این چهارمین سال تعلیمی است که بدون حضور دختران در مدارس کشور آغاز میشود. طالبان پس از تسلط بر افغانستان با اعمال ممنوعیتهای گسترده علیه زنان، دختران بالاتر از کلاس ششم را از رفتن به مدرسه محروم کردهاند. هر ساله دختران بالاتر از کلاس ششم با نواختن زنگ مدرسه در آغاز سال جدید، در حسرت، اندوه و درد دوری از مدرسه اشک میریزند و بیشتر از پیش، افسرده و غمگین میشوند و رؤیاهای خود را برباد رفته میپندارند. دانشآموزان بازمانده از آموزش، پس از تسلط طالبان، همواره از محرومیتی که طالبان بر آنان تحمیل کردهاند، درد سنگینی بر دل دارند و از خود میپرسند که چرا ابتداییترین حق انسانی از آنها گرفته شده است. این دانشآموزان از آیندهای نامعلوم و بدون دسترسی به دانش نگرانند و تأکید میکنند که تمام شور و شوق زندگی از آنها گرفته شده و اکنون مانند زندانیانی بیروح و کسل زندگی میکنند. طالبان با وجود اینکه در گذشته بهانههای مختلفی برای بازگشایی مداس مطرح کرده بودند، در دو سال اخیر در برابر پرسشهای مردم و دختران هیچ پاسخی ندادهاند.
تعدادی از دختران بازمانده از آموزش میگویند که طالبان آینده آنان را ربوده و با اعمال ممنوعیتهای گسترده علیه زنان و دختران، مرتکب حذف سیستماتیک و تبعیض هدفمند علیه آنها شدهاند. به گفته آنها، طالبان با محرومیت دختران از آموزش نهتنها بستر ثبات و توسعه کشور را از بین بردهاند، بلکه به میلیونها انسان که آرزوهای بزرگ داشتند، خیانت و جنایت کردهاند. این دختران تأکید میکنند که روزی طالبان باید در برابر اعمالشان پاسخگو باشند و بهویژه در برابر ظلمی که به زنان کردهاند، پاسخ دهند.
مریم امیری، یکی از بازماندگان آموزش، میگوید که چهار سال است از مدرسه دور مانده است و اگر طالبان مکتبها را نمیبستند، اکنون امتحان کنکور را سپری کرده بود. او میافزاید که دوری از مدرسه برایش معنایی عمیق و دردناک دارد و این دوری مهمترین مسئله زندگی او شده است. امیری با یادآوری خاطرات شیرین دوران مدرسه، تأکید میکند که دوری از مدرسه نهتنها روح، بلکه جسمش را نیز خسته کرده است.
این دانشآموز بازمانده از مدرسه میگوید که چهار سال است که دیگر صدای خندههای دوستانش را نمیشنود و هیجان صبحگاهی برای رفتن به مدرسه را احساس نمیکند. او میافزاید که این دوری از مدرسه حس غریب و سنگینی برایش به همراه داشته است. امیری تأکید میکند که این فاصله از مدرسه، تنهایی او را بیشتر کرده است؛ تنهایی که گاهی آنقدر سنگین میشود که نفس کشیدن برایش سخت میشود.
بانو امیری میگوید که با بازشدن درهای مدارس و دانشگاهها بهروی پسران، برادرانش به مدرسه رفتهاند و خانه پر از خنده و هیجان آنهاست، اما او در گوشهای نشسته و تنها به آنها نگاه میکند. او تأکید میکند که با وجود تحمل درد و تنهایی، امیدش برای باز شدن درهای مدرسه از بین نرفته و همین امید به او نیرو و قوت بخشیده است. امیری میافزاید که هرگز از رؤیاهایش دور نشده و هنوز به آینده ایمان دارد؛ این ایمان برایش قویتر از هر درد و دوری است و به زندگیاش معنا میبخشد.
صدف، دانشآموز دیگری بازمانده از مدرسه، میگوید از اینکه نمیتواند به مدرسه برود، بسیار ناراحت است. او میافزاید: "وقتی که طالبان آمدند، من در کلاس هفتم مدرسه بودم. من و برادرم دوقلو هستیم؛ او اکنون در کلاس یازدهم است. اگر مدرسههای دخترانه باز میبود، من هم امسال در کلاس یازدهم بودم و فردا برای رفتن به مدرسه آماده میشدم. حالا بسیار ناراحت هستم که نمیتوانم به مدرسه".
زهرا اکبری، دیگر دانشآموز بازمانده از آموزش، میگوید که بهدلیل محرومیت از حق آموزش، دردی سنگین در دل دارد و هر روز با آن دست و پنجه نرم میکند. او به آینده نامعلوم خود میاندیشد و این سئوال برایش پیش میآید که چرا حق سادهاش بدون هیچ دلیلی، از او گرفته شده است. اکبری میگوید: "هر روز به یاد روزهایی میافتم که با کیف مدرسه و لبخند بر لب، به سمت مدرسه میرفتم. شور و شوقی برای یادگیری، برای شناخت دنیای جدید، برای کشف مهارتها و تواناییهای خودم داشتم، اما حالا آن روزها تمام شده است. مدرسه دیگر برای من یک آرزو است، یک رؤیا که تنها در ذهنم باقی مانده است".
این دانشآموز میگوید که از دنیای جدیدی که میخواست در آن خود را پیدا کند، محروم شده و روزها را در خانه سپری میکند؛ در حالی که همسالانش در سراسر دنیا علم و دانش میآموزند و هر روز در مسیر موفقیت گام برمیدارند. اما او در سکوت و انزوای خانه زندگی میکند. او از خود میپرسد: "چرا دختران باید اینطور رنج بکشند؟ چرا باید از یک حق اولیه انسانی محروم شوند؟ همیشه در دلمان یک جای خالی وجود خواهد داشت و یک سئوال بیپاسخ: چرا ما؟ "
بانو اکبری میافزاید که در میان تمام ناامیدیها و بیعدالتیها، هنوز امیدی در دل دارد و آرزو میکند روزی برسد که دختران در افغانستان مانند سایر دختران در جهان، بدون هیچگونه ممانعتی به مدرسه بروند، علم بیاموزند و به رؤیاهای خود دست یابند.
این در حالی است که وزارت معارف طالبان پنجشنبه هفته گذشته، با انتشار بیانیهای به مناسبت سال جدید آموزشی، اعلام کرده است که در ۳۴ ولایت کشور، در هر مدرسه جهادی هزار طلبه تحصیل میکنند. براساس این بیانیه خبری، در سراسر کشور ۴۴ هزار حوزه و مدرسه با حداقل ۱۰ میلیون دانشآموز و طلبه وجود دارد.
همچنین دختران و زنان در حالی از ادامه مسدودیت مدارس و دانشگاهها ابراز نگرانی میکنند که طالبان با تغییر برنامه درسی و شکل ظاهری دانشآموزان و دانشجویان، در پی تبدیل کامل این نهادها به مدارس دینی تحت کنترل خود هستند. براساس لایحه جدید طالبان، یونیفورم دانشآموزان پسر و استادان مدارس باید شامل لباس محلی همراه با دستار (لنگی) و کلاه سفید باشدطبق این تصمیم؛ از کلاس اول تا نهم، «پیراهن و تنبان» با رنگ «آسمانی» همراه با دستار یا کلاه سفید پوشیده شود و از کلاس نهم تا دوازدهم، «پیراهن و تنبان» با رنگ سفید همراه با دستار (لنگی) الزامی است. این لایحه که شامل ۹ ماده و در چهار فصل تنظیم شده، تأکید دارد که پیراهن دانشآموزان باید تا پایین زانوها بلند باشد.
یک نهاد حقوق بشری موسوم به رواداری در گزارشی تازهای گفته که طالبان بهطور فزایندهای حق آموزش زنان را محدود کردهاند و در دسامبر ۲۰۲۴ تحصیل زنان و دختران در مؤسسات تحصیلات عالی و نیمهعالی پزشکی را ممنوع اعلام کردند. این گروه همچنین حداقل ۳۱ مرکز آموزشی خصوصی و مخفیانه برای دختران را بسته و حداقل ۴۰ مدیر و دانشآموز این مراکز را بازداشت کردهاند.
پیش از این، ریچارد بنت و دروتی استرادا، کارشناسان ارشد سازمان ملل در گزارشی گفته بودند که جدول زمانی مشخصی برای بازگشایی مدارسهای دخترانه از سوی طالبان وجود ندارد.
پس از فروپاشی حکومت در ۲۴ مرداد ۱۴۰۰، طالبان اعلام کردند که مدرسههای دخترانه تا اطلاع بعدی مسدود است. اکنون که نزدیک بهچهار سال از این «اطلاع بعدی» میگذرد، دختران هنوز هم به بازگشایی مدرسهها چشم بستهاند. این گروه در آغاز گفته بودند که با تصمیمگیری در مورد لباس دانشآموزان دختر و معلمان براساس با «قوانین شرعی و سنّتی افغانستان» مدرسههای دخترانه را بازگشایی خواهند کرد؛ اما پس از این موضعگیری، اعلام کردند که دختران تا تغییر برنامه آموزشی در خانه خواهند ماند. طالبان در آخرین تصمیمشان بسته ماندن مدرسههای دخترانه را مشکل فرهنگی توصیف کردند که با واکنشهای تند شهروندان مواجه شد.
با اعمال ممنوعیتهای طالبان در برابر دختران، گزارشهای متعددی منتشر شده است که زنان و دختران بهدلیل محرومیتهای آموزشی و تحصیلی، مجبور شدهاند به ازدواجهای زیر سن و اجباری تن دهند. در عین حال، خانهنشینی، بیکاری و انتظار طولانی مدت آنان را با مشکلات روحی و روانی جدی روبهرو کرده است.
پیش از از این، روزنامه ۸صبح به اطلاعاتی دست یافته بود که نشان میداد رهبری طالبان پس از یک سال و سه ماه رایزنی، تصمیم گرفتهاند درهای مدرسهها را برای همیشه بهروی دختران ببندند، اما بهدلیل نگرانی از اعتراضهای گسترده شهروندان، تاکنون این تصمیم خود را همگانی نساختهاند.
بستن درهای مدرسه و دانشگاهها بهروی دختران و زنان در بیش از سه سال گذشته با واکنشهای گسترده داخلی و بینالمللی روبهرو شده است. با این حال، طالبان به هیچ یک از این واکنشها و نگرانیها پاسخ ندادهاند و به اعمال ممنوعیتهای بیشتر ادامه دادهاند.
منبع: روزنامه هشت صبح
لینک:
https://8am.media/fa/continuing-ban-on-girls-education-will-the-school-bell-ring-again/
نظر شما