بحران فزاینده آموزشی در بلوچستان پاکستان

ایالت بلوچستان پاکستان، علاوه بر مشکلات سیاسی، با بحران بزرگی در زمینه آموزش نیز مواجه است که هر لحظه شدت بیشتری می‌گیرد و عوامل تاریخی و استعماری نیز در پشت این بحران نقش دارند.

ایالت بلوچستان پاکستان، علاوه بر مشکلات سیاسی، با بحران بزرگی در زمینه آموزش نیز مواجه است که هر لحظه شدت بیشتری می‌گیرد و عوامل تاریخی و استعماری نیز در پشت این بحران نقش دارند. این عوامل مستقیماً به دولت و قدرت مرتبط هستند. یک طرف بوروکراسی که محصول سیستم استعماری است و از طرف دیگر اشرافیه سیاسی مورد حمایت دولت، که بیشتر آن‌ها شامل سیاستمداران بی‌سواد و بی‌کفایت هستند، باهم سازش کرده و باعث ایجاد بحران عمیق آموزشی در بلوچستان شده‌اند. از آنجایی که این طبقات از سالیان متمادی در تدوین سیاست‌های آموزشی و اجرای آن‌ها بدون هیچ شرکت حضوری نقش داشته‌اند، نتیجه این برنامه‌ریزی‌ها به جای مثبت، منفی بوده است. نمونه بارز این موضوع، گزارش منتشر شده توسط وزارت برنامه‌ریزی در مورد برنامه‌ریزی آموزشی در مناطق مختلف است که در آن عملکرد این دو قشر به خوبی افشا شده است.

بر اساس گزارش، مناطق بلوچستان ضعیف‌ترین و عقب‌مانده‌ترین مناطق پاکستان از نظر زیرساخت‌ها، ساختمان‌ها، کتاب‌ها، معلمان و امکانات مدرن هستند. در این مناطق، سیستم آموزش مدارس از هر لحاظی دچار عقب‌ماندگی و افول است. مناطقی دورافتاده و پسمانده که شرایطی بدتر دارند که هیچ! حتی در کویته، مرکز ایالت وضعیت مدارس دولتی و مؤسسات آموزشی بسیار وخیم و ویران است. به‌طوری که در منطقه نیوکاهان، که تنها چند کیلومتر با ساختمان دبیرخانه ایالتی بلوچستان فاصله دارد و از سال ۱۹۹۰ تاکنون خانواده‌های مری بلوچ در آن زندگی می‌کنند، کودکان این منطقه همچنان از داشتن مدرسه دولتی محروم هستند.

گزارش نشان می‌دهد که بیش از سه میلیون کودک در بلوچستان از مدرسه بازمانده‌اند. پنج هزار مدرسه بدون سرپناه هستند و حدود چهار هزار مدرسه تعطیل شده‌اند. برای حدود یک میلیون دانش‌آموز، پنجاه و دو هزار معلم در دسترس است، اما تعداد زیادی از آن‌ها با استفاده از نفوذ سیاسی و بوروکراتیک توانسته‌اند به مناطق شهری منتقل شوند یا اصلاً سر کار نمی آیند و در خانه هایشان نشسته حقوق دریافت می‌کنند، بدون اینکه کسی آن‌ها را مورد بازخواست قرار دهد.

از طرفی، بیست هزار معلم دیگر نیز کمبود است. برای رفع این کمبود، دولت قبلی آزمونی را توسط دانشگاه بانوان سردار بهادرخان برگزار کرد که نه تنها ناتوانی این سیستم پوسیده را بیشتر آشکار کرد، بلکه سیستم آموزشی بلوچستان را ویران کرده و سوالات عمیقی درباره شفافیت و شایسته سالاری ایجاد کرده است. در این آزمون، افراد نالایق و ردشده با پرداخت پول به ناحق قبول شدند. نمونه‌ای در هیچ جای دیگر پیدا نمی‌شود. قوه قضاییه پاکستان نیز در این میان با مهر تأیید خود سهم داشته است. بدون‌شک، این دولت استعماری جدید به چنین قوه قضاییه‌ای نیاز دارد که در هر شرایط بحرانی به کمک آن‌ها بیاید. اکنون، دولت سرفراز بگتی، با شعارهای پرزرق‌وبرق مبنی بر احیای شایسته سالاری و اعمال وضعیت اورژانس آموزشی تصمیم گرفته که معلمان جدیدی را بدون هیچ آزمون و مصاحبه به طور قراردادی استخدام می کند که ضربه دیگری به سیستم آموزش مدارس بلوچستان وارد خواهد کرد و یک قدم دیگر در جهت تخریب این سیستم نزدیکتر خواهد شد.

از بین رفتن سیستم آموزشی به دلیل بی‌توجهی دولت، بیشترین نفع را به بخش خصوصی رسانده است که به شکل مافیایی قدرتمند تبدیل شده و آموزش را به یک تجارت و کسب‌وکار پرسود مبدل کرده است. در حالی که آموزش حق اساسی هر فرد در جامعه است و نباید به عنوان یک امتیاز یا صدقه در نظر گرفته شود. استفاده از آن برای منافع مالی، جنایتی علیه انسانیت است. به همین دلیل، اکثریت مردم بلوچستان که قادر به پرداخت هزینه‌های سنگین تحصیل در مدارس خصوصی نیستند، به آرزوی خود برای دسترسی به آموزش باکیفیت نرسیده اند. از سوی دیگر، فقر و وجود بیش از سه میلیون کودک بیرون از مدرسه باعث افزایش شدید کار کودکان در بلوچستان شده است. همچنین، شبکه‌های مدارس دینی به دلیل فقر والدین در حال گسترش است، که این خود یک روند خطرناک است و برای آینده‌ای مدرن و توسعه‌یافته در بلوچستان نشانه خوبی نیست، بلکه موجب نگرانی است. این نیروهای انسانی می‌توانند به عنوان منابعی برای افراطیون مذهبی تبدیل شوند.

این در حالی است که در ماده ۲۵-الف قانون اساسی پاکستان به صراحت ذکر شده که دولت موظف است آموزش رایگان را برای کودکان بین ۵ تا ۱۶ سال فراهم کند، اما در بلوچستان، به‌جای اجرای این قانون، دولت مشغول امور دیگری است که احتمالاً از نظر آن‌ها اهمیت بیشتری دارد.

بحران فزاینده آموزشی در ایالت بلوچستان پاکستان

همین شرایط در سیستم آموزش عالی بلوچستان نیز حاکم است. در کل بلوچستان حتی یک دانشکده نمونه  وجود ندارد. بدون هیچ برنامه‌ریزی یا زیرساخت مناسب، دولت تمامی دانشکده ها را مجبور به اجرای برنامه‌های چهار ساله BS کرده است که نشان‌دهنده بی‌مسئولیتی و فساد سیاسی است. در حالی که این رشته‌ها پیش از این در تمامی دانشگاه‌های بلوچستان ارائه می‌شدند، ایالت به آموزش‌های فنی و حرفه‌ای مدرن و مهارت‌های پیشرفته برای مقابله با چالش‌های آینده نیاز دارد. اما وضعیت دانشگاه‌ها و مؤسسات تحقیقاتی نیز از دانشکده ها بدتر شده است. بدون هیچ برنامه‌ریزی، با ایجاد دانشگاه‌ها و پردیس‌های جدید، هم اهمیت و کارایی اصلی دانشگاه‌ها از بین رفته و هم عمداً آن‌ها را در مشکلات مالی و اداری غرق کرده‌اند.

وضعیت دانشگاه‌ها در بلوچستان به حدی وخیم است که اساتید و کارمندان مجبور اند هر ماه برای دریافت حقوق‌های خود به خیابان‌ها بیایند. در گذشته این مشکلات مالی فقط مربوط به دانشگاه بلوچستان بود، اما اکنون تمامی دانشگاه‌های استان، از جمله دانشگاه  علوم فناوری، مدیریت و مهندسی بلوچستان معروف به بیوتمز، اوتهل، و مکران با بحران‌های شدید مالی و اداری مواجه هستند.

تحلیلگر: دکتر طاهرحکیم بلوچ

منبع گزارش: روزنامه آزادی

بلوچستان کا بڑھتا ہوا تعلیمی بحران – روزنامہ آزادی | Daily Azadi, Quetta

کد خبر 21853

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 3 =