بازتاب‌ انقلاب اسلامی در جریان اسلامگرای ترکیه

انقلاب اسلامی ایران در حالی که از سوی نظام سکولار کمالیستی ترکیه به عنوان یک تهدید تلقی می‌شد، اما بخش مهمی از اسلامگرایان این کشور نیز تحت تاثیر این انقلاب قرار گرفتند به طوری که طیفی از اسلامگرایان به عنوان ایران‌گرا شناخته شدند. این طیف در دهه 1990 و 2000 تبدیل به یکی از اصلی‌ترین موضوعات سیاست داخلی ترکیه شدند

انقلاب اسلامی ایران تأثیرات گسترده‌ای بر جنبش‌های اسلامی جهان، به ویژه در ترکیه، گذاشت. این تأثیر به شکل‌گیری جریان "اسلام‌گرایی ایران‌محور" منجر شد که از دهه ۱۹۸۰ تا امروز در سطوح مختلف بر صحنه اسلام‌گرایی ترکیه تأثیرگذار بوده است. این مقاله به بررسی ویژگی‌های این جریان، تفاوت‌های آن با اسلام‌گرایی جریان اصلی در ترکیه، و نقش آن در روابط ایران و ترکیه می‌پردازد. نویسنده با انجام مصاحبه‌هایی با چهره‌های برجسته این جریان، موضوعاتی نظیر رابطه ایران و ترکیه، اتحاد اسلامی، و بحث شیعه و سنی را بررسی می‌کند.

در نتیجه انقلاب اسلامی ایران مفهومی به نام "اسلام‌گرایی ایران‌گرا" در ترکیه پدید آمد که به بازاندیشی در سیاست، مذهب و جامعه پرداخت. این جریان در دو سطح عمل کرد:

1. تفکیک خود از اسلام‌گرایی جریان اصلی در ترکیه.

2. تلاش برای پاسخ‌گویی به نیازهای اجتماعی و سیاسی دوره خود

بازتاب انقلاب ایران در ترکیه

ایران و ترکیه به‌عنوان دو کشور غیرعرب و دارای تمدن‌های عمیق تاریخی، همواره در رقابت بوده‌اند. این رقابت علاوه بر سیاست، جنبه‌های مذهبی و فرهنگی نیز داشته است. تأثیر انقلاب اسلامی ایران به‌ویژه در ترکیه به‌خاطر ساختار مذهبی و ایدئولوژیک آن، چالش‌هایی برای سیاست‌های سکولار ترکیه ایجاد کرد. انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ سه نگرانی عمده را برای دولت ترکیه به همراه داشت:

  1. تهدید به گسترش اسلام‌گرایی: امکان قدرت گرفتن جنبش‌های اسلامی و تهدید علیه سکولاریسم ترکیه.
  2. خطر تجزیه‌طلبی کردها: احتمال تشکیل یک دولت مستقل کرد در مناطق مرزی.
  3. نفوذ شوروی در ایران: نگرانی از اینکه ایران پس از خروج از نفوذ آمریکا، به بلوک شوروی نزدیک شود.

با وجود این نگرانی‌ها، روابط اقتصادی دو کشور به شکل قابل‌توجهی ادامه یافت و تقویت شد. از منظر اجتماعی، انقلاب ایران در میان قشرهای مختلف ترکیه، به‌ویژه جنبش‌های اسلام‌گرای آن، الهام‌بخش بود. این انقلاب به عنوان نماد مقاومت در برابر امپریالیسم و ایستادگی در برابر سلطه غرب شناخته شد.

دیدگاه گروه‌های مختلف نسبت به انقلاب ایران

در ترکیه، دیدگاه‌ها نسبت به انقلاب ایران به‌طور قابل‌توجهی متنوع بود. گروه‌های مختلف مذهبی، سیاسی، و رسانه‌ها به شیوه‌های مختلف به این انقلاب واکنش نشان دادند:

  • رسانه‌های چپ‌گرا: انقلاب را حرکتی ضد امپریالیستی و ضد استبدادی قلمداد کردند و کمتر به ابعاد دینی آن پرداختند.
  • رسانه‌های راست‌گرا: با تاکید بر هویت شیعه انقلاب، آن را تهدیدی برای ترکیه معرفی کردند و از نفوذ شوروی در ایران ابراز نگرانی کردند.
  • گروه‌های اسلام‌گرا: بخش‌هایی از این گروه‌ها انقلاب را حرکتی اسلامی و جهانی دانستند، اما برخی دیگر بر هویت شیعی آن تاکید کرده و از آن فاصله گرفتند.

شکل‌گیری جریان "اسلام‌گرایی ایران‌محور"

جریان "ایران‌محور" در ترکیه نتیجه تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر قشر خاصی از اسلام‌گرایان این کشور بود. این جریان به دلیل نگاه متفاوت به موضوعات جهانی، محلی، و مذهبی، از جریان اصلی اسلام‌گرایی در ترکیه جدا شد. مهم‌ترین ویژگی‌های این جریان عبارت‌اند از:

  1. رویکرد ضد امپریالیستی: تحت تأثیر اندیشه‌های علی شریعتی و [آیت‌الله] روح‌الله خمینی، این جریان به شدت با امپریالیسم جهانی، به‌ویژه آمریکا، مخالفت داشت.
  2. تأکید بر وحدت اسلامی: با تکیه بر مفاهیمی نظیر توحید و امت اسلامی، این جریان تلاش می‌کرد از مرزهای فرقه‌ای شیعه و سنی عبور کند.
  3. انتقاد از ملی‌گرایی: این جریان با ایده‌های ملی‌گرایانه مخالف بود و معتقد بود اسلام فراتر از مرزهای جغرافیایی است.
  4. حمایت از سیاست‌های ایران: حمایت از سیاست‌های ایران در موضوعاتی نظیر فلسطین، اسرائیل، و سوریه از ویژگی‌های اصلی این جریان بود.

سیر تطور و تکامل این جریان را می‌توان به دو دوره تقسیم کرد:

1. دوره نخست (۱۹۷۹-۱۹۸۹): این دوره با تأثیرات مستقیم رهبری امام خمینی و گفتمان انقلابی‌اش شناخته می‌شود. شخصیت‌هایی چون علی بولاچ و ارجمند اوزکان در این دوره به ترویج گفتمان انقلابی پرداختند.

2. دوره دوم (۱۹۸۹ به بعد) : پس از درگذشت امام خمینی، گفتمان‌ها به‌سمت واقع‌گرایی و عمل‌گرایی حرکت کردند. با این حال، برخی از چهره‌ها همچنان به اصول انقلابی وفادار ماندند.

دوران پس از [امام] خمینی: تغییرات و شکاف‌ها

با رحلت [امام] خمینی در سال ۱۹۸۹ و پایان جنگ ایران و عراق، سیاست‌های ایران از ایدئالیسم به عمل‌گرایی تغییر کرد. این تغییرات باعث شد که برخی از اسلام‌گرایان "ایران‌محور" در ترکیه، از جمله شخصیت‌هایی نظیر علی بولاچ و ارجومند اوزکان، از این جریان فاصله بگیرند. آنها معتقد بودند که ایران پس از [امام] خمینی به سوی ملی‌گرایی و شیعه‌گرایی سوق یافته و از اصول اولیه انقلاب فاصله گرفته است.

در مقابل، گروه دیگری از اسلام‌گرایان "ایران‌محور" همچنان به حمایت از ایران ادامه دادند. این گروه که شامل شخصیت‌هایی نظیر نورالدین شیرین و کنعان چامورجو بود، سیاست‌های ایران را در راستای منافع امت اسلامی و مبارزه با امپریالیسم ارزیابی می‌کردند. این گروه معتقد بود که تغییرات در سیاست‌های ایران، پاسخی به فشارهای بین‌المللی و الزامات سیاسی است، نه فاصله گرفتن از اصول انقلاب.

نقش "ایران‌محور" در سیاست‌های داخلی ترکیه

اسلام‌گرایی "ایران‌محور" در دوره‌های مختلف تأثیر متفاوتی بر سیاست داخلی ترکیه گذاشت. در دهه ۱۹۹۰، با افزایش تنش‌ها میان اسلام‌گرایان و نظام سکولار ترکیه، این جریان به موضوعی بحث‌برانگیز تبدیل شد. در جریان رویدادهای ۲۸ فوریه ۱۹۹۷، بسیاری از شخصیت‌های این جریان تحت فشار و تعقیب و دستگیری دولت ترکیه قرار گرفتند.

در دهه ۲۰۰۰، بحث "ایران‌گرایی" به بخشی از رقابت‌های سیاسی داخلی تبدیل شد. درگیری میان جنبش گولن و دولت اردوغان، باعث شد که اتهام "ایران‌گرایی" به ابزاری برای حمله به جناح مقابل از سوی جنبش گولن که دارای گرایشات شدید ضدایرانی بود تبدیل شود. در این دوره، رسانه‌ها و نهادهای دولتی به اتهاماتی نظیر "وابستگی به ایران" و "ترویج شیعه‌گرایی" دامن زدند.

مسائل کنونی: جنگ داخلی سوریه و تأثیرات آن

جنگ داخلی سوریه از سال ۲۰۱۱، موضوع "ایران‌گرایی" را دوباره در دستور کار قرار داد. با حمایت ایران از دولت بشار اسد و اتخاذ مواضع ضد اپوزیسیون سوریه، جریان "ایران‌محور" در ترکیه نیز موضع مشابهی اتخاذ کرد. این مواضع باعث شد که این جریان در میان اسلام‌گرایان ترکیه منزوی شود.

برای نمونه، نورالدین شیرین و کنعان چامورجو حمایت خود از سیاست‌های ایران در سوریه را بر اساس "مبارزه با امپریالیسم" و "حفظ مقاومت اسلامی" توجیه کردند. آنها معتقد بودند که بحران سوریه بخشی از توطئه‌ای برای تضعیف محور مقاومت در برابر اسرائیل است.

چالش‌ها و انتقادات

جریان ایران‌محور همواره در معرض نقدهای مختلفی از سوی مخالفان خود بوده است. بخشی از این نقدها را میتوان در قالب موارد زیر خلاصه کرد:

1. ایران‌گرایی یا ابزارگرایی؟ : برخی از منتقدان این جریان، مدعی اند استفاده ابزاری از اسلام برای اهداف ملی‌گرایانه ایران از سوی این گروه هستند.

2. مخالفت با سیاست‌های دولت ترکیه: مخالفان مدعی‌اند که این جریان صرفا به حمایت از ایران و مخالفت با سیات های دولت ترکیه می‌پردازد و همین مساله نیز به‌نوعی به منزوی شدن این جریان انجامیده است.

3. اتهام فرقه‌گرایی: برخی از جریان‌های اسلامی در ترکیه، ایران‌گرایان را به ترویج تشیع متهم کرده‌اند.

4. تضاد با گفتمان‌های سکولار: گفتمان‌های این جریان، به‌ویژه در دوران بعد از انقلاب، در تضاد با سیاست‌های سکولاریستی ترکیه قرار گرفت.

نتیجه‌گیری

با تأسیس جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹، بُعد تازه‌ای به روابط ایران و ترکیه افزوده شد. این بُعد، جمهوری اسلامی ایران را به عنوان تهدیدی برای اصل سکولاریسم، که اساسی‌ترین اصل سیاسی در جمهوری ترکیه است، مطرح کرد. نمود واضح این وضعیت را می‌توان در مسئله‌ای یافت که با پرسش "آیا ترکیه شبیه ایران خواهد شد؟ " در گفتمان سیاسی مطرح شد. این پرسش ابتدا پس از انقلاب ایران به وجود آمد و با تصمیمات شورای امنیت ملی ترکیه در ۲۸ فوریه ۱۹۹۷ به اوج خود رسید و هرچند بعداً شدت آن کاهش یافت، اما همچنان به عنوان مسئله‌ای مطرح باقی ماند.

از سوی دیگر، تأثیر انقلاب ایران بر زندگی سیاسی ترکیه را نمی‌توان صرفاً از خلال این پرسش درک کرد. انقلاب ایران، همچون سایر کشورهای اسلامی، در میان اسلام‌گرایان ترکیه نیز شور و شوقی ایجاد کرد و بحث‌های مختلفی را به همراه داشت. جریان اسلام‌گرایی "ایران‌گرایانه" یکی از این بحث‌ها بود که تحت تأثیر مسائل سیاسی و اجتماعی ترکیه شکل گرفت. انقلاب ایران در دهه ۱۹۸۰ در میان برخی از گروه‌های اسلام‌گرا در ترکیه محبوبیت یافت. اسلام‌گرایان ترکیه که امکان تحقق نظریه‌های انقلاب اسلامی را باور داشتند، از این انقلاب الهام گرفتند. اما از اواخر دهه ۱۹۸۰، این جریان دچار شکاف شد و بحث‌های پیرامون ایران، تحت تأثیر بحث‌های مربوط به تقابل سکولاریسم و شریعت، به حاشیه رانده شد.

کانال تلویزیونی قدس تی‌وی که از سوی نورالدین شیرین مدیریت می‌شد، نمونه‌ای از تأثیر سیاست‌های داخلی و خارجی بر سرنوشت جریان‌های "ایران‌گرا" در ترکیه است. این کانال در ۱ نوامبر ۲۰۱۶ به دلیل اتهام تبلیغ برای گروه‌های شبه‌نظامی شیعه همچون "حشد الشعبی" و بر اساس قوانین مربوط به وضعیت اضطراری بسته شد. هرچند این کانال بعداً دوباره فعالیت خود را آغاز کرد، اما این رویداد نشان‌دهنده چالش‌هایی است که این جریان‌ها با آن روبه‌رو هستند. افرادی همچون کنعان چامورجو که به ترجمه آثار فارسی و معرفی اخبار ایران به جامعه ترکیه مشغول هستند، همچنان در تلاش‌اند تا گفتمان این جریان را زنده نگه دارند. اما چهره‌هایی نظیر آتاسوی مفتی اوغلو، به دلیل مواضع خود در قبال ایران، در میان اسلام‌گرایان ترکیه منزوی شده‌اند.

با آغاز جنگ داخلی سوریه، تنش‌های میان ایران و ترکیه افزایش یافت و شکاف‌های موجود میان جریان‌های "ایران‌گرا" و دیگر گروه‌های اسلام‌گرا عمیق‌تر شد. حمایت "ایران‌گرایان" از مواضع ایران در سوریه، که به عنوان طرفدار بقای حکومت بشار اسد شناخته می‌شود، باعث شد این جریان‌ها بیش از پیش در میان گروه‌های اسلام‌گرای ترکیه به حاشیه رانده شوند. این تنش‌ها همچنین رقابت تاریخی و ایدئولوژیک میان ایران و ترکیه را تشدید کرد.

جریان "ایران‌گرای" اسلام‌گرا در ترکیه، که زمانی تحت تأثیر انقلاب ایران در دهه ۱۹۸۰ درخشش داشت، اکنون منزوی شده است. این جریان به دلیل ترکیبی از فشارهای داخلی، تغییرات سیاسی در ایران و ترکیه، و تحولات منطقه‌ای مانند جنگ سوریه، جایگاه خود را از دست داده است. آینده این جریان، تا حد زیادی به روند روابط ایران و ترکیه بستگی دارد و اینکه آیا این دو کشور خواهند توانست اختلافات ایدئولوژیک و سیاسی خود را مدیریت کنند یا خیر.

واحد ترجمه و تحقیق رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی در ترکیه_آنکارا

کد خبر 22275

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 3 =