از بیستوهشت مرداد در افغانستان بهعنوان روز استقلال تجلیل میگردد، اما این روز در تقویم جهانی، نام دیگری دارد که شاید برای ما افغانستانیها کمتر آشنا باشد؛ «روز جهانی انساندوستی». روزی که به انسانهای بشردوست و کسانی که جان خود را برای کارهای بشردوستانه فدا کردهاند، اختصاص داده شده است و ما بهویژه بهعنوان یک ملت جنگزده و دریافتکنندهی کمک از افراد و سازمانهای بشردوستانه، ضرورت مبرمتری به آشنایی با فلسفه، ماهیت و چالشهای این پدیده داریم.
فلسفه نامگذاری بشردوستی، به نوزده آگست در سال ۲۰۰۹ برمیگردد که در آن «سرجیو ویرا د ملو»، نمایندهی ویژه سازمان ملل متحد در عراق و بیستویک نفر از همکارانش در نتیجهی بمبگذاری در مقر این سازمان در بغداد کشته شدند. او بیش از سی سال از عمر خود را در سازمان ملل متحد صرف چالشبرانگیزترین شرایط انساندوستانه در جهان بهمنظور حمایت از قربانیان بیپناه جنگهای مسلحانه کرده بود. اما نامگذاری این روز تنها ادای دینی به او و همکارانش نیست؛ بلکه هدف عامتر ادای احترام به تمام کارگزارانی را دنبال میکند که در راه خدمات بشردوستانه جان خود را از دست دادهاند و یا همچنان به کمکهای بشردوستانه در نقاط مختلف جهان ادامه میدهند.
به علاوه، هدف از نامگذاری این روز، افزایش آگاهی عمومی دربارهی فعالیتهای بشردوستانه در سراسر جهان و اهمیت همکاری بینالمللی در این زمینه است. از این روی هر ساله به این مناسبت کارزارهای ترویج بشردوستی در کشورهای گوناگون برگزار میشود و البته هر سال روی ترویج شعار خاصی متمرکز میگردد. مثلا در سال ۲۰۱۲ کارزار «من اینجا هستم» در مورد انجام کاری خوب، در هر جایی، برای شخص دیگری راهاندازی شد که در آن بیش از یک میلیارد نفر در سراسر جهان مشارکت کردند. شعار امسال روز جهانی انساندوستی، «تقویت همبستگی جهانی و توانمندسازی جوامع محلی» میباشد که بر اهمیت همکاری بینالمللی و تکیه بر ظرفیتهای محلی در پاسخ به بحرانها تأکید دارد. تأکید روی بشردوستی و تقویت همبستگی بهطور ضمنی پاسخ فلسفی به ایرادی است که برخی از صاحبنظران اندیشهی سیاسی بر رویکرد مدرنیستی در این زمینه وارد کردهاند؛ اینکه با محورقراردادن صلح و امنیت، مفهوم ریشهدار دوستی را به حاشیهی مباحث ارتباطی کشانده است.
در راستای توضیح اهمیت شعار امسال میتوان به مفهوم «همبستگی» مورد نظر یورگن هابرماس، فیلسوف معاصر آلمانی اشاره کرد که میکوشد از این راه پلی میان «صلح» و «دوستی» ایجاد کند. از نظر او، «همبستگی» مقولهای است که چونان دنیای سوم، عرصههای عمومی و خصوصی به یکدیگر میپیوندند و بستری فراهم میکند که در آن همهی افراد جامعه، بهطور متقابل به رفاه دیگری توجه کنند. به نظر او، «اذعان» به تفاوتها و پذیرش دیدگاههای متنوع در میان اعضای جامعه، آن را به فضای امن و سالمی رهنمون مینمایدکه در آن، علاوه بر اینکه دوستی و اشتراک میان افراد محور است، تلاش مشترک برای رسیدن به غایت شکوفایی و تعالی اجتماعی، افراد جامعه را بهعنوان کسانی که در یک سامان نیک سیاسی در کنار یکدیگر بهسر میبرند، در مسیر گفتوگو و تعامل بیناذهنی هدایت میکند.
این واقعیت که در چند دههی اخیر، گرفتار جنگ و پیآمدهای ویرانگر آن بودهایم، از یک نظر برای ما فرصت این را مهیا کرده که از نزدیک شاهد حضور و تلاشهای افراد و سازمانهای گوناگون با وجود تفاوتها در باور و جهانبینی آنها با خود باشیم. مثالهای برجسته زیادی میتوانیم بیاوریم از انسانها و نهادهایی که فعالیتهای انساندوستانهی آنها در کاستن از رنج انسانی و جلوگیری از وخامت بیشتر اوضاع در کشور ما نقش آشکاری داشته است. زنان و مردانی که به شکل انفرادی و یا سازمانی در راه ایجاد زیرساختهای آموزشی و بهداشت و سایر زیرساختهای توسعهای در افغانستان فداکارانه کوشیدند اما اغلب آنان در جامعهی ما بهطور شایستهای شناختهشده نیستند.
یکی از این انسانهای بشردوست که عمدتا پس از مرگش در جامعهی افغانستان شناخته شد، تتسو ناکامورا، معروف به «کاکا مراد» رئیس یک مؤسسه امدادرسانی ژاپنی بهنام «خدمات درمانی صلح» بود که پس از سهدهه کار و خدمت انساندوستانه در افغانستان، در اواخر سال ۲۰۱۹ در یک حملهی مسلحانه به ماشین این مؤسسه در شهر جلالآباد، مرکز ننگرها کشته شد. او با شعار «آب، نه تفنگ» در کنار کمکهای درمانی به مردم منطقه، حوزه فعالیتهای خود را به کشاورزی و آبیاری گسترش داد که در نتیجهی آن زندگی دهها هزار انسان را در دشت گمبیری این ولایت متحول کرد.
گرچه کمکهای بشردوستانه غالبا به کمکهایی اطلاق میشود که جهت رفع نیازهای اضطراری صورت میگیرد و سازماندهندگان این نوع کمکها با توزیع مواد غذایی و مراقبتهای بهداشتی تمرکز روی نجات جان انسانها دارند، اما در عین حال نگاهی به بازسازی جوامع و ایجاد زیرساختهای لازم برای توسعهی پایدار نیز دارند. آنها به این درک عمیق رسیدهاند که ماهیت بحرانهای امروزی که اغلب ترکیبی از عوامل مختلف مانند درگیری، تغییرات اقلیمی و فقر هستند نیاز به رویکردهای چندبعدی و ادغام فعالیتهای بشردوستانه با برنامههای توسعهای را تشدید کرده است. بهطور مثال، همزمان با فعالیتهای بهداشتی و درمانی، همانند معاینات و مراقبتهای پزشکی، واکسیناسیون و مشاوره بهداشتی، فعالیتهای عمرانی را نیز از سوی سازمانهای بشردوستانه مشاهده میکنیم که شامل ساخت و توسعهی زیرساختهای اجتماعی مانند مدرسه، سرپناه، راه، آب و برق و غیره برای افراد و گروههای فقیر و یا آسیبدیده از حوادث جنگی و طبیعی میباشد. و یا به موازات فعالیتهای سرپرستی از افراد یا گروههایی که بهدلیل سن، بیسرپرستی، معلولیت، اعتیاد و غیره نیاز به حمایت و مراقبت دارند، شاهد خدمات آموزشی به افراد یا گروههای فقیر، جنگزده، بیسواد و غیره از طریق تجهیز مراکز آموزشی، تأمین هزینههای تحصیلی، و ارائهی آموزشهای فنی میباشیم.
راههای مشارکت در این فعالیتهای بشردوستانه نیز از تنوع و انعطافپذیری بالایی برخوردار است؛ از کمکهای مالی به سازمانهای بشردوستانه تا به کارگیری مهارتهای خویش در این سازمانها تا آگاهیرسانی و حمایت از مسائل بشردوستانه و استفاده از رسانههای اجتماعی برای دادن اطلاعات دربارهی بحرانهای انسانی، شرکت در کارزارهای آگاهیرسانی، فشار بر سیاستمداران و تصمیمگیرندگان برای حمایت از سیاستهای بشردوستانه. پیمودن این راهها، جدا از کمک به افراد نیازمند، باعث تقویت حس همبستگی در جامعه میگردد. مثال تحسینبرانگیز از این نوع مشارکت در فعالیتهای بشردوستانه را طی همین دو ماه اخیر در مرز اسلامقلعه از سوی هموطنان برای مهاجران بازگشتی دیدیم.
به نظر بسیاری از صاحبنظران علوم اجتماعی، با توجه به چالشهای جهانی مانند تغییرات اقلیمی، درگیریهای مسلحانه، و نابرابریهای اقتصادی، نقش فعالیتهای بشردوستانه در آینده بیش از پیش اهمیت مییابد. در این راستا، همچنان که در شعار امسال روز انساندوستی بازتاب یافته است، رویکرد آیندهی بشردوستی به سمت توانمندسازی جوامع محلی برای مقابله با بحرانها و ایجاد راهحلهای پایدار میباشد، و مرز بین کمکهای اضطراری و برنامههای توسعهی بلندمدت کمرنگتر خواهد شد. به عبارت دیگر، بهجای تمرکز صرف بر پاسخ به بحرانها، تلاشهای بیشتری برای پیشگیری و کاهش خطر بحرانها صورت خواهد گرفت.
موانع توسعهی انساندوستی در فرهنگ ما
اگر بخواهیم مطابق ترمونولوژی رایج در فرهنگ افغانستانی، دوستی و یا همبستگی مد نظر یورگن هابرماس را معنا کنیم، به مفهوم مهربانی و برآمدن از دل دیگری نزدیک میشویم؛ مفهومی که آن را از دوستی به معنای رفاقت متمایز میکند به این دلیل که در دوستی به مفهوم رفاقت، بخت بالای نادیدهگیری انصاف متصور است. درک مفهوم مهربانی -که با عبارت گفتار نیک، کردار نیک و پندار نیک هم در بستر تاریخ فرهنگی ما توضیح داده شده- با میانجی تجربهی زیست ما تسهیل گردیده است. ما تقریبا هر روز در زندگی خود و اطرافیان، مصداقهایی از مفهوم مهربانی را تجربه میکنیم و بخشی از فرآیند معنابخشی به زندگی خود را از این راه میپیماییم. اما این مهربانی همواره با انساندوستی ناب مترادف نبوده و بهواسطهی شروطی که ریشه در فرهنگ و باورهای ما دارد، عیبدار شده و از آن نوع تلاشهایی که برای کاستن از رنج انسانی بهصورت بیقیدوشرط توصیه شده، فاصله گرفته است.
یکی از این شروط که در هیأت مانع پدیدار شده است، عبارت از توهم دنیای جنگلی میباشد. حتی برخی از انسانهای باسوادی که میتوانند در ایجاد همدلی و تقویت روحیه بشردوستی در جامعه تأثیرگذار باشند، به ترویج نفرت و این تصور دامن میزنند که شعارهایی به مانند انساندوستی و عدالت برای فریب دیگران سرداده میشود. آنان این ایده را ترویج میکنند که درد هرکس به خودش مربوط است، راه رستگاری، در قوی شدن نهفته است و در نظام رابطههای انسانی همچون نظام طبیعت ضعیف پامال است. هواداران این نظریه متأسفانه به راحتی میتوانند مثالهای فراوانی از زندگی ارتباطی در جامعهی ما جهت تأیید دیدگاه خود ارائه کنند. اما چیزی را که آنان پنهان میکنند و یا دستکم متوجه نیستند، این واقعیت است که جنبههای تلخ رابطههای اجتماعی درست به همین دلیل تکرار شده است که انسانها یا گروههای انسانی دخیل در آن رابطهها با همین توهم دنیای جنگلی وارد عمل ارتباطی شده و نسبت به دغدغهمندی برای دیگری بیاعتنا شدهاند. احتمالا بهخاطر برجسته کردن همین جنبهها در آموزههای هرچند غیررسمی ما است که معمولا پروراندن روحیه سلحشوری در اولویت برنامههای ارتباطی ما قرار داده میشود.
باورهای مذهبی بیگانهساز، عنصر دیگری است که در نقش بازدارندهی تقویت همبستگی انسانی در جامعهی ما ظاهر شده است. چنین منظومهی فکری که انسانها را بهخاطر باورهایشان به «خود» و «غیرخود» و به تبع آن به خوب و بد تقسیم میکند و بهعنوان سدی سر راه ارزش انساندوستی قدعلم کرده است، ریشههای عمیق در باورهای مذهبی ما دارد. بهعنوان نمونه، مفاهیم «تولی» و «تبری» که در فارسی به دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشمنان خدا ترجمه میشود، یکی از شاخههای مهم التزام عملی به دین شمرده میشود که بر مبنای آن، انسان دینمدار مأمور به دشمنی با دشمنان خدا -یعنی غیرمسلمانان- میگردد. چنین باوری که دستهبندی انسانها به دوستان و دشمنان خدا را مفروض میداند، حتی در انسانمدارترین شاعران فارسی، بازتاب یافته است. جایی که بهعنوان مثال مصلحالدین سعدی میسراید:
ای کریمی که از خزانهی غیب
گبر و ترسا وظیفه خورداری
دوستان را کجا کنی محروم
تو که با دشمنان نظر داری
فهم تبعیضآمیز ما از فضیلت انسانی از دیگر عوامل بازدارندهی ترویج و تعمیق انساندوستی ما است. کسان یا گروههای انسانی که خود را دارای ویژگیهای نجابت و برتری ذاتی و به تبع آن مستحق دریافت پاداشهای متمایز نسبت به دیگران، از جمله در قالب شغل، مقام و احترام اجتماعی میدانند، به مانع فرهنگی سر راه همبستگی انسانی در جامعه تبدیل شدهاند. اینها که از طریق پیوندزدن به تبار خاص، خود را شایستهی امتیازهای اقتصادی و فرهنگی ویژه میدانند، روح انساندوستی، یعنی برابری انسانی را زیر سئوال میبرند. زیرا انساندوستی، مفهوم معناداری پیدا نمیکند مگر اینکه قائل به برابری استحقاق انسانها در برخورداری از فرصتهای برابر در دسترسی به احترام، ثروت و قدرت باشیم.
یکی از اقدامات ترمیمی بازاندیشانه، تولید احساس گناه در افراد و گروههایی است که بهگونهی تبعیضآمیز از مزایای رابطههای اجتماعی بهره میبرند و یا با دامن زدن به توهم دنیای جنگلی، نفرت، خشونت و رنج انسانی را گسترش میدهند. تحقیقات نشان داده است که تولید چنین احساسی در انسانها دارای این قابلیت هست که آنان را بهسوی رفتارهای اجتماعی مطلوب سوق دهد. ما همچنین نیاز داریم که داستانهای انسانهایی را مکررا روایت کنیم که در راه بشردوستی و همبستگی انسانی تلاش و فداکاری کردهاند. این داستانها نشان میدهند که چگونه افراد میتوانند با عزم و ارادهی خود، تغییرات مثبتی در زندگی دیگران ایجاد کنند. آنان میتوانند الهامبخش ما باشند که چگونه در زندگی روزمرهی خود، فرصتهایی برای کمک به دیگران پیدا کنیم و در حد توان خود، در فعالیتهای بشردوستانه مشارکت کنیم. این داستانها به ما انگیزه میدهد که بسیج شویم تا جهانی بسازیم که در آن هیچکس در زمان نیاز تنها نماند و همه صرف نظر از باورها، جنسیت، قومیت و پایگاه اجتماعی از فرصت زندگی با کرامت و امید برخوردار شوند.
منبع: روزنامه اطلاعات روز
لینک:
نظر شما