رابطۀ ایران و چین در جادۀ ابریشم در قرن پنجم و ششم میلادی (بخش دوم)

از لحاظ سیاسی، در رقابت تجاری بین امپراتوری­ها در جوامع باستانی، حاکمان سعی کردند نقش عوامل تعیین کنندۀ قیمت کالاها را در نظر بگیرند. برای دستیابی به این هدف، برای آن­ها ضروری بود که حقوق انحصاری برای کنترل جاده­ های زمینی و دریایی را به دست آورند. به عبارت دیگر، در جامعۀ بین المللی باستان، کسب انحصار تجاری به این معنی بود که تنها یک کشور، حق صحبت را دارد. در امپراتوری اشکانی، ایرانیان از این فرصت برای ثروتمند شدن در جادۀ ابریشم استفاده کردند و از آن زمان به بعد، انحصار آنان در تجارت ابریشم برقرار شد. با توجه به اطلاعاتی که ما تا کنون در اختیار داریم، بین روم و چین، هرگز چنین تماس­های دیپلماتیک مستقیمی مانند ایران و روم یا ایران و چین وجود نداشته است؛ که تا حدودی نشان دهندۀ موفقیت استراتژی انحصاری ایران در جادۀ ابریشم است. بنابراین  می­توان دریافت که در طول امپراتوری اشکانی، تجارت ابریشم بسیار سودآور بوده است

بخش دوم

سه. رقابت تجاری ایران و روم شرقی در جادۀ ابریشم

     از لحاظ سیاسی، در رقابت تجاری بین امپراتوری­ها در جوامع باستانی، حاکمان سعی کردند نقش عوامل تعیین کنندۀ قیمت کالاها را در نظر بگیرند. برای دستیابی به این هدف، برای آن­ها ضروری بود که حقوق انحصاری برای کنترل جاده­ های زمینی و دریایی را به دست آورند. به عبارت دیگر، در جامعۀ بین المللی باستان، کسب انحصار تجاری به این معنی بود که تنها یک کشور، حق صحبت را دارد. در امپراتوری اشکانی، ایرانیان از این فرصت برای ثروتمند شدن در جادۀ ابریشم استفاده کردند و از آن زمان به بعد، انحصار آنان در تجارت ابریشم برقرار شد. با توجه به اطلاعاتی که ما تا کنون در اختیار داریم، بین روم و چین، هرگز چنین تماس­های دیپلماتیک مستقیمی مانند ایران و روم یا ایران و چین وجود نداشته است؛ که تا حدودی نشان دهندۀ موفقیت استراتژی انحصاری ایران در جادۀ ابریشم است. بنابراین  می­توان دریافت که در طول امپراتوری اشکانی، تجارت ابریشم بسیار سودآور بوده است. چین و روم به منظور جلوگیری از ایرانیان به عنوان واسطه، هر دو عمداً از ایران اجتناب کردند و به طور مستقیم با هم تجارت کردند؛ اما نهایتاً ایرانیان این اقدام را متوقف کردند. در قرن­ های بعد، ایران برای جلوگیری از ارتباط چینی­ها با جهان یونانی و رومی تلاش فراوانی کرد و فعالانه جلو نزدیک شدن یونانی­ ها و رومی ­ها به منبع ابریشم را گرفت. در قرن پنجم و ششم میلادی، به منظور تحکیم و تقویت انحصار خود، پادشاهان ساسانی عمدتاً اقدامات زیر را انجام دادند:

 الف. از نظر توسعۀ تجارت ابریشم کشور، پیوسته حجم تجارت و تولید ابریشم را گسترش دادند؛ فعالانه کارگاه ­های ابریشم خود را ساختند و پارچه­ های ابریشمی با کیفیت بالا تولید و صادر کردند. کارگاه­های ابریشم را در شوش، جندی­شاپور (در استان خوزستان امروزی) و شوشتر ساختند که با چینی­ ها و فنیقی ­های سوریه رقابت داشتند. در آسیای مرکزی، ایرانیان اولین کسانی بودند که به صادرات ابریشم پرداختند و پس از آن صغدی ­ها، ترک­های غربی و اعراب بودند؛

 ب. از نظر همکاری تجاری با چین، از یک طرف، مواد خام پیشرفته از چین معرفی شد و ابریشم با زیبایی­ شناسی هنری ایرانی، طراحی و تصفیه شد؛ تا ارزش هنری و قیمت آن، افزایش یابد و فروش ثانویه صورت گیرد. با توجه به سوابق تاریخی، ایرانیان ابریشم خام را از چین وارد و دسته ­های سبک را طراحی می­کردند که برخی از آن­ها را نسل­های بعدی تقلید می­کردند. علاوه بر این، با توجه به تنوع گسترده و کار نفیس بافندگی ابریشم چینی، هر قطعه پارچۀ ابریشمی را می­توان یک اثر هنری منحصر به فرد در جهان قلمداد کرد. در قرن پنجم یا اوایل ششم میلادی، در ایران ساسانی از ابریشم چینی برای ساخت پارچه ­های حریر استفاده می­شد. از سوی دیگر، برای ایجاد یک محیط امن و راحت در امتداد مسیرهای اصلی و مرزهای جادۀ ابریشم تلاش می­کردند تا جریان تجارت به­راحتی انجام شود. خسرو اول، به منظور اطمینان یافتن از جریان امن تجارت داخلی، اقدام بی­ سابقه ای کرد: با استخدام سربازانی در روستاهای مختلف در امتداد جادۀ ابریشم، ایمنی مسیرهای تجاری را تضمین کرد. همچنین برای دفاع بهتر از مرز، قبیله ای را در مرز ترتیب داد که از دستورهای پادشاه اطاعت؛ و نقش متحدان دوستی چینی­ ها و رومی ­های شرقی را بازی می­کردند. شاه همچنین دستور ساخت قنات در شهرهای بزرگ و توقفگاه و کاروانسراهایی در مسیر جاده­های ابریشم را صادر کرد تا مشکل آب برای تجارت حل شود؛

 پ. از نظر تجارت ابریشم با روم، اول، حمل و نقل ابریشم در سراسر مرز را ممنوع؛ و خرید ابریشم حمل و نقلی توسط کشتی­های تجاری خارجی را قطع کرد. با توجه به سوابق تاریخی، ساسانیان ترک­ها را از فروش آزادانۀ ابریشم خریداری شده از چین در ایران و حمل و نقل ابریشم از طریق ایران به روم شرقی منع کردند و علاوه بر این، ایران به محض اینکه کشتی­های تجاری هندی از غرب می ­آمدند، تمام ابریشم چینی را خریداری می­کردند؛ به طوری که رومی­ های شرقی، دسترسی مستقیم به ابریشم چینی نداشتند؛ دوم اینکه دولت قیمت فروش ابریشم و تعرفه­ های واردات و صادرات را نیز افزایش داد. پروکوپیوس (Procopius)، مورخ امپراتوری روم شرقی در قرن ششم، در مطالعۀ خود از بحران اقتصاد بازار ابریشم روم شرقی نوشت: «هنگامی که بحران سیاسی بین دو کشور آغاز شد، ایرانیان از موقعیت جغرافیایی طبیعی خود برای افزایش قیمت ابریشم استفاده و یک دهم قیمت خود کالا را به عنوان تعرفه بر هر قطعۀ ابریشم دریافت کردند». سوم اینکه، از سود حاصل از تجارت ابریشم، برای خرید مقدار زیادی طلا از روم شرقی استفاده شد که باعث تضعیف اقتصاد امپراتوری شد. برای امپراتوری روم شرقی، طلا نه تنها نمادی از ثروت ملی و اقتدار حاکمان آن، بلکه یک مورد ضروری و ارزشمند در روند جنگ و ضرب سکه­ های طلای آن کشور بود.

     در مواجهه با اقدامات انحصاری امپراتوری ایران، امپراتوری روم شرقی چنین کرد: اول، مرکز تجارت ابریشم را تغییر داد و با سایر کشورها برای تجارت ابریشم همکاری کرد تا هزینۀ آن را کاهش دهد. در نیمۀ اول قرن ششم، سیلان (سریلانکای امروزی) به یکی دیگر از بازارهای مهم تجارت ابریشم تبدیل شد. در حدود سال 531، رومیان شرقی تصمیم گرفتند از مسیحیان اتیوپی در برابر دشمن مشترک خود یعنی ایرانیان کمک بگیرند. ایرانیان دشمنان اصلی رومی ­ها بودند؛ در حالی که مسیحیان اتیوپی توسط یمنی­ ها اخراج شدند؛      موضوعی که حاکمان ساسانی از آن حمایت می­کردند. در آن زمان، امپراتور ژوستینین (Justinian) می­خواست از شرایط مطلوب کنترل بخش شمالی دریای سرخ، برای متقاعد کردن اتیوپیایی­ها برای رفتن به سیلان برای خرید ابریشم استفاده کند. اتیوپیایی­ها این درخواست را پذیرفتند؛ اما نتوانستند آن را عملی کنند. در همان سال، ژوستینین، عموی خود جولیانوس را به دریای سرخ فرستاد تا اکسوم و هومرلیت­ها را متقاعد کند که مسیحی شوند و معاهده ای علیه ایرانیان منعقد کنند. هدف از این سفر، تغییر مرکز تجارت ابریشم به مناطق دریای سرخ و اقیانوس هند بود؛ اما به دلیل منافع مشترک بین پادشاهی اکسومیت و امپراتوری ساسانی، و اینکه پادشاهی اکسومیت از قدرت امپراتوری ساسانی می­ترسید، طرح امپراتور ژوستینین دوباره شکست خورد. در طول سلطنت ژوستینین دوم (578-565 میلادی)، رومی ­های شرقی یک اتحاد ضد ایرانی با ترک­های غربی تشکیل دادند و مقدار مشخصی ابریشم از سغدیان ترک دریافت کردند. دومین اقدام آنان، باز کردن مسیرهای تجاری جدید، توسعۀ تجارت دریایی و اجتناب از تجارت مستقیم ایران با چین بود. ژوستینین اول، سعی کرد یک جادۀ ابریشم جدید را از طریق دریای سیاه از ساحل جزیرۀ کریمه (Crimea)، یا از طریق راه زمینی یعنی از ساحل دریای سیاه به استپ جنوبی روسیه، آسیای مرکزی و در نهایت به چین باز کند. او نیروی انسانی و پول فراوانی برای رسیدن به این هدف صرف کرد؛ اما این طرح نیز در نهایت شکست خورد. سومین اقدام، تولید ابریشم در کشور، معرفی تکنولوژی ابریشم­بافی چینی، کاهش وابستگی به ابریشم وارداتی بود. در حدود سال 548 میلادی، یک کارخانۀ بافندگی ابریشم سلطنتی در پایتخت تأسیس و کنتی برای مدیریت آن منصوب شد. این کارخانه، ابریشم چینی، یا ابریشم چینی جعلی تولید می­کرد. در سال 552 میلادی، امپراتور روم شرقی ژوستینین، کسانی را به سین کیانگ چین فرستاد تا دانه­های کرم ابریشم را به قسطنطنیه قاچاق کنند و چنین بود که صنعت ابریشم در غرب شروع به گسترش کرد. چهارم اینکه، در داخل کشور، دولت روم شرقی همیشه اهمیت زیادی برای توسعۀ تجارت بین المللی قائل بود. امپراتور ژوستینین، ابریشم را ملی کرد و به دولت حق اولین امتناع از خرید ابریشم خام را داد و بازرگانان خصوصی را از افزایش قیمت ابریشم منع کرد، اما نتایج باز هم رضایت بخش نبود.

     از رقابت بین دو کشور ایران و روم شرقی در جادۀ ابریشم، می­توان دریافت که ایران ابتکار عمل نسبی را در دست داشت. با توجه به حمل و نقل، جغرافیا و محدودیت­های آب و هوایی، برای روم شرقی دشوار بود که از ایران برای تجارت ابریشم اجتناب کند.

چهار. مبادلات تجاری ایران و چین در جادۀ ابریشم

     استراتژی توسعۀ حاکمان ساسانی در امتداد جادۀ ابریشم، منجر به گسترش مبادلات ایران و چین در امتداد این جاده و همچنین تعمیق روابط دوستانه در سطح سفیر شد. اگرچه ایران و چین هرگز روابط دیپلماتیک منظم یا صمیمی مانند روابط ایران و روم نداشته اند، اما روابط دیپلماتیک با چین برای ایران قبل از حملۀ اعراب به فلات ایران به همان اندازه مهم بود. چین همچنین درک روشنی از نقش واسطه ای مهم ایران در تجارت جادۀ ابریشم داشت: امپراتوری­های اشکانی و ساسانی، هر دو قدرت­های نظامی جهانی بودند و تغییر سیاست­های داخلی و خارجی امپراتوری، تأثیر فوری بر تضاد نیروها در جادۀ ابریشم داشت و این نفوذ غیرقابل جایگزینی و تعیین کننده بود - اقدامات استراتژیک ایران مستقیماً کیفیت و کمیت تجارت کالا بین شرق و غرب در امتداد جادۀ ابریشم را تعیین می­کرد. علاوه بر این، آن­ها همچنین نیاز به دفاع مشترک در برابر قدرت­های ترک از طریق اتحاد با ایران در صورت لزوم داشتند؛ به طوری که زمانی که شکستن انحصار قدرت ایران در جادۀ ابریشم دشوار بود، چین به پیام­های مبادلات دوستانۀ ایران پاسخ مثبت داد، که منجر به تعاملات مکرر و سودمند بین آنان در جادۀ ابریشم در قرن پنجم و ششم میلادی شد. این دو کشور، از موقعیت استراتژیک مهم یکدیگر در جادۀ ابریشم آگاه بودند، بنابراین به دنبال گسترش مبادلات و همکاری در امتداد این جاده به منظور حفاظت از منافع اساسی خود و ترویج توسعۀ اقتصادی خود بودند.

   اول اینکه، ایران و چین از نظر دیپلماتیک، به منظور تحکیم روابط بین دو کشور و اطمینان از اینکه تجارت آنان در جادۀ ابریشم همچنان گسترش می ­یابد، در این دوره، فعالانه نمایندگان خود را به کشورهای یکدیگر فرستادند. از زمان فتح شمال غربی هند توسط سلسلۀ ساسانی، حاکمان امپراتوری ایران، از قرن سوم میلادی، نمایندگان خود را به سلسله­ های غربی، شمالی و جنوبی چین فرستادند. در قرن پنجم و ششم، ایران روابط سیاسی و اقتصادی با رژیم­های سلسله­های شمالی و جنوبی چین برقرار کرد. در اواسط قرن پنجم، حاکمان چینی نیز در پاسخ به فرستادگان ساسانی، شروع به فرستادن نمایندگان به ایران کردند. به طور کلی، با توسعۀ مداوم امپراتوری ساسانی و رژیم دشت مرکزی چین، مبادلات و تعاملات بین دو کشور و تعداد نمایندگان افزایش یافت. دوم اینکه، از نظر اقتصادی و تجاری، ایران در حالی که ابریشم خام را از چین وارد می­کرد، فعالانه ابریشم خوب خود را نیز به چین صادر می­کرد و مصرف کنندگان چینی نیز مایل به پذیرش این سبک ابریشم بودند و ابریشم تولید ایران، به­زودی به یک کالای داغ در چین تبدیل شد. به عنوان زادگاه صنعت ابریشم، چین زمانی تنها کشور در جامعۀ باستان برای تولید ابریشم بود؛ اما از قرن پنجم میلادی، چنین نبود. مصرف کنندگان چینی شروع به خرید ابریشم­های خوب وارداتی از ایران، هند و روم شرقی کردند؛ زیرا دیدند طرح­های روی این ابریشم­ها گرایش­های عاطفی خارجی است و ابریشم ایرانی مثل ابریشم چینی، خوب و خواستنی است. علاوه بر ابریشم، دو کشور، این کالاها را در امتداد جادۀ ابریشم معامله می­کردند: نیل گیاهی، سنگ­های قیمتی گرانبها، فرش، خرما، بادام، انار و رنگ­های مختلف. کالاهای اصلی که ایران از چین وارد می­کرد، شامل ظروف چینی، چای، ادویه، کاغذ، درخت هلو و زردالو، باروت، پشم و سایر کالاها بود.

 در قرن پنجم و ششم میلادی، همکاری­های تجاری مکرر بین ایران و چین بر اساس ترکیبی از منافع اقتصادی و سیاسی دو کشور بود. ایران با چین مرز مشترک و همچنین تضاد منافع مستقیمی نداشت و اولویت­ های دیپلماتیک آن احتمالاً یک هدف مشترک داشت: اطمینان از اینکه جادۀ ابریشم از قبایل آسیای مرکزی در امان است. از لحاظ ماهیت، به منظور اطمینان از رفاه اقتصادی متقابل، دو کشور نیاز به همکاری و حفظ روابط دوستانه در یک دورۀ طولانی داشتند. بنابراین، مهم­ترین مسئله برای هر دو طرف، مسائل تجاری بین دو کشور بود.

     برای ایران، همکاری با چین در جادۀ ابریشم، نه تنها امپراتوری را قادر به دستیابی به منافع اقتصادی غنی کرد؛ بلکه به هدف سرکوب امپراتوری روم شرقی و مهار نیروهای ترک غربی نیز دست یافت. نخست اینکه، در طول جنگ­های تجاری جادۀ ابریشم در دورۀ ساسانی، ایران و روم شرقی به­شدت با هم جنگیدند؛ سازش کردند و امتیاز دادند و هر دو طرف، بهای مشخصی برای این نبرد منافع پرداختند. اگرچه چندین بار به توافق تجاری رسیدند، اما روابط بین آنان، به دلیل در هم تنیده شدن عوامل سیاسی و فرهنگی، پیچیده­تر شد و در نهایت، هیچ نتیجۀ رضایت بخشی برای آنان به بار نیاورد. با قضاوت بر اساس این روابط خصمانۀ طولانی ­مدت، دلیل اصرار ایرانیان بر تجارت جادۀ ابریشم، نه تنها تقویت اقتصاد امپراتوری، بلکه تلاش برای تضعیف اقتصاد امپراتوری روم شرقی از طریق همکاری با چین بود. به عبارت دیگر، جادۀ ابریشم، نه تنها پیوندی بین اقتصاد و تجارت سه کشور بود؛ بلکه ابزاری سیاسی برای ایران علیه روم شرقی بود. دوم اینکه، در اواسط قرن ششم، قدرت­های ترک غربی در آسیای مرکزی برجسته شدند و نه تنها به­سرعت، قلمرو خود را گسترش دادند؛ بلکه حقوق تجاری بخش آسیای مرکزی جادۀ ابریشم را نیز کنترل کردند. در نتیجه، پادشاهان ساسانی مجبور بودند نه تنها با چالش­های امپراتوری روم شرقی، بلکه با خانات ترک غربی نیز مقابله کنند. در سال 567 میلادی، ترک­ های غربی و ساسانیان، همسایه­ های هم­ مرز با یکدیگر شدند. در نتیجه، منافع رقابتی در تجارت ابریشم، روابط خصمانه بین دو کشور را رقم زد. نیروهای ترک غربی تهدید کننده بودند و در جنگ بین دو کشور، ایران زمانی تابع خانات ترک غربی بود. در طول این دوره، ترک­های غربی دو بار تلاش کردند تا روابط همکاری با ایران در تجارت ابریشم برقرار کنند – سغدی­ها امیدوار بودند که از ایران برای تجارت در ایران یا از طریق ایران برای تجارت با کشورهای غربی مانند رومیان شرقی مجوز بگیرند. برای ایران، این امر به طور جدی انحصار آنان در تجارت ابریشم را تهدید می­کرد؛ بنابراین خسرو اول، خواسته­ های ترک­های غربی را تحقیر و رد کرد. ترک­های غربی به ایجاد یک اتحاد ضد ایرانی با امپراتوری روم شرقی روی آوردند که امپراتوری ایران را از نظر اقتصادی و سیاسی تهدید می­کرد و تقویت مبادلات و همکاری با چین می­ توانست این فشار را تا حدی کاهش دهد.

     برای چین، اولاً، همکاری تجاری با ایران، یک کسب و کار سودمند و برد-برد بود. به منظور رقابت برای حق تجارت در جادۀ ابریشم ، ایران و روم شرقی، چین را یک نیروی میانی فوری می­دیدند و تلاش کردند تا روند همکاری با چین را تسریع کنند و هیچ تضاد منافع مستقیمی بین چین و دو کشور وجود نداشت. در همکاری با ایران یا روم شرقی، چین می­توانست از تجارت در جادۀ ابریشم سود ببرد و گسترش فرهنگ عالی خود را به جهان خارج تسریع کند. دوم اینکه، مبادلات دوستانه با ایران می­توانست ثبات رژیم دشت مرکزی را تحکیم کند. رشد سریع قدرت ترک­ها نیز تهدیدی برای چین بود. ترک­های شرقی اغلب در نزدیکی چین، مزاحم چین می­شدند و ترک­های غربی به ایران نزدیک بودند و همواره با ایران مشکل داشتند. با تأسیس سلسلۀ سوئی، چین به بیش از 300 سال تقسیم ملی پایان داد و ترک­ها از رویارویی بین دو رژیم در شمال سود بردند: خصومت، زوال و وابستگی دو رژیم جدایی­طلب فئودالی در دشت مرکزی چین، نه تنها منجر به ثبات وضعیت در شرق ترک شد، بلکه ترک­ها را قادر ساخت تا مزایای اقتصادی فراوانی به دست آورند، که آن­ها را قادر می­ساخت تا انرژی بیشتری را به گسترش جنگ علیه غرب اختصاص دهند و از ابریشم به دست آمده از دشت­های مرکزی، برای انحصار تجارت ابریشم بین شرق و غرب استفاده کنند. بنابراین، در دوره ای که چین در حال متحد شدن بود، ترک­ها تمام تلاش خود را برای دخالت در امور داخلی این کشور انجام دادند و پس از تأسیس سلسلۀ سوئی، ترک­های شرقی حملات مکرر به دشت­های مرکزی را آغاز کردند که بر توسعۀ پایدار رژیم دشت مرکزی تأثیر گذاشت. از زمان سلسلۀ سوئی، چین همیشه برای محاصرۀ ترک­های غربی در برابر ترک­های شرقی و سپس حمایت از ترک­های شرقی در برابر ترک­های غربی اقدام می­کرد. بنابراین می­توان دریافت که نیروهای ترک غربی یک تهدید مشترک برای ایران و چین بودند و گسترش مداوم مبادلات و تعاملات بین این دو کشور در جادۀ ابریشم، خواستۀ اقتصادی آنان، و همچنین یک استراتژی مهم برای حفاظت از منافع سیاسی و امنیتی آنان بود.

پنج. نتیجه­ گیری

     بر اساس روابط سیاسی بین ایران و روم شرقی در قرن پنجم و ششم میلادی، همراه با جنگ­های تجاری ابریشم بین دو کشور و گونه­ های مختلف مبادلات بین ایران و چین در جادۀ ابریشم در این دوره، می توان چنین نتیجه ­گیری کرد:

 1. از قرن پنجم میلادی، چین دیگر تنها صادر کنندۀ ابریشم در جهان نبود؛ شروع به واردات ابریشم از ایران و کشورهای دیگر کرد و ابریشم عجیب و غریب آنان در کشور مورد استقبال قرار گرفت. به عبارت دیگر، ایران نه تنها یک وارد کننده و عامل حمل و نقل در تجارت ابریشم بود؛ بلکه به یک تولید کننده و صادر کنندۀ ابریشم تبدیل شد. مبادلات کالا بین چین و ایران در جادۀ ابریشم محدود به ابریشم نبود و گردش سایر کالاها، مبادلات عمیق بین دو کشور را تسریع کرد؛

 2. به عنوان اتصال بین چین و جهان مدیترانه، موقعیت ایران به عنوان یک واسطه در جادۀ ابریشم ، گسترش ابریشم و فرهنگ چینی را به جهان خارج تسریع کرد و فرصت­های توسعۀ خوبی را برای ایران به ارمغان آورد. ایران را از وابستگی به مدل اقتصادی سنتی رهانید و توسعۀ اقتصادی امپراتوری ساسانی را تحریک کرد. از نقطه نظر دیگر، ایران به دلیل منافع اقتصادی خود، اقدامات مختلفی برای جلوگیری از تجارت مستقیم بین امپراتوری روم شرقی و چین انجام داد و روم شرقی برای به دست آوردن ابریشم چینی، ابتدا باید روابط تجاری با ایران برقرار می­کرد. علاوه بر این، با توجه به محیط جغرافیایی بسیار سخت و شرایط آب و هوایی فلات ایران، دشواری تجارت ترانزیت افزایش یافت، که روابط چین با جهان مدیترانه را تا حدی تضعیف؛ و مبادلات بیشتر چین با جهان مدیترانه را محدود کرد؛

 3. مبادلات تجاری بین ایران، چین و روم شرقی در جادۀ ابریشم، نمودهای معمولی سیاسی شدن مسائل تجاری در جوامع باستانی است. دقیقاً به دلیل تشدید مبارزۀ ایران و روم شرقی بر سر تجارت ابریشم بود که روابط ایران و چین، همچنان تقویت شد و توسعه یافت. همان­طور که یک محقق ایرانی خاطرنشان کرده است: «در طول این دوره، تجارت جادۀ ابریشم، نه تنها یکی از ستون­های اصلی اقتصادی امپراتوری بود، بلکه به یک عامل تعیین کننده در سیاست خارجی دولت تبدیل شد. در مبارزه علیه امپراتوری روم شرقی، تجارت جادۀ ابریشم، سلاح مؤثری برای مقابله با امپراتوری ایران شد».

نویسندگان: جی کای یون (Ji kai yun) و یانگ چین یینگ (Yang chen ying)

منبع: مجلۀ «ایران شناسی دانشگاه شمال غربی»، شمارۀ 2، 2022.

کد خبر 18440

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 3 =