متاسفانه در مورد ایران نادان و کم اطلاع می باشیم
پس از گرانی بنزین در ایران ، اعتراضات روزها ادامه داشته و مقام های آمریکایی در مقابل دوربین ها و به صورت آشکارا از این آشوب حمایت کردند . این اعتراضات که در صدر اخبار کشورهای غربی بود ، به پایان رسید.
مقام های رسمی ایران از پایان اعتراضات صحبت می کردند ، نماینده ی اعتراض کننده ها نیز " ما هنوز در خیابان ها هستیم " می گفتند اما طرف دیگر که منتظر آشوب بود اخبار را با دقت زیر نظر داشته و آژانس های خبر سعی در شعله ور کردن این اعتراضات بودند و چون این خبرگزاری های خبرهای تازه ای از اعتراضات نمی دادند ، نشان از پایان این قضایا بود.
در ایران سه-چهار سال یک بار تظاهرات هایی علیه رژیم اتفاق می افتد که جای جای کشور را فرا می گیرد که گویا همه چیز مثل اسبق ثابت نخواهد ماند که یک دفعه همه چیز آرام و مثل اینکه هیچ اتفاقی نیافتده است شرایط بر می گردد وانسان ها به زندگی خود از همان جایی که مانده اند ادامه می دهند.
بین واشنگتن و ایران یک نفرت عجیبی موجود است ، وقتی اتفاقی در ایران بیافتد ، رسانه هایی غربی با بازی کردن اخبار سعی در مبالغه ی آن داشته اند. اخبار در رسانه های غربی به خصوص در رسانه ی آمریکایی بسیار بزرگ جلوه داده می شود و این پیام را دارد که رژیم ایران انقریب به رفتن و سرنگونی است و ویدیو هایی مربوط به اعتراضات را پخش می کنند. مثل قضیه ی پارک گزی ترکیه که برخی رسانه های غربی با برپایی دوربین های خود در پارک گزی سعی در رساندن این پیام بودند که دولت فعلی ترکیه در حال فروپاشی و از بین رفتن می باشد و ساعت ها به پخش مستقیم از این پارک می کردند.
در رسانه های غربی همزمان با پخش اخبار خواهش و تمنایی تغییردر رژیم را داشتند اما رسانه های ترکیه یک اسلوب عجیبی داردند ، وقتی اتفاقی به همسایه بیافتد همانند رسانه هایی غربی در پی نشان دادن این هستیم که روحانیون در حال رفتن از قدرت هستند . از نظر ما رژیم ایران پس از انقلاب آنقدر ضعیف است که با اتفاقی کوچک از بین خواهد رفت وانقلابی رخ خواهد داد که ایران ، محکوم به انقلاب است.
همسایه ی خود را نمی دانیم !
سالهاست که رسانه ها می نویسند ، تمنا و آروز برای سرگونی و انقلاب جدید می کنند ، اما آروزهای تا به حال محقق نشده است. دلیل اش این است که همسایه ی خود را نمی دانیم. برای اینکه بتوانیم تفسیر درستی از ایران داشته باشیم ، باید در دو خصوص به اشراف برسیم . یک : گذشته و تاریخ ایران دو : شیعه
وزیر خارجه ی شاه در موقع انقلاب گفته بود " یونای ها ، روم ها ، ترک ها و ملت های دیگر آمدند عصرها به دولت داری و حکم داری پرداختند و همه ی آنها از ما چیزهایی یاد گرفتند و رفتند" .
مسئله این است که ما با یک تمدن قدیمی مواجه هستیم که به 25 قرن گذشته بازگشته و سپس اعتقاد شیعی را به صورت اعتقاد ملی و احساساتی در آورده است .
اگر تاریخ ، فرهنگ و تمدن این ملت و مردم ندانسته و دقتی نداشته باشیم ، و آن را وابسته به سخنان چند آیت الله و روحانی بدانیم تفسیر های ما اشتباه خواهد بود ، طبق حوادث اخیری که اتفاق افتاد و هیچ تغییری صورت نگرفت ، همیشه خالی از آب در خواهد آمد ، و در اینجا اگر کسی از سخنان کارشناسان خاورمیانه و ایران چیز فهمیده شود که حلال و دست مریزاد باید گفت.
آیا ایران در گذشته دوست و رفیق ما (ترکیه ) بوده است؟ خیر. ما مجادله و تلاش هایی بسیار بیشتر در مقابل ایران دادیم تا در مقابل دشمن ابدی ما روسیه . اگر در سال 1357 انقلابی اتفاق نیافتاده بود و رضا شاه در قدرت بود ،ایران قدرت منطقه می بود و بلای بزرگی برای ما می شدند. با اینکه شرایط ایران و ترکیه دو کشور را برای حرکت هایی هماهنگ سوق داده است اما با این حال ایران و ترکیه در بسیاری ازمسائل هم نظر نیستند. منفعت های ما بسیار متفاوت است و همین طور خواهد بود ، همچنین نباید ، در یک اتفاقی بسیار کوچک با داد و فریاد بگوییم که روحانیون از قدرت می روند ، و این نشان از بی خبری ما از همسایه ی ما می باشد.
و از یاد نبریم تفاوت اعتراضات اخیر با انقلاب همانند گوش شتر و شتر می باشد و هیچ گاه قابل مقایسه با انقلاب سال 1357 نمی باشد. به همین خاطر آرزو ها و خیالهای محال نکنیم که چرا که این رژیم نخواهد رفت و ماندگار می باشد.
وابستگی فرهنگی سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران در استانبول
نظر شما