از دهه ۱۹۹۰ قرن بیستم تاکنون، سینمای ایران در جشنوارههای بین المللی، موفقیتهای زیادی کسب کرده و توجه جهانیان را به خود جلب کرده است. این آثار سینمایی که در سطح بین المللی شناخته شده اند، موجِ نو سینمای ایران هستند که به آن ”سینمای نوین ایران“ نیز گفته میشود. سینمای ایران، دیگر تنها به سینمای کودک و نوجوان محدود نمیشود؛ بلکه دارای موضوعات و محتواهای متنوعتری است و به یکی از نیروهای اصلی توسعۀ سینمای آسیا تبدیل شده است.
از دهۀ ۱۹۹۰ قرن بیستم، پژوهشگران چینی به سینمای ایران، یا به عبارت دیگر سینمایِ نوین ایران توجه کرده اند. در شماره اول نشریه «دانشکده فیلم پکن» در سال ۱۹۹۷، دو مقاله درباره سینمای ایران در بخش «سینمای آسیا» منتشر شد. یکی از این مقالات، مصاحبه فیلیپ لوپات(Phillip Lopate)با عباس کیارستمی، با عنوان «عباس کیارستمی: کلوزآپ» بود. مقاله دیگر نیز نوشته گودفری چشر (Godfrey Cheshire) منتقد آمریکایی با عنوان «عباس کیارستمی - سینمای پرسشگر» بود؛ یکی از نخستین مقالات پژوهشی درباره سینمای ایران که به زبان چینی ترجمه شد و عمدتاً به معرفی آثار عباس کیارستمی از نخستین فیلمش «نان و کوچه» ( ۱۹۷۰) و مجموعهای از آثارش، حتی شامل برخی از فیلم های کوتاه کمتر شناخته شده میپرداخت. گودفری چشر نیز یکی از نخستین افرادی بود که سینمای ایران را به دنیای انگلیسی زبان معرفی کرد. در سال ۱۹۹۸، مقاله ای از دانشمند ایرانی دوناتو توتارو (Donato Totaro) با عنوان «بازتاب تصویری در سینمای معاصر ایران» در نشریه ”هنر سینما“ به چاپ رسید. این مقاله نخستین نقد سینمایی یک پژوهشگر ایرانی است که به زبان چینی ترجمه شده است و در اواخر دهه ۹۰ میلادی، نشریات معتبر تحقیقاتی سینما در چین، از جمله ”فصلنامۀ دانشکدۀ فیلم پکن“، ”هنر سینما“ و ”سینمای جهان“، به تدریج ، مقالاتی درباره پژوهشهای سینمای ایران منتشر کردند.
سال ۱۹۹۷، برای پژوهشگران سینمای چین، یک فرصت تحقیقاتی مهم به شمار میرفت. در این سال، فیلم برجسته کارگردان ایرانی عباس کیارستمی با عنوان «طعم گیلاس» موفق به کسب جایزه نخل طلایی پنجاهمین جشنواره بینالمللی فیلم کن شد و هم زمان، چندین مقاله درباره ایران که در خارج از کشور نوشته شده بود، به زبان چینی ترجمه و منتشر شد. در این دوره، سینمای ایران به عنوان نمادی از سینمای آسیا در کانون توجه پژوهشگران چینی قرار گرفت. فیلمهای ایرانی که در جشنوارههای بینالمللی به نمایش درآمدند، یا به عبارتی فیلمهایی که تماشاگران چینی قادر به دیدن آنها بودند، پایه گذار رویکرد پژوهش سینمای ایران در چین شدند.
در آستانه قرن جدید، پژوهشگران چینی به معرفی و تحلیل فیلم های ایرانی پرداختند و با توجه به تعداد و موضوعات تحقیق، عباس کیارستمی به عنوان نمادینترین چهره موج نو سینمای ایران شناخته شد. جملۀ معروف گودفری که میگوید: ”سینما از گریفیث آغاز و به عباس ختم میشود“، به خوبی این موضوع را بیان میکند. بسیاری از کارگردانان مشهور مانند آکیرا کوروساوا، امیر کوستوریسا و کوئنتین تارانتینو نیز، ارزیابی های بسیار مثبتی از کیارستمی داشته اند و او به عنوان یکی از مهم ترین کارگردانان سینمای جهان در دهه ۹۰ شناخته میشود. در چین نیز، عباس کیارستمی به عنوان کارگردانی که در بین تماشاگران چینی، بیشترین آشنایان را دارد، شناخته میشود. در سال ۲۰۱۶، پس از درگذشت وی، آرشیو فیلم چین، نمایشگاهی از آثار او برگزار کرد و در چهار سال گذشته، چین پنج بار نمایشگاه مرور فیلم های وی را برگزار کرده است.
سینمای ایران بارها موفق به کسب جوایز معتبر در جشنوارههای بینالمللی فیلم شده و این موفقیت به تدریج توجه پژوهشگران چینی را به خود جلب کرده است. نه تنها جشنوارههای مهم سینمای غرب، مشتاق نمایش فیلمهای ایرانی هستند، بلکه جشنوارههای معتبر سینمای چین نیز بارها آثار این کشور را به نمایش گذاشته اند. از طریق این جشنواره ها، پژوهشگران چینی علاوه بر عباس کیارستمی، به کارگردانان جدید سینمای ایران مانند جعفر پناهی، مجید مجیدی، محسن مخملباف، سمیرا مخملباف و اصغر فرهادی نیز توجه بیشتری نشان داده اند و تحقیقات درباره سینمای ایران پیوسته در حال افزایش است. میتوان گفت که پژوهشگران چینی در طول حدود ۳۰ سال، از طریق این کارگردانان پیشرو، تصویر جامعی از سینمای ایران را دریافته اند. ما بهشدت تحت تأثیر سبک واقعگرایانه قدرتمند سینمای ایران قرار گرفته ایم. عباس کیارستمی میگوید: ”جامعه ایرانی که در فیلمهای من به تصویر کشیده شده، به واقعیت نزدیک تر از آن چیزی است که شما در تلویزیون میبینید.“ تماشاگران بر این باورند که آنچه در سینمای ایران به نمایش گذاشته میشود، نمایانگر واقعیت زندگی فرهنگی ایران است. فیلمهای جدید ایران، اگرچه تحت تأثیر میراث نئورئالیسم ایتالیایی هستند، اما سعی دارند با ارائۀ یک رویکرد نوین، از محدودیت های زیباییشناسی رئالیسم فراتر رفته و بر آنها فائق آیند.
در سالهای اخیر، متوجه شده ایم که فیلمهای ایرانی حاضر در جشنوارههای بین المللی، مانند «برادران لیلا» و «جنگ جهانی سوم»، دیگر آن شعر و احساس روستایی و غمانگیز را منتقل نمیکنند. سینمای ایران به سمت نوعی نقد واقعگرایانه متفاوت حرکت کرده است. واقعیت های ایران به تصویر کشیده شده در این آثار، به مسائل و چالش های جهانی در کشورهای در حال توسعه اشاره دارد. تغییر در سبک واقعگرایی سینمای ایران، ما را به تفکر دربارۀ رویکردهای جدید در پژوهش های سینمایی این کشور سوق داده است.
در واقع، تحقیقات سینمای ایران در چین، عمدتاً به بررسی سینمای نوین این کشور محدود است و شامل تاریخ کامل سینمای ایران نمی شود. پیش از ظهور جنبش سینمای نوین، پژوهش های مرتبط با سینمای ایران در چین تقریباً وجود نداشت.
یکی از دلایل این موضوع، موانع زبانی است. بیشتر پژوهشگران چینی توانایی مطالعه منابع به زبانهای انگلیسی، آلمانی و فرانسوی را دارند و میتوانند به تحقیقات مهمی دربارۀ سینمای ایران در غرب دسترسی پیدا کنند؛ اما تعداد کمی از آنها، قادر به خواندن منابع فارسی هستند و به همین دلیل، از وضعیت تحقیقات سینمایی در ایران آگاهی ندارند. به همین دلیل، پژوهشهای چینیها در زمینۀ تاریخ سینمای ایران، به ویژه در تعریف جنبش سینمای نوین، بسیار ناکافی است. منابعی که این پژوهشگران به آن ها استناد میکنند، عمدتاً شامل چهار جلد کتاب تاریخ اجتماعی سینمای ایران نوشتۀ حمید نفیسی است که در سال ۲۰۱۲ در انتشارات دانشگاه دوک منتشر شده است. از سوی دیگر، دانشمندان چینی به راحتی نمی توانند به بسیاری از منابع سینمایی ثبت شده در تاریخ سینمای ایران دسترسی یابند و تماشاگران چینی نیز به سختی قادر به مشاهدۀ اکثر فیلمهای داخلی ایران هستند. ما اطلاعاتی دربارۀ محیط فرهنگی سینما و بازار فیلم در ایران نداریم.
در موقعیت کنونی تحقیقات، پژوهشگران چینی امیدوارند با انجام اقدامات زیر، تبادل علمی و فرهنگی در زمینه سینما بین دو کشور را گسترش دهند:
۱. تقویت تبادل علمی میان پژوهشگران دو کشور از طریق دانشگاه ها و مؤسسات تحقیقاتی سینما، از جمله برگزاری سمینارهای بینالمللی، کارگاه ها و کنفرانس های علمی؛
۲. ترجمه و معرفی آخرین دستاوردهای پژوهشی سینمایی از سوی پژوهشگران دو کشور به منظور تسهیل تبادل و اشتراکگذاری آثار فرهنگی و نتایج علمی؛
۳. تقویت تحقیقات محلی پژوهشگران و راه اندازی پروژههای اقامتی، برای درک بهتر وضعیت تحقیقات سینمایی بومی در چین و ایران.
دونگ که فه*- پژوهشگر پژوهشگاه تحقیقات سینما و تلویزیون فرهنگستان هنر چین
منبع : **متن سخنرانی در هم اندیشی تبادلات هنری بین فرهنگستان هنر چین و جمهوری اسلامی ایران، پکن، ۲۸/۱۱/۲۰۲۴ برابر با ۸ /۰۹/ ۱۴۰۳.
نظر شما