برنامه غنیسازی اورانیوم ایران پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ دستخوش تغییرات عمدهای شد. در دوران حکومت پهلوی، ایران همکاریهای گستردهای با کشورهای غربی داشت و حتی پیشنهادهایی برای مشارکت در کنسرسیومهای غنیسازی دریافت کرده بود. اما پس از انقلاب، این همکاریها متوقف شد و ایران به دنبال توسعه مستقل فناوری هستهای خود رفت. در دهه ۱۳۸۰، ایران توانست به سطح غنیسازی ۳.۶۷ درصد دست یابد، که برای تأمین سوخت نیروگاههای هستهای مناسب بود. با گذشت زمان، این میزان افزایش یافت و در برخی مقاطع به ۶۰ درصد رسید که نگرانیهایی را در سطح بینالمللی ایجاد کرد. بر این اساس برجام، توافق هستهای میان ایران و قدرتهای جهانی، در سال ۱۳۹۴ (۲۰۱۵ میلادی) به امضا رسید. این توافق توسط ایران و گروه ۱+۵(آمریکا، بریتانیا، فرانسه، روسیه، چین و آلمان) منعقد شد و هدف آن محدود کردن برنامهی هستهای ایران در ازای لغو تحریمهای اقتصادی بود. مبنی بر این توافق، ایران متعهد شد سطح غنیسازی خود را به ۳.۶۷ درصد محدود کند و ذخایر اورانیوم غنیشده خود را کاهش دهد. همچنین، نظارتهای گستردهای توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر تأسیسات هستهای ایران اعمال شد. اما در سال ۱۳۹۷ (۲۰۱۸ میلادی)، دولت آمریکا به ریاست دونالد ترامپ از برجام خارج شد. دلایل این خروج شامل نگرانیهای آمریکا درباره نفوذ منطقهای ایران و عدم پوشش برنامهی موشکی ایران در توافق بود. خروج آمریکا از برجام باعث شد ایران نیز به تدریج تعهدات خود را کاهش دهد و سطح غنیسازی را افزایش دهد. در سالهای بعد، ایران اعلام کرد که به غنیسازی ۶۰ درصدی دست یافته است و حتی برنامههایی برای افزایش بیشتر این سطح دارد. زیرا غنیسازی اورانیوم کاربردهای متعددی دارد. در سطح پائین (۳.۶۷ درصد)، برای تولید سوخت نیروگاههای هستهای استفاده میشود. در سطح بالاتر (۲۰ درصد)، کاربردهای پزشکی دارد، از جمله تولید ایزوتوپهای پرتوزا برای درمان سرطان. اما غنیسازی در سطح ۹۰ درصد به تولید سلاح هستهای منجر میشود، که ایران همواره تأکید کرده است برنامه هستهایاش صلحآمیز است.
درگیری ایران و اسرائیل نیز ارتباط مستقیمی با برنامه هستهای ایران دارد. اسرائیل همواره برنامهی هستهای ایران را تهدیدی برای امنیت خود دانسته و در مواردی اقدام به حملات سایبری و حتی حملات فیزیکی به تأسیسات هستهای ایران کرده است. از سوی دیگر، ایران اسرائیل را تهدیدی برای منطقه میداند و از گروههای مقاومت در منطقه حمایت میکند. این تنشها باعث شده است که مسئلهی هستهای ایران به یکی از محورهای اصلی اختلافات منطقهای تبدیل شود.
بهطور نمونه، جنگ میان ایران و اسرائیل تأثیرات گستردهای بر منطقه و بهویژه بر اقتصاد کشورهای همسایه، از جمله افغانستان، دارد. این درگیری نهتنها پیامدهای نظامی و سیاسی دارد، بلکه اقتصاد منطقه را نیز تحت تأثیر قرار داده و باعث افزایش بیثباتی اقتصادی شده است. حملات اسرائیل به تأسیسات هستهای و نظامی ایران، بهویژه تأسیسات نفتی، میتواند باعث کاهش تولید و صادرات نفت ایران شود. این موضوع منجر به افزایش قیمت جهانی نفت خواهد شد، که تأثیر مستقیمی بر اقتصاد کشورهای وابسته به واردات انرژی دارد. کشورهای منطقه، از جمله ترکیه، عراق و افغانستان، که بخشی از انرژی خود را از ایران تأمین میکنند، با افزایش هزینههای واردات مواجه خواهند شد. در این حال، افغانستان به دلیل وابستگی شدید به واردات از ایران، بهطور مستقیم تحت تأثیر این جنگ قرار خواهد گرفت. این کشور بسیاری از کالاهای مصرفی، از جمله مواد غذایی، سوخت و مصالح ساختمانی را از ایران وارد میکند. در صورت تشدید جنگ، این واردات مختل شده و قیمتها افزایش خواهد یافت. بحران انرژی نیز یکی از پیامدهای مهم این درگیری است. افغانستان بخش قابل توجهی از برق خود را از ایران تأمین میکند و در صورت کاهش صادرات انرژی ایران، افغانستان با کمبود برق مواجه خواهد شد، که تأثیر منفی بر صنایع و زندگی روزمره مردم خواهد داشت. اختلال در مسیرهای تجاری نیز یکی دیگر از پیامدهای این جنگ است. کاهش واردات از ایران و افزایش هزینههای حمل و نقل باعث افزایش تورم در افغانستان خواهد شد، که فشار اقتصادی بیشتری بر مردم وارد میکند.
این تأثیرات از طریق چندین مکانیسم اقتصادی و ژئوپلتیکی رخ میدهند. تحریمهای جدید علیه ایران میتواند باعث کاهش صادرات این کشور و افزایش قیمت کالاهای وارداتی به افغانستان شود. بیثباتی منطقهای نیز میتواند باعث افزایش ناامنی در مرزهای ایران و افغانستان شود، که تجارت و سرمایهگذاری را تحت تأثیر قرار خواهد داد. درگیریهای نظامی میتوانند مسیرهای تجاری را ناامن کنند و هزینههای حملونقل کالاها را افزایش دهند. استمرار جنگ ایران و اسرائیل نهتنها یک بحران نظامی، بلکه یک بحران اقتصادی برای منطقه و افغانستان خواهد بود. افزایش قیمت نفت، اختلال در تجارت، بحران انرژی و تورم از جمله پیامدهای این جنگ هستند. افغانستان به دلیل وابستگی شدید به واردات از ایران، بیشترین آسیب را خواهد دید و ممکن است با مشکلات اقتصادی و اجتماعی جدی مواجه شود. آینده این بحران به تصمیمات دیپلماتیک و تحولات منطقهای بستگی دارد؛ اما آنچه مسلم است، این است که تأثیرات اقتصادی آن گسترده و طولانیمدت خواهد بود.
28/3/1404
وزنامه هشت صبح
لینک:
https://8am.media/fa/the-negative-effects-of-the-iran-israel-conflict-on-afghanistan/
نظر شما