مقدمه: سرگذشت بصری و جابهجایی استعماری
دوران پسین (The Later)اثری برجسته و تاثیرگذار است که بهصورت عمیق و دقیق به بررسی تحول هنر معاصر پاکستان در بستر تاریخ استعمار، هویت پسااستعماری و پایداری فرهنگی میپردازد. این کتاب با دربرداشتن مجموعهای از مقالات، مستندات تصویری و گفتوگویی مفصل با یک هنرمند، چهار قرن دگرگونی هنری در جنوب آسیا ـ بهویژه در پاکستان ـ را به تصویر میکشد.
طرح کلی ساختار
این کتاب به دو بخش عمده تقسیم میشود:
- تقاطعات تاریخی – بررسی درهمتنیدگی پایهای میراثهای استعماری با هنر معاصر پاکستان
- واکنشها و بازآفرینیهای هنری – تحلیل پاسخ هنرمندان پاکستانی به این میراثها از طریق خلاقیتهای هنری در عصر پسااستعمار
مقدمه فرقان احمد چهار بازه زمانی را ترسیم میکند:
- پیش از آن – دوران سنتهای هنری پیشااستعماری
- آشفتگی – مداخلات و جابهجاییهای دوران استعمار
- پس از آن – گذارهای پس از استقلال
- دوران پسین – بیانات هنری معاصر برآمده از تاریخهای انباشتهشده
بخش اول: میراثهای استعماری و حافظه فرهنگی
مدرنیسم و هویت: سلیمه هاشمی و ظهورالاخلاق
مقاله سلیمه هاشمی با عنوان راههای مدرنیسم اثری بنیادین است که نشان میدهد چگونه نهادهای هنری استعماری ریشههای بومی هنری را گسستند. تأسیس مدارس هنری توسط بریتانیاییها مانند مدرسه هنر صنعتی کلکته (۱۸۵۴) و مدرسه هنر میو در لاهور (۱۸۷۶)، باعث گسیختگی از سنتهای بومی شد.
هاشمی به نقد این مسئله میپردازد که چگونه هنرمندان برجسته هندی، در ارزشهای زیباییشناختی بیگانه اروپایی آموزش دیدند و این امر منجر به کنار گذاشته شدن شیوههای ترکیبی بومی شد.
او از هنرمندانی چون راجا راوی ورما، استاد الله بخش و عبد الرحمن چغتایی تمجید میکند که با تکیه بر اسطورهها و داستانهای عامیانه سبکهای بومی مدرن ایجاد کردند.
در گفتوگوی نقاش سخن میگوید، ظهورالاخلاق درباره تأثیر دستنوشتههای مغولی، ترکیب سنتهای شرقی و غربی و تمایلش به احیای حافظه بصری سخن میگوید: "ما باید حساسیتهای بصری خود را توسعه دهیم، چراکه روحیه ما بهشدت به گذشتهمان وابسته است".
منسوجات به مثابه شهادت تاریخی: دکتر شبنم خان
در مقاله منسوجات: تأویل زمانه خود، دکتر شبنم خان به تحلیل تخریب سازمانیافته صنایع دستی نساجی هند توسط کمپانی هند شرقی میپردازد که جای خود را به پارچههای ماشیندوز ارزانقیمت بریتانیایی دادند.
او با ارائه دو نقاشی تاریخی ـ توماس رو در دربار مغول (۱۶۹۴) و شاه عالم در حال اعطای دیوانی به لرد کلایو (۱۷۶۵) ـ مسیر نابودی اقتصادی و فرهنگی را روایت میکند.
در پایان، خان به نقش پارچه «خادی» اشاره میکند که به رهبری گاندی به نماد مقاومت و استقلال هند تبدیل شد.
تحول نگارگری: دکتر ثمینه اقبال
ثمینه اقبال در مقالهای درخشان سیر تحول نگارگری از عصر مغول تا زمانه معاصر را بررسی میکند. او توضیح میدهد که چگونه نگارگری مغولی با عناصر هندی، ایرانی و غربی درآمیخته بود و با ورود استعمار، نظام حمایتی از هنرمندان دگرگون و بهتدریج نابود شد.
او همچنین انتقاد میکند که نگاه غربی به نگارگری، آن را به یک سنت «عجیب و شرقی» فروکاست. در همین زمینه، ظهور «نئونگارگران» در دهههای ۹۰ و ۲۰۰۰، بهویژه شازیه سکندر، بازتعریفی از فرم، محتوا و نقد غربی از این سنت را به همراه داشت.
بخش دوم: واکنشهای پسااستعماری در قرن بیستویکم
بازپسگیری فضای بصری: قدوس مرزا
در مقاله مستعمرههای معاصر، قدوس مرزا به بررسی هنر معاصر پاکستان بهعنوان واکنشی انتقادی به استعمار میپردازد. او استدلال میکند که استعمارگر هرگز نتوانست رنگ، تزئین و غنای بصری جنوب آسیا را درک کند و در عوض آن را فروتر و بیارزش اعلام کرد.
او همچنین به استفاده هنرمندان معاصر از قالی، لحاف و نقشهنگاری بهعنوان استعارههای هنری برای خوانش پسااستعماری اشاره میکند.
قالی بهعنوان بوم نقاشی: ویرجینیا وایلز
ویرجینیا وایلز آثار دیوید چالمرز آلسورث ـ هنرمند پاکستانی-بریتانیایی ـ را بررسی میکند که نقشههای باغهای بریتانیایی مانند هاید پارک و باغ لارنس را روی قالیهای شرقی سوزندوزی میکند. این مواجهه بصری استعمار را بر زمینهای شرقی مینشاند و روابط میان طبیعت، دین و قدرت را بازخوانی میکند.
یادداشتهای آلسورث درباره باغ لارنس (باغ جناح) این گفتوگوی بصری را بهعنوان پیوندی میان ادیان ابراهیمی و چشماندازهای متضاد فرهنگی تحلیل میکند.
ویدیوآرت و زخمهای پسااستعماری: فرقان احمد
در مقاله پستولید: مستعمره پسا، هنر رسانه نو و فانون، فرقان احمد با بهرهگیری از اندیشههای فرانز فانون به بررسی زخمهای استعمار در ویدیوآرت میپردازد. موضوعاتی چون مافیاهای زمین، جنگ، و سرمایهداری بیمهار، وضعیت مستمر فقر و رؤیای دور از دسترس استقلال واقعی را به تصویر میکشند.
نتیجهگیری: از کارگاه سلطنتی تا کارخانه استعماری
در بخش پایانی، سیمونه ویله نشان میدهد چگونه هنرمندان شبهقاره از کارگاههای سلطنتی )کارخانهها( به کارخانههای استعماری رانده شدند. این مسیر از خلاقیت آزاد تا مطیعسازی زیباییشناسی، از اعتماد به نفس تا احساس حقارت، و از حس جمعی تا فردگرایی تحمیلی، در قالب هنر بازتاب یافته است.
درونمایهها و نکات کلیدی
- اختلال استعمار در زیباییشناسی بومی صرفاً مسئلهای تاریخی نیست بلکه همچنان در ادراک جهانی هنر ادامه دارد.
- نگارگری، منسوجات و باغها تنها یادگارهای سنتی نیستند بلکه عرصههایی فعال برای مقاومت و بازآفرینیاند.
- هنر معاصر پاکستان از دوگانههای شرق/غرب، سنتی/مدرن فراتر میرود و در درون پیچیدگی شکوفا میشود.
- وضعیت پسااستعماری همچنان الهامبخش خلق آثاری قدرتمند بر پایه حافظه، هویت و مقاومت است.
سخن پایانی
دوران پسین صرفاً مجموعهای از آثار هنری نیست، بلکه تاریخ فکری دقیق و منظمی است که نشان میدهد چگونه هنر در پاکستان مسیر خود را در جهان پسااستعمار پیدا کرده، آن را به چالش کشیده و بازپس گرفته است.
این کتاب برای پژوهشگران، هنرمندان، و همه علاقهمندان به فرهنگ، سیاست و زیباییشناسی جنوب آسیا، اثری ضروری و الهامبخش است.
گردآوریشده توسط: مجموعه فرقان احمد
https://www.dawn.com/news/1918956/non-fiction-how-pakistani-art-came-to-be
نظر شما