چگونه می توان جهان اسلام را بسیج کرد؟

یاسین آکتای

دویست و چهل و سه روز از حمله نسل کشی اسرائیل به فلسطین می گذرد،  اسرائیل هر روز بر شدت حقارت و پستی خود می افزاید و ابایی از نشان دادن آن به کورها و کرها ندارد. به همه یاد می دهد که ببینید صهیونیسم چه بلایی برای بشریت است. صهیونیسم یک ایدئولوژی است که بشریت را آزار می دهد.

دیگر کسی نیست که  نداند برتری طلبی نژادپرستانه اسرائیل  بر اساس عدم احساس مسئولیت، محبت، شفقت و نوع دوستی نسبت به دیگران بنا نهاده شده است. اگر جلوی این هیولای خطرناک گرفته نشود، هیج کس از شر تهاجم و خشونت آن در امان نخواهد ماند.

البته، صهیونیسم در واقع فقط مربوط به اسرائیل نیست، اسرائیل فقط یک حلقه در پروژه عظیم صهیونیستی است. نظمی که توسط آمریکا در جهان ایجاد شد و امروز هژمونی خود را در سطح جهانی اعمال می کند، نظم اشغالگری است که تقریباً همه را تحت تأثیر قرار می دهد و از هرکسی چیزی می دزد. در  این نظام، مال، جان، دین، ذهن و نسل هیچ کس در امان نیست.

با وجود اینکه از 7 اکتبر تا کنون مصرانه گفته ایم که "غزه تنها نقطه جهان است که در اشغال نیست"، اما مردم آزاده غزه بهای مقاومت خود در برابر اشغالگری را با جان خود و تخریب خانه ها و زمین های خود می پردازند.

نظم جهانی که بزک شده و به اسم مدرنیته ارائه می شود اساساً نظمی صهیونیستی است و مردم را در چنین دوراهی قرار می دهد: یا در یک منطقه باریک به بهای قربانی کردن کرامت، شخصیت، آزادی، امنیت زندگی می کنید و یا به این بردگی ذهنی و انسانی نه بگویی که خود یعنی اتفاقات غزه.

همه دولت‌های ناسیونالیستی که در قرن بیستم به وجود آمدند، مردم خود را در قالب الگوهای خاصی قرار دادند و آنها را از شخصیت، ذهن و آزادی‌هایشان جدا کردند. این دولت ها، مردم را از خود بودن محروم و آنها را در قالب الگوهای هویتی که به آنها دیکته شده است، حبس کردند. آنها را وادار کردند که دیوارهای آن زندان های هویتی را که به بت تبدیل کرده بودند، بپرستند.

چه کسی می تواند بگوید که آلمان امروز مانند آلمان عمل می کند؟ آلمانی ها امروز چقدر می توانند کانت، هگل، گوته، هایدگر را بخوانند و بفهمند؟ یک آلمانی امروز تا چه حد می تواند مانند یک آلمانی فکر و رفتار کند؟

آیا این بازی در جهان اسلام خیلی فرق دارد؟ امروز کسانی هستند که ناکارآمدی جهان اسلام با جمعیت 2 میلیاردی خود را در برابر تجاوزات ویرانگر استکبار  علیه  اسلام و مسلمین را  درک نمی کنند. در حالیکه تعجبی ندارد زیرا در اینجا میزان حمعیت ملاک نیست. با اینکه تعداد مسلمانان در اوایل اسلام بسیار کم بود، توانستند آرمانی را ترسیم کنند که کل جهان را تغییر دهد.  زیرا آنها وحدت و یک رهبر داشتند که جمعیت موجود را به سمت یک هدف مشترک، هماهنگی بدنه آرمانی و سیاسی سوق می داد.

وقتی مسلمانان با این جمعیت عظیم بتوانند سازمانی تشکیل دهند که به آنها احساس یکپارچگی مشترک بدهد، هیچ قدرتی نمی تواند در مقابل آنها بایستد. اما تا آن زمان، حتی اگر تعداد آنها 2 میلیارد یا 100 میلیارد هم باشد، وضعیت تغییری نمی کند.

رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه در نطق سرزنشانه خود در جلسه حزب عدالت و توسعه در مجلس بار دیگر اعتراض خود را نسبت به سکوت تمام جهان در قبال آنچه در غزه رخ داد، ابراز کرد:  من از همین جا چند کلمه به جهان اسلام می گویم. برای تصمیم گیری مشترک منتظر چه چیزی هستید؟ سگ ها اجساد شهدا را می خورند. سربازان اسرائیلی وارد حریم خصوصی آنها می شوند. گلوی نوزادان بریده می شود. مردم در چادر سوزانده می شوند. چه زمانی موضع قاطعانه ای اتخاذ خواهید کرد؟ چه زمانی سازمان همکاری اسلامی از برادران فلسطینی خود محافظت خواهد کرد؟ خداوند همه ما را در این مورد بازخواست خواهد کرد.»

هیچ کس نمی تواند ادعا کند که سازمان همکاری اسلامی هیچ اهرمی ندارد و اگر بخواهد نمی تواند کاری انجام دهد. در واقع، دقیقاً به همین دلیل بود که مؤسس آن، مرحوم ملک فیصل، آن را تأسیس کرد. حتی اگر مسلمانان با جمعیت عظیم خود نتوانند به یک دولت واحد تبدیل شوند، حداقل می توانند در بسیاری از مسائل موضع گیری های بسیار مؤثری اتخاذ نمایند.

بسیاری از گام‌هایی که باید بر اساس «همکاری» میان کشورهای اسلامی برداشته شود، همان‌طور که از نامش پیداست، می‌تواند مسلمانان جهان را به نیرویی تبدیل کند که از نظر جمعیت مؤثر است و نادیده گرفتن آن غیرممکن خواهد بود.

اردوغان در دوره ریاست‌جمهوری خود بین سال‌های 2016 تا 2020 همواره تلاش کرد تا سازمان را برای همکاری بر مبنای این اصول به حرکت درآورد. او دو نشست فوق‌العاده در سال‌های 2017 و 2018 در استانبول در واکنش به نقض حقوق در بیت المقدس و غزه در آن روزها برگزار کرد.

با توجه به شرایط و تعهدات هر کشور، امروز نمی توان خوشبینانه در مورد بازدهی این نشست ها صحبت کرد، اما دست کم می توان به جنبه مثبت آن نگاه کرد: اگرچه هر یک از آنها تعهدات متفاوت و الزام آور دارند، اما هر مسلمانی وظیفه دارد بخشی از جامعه اسلامی باشد. احیای پیوندهای باقیمانده مبتنی بر این اصل ، پردازش آنها و عملی کردن آنها مفید است. قطعاً ترکیه در این زمینه کارهای بیشتری می تواند انجام دهد.

این نکته بسیار ارزشمندی است که در غزه یکی از سرفصل های مهم ترافیک دیپلماتیک هاکان فیدان وزیر امور خارجه  ترکیه به اقصی نقاط جهان می باشد. این تنها یکی از نشانه هایی است که نشان می دهد اقدامات ترکیه فقط آن چیزی نیست که به عینه دیده می شود.

نباید فراموش کنیم: سیاست یعنی ابتکار عمل. از آنجایی که سازمان همکاری اسلامی رهبری ندارد ، این فرصت بسیار خوبی است تا این ظرفیت بالقوه 2 میلیاردی را به یک قدرت بالفعل تبدیل کنیم. ترکیه می تواند برای استفاده مناسب از این زمینه ابتکار عمل بیشتری به خرج دهد. به جای این که بپرسیم سازمان همکاری اسلامی برای چیست و آن را سرزنش کنیم، باید تلاش کرد تا این سازمان را که قوی ترین و محترم ترین اعضا را دارد، بسیج کرد. البته این امر مستلزم برتری دیپلماتیک است و اردوغان این تسلط را امروز در جهان بیش از همه دارد.

منبع خبر:

https://www.yenisafak.com/yazarlar/yasin-aktay/islam-dunyasi-nasil-harekete-gecirilebilir-4625587