روبرت، سرزمین و مردم پاکستان، ترجمه داود حاتمی، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۲، ص ۴۶-۴۵.
۲۴. مـجتهدزاده ، پیروز (١٣٩١)، فـلسفه و کـارکرد ژئوپلیتیک (مفاهیم و نظریـه هـا در عصـر فضـای مجازی)، تهران : سمت .
۲۵. محمدی، حمیدرضا و ابراهیم احمدی، ١٣٩٤ب ، واگرایی در روابط ایران و پاکستان با تأکید بر افراطیگری مذهبی، فـصلنامۀ مـطالعات سـیاسی جهان اسلام ، سال چهارم ، شمارة ١٤، صص ١٤٣- ١٦٨.
۲۶. هادیان ، ناصر و حنیفه ریگی، ١٣٩٢، تأثیر اشغال نظامی افغانستان بر روابط پاکستان با قبایل آن بـا تـأکید بـر ملی گرایی قوم بلوچ (٢٠١١- ٢٠١٤)، فصلنامۀ روابط خارجی، سال پنجم ، شمارة ٣، صص ٧- ٤٠.
لاتین
1. D’Souza, S. M., 2009, Afghanistan in South Asia: Regional Cooperation or Competition, South Asian Survey, Vol.16, No. 1, PP. 23–42.
2. Hadyan, N. &;amp; Rigi, H., 2013, The Impact of Military Occupation of Afghanistan upon Pakistan's
3. Hussain, Z., 2007, Frontline Pakistan: The Struggle with Militant Islam, London, New York: I. B. Tauris.
4. Johnson, T. H. & Mason, M. C., 2008, No Sign until the Burst of Fire; Understanding the Pakistan-Afghanistan Frontier, International Security, Vol. 32, No. 4, PP. 31–77.
5. Rahimi, H., 2013, Theories of Geopolitical, Eentekhab Publication, Tehran. (In Persian)
6. Rashid, A., 2008, Descent into Chaos: How the War against Islamic Extremism is Being Lost in Pakistan, Afghanistan and Central Asia, Penguin Group, London.
7. Sing Roy, Meena (2015), "International North-South Transport Corridor: Re-energizing India’s Gateway to Eurasia", Institute for defense studies and analyze (August 18, 2015).
[۱]- karakorum
[۲] -Thal
[۳]-Thar
[۴]- Pakhtun wali .
[۵] - «سازمان پیمان آسیای جنوب شرقی» ، پیمان دفاعی منطقه ای که در سال ۱۹۵۴م میان آمریکا و کشورهای غیر کمونیست واقع در آسیای جنوب شرقی بسته شد.
[۶] - « سازمان پیمان مرکزی» پیمان دفاع میان ایران، پاکستان، ترکیه و انگلستان که هدف آن حفظ امنیت مشترک و شرایط دفاعی کشورهای عضو می باشد.
نظر شما