چرا آمریکا و اسرائیل حقایق مربوط به ایران و غزه را تحریف می‌کنند؟

آمریکا و اسرائیل هنوز مغالطه هسته‌ای را به عنوان روزنه ای برای متهم کردن دروغین ایران به عنوان توجیهی برای پنهان کردن اهداف واقعی خود در حمله به این کشور خاورمیانه می دانند. تقریباً دو ماه پس از بمباران‌ها و حملات موشکی غیرقانونی ایالات متحده آمریکا و اسرائیل به ایران، آشکار شده است که این حملات نتوانسته به اهداف اعلام شده توسط دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، و بنیامین نتانیاهو، رهبر اسرائیل، دست یابد.

نظر و تحلیل: آرنولد فارای

آمریکا و اسرائیل هنوز مغالطه هسته‌ای را به عنوان روزنه ای برای متهم کردن دروغین ایران به عنوان توجیهی برای پنهان کردن اهداف واقعی خود در حمله به این کشور خاورمیانه می دانند. تقریباً دو ماه پس از بمباران‌ها و حملات موشکی غیرقانونی ایالات متحده آمریکا و اسرائیل به ایران، آشکار شده است که این حملات نتوانسته به اهداف اعلام شده توسط دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، و بنیامین نتانیاهو، رهبر اسرائیل، دست یابد. همچنین واضح است که تأسیسات هسته‌ای ایران، آنطور که ترامپ با غرور ادعا کرده است، نابود نشده‌اند. با کمی مکث، حملات ایالات متحده و اسرائیل نه تنها منشور سازمان ملل و قوانین بین‌المللی را نقض کرده است، بلکه می‌تواند به طور مشروع توسط ایران به عنوان بهانه‌ای برای ساخت بمب برای دفاع از خود مورد استفاده قرار گیرد.

با این حال، ترس اصلی اسرائیل و آمریکا غنی‌سازی هسته‌ای توسط ایران نیست، بلکه آنها بیشتر از ماهیت جمهوری اسلامی که با توانایی‌هایش برای داشتن زرادخانه هسته‌ای غنی‌شده آنهاست، می‌ترسند. اگرچه ایالات متحده بیشترین کلاهک‌های هسته‌ای و سابقه استفاده غیرانسانی از آنها را دارد، ایران به پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) پایبند بوده است. حتی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز نتوانست غنی‌سازی هسته‌ای را اثبات کند و در ۳ ژوئیه ۲۰۲۵، عباس عراقچی، وزیر امور خارجه، تعهد ایران به این پیمان را حتی پس از حمله شرم‌آور اسرائیل به تأسیسات آن، تکرار کرد.

آمریکا و اسرائیل هنوز مغالطه هسته‌ای را به عنوان روزنه ای برای متهم کردن دروغین ایران به عنوان توجیهی برای پنهان کردن اهداف واقعی خود در حمله به این کشور خاورمیانه می دانند. جنگ‌های خاورمیانه از جنگ افغانستان، عراق، یمن، ادعاهای نابودی نیروهای نیابتی ایران و همچنین سقوط بشار اسد، همگی برای هدف نهایی مهار ایران و انقلاب آن در نظر گرفته شده بودند. آمریکایی‌ها برای حفظ ایران‌هراسی و اسلام‌هراسی خود، به بدنام کردن اسلام روی آورده‌اند، چرا که اسلام ستون فقرات تنها انقلاب سعادت‌محور بشری از هزاره گذشته تاکنون بوده است. واشنگتن همچنین فشار بی‌پایانی را تجربه می‌کند که ناشی از حسادت به موفقیت‌های سایر ملت‌ها است. به عنوان مثال، از نظر نظامی، ایالات متحده به قدرت نظامی روسیه و همچنین نفوذ ژئوپلیتیکی رو به رشد آن حسادت می‌کند. از منظر اقتصادی، ایالات متحده به شدت در تلاش بوده تا بر چین غلبه کند، اما آمار قرن بیست و یکم، سیاست‌های اقتصادی چین را به عنوان یک موفقیت غیرقابل انکار ثابت کرده است.

کتاب «اعترافات یک جنایتکار اقتصادی» نوشته جان پرکینز، افشا می‌کند که چگونه رژیم واشنگتن از نظر اقتصادی تلاش می‌کند تا اقتصادهای دیگر را ترور و از رشد آنها جلوگیری کند، به‌ویژه اینکه چگونه کشورهای در حال توسعه را با استفاده از وام‌های توسعه‌ای قابل توجه برای پروژه‌های بزرگ ساختمانی و مهندسی، در سیستمی از نفوذ و کنترل آمریکا به دام می‌اندازد. ترویج احساسات اسلام‌هراسی و ایران‌هراسی، و همچنین توسل به تبلیغات ضد ایرانی، یکی از اولویت‌های سیاست خارجی اسرائیل و آمریکا بوده است.

دموکراسیِ از پیش شکست‌خورده‌ای که جهان غرب آن را نقطه قوت خود می‌داند، از منظری اسلامی در ایران معرفی شد و حامل ارزش‌ها و هنجارهایی است که بشر را نه تنها به آزادی، بلکه به سعادت انسانی نیز می‌رساند. عقلانیتِ نهفته در استدلال ایدئولوژیک اسلامی با استدلال جانبدارانه دموکراسی غربی که جهان را به بحرانی مبهم کشانده است، قابل مقایسه نیست. یک مثال خوب، سخت‌گیری در روابط جنسی، اجتناب از روابط خارج از ازدواج و ازدواج‌های تنظیم‌شده توسط قانون اساسی است که باعث می‌شود کمتر از ۱٪ از جمعیت ایران به HIV/AIDS مبتلا باشند. لیبرالیسم وام گرفته از غرب برای زیمبابوه که نزدیک به ۱۸٪ از بزرگسالان آن به این بیماری مبتلا هستند، هزینه داشته است. چنین حقایق آماری هرگز در CNN یا BBC پخش نمی‌شوند زیرا آنها تقدم قوانین اسلامی بر غربی شدن را اثبات می‌کنند، که می‌تواند منجر به تغییر به سمت اسلامی شدن شود.

با توجه به اینکه ایران تنها کشوری است که به طور کامل قوانین مذهبی را در اولویت قرار می‌دهد، رواج آن می‌تواند سلطه و ترجیح مزایای ادعایی دروغین دموکراسی غربی را کاهش دهد. اسلام، صرف نظر از تبلیغات ضد اسلامی، سریع‌ترین دین در حال رشد جهان است و ایران حامی اسلام شیعه است. از نظر آکادمیک، انقلاب ایران از چنان عظمتی برخوردار است که تدریس آن در کلاس‌های تاریخ را مهم یا به عبارت بهتر ضروری می‌کند. یادگیری انقلاب در مدارس برای نظام آموزشی زیمبابوه بسیار مفید خواهد بود. منحصر به فرد بودن آن از سایر انقلاب‌ها، آن را شایسته مطالعه می‌کند و آن را به نمونه‌ای از رهایی مورد انتظار آفریقا تبدیل می‌کند. شخصاً، از اینکه بهترین نمرات را در کلاس تاریخ گرفته بودم، اما از بهترین انقلاب تاریخمان بی‌خبر بودم، احساس محرومیت می‌کردم. به خاطر پیشرفت تحصیلی، انقلاب ایران شایسته است که در برنامه درسی مدارس زیمبابوه گنجانده شود.

علیرغم اعمال بی‌پایان تحریم‌های غیرقانونی علیه ایران، این کشور در نوآوری‌های علمی و فناوری بسیار رقابتی شده است. این کشور دارای بخش گردشگری رو به رشدی است که از مناظر زیبا و معماری باستانی نفیس آن پشتیبانی می‌شود. این کشوری با تاریخ غنی است که به امپراتوری پارس باز می‌گردد و آن را به یکی از قدیمی‌ترین ملت‌ها تبدیل می‌کند. از قضا، این امر ایران را به باتجربه‌ترین کشور از نظر دیپلماتیک نیز تبدیل می‌کند. امام خمینی (ره) زمانی فرمودند: شروع یک انقلاب آسان است، اما حفظ آن سخت است. تمبوکوهل پیتر، همتای من از آفریقای جنوبی و شاعر، به درستی اظهار داشت: شما می‌توانید دانه‌های یک سیب را بشمارید، اما نمی‌توانید سیب‌های یک دانه را بشمارید. ناتوانی اسرائیل و آمریکا در شمردن ثمرات انقلاب اسلامی ۱۹۷۹، دلیل ایران‌هراسی و تاریک‌اندیشی آنهاست.

https://www.newsday.co.zw/opinion-analysis/article/200044648/why-are-the-us-and-israel-muddying-facts-on-iran-and-gaza

کد خبر 24638

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 17 =