دیپلماسی فرهنگی جمهوری کرواسی
میهوویل گوتال[1]
چکیده :
دیپلماسی فرهنگی یکی از حوزههای ویژه در دسته وسیعتر دیپلماسی و بخشی از دیپلماسی عمومی است که محتوای فعالیت دیپلماتیک را تعیین میکند. دولتهای کشورهای عضو و سایر بازیگران، دیپلماسی فرهنگی را از طریق اشکال مختلف ارائه و تبادل فرهنگی که به سمت مردم خارجی هدایت میشود، به منظور دستیابی به درک و همکاری متقابل، اما مطابق با اهداف سیاست خارجی خود که شامل ترویج فرهنگ خود و ایجاد یک تصویر مثبت است، انجام میدهند. با استفاده از چارچوب نظری فوقالذکر، در این مقاله، یک مطالعه موردی از دیپلماسی فرهنگی فعلی جمهوری کرواسی ارائه میدهیم و بین جنبههای ساختاری و مفهومی دیپلماسی فرهنگی، با تمرکز بر ایجاد قدرت نرم، تمایز قائل میشویم. با مشاهده جنبه ساختاری، نهادهایی را که در فعالیت فرهنگی و دیپلماتیک کرواسی شرکت میکنند، ارائه میدهیم، در حالی که در جنبه مفهومی، محتوای فرهنگی را که تصویر ملی خارجی کرواسی را شکل میدهد، تجزیه و تحلیل میکنیم.
کلمات کلیدی: دیپلماسی فرهنگی، دیپلماسی عمومی، قدرت نرم، فرهنگ، جمهوری کرواسی
مقدمه
دیپلماسی فرهنگی به عنوان یک فعالیت ملموس و حوزه مورد علاقه علمی، به طور خاص سیاست خارجی و داخلی را با فرهنگ، یعنی مسائل مربوط به روابط فرهنگی و هویتهای اجتماعی مختلف، در بر میگیرد و به آن مرتبط میکند. فرهنگ همواره بخشی از سیاست و دیپلماسی بینالمللی بوده است (Tarle 2005: 149، به نقل از: Skoko and Kovačić 2009: 38)، و ویلی برانت، صدراعظم آلمان، گفته است که فرهنگ، همراه با اقتصاد و سیاست، سومین ستون سیاست خارجی است (Pičuljan 2007: 14).
با وجود این، این حوزه اغلب در عمل و علم دیپلماتیک مورد غفلت قرار گرفته است (Jurišić and Keller 2007: 152; Mark 2010: 62-63). با این حال، در ده سال گذشته، علاقه به این حوزه به آرامی در حال افزایش بوده است، به ویژه از زمانی که جوزف نای، نظریهپرداز روابط بینالملل آمریکایی (2004)، مفهوم قدرت نرم را معرفی کرد که انگیزهای ملموس برای مقابله با این پدیده ایجاد کرد.
در علم کرواسی، تحقیقات در مورد این موضوع هنوز در حال توسعه است، به خصوص وقتی صحبت از کاربرد دانش نظری در دیپلماسی کرواسی میشود، همانطور که از تعداد آثار و کتابهای منتشر شده مشهود است. به همین دلیل، ما تصمیم گرفتهایم در این مقاله یک مطالعه موردی از دیپلماسی فرهنگی فعلی جمهوری کرواسی ارائه دهیم. به طور خاص، هدف ما تجزیه و تحلیل ساختار و جهتگیری محتوایی دیپلماسی فرهنگی کرواسی بر اساس تأملات نظری اخیر در این حوزه است، و مشاهده اینکه چگونه این نوع فعالیت در راستای ایجاد تصویر ملی کرواسی1 در خارج از کشور، مطابق با اهداف سیاست خارجی مقامات دولتی، عمل میکند و چگونه این امر به ایجاد قدرت نرم جمهوری کرواسی کمک میکند.
مبانی نظری (TEORIJSKA POLAZIŠTA) :
با الهام از این برداشت که دیپلماسی یک فعالیت اجتماعی و فرایند سیاسی است که در آن کنشگران سیاسی عمدتاً دولتها، در محیط بینالمللی با یکدیگر تعامل برقرار میکنند (Vukadinović 2004: 83)، دیپلماسی فرهنگی بهعنوان حوزهای تخصصیتر در دل دیپلماسی تعریف میشود. این حوزه محتوای کنش دیپلماتیک را در ارتباط با فعالیتهای فرهنگی و بهطور کلی مسائل فرهنگ سامان میدهد.
دیپلماسی فرهنگی از طریق تبادلات فرهنگی هدفمند با جوامع و افکار عمومی کشورهای دیگر اجرا میشود؛ تبادلاتی که هدف اصلی آن تقویت درک متقابل و ایجاد تصویر مطلوب از کشور مبدأ است. با این حال، این فعالیتها همواره در چارچوب اهداف سیاست خارجی کشور فرستنده طراحی میشوند و مهمترین کارکرد آنها ارتقای جایگاه و ترویج فرهنگ ملی است
(prema : Pičuljan 2007 : ; Mark 2010: 64 ( Nick 1997: 83; Nick 1999: 112
با توجه به اینکه دیپلماسی فرهنگی مستقیماً با افکار عمومی سایر کشورها سر و کار دارد، اغلب بهعنوان بخشی از حوزه گستردهتر دیپلماسی عمومی مورد بررسی قرار میگیرد Gienow-Hecht ) و Donfried 2010: 13 2012: 60).
دیپلماسی عمومی، بر اساس تعریف ادموند آ. گولیون، دیپلمات آمریکایی که نخستین بار این اصطلاح را بهکار برد، به «تأثیرگذاری بر نگرشهای عمومی نسبت به سیاست خارجی و شکلدهی به افکار عمومی در کشورهای دیگر» مربوط میشود، بهطوری که جریان دوطرفه اطلاعات نقش محوری در آن دارد (Jelisić 2012: 35).
در این چارچوب، دیپلماسی عمومی شامل چند حوزه تخصصی است که دیپلماسی فرهنگی یکی از آنهاست. سایر حوزهها عبارتاند از: دیپلماسی رسانهای، دیپلماسی ورزشی و سایر زیرشاخههای تخصصی که هر یک با ابزار و اهداف خاص خود عمل میکنند [2](Mark 2010: 64, 66).
دولت - ملتها حاملان اصلی فعالیتهای دیپلماسی فرهنگی هستند، اما امروزه بازیگران غیرملّی و غیردولتی مختلف نیز روزبهروز بیشتر در روابط بینالملل دخیل میشوند و دیپلماسی فرهنگی و عمومی خود را توسعه میدهند (Melissen 2005: 12). در این زمینه، سازمانهای چندجانبه، نهادهای سیاسی زیرملّی، بازیگران دیپلماسی مدنی یعنی سازمانهای جامعه مدنی و بخش خصوصی، یا همان شرکتها برجسته میشوند.
عملکرد دیپلماسی فرهنگی را میتوان از طریق دو عملکرد بنیادی مشاهده کرد، بسته به اینکه چه چیزی را بهعنوان موضوع مرجع آن تعیین کنیم و چگونه نقش فرهنگ را در آن حوزه ببینیم (مقایسه کنید: Mark 2008: 56).
اولین عملکرد مربوط به قدرت نرم است، که در آن برخی بازیگران، به ویژه دولت-ملتها، بهصورت یکجانبه اهداف سیاست خارجی مورد نظر خود را اجرا میکنند.
دومین عملکرد مربوط به تحقق همکاری بینالمللی است. در هر دو مورد، فرهنگ بهعنوان ابزاری برای دستیابی به منافع عمل میکند، با این تفاوت که در مورد اول، فرهنگ بهعنوان مالکیت یک دولت خاص دیده میشود و آن دولت خود را از طریق آن به دیگر بازیگران در عرصه بینالمللی معرفی میکند، در حالی که در مورد دوم، فرهنگ بهعنوان پل همکاری عمل میکند و معمولاً بهعنوان مالکیت مشترک چندین طرف دخیل ارائه میشود.
این عملکردها لزوماً متضاد نیستند زیرا تحقق همکاری بینالمللی در واقع یک هدف سیاست خارجی برای یک بازیگر خاص است، بنابراین باید آنها را در رابطهای مکمل دید. با این حال، از نظر نظری آنها را متمایز میکنیم زیرا توسط انگیزههای متفاوتی مشخص میشوند.
تمرکز ما در این پژوهش بر قدرت نرم است، یعنی جنبه یکجانبه دیپلماسی فرهنگی که در مورد جمهوری کرواسی مشاهده میشود.
جوزف نای با مفهوم قدرت نرم (soft power) تأثیری را توضیح داد که بر مبنای جذابیت است: یک دولت با ارزشها، توسعهیافتگی یا گشودگی خود الگویی برای دیگران میشود، بهگونهای که این ویژگیها مطلوب تلقی میشوند و بدین ترتیب، آن دولت بر دیگر کشورها تأثیر میگذارد و آنها را به دنبال کردن اهداف خود بدون استفاده از تهدیدات آشکار یا مبادلات اجباری وادار میکند [3](Nye 2004: 5–7).
قدرت نرم یک دولت بر سه منبع کلیدی استوار است:
فرهنگ، که نای آن را بهعنوان «مجموعهای از ارزشها و شیوههایی که برای جامعه معنا ایجاد میکنند» تعریف میکند (2004: 11)؛
ارزشها و سیاستهای داخلی، که شامل نظام سیاسی و ایدئولوژی است و ارزشهای اجتماعی-سیاسی غالب در عرصه داخلی را در بر میگیرد؛
سیاست خارجی، که به منافع ملی و ابزارهایی که برای تحقق آنها به کار میروند مربوط میشود Nye) 2004: 55–68).
دیپلماسی فرهنگی در درجه اول از منبع فرهنگ برای ساخت قدرت نرم استفاده میکند، اما منابع سیاست داخلی و خارجی نیز در آن دخیل هستند.
اگرچه نای به طور صریح دیپلماسی فرهنگی را ذکر نمیکند، اما بهوضوح میتوان آن را بهعنوان یکی از ابعاد دیپلماسی عمومی شناسایی کرد که هدف آن توسعه روابط پایدار از طریق تبادلهای دانشگاهی و فرهنگی است. او نتیجه میگیرد که ارتباط رودررو مؤثرترین روش برای انتقال نگرشها و ساخت قدرت نرم است Nye 2004): 108–111).
در مقایسه با رویکرد یکجانبه، که در آن یک کشور با استفاده از فرهنگ قدرت نرم خود را اعمال میکند، همکاری بینالمللی موجب تقویت احساس همبستگی و متقابلیت شده و بردباری و گشایش نسبت به ایدههای نو و متفاوت را ایجاد میکند (Jora 2013: 5152 ).
بنابراین، در این معنا، فرهنگ بهعنوان مالکیت یا ابزار نفوذ یک کشور در مفهوم نای دیده نمیشود، بلکه به پل، یعنی وسیلهای برای ارتباط و همکاری تبدیل میگردد.
در پایان این مقدمه نظری، لازم است تنها مفهوم فرهنگ توضیح داده شود، زیرا فرهنگ دیپلماسی فرهنگی را تعیین میکند و این جنبه بهطور کلی در مطالعات درباره دیپلماسی فرهنگی بیشترین غفلت را داشته است.
در این راستا، مدل « سه چهره فرهنگ»، یعنی تیپولوژیای که جامعهشناس ویران کاتوناریچ (Vjeran Katunarić 2007 ) ارائه داده است، ذکر میشود. این مدل سه معنای مختلف فرهنگ را نشان میدهد که در غرب بسته به زمینه اجتماعی-تاریخی شکل گرفتهاند و جایگاه خود را در گفتمان علمی پیدا کردهاند، و هر یک از آنها به نحوی قابل کاربرد در دیپلماسی فرهنگی است.
دولت - ملتها از طریق دیپلماسی فرهنگی، در درجه اول سعی میکنند فرهنگ ملی خود را معرفی کنند، که آن را بهعنوان «کل شیوه زندگی» یک ملت مشاهده میکنیم (Katunarić 2007: 174) و دولتها آن را برای نمایش در سیاست خارجی بهکار میگیرند مقایسه کنید با Čapo 2012: 2–9)).
در این مسیر، آنها از محتواهایی که در چارچوب فعالیتهای فرهنگی مختلف ایجاد شدهاند استفاده میکنند، که این محتواها را از منظر روش روشنگری فرهنگ بهعنوان دستاوردهای عالی فکری و هنری بررسی میکنیم (Katunarić 2007: 149–154) . فعالان این حوزه با کار خود همزمان فرهنگ ملی را از درون مورد تأمل قرار میدهند و هم ارتباط با اعضای فرهنگهای دیگر را ممکن میسازند.
در ساخت قدرت نرم، تأکید بر نمایش ویژگیهای خاص فرهنگ ملی است، در حالی که برای تحقق همکاری بینالمللی، رویکرد بینفرهنگی کلیدی است؛ رویکردی که به ساخت محتوای جدید و فضاهای تازه بر اساس تنوعات فرهنگی موجود میانجامد (Katunarić 2007: 161).
۲ . مطالعه موردی دیپلماسی فرهنگی جمهوری کرواسی
با بهکارگیری مبانی نظری ذکر شده، در ادامه این پژوهش دیپلماسی فرهنگی فعلی کرواسی را تحلیل میکنیم.
بر اساس اطلاعات وزارت امور خارجه و امور اروپایی کرواسی، اولویتهای سیاست خارجی کرواسی بر شش دسته استوار است:
جایگاهیابی در نهادهای اتحادیه اروپا،
همکاری با شرکای ناتو،
همکاری چندجانبه،
جایگاهیابی کرواسی در منطقه،
همکاری دوجانبه و دیپلماسی اقتصادی،
پروژههای ویژه.[4]
در برنامه دولت کرواسی (۲۰۱۱–۲۰۱۵) تأکید شده است که هر یک از این دستهها، از جمله، فعالیتهای دیپلماسی فرهنگی را نیز در بر میگیرد.[5]
در این زمینه، هدف این پژوهش بررسی این است که آیا این جهتگیری در عمل اجرا میشود و به چه شیوهای این جنبه از سیاست خارجی عملیاتی میشود.
در عین حال، ما به ارزیابی کلی اثربخشی دیپلماسی فرهنگی کرواسی، به ویژه از نظر میزان پذیرش برنامههای فرهنگی، وارد نمیشویم، زیرا این امر نیازمند دامنه وسیعتر پژوهش و دسترسی بیشتر به منابع تحلیلی نسبت به منابع موجود برای ماست.
این پژوهش از نظر روششناختی بهصورت مطالعه موردی طراحی شده است، بر اساس نمونههای کارهای دیگر نویسندگان در این حوزه مقایسه کنید با Jelisić 2012; Mark 2008; 2010))
با استفاده از رویکرد کیفی، ما تحلیل گفتمانی منابع اولیه نهادهای دولتی ذیربط را انجام دادیم (برنامههای استراتژیک و سالانه، انتشارات رسمی، وبسایتها و قوانین مربوط به ساختار و صلاحیتهای آنها).
بهعنوان منابع ثانویه از گزارشهای رسانهای در مورد فعالیتهای این نهادها و محتوای رویدادهایی که سازمان میدهند استفاده شد.
در تحلیل، از مطالعات تخصصی و علمی درباره دیپلماسی فرهنگی کرواسی نیز بهره گرفته شده است، هرچند این مطالعات هنوز نسبت به افزایش علاقه بینالمللی به این حوزه نسبتاً اندک هستند.
به تحلیل مشخص از طریق تمایز بین جنبه ساختاری و مفهومی دیپلماسی فرهنگی میپردازیم (مقایسه کنید با Gienow-Hecht و Donfried 2010: 16–21).
جنبه ساختاری به سازماندهی مربوط میشود، یعنی اینکه چه نهادهایی در دیپلماسی فرهنگی مشارکت دارند، چگونه سازماندهی شدهاند و صلاحیتها و ویژگیهای خاص آنها در فعالیتها چیست.
جنبه مفهومی به انگیزهها و اهداف دولتها اشاره دارد که بر اساس آنها دیپلماسی فرهنگی را هدایت میکنند، یعنی فعالیتهایی که انتخاب میکنند، برنامههایی که اجرا میکنند، محتوای مشخص آنها و در نهایت، تصویری ملی که میخواهند ایجاد کنند ( Gienow-Hecht و Donfried 2010: 16–21).
۲.۱. جنبه ساختاری
در تحلیل نهادهایی که در دیپلماسی فرهنگی کرواسی مشارکت دارند، از تیپولوژی دیوید کلارک استفاده کردیم که چهار نوع بازیگر را متمایز میکند:
تصمیمگیرندگان سیاسی (policy makers) که اهداف را تعیین میکنند و تأمین مالی فعالیتها را تضمین میکنند؛
نهادهای فرهنگی که مسئول اجرای اهداف دیپلماسی فرهنگی هستند؛
فعالان فرهنگی، یعنی هنرمندان، دانشجویان، پژوهشگران و سایر شرکتکنندگانی که کار آنها محتوای مشخص برنامهها را ارائه میدهد؛
افکار عمومی، یعنی جامعه هدف که فعالیتهای دیپلماسی فرهنگی به سوی آنها هدایت میشود (Clarke 2014: 8–10).
تمرکز ما بر تصمیمگیرندگان سیاسی و نهادهای فرهنگی خواهد بود، زیرا معتقدیم که آنها برای درک بنیادی عملکرد دیپلماسی فرهنگی کلیدی هستند. به فعالان فرهنگی تنها اشارهای کوتاه خواهیم داشت و افکار عمومی را کمتر مورد بررسی قرار میدهیم.
۲.۱.۱. وزارت امور خارجه و اروپایی و وزارت فرهنگ
صلاحیت اجرای دیپلماسی فرهنگی در اداره دولتی جمهوری کرواسی اساساً بین وزارت امور خارجه و اروپایی (MVEP) و وزارت فرهنگ (MK) تقسیم شده است. بر اساس برنامههای استراتژیک و سالانه، قوانین مربوط به ساختار و سایر اسناد رسمی، میتوان شاخصهای کلیدی و تفاوتهای سیاستهای آنها در این حوزه را مشخص کرد.
وزارت امور خارجه و اروپایی نقش فرهنگ در سیاست خارجی را به وضوح برجسته میکند، و در این زمینه میتوان چهار بعد کلیدی اجرای دیپلماسی فرهنگی را شناسایی کرد.
اولین و برجستهترین بعد، ادغام دیپلماسی فرهنگی در دیپلماسی عمومی است، که بر عهده اداره اطلاعرسانی و دیپلماسی عمومی است و دیپلماسی فرهنگی را با رسانهها، یعنی اطلاعرسانی عمومی، پیوند میدهد.[6]
بعد دوم …
بعد دوم، توسعه همکاریهای فرهنگی است که بهعنوان یکی از جنبههای روابط دوجانبه با سایر کشورها مطرح میشود.
بعد سوم، مشارکت در سازمانهای چند جانبه مانند سازمان ملل متحد و شورای اروپا است.
بعد چهارم، پروژههای ویژه را شامل میشود، برای مثال آدریاتیک پرووانس (Jadranska Provansa) [7]و آمادهسازی حضور کرواسی در نمایشگاه جهانی EXPO میلان ۲۰۱۵،[8] که در نهایت به دلیل هزینههایی که ناشی از سیلهای شرق کرواسی در سال ۲۰۱۴ به وجود آمد از آن صرفنظر شد مقایسه کنید با Ožegović 2014))
برای اجرای برنامهها در نمایندگیهای دیپلماتیک و کنسولی، معمولاً یک مأمور ویژه اتشه فرهنگی یا مشاور امور فرهنگی مسئول است که وزارتخانه او را از بدنه خود یا بخش مرتبط، مانند وزارت فرهنگ یا آموزش، منصوب میکند (Nick 1997: 82–83).
کرواسی قبلاً چنین نمایندگانی داشت مقایسه کنید با (Ožegović 2007) ، اما وزارت امور خارجه و اروپایی، سمت اتشه فرهنگی را منحل کرد، بنابراین امروزه وظایف دیپلماسی فرهنگی در نمایندگیها توسط دیپلماتهایی انجام میشود که مسئول چند حوزه هستند مقایسه کنید با Derk 2013; Podgornik, Udovič ) و Simoniti 2012: 119).
با این حال، ما اطلاعات دقیقتری درباره فعالیتهای آنها در منابع در دسترس عمومی پیدا نکردیم.
وزارت فرهنگ، که دومین وزارتخانه از نظر اهمیت در این حوزه است، یکی از اهدافش «تقویت حضور هنر و فرهنگ کرواسی در جهان میباشد.»[9]
این مسئولیت بر عهده اداره روابط فرهنگی بینالمللی، امور اروپایی و ارتباطات عمومی است، که تمامی وظایف مربوط به همکاری فرهنگی[10] با سایر کشورها و سازمانهای بینالمللی و همچنین اجرای توافقنامهها، برنامهها و پروتکلهای مختلف را انجام میدهد. در چارچوب این اداره، بخشها، دفاتر و واحدهای تخصصی وجود دارند که مسئول جنبههای مشخصی از همکاری فرهنگی بینالمللی هستند.
همچنین در وزارت فرهنگ، شورای فرهنگی برای همکاری فرهنگی بینالمللی بهعنوان یک نهاد مشورتی فعالیت میکند، که در آن افرادی از حوزههای مختلف فرهنگی حضور دارند و اهداف و روشهای اجرای سیاست فرهنگی، برنامههای مشخص و کمک تخصصی به وزیر فرهنگ در تصمیمگیری[11] را پیشنهاد میدهند.
با بررسی کلی ساختار و جهتگیری وزارت فرهنگ و مقایسه آن با وزارت امور خارجه و اروپایی، ابتدا میتوان به سازمان داخلی پیچیدهتر و توسعهیافتهتر اشاره کرد، که این نتیجهگیری را مطرح میکند که وزارت فرهنگ در این حوزه نسبت به وزارت امور خارجه و اروپایی مشارکت بیشتری دارد.
با این حال، در اسناد رسمی مورد تحلیل وزارت فرهنگ، هیچگاه اصطلاح «دیپلماسی فرهنگی» ذکر نشده است، بلکه همواره از روابط فرهنگی بینالمللی صحبت میشود.
این تفاوت در اصطلاحات، تفاوت بین دو حوزه مرتبط را بازتاب میدهد، که برخی نویسندگان آن را با این توضیح تبیین میکنند که روابط فرهنگی بینالمللی شامل همه اشکال تماسهای بینفرهنگی است که شرکتکنندگان در آن علاقهمند به فرهنگ است، نه برای زمینه روابط بینالمللی سیاسی که در آن رخ میدهد، در حالی که دیپلماسی فرهنگی لزوماً شامل فعالیت رسمی دیپلماتیک است که در خدمت دولت خود قرار دارد ) بر اساس: Gienow-Hecht و( Donfried 2010: 14[12]
به این ترتیب، سطح نفوذی که دولت در معرفی فرهنگی کشور خود در خارج از کشور دارد توضیح داده میشود.[13]
این تفاوت رویکرد بین دو وزارتخانه بهوضوح توسط سابقه دبیرکل وزارت فرهنگ، نینا اوبولجن توضیح داده شد، که تأکید کرد:
« وزارت فرهنگ آگاهانه مدل تبلیغ فرهنگی را ترک کرده است؛ این وظیفه به وزارت امور خارجه سپرده شده است که به این مفهوم تبلیغ فرهنگ نزدیکتر است، در حالی که وزارت فرهنگ تقریباً بهطور کامل به ترویج فرهنگ بر اساس مدل همکاری فرهنگی اختصاص یافته است، به این معنا که از کسانی حمایت میکند که ثابت کنند علاقهای به مشارکت در پروژهها یا شکل دیگری از همکاری در خارج از کشور وجود دارد».[14]
این سؤال مطرح میشود که آیا چنین مدل تقسیم فعالیتها بین وزارتخانهها در ایجاد تصویر مثبت کرواسی در خارج از کشور مؤثر است، هدفی که هر دو نهاد در برنامههای استراتژیک خود دنبال میکنند، و یا اینکه آیا نیاز است که بر نزدیکتر کردن این دو سیاست متفاوت کار شود.
راهحل احتمالی برای این موضوع ممکن است در تأسیس «خانه کرواسی» یافت شده باشد.
۲.۱.۲. خانه کرواسی و ماتیکا کرواتسکا
بنیاد خانه کرواسی – Croatia House یک نهاد دولتی است که در سال ۲۰۱۳ با ابتکار مشترک وزیر فرهنگ، آندریا زلاتار ویولیک، و وزیر امور خارجه و اروپایی، وسنا پوسیچ، تأسیس شد، و بهطور نهادی در وزارتخانه وی بهعنوان بخش مستقل خانه کرواسی قرار دارد.[15] این بنیاد در زمینه ورود کرواسی به اتحادیه اروپا تأسیس شد، زیرا به گفته رئیس هیئت مدیره، ساندرا سکولیچ، «با این اقدام، نیاز به فعالیت بیشتر در زمینه ترویج فرهنگ، هنر، میراث، زبان و علوم بهعنوان تضمینی برای شناختهشدن کرواسی در جهان افزایش یافت.»[16]
خانه کرواسی کار خود را اوایل سال ۲۰۱۴ آغاز کرد و بهعنوان یک سازمان جامع طراحی شده است که فعالیتهای دیپلماسی فرهنگی جمهوری کرواسی را هماهنگ کند.[17]
بر اساس اطلاعات در دسترس، این بنیاد بر اساس الگوی مؤسسات فرهنگی طراحی شده است[18]. مهمترین و بهطور کلی نمایندهترین سازمانهایی که برخی کشورها برای اجرای دیپلماسی فرهنگی[19] از آنها استفاده میکنند.
مؤسسات فرهنگی از نظر موقعیت خود نسبت به تصمیمگیرندگان سیاسی، یعنی دولتها، تفاوت دارند (مقایسه کنید با Clarke 2014: 8–10)، به این معنا که برخی بهعنوان نهاد دولتی فعالیت میکنند و برخی بهصورت سازمانهای غیردولتی.
در این زمینه، جالب است که ماتیکا کرواتسکا، یک سازمان فرهنگی و علمی غیردولتی که علاوه بر کرواسی، شعبههایی در سایر کشورها [20]دارد، آمادگی خود را برای ایفای نقش مؤسسه فرهنگی کرواسی بر اساس الگوی مؤسسه گوته آلمان[21] اعلام کرده است.
با این حال، این اتفاق نیفتاد، که تأسیس خانه کرواسی گواه آن است، و ما اطلاعاتی درباره همکاری احتمالی این دو سازمان نیافتهایم.
با این حال، بحث درباره نقش آنها در دیپلماسی فرهنگی جمهوری کرواسی، سؤالی درباره فاصلهای که باید بین دولتها و مؤسسات فرهنگی برقرار شود مطرح میکند.
انتقاد برخی فعالان فرهنگی نیز نشان میدهد که با تأسیس خانه کرواسی، تمرکززدایی و کنترل دولتی بر برنامههای فرهنگی (مقایسه کنید با( Derk 2013 انتظار میرود.
این موضوع تا حدی توسط جسیکا گیینوهخت و مارک دونفرید تأیید میشود، که تأکید دارند موفقیت دیپلماسی فرهنگی، از جمله، به تفکیک بین تصمیمگیرندگان سیاسی و فعالان فرهنگی بستگی دارد و بنابراین موقعیت مؤسسات فرهنگی در این رابطه اهمیت پیدا میکند، زیرا نفوذ سیاسی قویتر در اجرای برنامههای فرهنگی موفقیت آنها را کاهش میدهد، زیرا مخاطب هدف ممکن است آنها را بهعنوان تبلیغات سیاسی درک کند GienowHecht ) و Donfried 2010: 23)
از این منظر، به ماتیکا کرواتسکا بهعنوان یک سازمان غیردولتی باید اولویت داده شود تا در خارج از کشور بهعنوان مؤسسه فرهنگی کرواسی فعالیت کند.
با این حال، همان نویسندگان نتیجه میگیرند که علاقه سیاسی رهبری دولت برای ساختن تصویر مثبت کشور و تحقق همکاری بیندولتی مشروع و همیشه حاضر است و نمیتوان آن را از دیپلماسی فرهنگی حذف کرد.
به همین دلیل، مهم است که هر دو طرف همکاری کنند و استراتژیهای مشترک فعالیتهای دیپلماسی فرهنگی را تدوین کنند ( Gienow-Hecht و Donfried 2010: 24–25)
اینکه خانه کرواسی در شکل کنونی خود راهحل مناسبی برای ایجاد شناختهشدگی بینالمللی جمهوری کرواسی است یا به سرنوشت مؤسسه اطلاعرسانی و فرهنگی کرواسی دچار خواهد شد، هنوز باید بر اساس ارزیابیهای آینده کارایی آن مشخص شود.
این نهاد گامی به سوی هماهنگی ساختارهای دولتی فعال در دیپلماسی فرهنگی است، که مشکلی است که بسیاری از کشورها، از جمله کرواسی، با آن مواجه هستند Jurišić) و Keller 2007: 150)، اما تاکنون هماهنگی فقط بین دو وزارتخانه مذکور بهدست آمده است.
در مورد سایر نهادهای دولتی، شایان ذکر است وزارت علوم، آموزش و ورزش (MZOS)، زیرا این وزارتخانه حوزههای متعددی را در بر میگیرد که جزء مهمی از فعالیتهای دیپلماسی فرهنگی محسوب میشوند.
اولاً، کارکنان خدمات مدرسهای کروات در دانشگاههای خارجی، نه تنها بهعنوان اساتید زبان و ادبیات کروات فعالیت میکنند، بلکه در سازماندهی دیگر اشکال معرفی فرهنگ کروات نیز مشارکت دارند.[22] ثانیاً، MZOS آموزش ابتدایی و متوسطه کروات را برای کودکان و نوجوانان در دیاسپورا، مهاجران و در بوسنی و هرزگوین فراهم میکند،[23] و همچنین ورود دانشجویان خارجی به کرواسی را تشویق میکند.[24] علاوه بر این، وزارتخانه توافقنامههای دوجانبهای در زمینه همکاریهای آموزش عالی و علمی و همچنین تربیت و آموزش در سطح مدارس ابتدایی و متوسطه منعقد میکند.[25] و همچنین در توسعه همکاریهای چندجانبه در چارچوب سازمانهای بینالمللی که کرواسی عضو آنهاست و این سازمانها، همانطور که پیشتر ذکر شد، شامل توسعه همکاریهای فرهنگی نیز میشوند، مشارکت دارد.[26]
دیپلماسی فرهنگی شامل فعالیتهایی است که دولتها نسبت به دیاسپورا، یعنی جوامعی در سایر کشورها که به شکلهای مختلف ارتباط خود با کشور مبدأ را حفظ میکنند، انجام میدهند.
این وظیفه ماتیکا کرواتسکا مهاجرین (HMI) و دفتر دولتی برای کرواتهای خارج از جمهوری کرواسی (DUHIRH) است، که عمدتاً بر حفاظت از حقوق و منافع آنها تمرکز دارد و در این چارچوب از برخی جشنوارههای فرهنگی و توسعه همکاریهای آموزشی و علمی حمایت میکند.[27] ماتیکا کرواتسکا مهاجرین تقریباً بهطور انحصاری بر توسعه همکاریهای فرهنگی و مرتبط با جوامع کروات در خارج از کشور تمرکز دارد و همزمان نقش آنها را بهعنوان واسطهای در گسترش تصویر مثبت ملی کرواسی در کشورهایی که در آنها زندگی میکنند، تشویق میکند.[28]
انجمن گردشگری کرواسی (HTZ) زیرمجموعه وزارت گردشگری است و از جمله، دارای نمایندگی در ۱۹ کشور است.[29] و در معرفی فرهنگی دیپلماسی کرواسی از طریق گردشگری فرهنگی و برندسازی ملی nation) branding ) مشارکت دارد.
گردشگری فرهنگی یکی از حوزههای کلیدی پیشنهاد گردشگری کرواسی است و در طرح اقدام توسعه گردشگری فرهنگی که اخیراً ارائه شده است، پیشنهاد شده است همکاری بینبخشی از طریق «شراکت برای توسعه گردشگری فرهنگی» برقرار شود، نهادی دولتی که در سطح ملی باید تمام ذینفعان این حوزه را هماهنگ کند .(Tomljenović 2015: 31)
برندسازی ملی حوزهای است که با بهکارگیری استراتژیهای بازاریابی و روابط عمومی، بر معرفی جنبههای بازاری بازار تصویر خارجی یک کشور ملت به مصرفکنندگان بالقوه در بازار تمرکز دارد (Melissen 2005: 8, 20) و فرهنگ را بهعنوان یکی از منابع کلیدی برای ساخت برند ملی در بر میگیرد (Anholt 2009: 24).
از این منظر، این حوزه با دیپلماسی فرهنگی همپوشانی دارد . با این حال، کشور- ملت از طریق برندسازی خود را با پیامها و تصاویر سادهشده و گزینشی معرفی میکنند، در حالی که دیپلماسی فرهنگی بر معرفی پیچیدگی و تنوع آن به عموم مردم تمرکز دارد (Jora 2013: 44).
در این معنا، میتوان از تکمیلکنندگی این دو حوزه سخن گفت . انجمن گردشگری کرواسی بهطور کامل مسئول این حوزه است و این وظیفه توسط بخش برند «کرواسی» یا بخش هویت برند آن انجام میشود.[30] برخی ابتکارات برای مشارکت در برندسازی نیز توسط اتاق بازرگانی کرواسی با پروژه Be CROative نشان داده شد، که شامل نمایشگاهی بود که در آن علاوه بر محصولات، اختراعات دانشمندان کروات شناختهشده جهانی نیز معرفی شده بودند. و نوآوران و مخترعان، [31] اما به نظر میرسد که همکاری پایدار با انجمن گردشگری کرواسی (HTZ) برقرار نشده است.
۲.۲. جنبه مفهومی
وقتی صحبت از محتوای برنامههای دیپلماسی فرهنگی است که کرواسی از طریق آنها خود را به عموم خارجی معرفی میکند، با توجه به منابع و ادبیات موجود، نخست باید اشاره کرد که مقامات دولتی تاکنون برنامه راهبردیای تدوین نکردهاند که تصویر خارجی کامل کرواسی را بهطور نظاممند تعریف کند و حوزه فرهنگ را نیز در بر گیرد، به جز برندسازی ملی.
برخی پیشنهادها از سوی کارشناسان ارائه شده است، بهعنوان مثال دیپلمات فرهنگی توگه تارله پیشنهاد کرده است که کرواسی بهعنوان «پارک ملی در تقاطع سه جهان» یا «پناهگاه صلح و آرامش» معرفی شود(2004: 58–61)، و در راستای ایدههای مشابه «سبز»، داور بروکِتا و بوزو سکُکو تأکید میکنند که کرواسی بهخاطر طبیعت زیبا و دریای پاک خود میتواند بهعنوان «باغ اروپا» معرفی شود.[32] تنها ابتکار مشخصتر در سال ۲۰۰۰ توسط کارشناسانی که در گروه کاری رئیسجمهور جمهوری کرواسی، استیپان مسić، گرد آمده بودند، انجام شد.[33]
آنها نشریهای با عنوان Image i identitet Hrvatska: autorska bilježnica منتشر کردند که در آن پیشنهاد دادند تصویر ملی بر پایه ترویج موارد زیر بنا شود: ۱) هویت جمهوری کرواسی بهعنوان یک کشور دمکراتیک اروپایی، ۲) اقتصاد صادراتمحور کرواسی بهویژه گردشگری، و ۳) فرهنگ و سبک زندگی کرواسی[34]. با وجود نیت خوب، به گفته بوزو سکُکو، « به دلیل ناسازگاری مفهومی، کل اثر نسبتاً ناقص باقی ماند و برای استفاده عملی نامناسب بود»، و پیشنهادهای خلاقانه «بهاندازه کافی نظاممند نبودند تا بتوان بر اساس آنها توسعهای انجام داد و بیشتر شبیه ایدههای پراکنده و بدون انسجام بودند (Skoko 2004: 227) ».
با در نظر گرفتن این دیدگاهها و برخی انگیزهها در شکلدهی به تصویر ملی کرواسی، اما با توجه به فقدان یک برنامه راهبردی کلی برای هدایت آن، تصمیم گرفتیم نمونههایی از برنامههای فرهنگی- دیپلماتیک را بررسی کنیم تا ببینیم کرواسی چگونه خود را به افکار عمومی خارجی معرفی میکند و چه محتوای فرهنگ ملی در این فرایند مورد استفاده قرار میگیرد.
برای این منظور، چند پروژه انتخاب شد که بر اساس ارزیابی ما، توجه بیشتری در نشریات رسمی وزارتخانههای ذیربط و گزارشهای رسانهای به آنها شده است و احتمالاً قبلاً موضوع تحلیلهای علمی قرار گرفتهاند.
در مورد هر یک از این پروژهها، بررسی میکنیم که چگونه محتوای فرهنگی خاص، یعنی بخشهای فرهنگ ملی، در چارچوب سه گرایش خارجی کرواسی — اروپای مرکزی، مدیترانهای و بالکان (مقایسه با( Žanić 2003) معرفی میشوند. بدین ترتیب، تلاش میکنیم شاخصهای کلیدی تصویر خارجی کرواسی را که توسط دولت از طریق فعالیتهای دیپلماسی فرهنگی شکل میگیرد، مشخص کنیم.
۲.۲.۱. منشأ کرواتی کراوات
یکی از برجستهترین پروژههایی که کرواسی خود را از طریق آن به افکار عمومی خارجی معرفی میکند، ترویج منشأ کرواتی کراوات است. سربازان کرواسی از «مرز نظامی» که در جنگ سیساله در فرانسه شرکت داشتند، حول گردن خود پارچههایی گرهخورده (کراوات) میبستند که این سبک توسط شهروندان پاریس و حتی پادشاه فرانسه پذیرفته شد.[35] این نکته جالب توسط انجمن Academia Cravatica مورد استفاده قرار گرفت.[36] این شرکت با مجموعهای از پروژهها کراوات را به نمادی تبدیل کرده است که امروزه نقش مهمی در معرفی کرواسی در خارج از کشور دارد. در این میان، نمایشگاه «چالش کراوات: کراوات به عنوان سهم کرواسی در فرهنگ جهانی» نقش ویژهای ایفا کرده است، جایی که آثار هنری متعددی به نمایش گذاشته شدهاند که به طرق مختلف موضوع کراوات را با معانی گوناگون بررسی میکنند و یکی از این معانی، ریشه کرواسی آن است.[37] از سال ۲۰۰۳ تا کنون، این نمایشگاه به چندین کشور سفر کرده است (Albaneže 2011: 323)، و در سازماندهی آن وزارت امور خارجه و اروپای کرواسی مشارکت داشته است، که بدین ترتیب مقامات دولتی این رویداد و کراوات را به عنوان یک محتوای مهم در معرفی کرواسی در چارچوب دیپلماسی فرهنگی پذیرفتهاند.[38] توسعه تاریخی کراوات نشاندهنده تعلق کرواسی به تمدن اروپای غربی است،[39]و کرواسی سهم خود را در میراث فرهنگی جهانی نشان میدهد و کراوات را بهعنوان « نمونهای درخشان از تعامل خلاقانه و تبادل فرهنگی میان ملل و فرهنگهای مختلف» توصیف میکند.[40] در این معنا، موفقیت این پروژه را میتوان به این نسبت داد که کراوات بهعنوان نمونهای موفق از محبوبسازی یک بخش از تاریخ ملی که برای معانی نوین و معاصر باز است، ظاهر شده است (Čapo Žmegač 2009: 164) و جایگاه خود را هم در قالب فرهنگ عامه و هم در سطح هنرهای عالی پیدا میکند.
یکی از برجستهترین برنامههای اخیر دیپلماسی فرهنگی جمهوری کرواسی، بدون شک جشنواره کرواسی در فرانسه با عنوان Croatie, la voici است که از سپتامبر تا دسامبر ۲۰۱۲ برگزار شد. این پروژه ناشی از شراکت استراتژیک کرواسی و فرانسه بود که در سال ۲۰۱۰ منعقد شد.[41] برای برگزاری این جشنواره، سال ۲۰۱۲سال قبل از پیوستن کرواسی به اتحادیه اروپا انتخاب شد؛ یعنی جشنواره در زمان فرایند تصویب پیمان الحاق برگزار شد و از همینجا نام آن Croatie, la voici (کرواسی، اینجاست) گرفته شده است. با بیش از شصت رویداد، کرواسی خود را در زمینههای مختلف فرهنگی و هنری معرفی کرد، از جمله آفرینشهای هنری معاصر و بخشی از میراث فرهنگی، و همچنین از طریق رویدادهای عمومی مرتبط با آموزش، علوم، اقتصاد، سیاست عمومی و مسابقات ورزشی.[42]
در صفحات ابتدایی برنامه جشنواره، سه نمایشگاه بهطور ویژه بهعنوان مهمترین شاخصهای روابط تاریخی کرواسی و فرانسه و وابستگی کرواسی به اروپا و منطقه مدیترانه برجسته شدهاند.[43] نمایشگاه آثار ایوان میشترویچ در موزه رودن گواه همکاری این دو مجسمهساز بزرگ است. نمایشگاه گنجینههای قرونوسطایی کرواسی با عنوان « و آنها نیز شگفتزده شدند» در موزه کلونی، توسط وزیر فرهنگ آندرهآ زلاتار ویولیچ در افتتاحیه بهعنوان سهم کرواسی در میراث مشترک اروپایی باستان و قرونوسطایی توصیف شد.[44] بیشک برجستهترین رویداد، نمایش مجسمه آپوکسیومن بود که به دلیل شناخت بینالمللیاش، پیش از این « سفیر برنزی کرواسی» نامیده شده بود (رجوع کنید به HINA، ۲۰۱۲ ). با به نمایش گذاشتن این مجسمه در کنار مجموعه باستانی لوور، علاوه بر معرفی میراث باستانی، عضویت کرواسی و فرانسه در مدیترانه نیز بهوضوح به نمایش گذاشته شدبه این ترتیب، کرواسی نه تنها از طریق ابعاد فرهنگی، بلکه از طریق دیپلماسی عمومی نیز خود را به افکار عمومی فرانسه و اروپا معرفی کرد. این جشنواره باعث تقویت همکاری فرهنگی بینالمللی و ساختن تصویر مثبت از کرواسی شد. نتایج ملموس این اقدام توسط سفیر فرانسه در کرواسی، میشل بوکوز، تأیید شد؛ وی افزایش تعداد گردشگران فرانسوی در کرواسی و ادامه همکاریهای دوجانبه از طریق جشنواره متقابل معرفی فرهنگ فرانسه در کرواسی تحت عنوان Rendez-vous را برجسته کرد (Ferić 2015).
۲.۲.۳. میراث فرهنگی کرواسی در فهرست جهانی یونسکو
کرواسی بهعنوان عضو کنوانسیون یونسکو برای حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی جهان، توانسته است شش اثر فرهنگی و یک اثر طبیعی را در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت کند. این آثار نهتنها نشاندهنده غنای فرهنگی و تاریخی کشور هستند، بلکه بهعنوان ابزارهایی در راستای دیپلماسی فرهنگی و ارتقای تصویر بینالمللی کرواسی نیز بهکار گرفته میشوند.
این ثبتها به کشور امکان میدهد تا هویت فرهنگی خود را در سطح جهانی معرفی کرده و تبادل فرهنگی با دیگر ملتها را تقویت کند، که بخشی از اهداف سیاستهای فرهنگی و دیپلماسی فرهنگی کرواسی است.[45] علاوه بر ارزش تاریخی و فرهنگی- هنری، این آثار اهمیت زیادی در عرضه گردشگری فرهنگی کرواسی دارند و بخشی مهم از برند ملی کشور محسوب میشوند. برای مثال، بروشور «میراث فرهنگی کرواسی» منتشر شده توسط سازمان گردشگری کرواسی (2010: 3)، این آثار تحت حفاظت یونسکو را بهعنوان « شش بخش مهم میراث فرهنگی کرواسی» معرفی میکند. همچنین، در معرفی پیشنهادهای گردشگری- فرهنگی در وب سایت سازمان گردشگری کرواسی، این آثار عمدتاً در چارچوب تعلق فرهنگی کرواسی به حوزه مدیترانهای برجسته میشوند.[46] و تفسیر تعلق کرواسی به حوزه مدیترانه که بر پایه میراث فرهنگی شکل گرفته است، در گفتمان سیاسی نیز بازتاب یافته، اما از دستهبندی وسیعتری استفاده میشود یعنی «غرب» (مقایسه با: سونیچ ۲۰۰۹: ۱۵۰–۱۵۱).
بنابراین، اتحادیه گردشگری کرواسی در ارائه گردشگری فرهنگی، بناهای ثبتشده در فهرست میراث جهانی یونسکو را بهعنوان گواهی بر تعلق کرواسی به حوزه مدیترانه برجسته میکند، در حالی که در گفتمان سیاسی که پیشتر توضیح داده شد، گرایش به اروپای مرکزی و بهطور کلی تعلق به «غرب» برجستهتر است. به نتیجه مشابهی نیز مارتینا توپیک دست یافته است که با تحلیل بروشورهای اتحادیه گردشگری کرواسی، مارتینا توپیک همچنین به تفاوت میان گفتمان گردشگری و گفتمان سیاسی اشاره کرده است؛ تعلق به بالکان «فقط در پاورقیها» ذکر شده که با گفتمان سیاسی همخوانی دارد. علاوه بر این، یک گفتمان ملی با گرایش تاریخی قوی نیز وجود دارد که از طریق محتوای فرهنگی-گردشگری، بهویژه بناهای تحت حفاظت یونسکو، سعی در اثبات هویت هزارساله کرواسی دارد و با این کار، انگیزه «پیشمرز مسیحیت» را زنده میکند (Topić 2011: 8).[47]
با این حال، به نظر میرسد که در سالهای اخیر تغییراتی در گفتمان سیاسی و گردشگری رخ داده است؛ به گونهای که علاوه بر گرایشهای مدیترانهای و اروپای مرکزی یا غربی، گرایش بالکان نیز به تدریج تقویت میشود. در این زمینه، شایان ذکر است پروژهی نامزدی «استچاکها» برای فهرست میراث جهانی یونسکو که توسط وزارت فرهنگ کرواسی در چارچوب شورای چندجانبه وزرای فرهنگ جنوب شرقی اروپا انجام شد، یعنی در همکاری با دولتهای بوسنی و هرزگوین، صربستان و مونتهنگرو.[48] این پروژه چهارجانبه ثبت استچاکها در فهرست یونسکو در سال ۲۰۰۹ آغاز شد و از آن زمان، همه وزیران فرهنگ کرواسی بر ویژگی خاص استچاکها بهعنوان میراث فرهنگی مشترکی که از مرزهای ملی چهار کشور فراتر میرود، تأکید کردهاند. فرایند نامزدی برای قرار گرفتن در فهرست یونسکو هنوز در جریان است، اما خود این ابتکار، از دیدگاه کرواسی، نشاندهنده نوعی بازاندیشی داخلی و درک مزایای تقویت گرایش فرهنگی ـ منطقهای به سوی بالکان است.
اگرچه گرایشهای میاناروپایی و مدیترانهای همچنان در گفتمان سیاسی و گردشگری کرواسی بهویژه در حوزه میراث فرهنگی تحت حفاظت یونسکو غالب هستند، اما روشن است که بهتدریج نوعی پذیرش اهمیت همکاری فرهنگی با کشورهای همسایه بالکانی شکل میگیرد؛ امری که میتواند به ثبات سیاسی و بهبود روابط بینالمللی در این منطقه کمک کند.
۲.۲.۴. پروانس آدریاتیکی
در ادامه نمونه پیشین همکاریهای منطقهای، شایسته است از یک پروژه جاری دیگر با عنوان کاریِ «پروانس آدریاتیکی» یاد شود که هدف آن احیای مناطق پسکرانهای دالماسی از طریق توسعه گردشگری روستایی است. این ابتکار از سوی وزارت امور خارجه و امور اروپایی کرواسی با هدف تقویت همکاری فرامرزی با بوسنی و هرزگوین، از طریق طرحهای مشترک برای توسعه این منطقه مرزی، آغاز شده است.[49]
به این ترتیب، به توسعه اقتصادی و همچنین به ثبات سیاسی این منطقه کمک میشود (Tomičić 2014).
بهدلیل همه این عوامل، پروونس آدریاتیک پروژهای ویژه در چارچوب دیپلماسی فرهنگی کرواسی است که در آن توسعه گردشگری و منافع سیاست خارجی بهطور مستقیم به یکدیگر پیوند میخورند. این یک همکاری دوجانبه است که بر پایه منطقه مرزی مشترک استوار است؛ منطقهای که با فرهنگ سنتی محلی به یکدیگر پیوند دارد. با توسعه این نوع گردشگری فرهنگی، روابط همسایگی تقویت میشود. همچنین از دیدگاه کرواسی، این نوع گردشگری فرهنگی که بر فرهنگ سنتی استوار است، اهمیت ویژهای دارد، زیرا بهطور قابلتوجهی با میراث فرهنگی مادی بهویژه میراثی که تحت حفاظت یونسکو قرار دارد و همچنان برجستهترین جایگاه را در ارائه فرهنگیگردشگری کرواسی دارد متفاوت است.
در هر صورت، مهمترین دستاورد این پروژه برای کرواسی چرخش و گشودگی بیشتر بهسوی همسایگان شرقی است؛ اقدامی که موجب تقویت گرایش بالکانی کرواسی که تا پیش از این نادیده گرفته شده و اغلب مسکوت مانده بود و هم در گفتمان سیاسی و هم در گفتمان گردشگری میشود.
جمعبندی :
دیپلماسی فرهنگی، دستکم بر اساس نظر برخی نویسندگان، پیش از هر چیز باید در خدمت ایجاد اعتماد و تعمیق روابط بینالمللی از طریق فرهنگ باشد ر.ک .( Jora 2013). با اینحال، پیش از آن لازم است کشوری بتواند خود را بهعنوان کنشگری که قادر است بهصورت مستقل در عرصه بینالمللی ظاهر شود، تثبیت کند؛ در این مسیر باید توجه ویژهای داشته باشد که میخواهد با چه تصویری در خارج از کشور شناخته شود تا در نهایت بتواند دو کارکرد اصلی دیپلماسی فرهنگی خود قدرت نرم و همکاری بینالمللی را بهطور مؤثر مدیریت کند.
بر همین اساس، ما به بررسی دیپلماسی فرهنگی جمهوری کرواسی پرداخته و تمرکز را بر قدرت نرم آن قرار دادیم. تحلیل بُعد ساختاری نشان داد که در دستگاه دولتی، ادغام و هماهنگی میان نهادهایی که در این حوزه فعالیت میکنند کافی نیست . وزارت امور خارجه و اروپایی تنها نهادی است که بهطور روشن فرهنگ را بهعنوان ابزار تحقق اهداف سیاست خارجی در چارچوب دیپلماسی عمومی میشناسد، در حالی که وزارت فرهنگ این هدف را در قالب سیاست فرهنگی خارجی دنبال میکند؛ سیاستی که درواقع نوعی حمایت دولتی از روابط فرهنگی بینالمللی است.
وزارت علوم، آموزش و ورزش تقریباً بهطور کامل به حوزه تخصصی محدود خود میپردازد، و همینطور اداره دولتی برای کرواتهای خارج از کشور و انجمن ماتیکای مهاجران کرواسی. هیات گردشگری کرواسی فرهنگ را از طریق گردشگری فرهنگی در خارج معرفی میکند و در حال حاضر بر تقویت همکاری با وزارت فرهنگ کار میکند؛ علاوه بر این، برندسازی ملی نیز کاملاً در حوزه مسئولیت این نهاد است.
گام مهمی در جهت یکپارچهسازی سیستم با تأسیس بنیاد « خانه کرواسی »Croatia House برداشته شد؛ نهادی که با الگوی مؤسسات فرهنگی بینالمللی کشورها طراحی شده است. ایجاد این مؤسسه اختلاف میان سیاستهای وزارت امور خارجه و وزارت فرهنگ را تا حدی برطرف کرده، اما سایر نهادهای دخیل در دیپلماسی فرهنگی را شامل نشده است. بنابراین این پرسش مطرح میشود که آیا «خانه کرواسی» در شکل فعلی خود قادر به تحقق اهداف تعیینشده هست یا خیر.
براساس منابع موجود، این نهاد عمدتاً مانند صندوق مالی دولتی عمل میکند که پروژههای انتخابی ارائهشده از سوی فعالان فرهنگی را تأمین مالی میکند. بااینحال، کمتر توانسته است خود را همچون یک مروج مستقل فرهنگ کرواسی در جهان آنگونه که در اسناد رسمی آن تعریف شده معرفی کند و به همین دلیل حضور و نقش آن در افکار عمومی هنوز بهعنوان یک مؤسسه فرهنگی ملی بهخوبی شناخته نشده است.
علاوه بر این، همچنان مشکلاتی مانند یافتن فاصله مناسب میان تصمیمگیران سیاسی و فعالان فرهنگی و همچنین تعیین جایگاه واقعی «خانه کرواسی» بهعنوان نهاد اجرایی دیپلماسی فرهنگی وجود دارد، که همچنان نیازمند حل و بازنگری است. در این رابطه، اتخاذ موضع مناسب همچنان چالشی پایدار برای همه کشورها در بافت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی معاصر است؛ زیرا قدرتهای سیاسی از یکسو حق دارند از فرهنگ بهعنوان ابزاری برای معرفی خود در عرصه بینالمللی استفاده کنند، اما از سوی دیگر موظفاند به فعالان فرهنگی آزادی و خودمختاری کافی بدهند تا فعالیتهای آنان نزد مخاطبان هدف بهعنوان تبلیغات سیاسی برداشت نشود.
دقیقاً به همین دلیل، مشخص نیست که چرا دولت اجازه نداد ماتیتسا هرواتسکابهعنوان یک سازمان غیردولتی نقش مؤسسه فرهنگی کرواسی را بر عهده گیرد؛ زیرا این کار میتوانست موجب یکپارچگی سیستم و ایجاد فاصله لازم میان بازیگران سیاسی و فرهنگی شود. شاید «خانه کرواسی» و «ماتیتسا هرواتسکا» در چارچوب دیپلماسی فرهنگی، به فعالیت موازی خود ادامه دهند؛ همانند الگوی فرانسه که در آن اتحاد فرانسوی بهعنوان یک سازمان غیردولتی و مؤسسه فرانسه بهعنوان نهادی تحت وزارت امور خارجه، همزمان فعالیت میکنند (ر.ک. Allain (.2015
اما مسئله این است که آیا چنین مدلی در بلندمدت برای کرواسی مقرونبهصرفه خواهد بود و آیا میان این دو نهاد همافزایی ضروری ایجاد خواهد شد یا خیر.
در مورد بُعد مفهومی دیپلماسی فرهنگی کرواسی، پروژههای تحلیلشده نشان میدهند که اهداف تعیینشده سیاست خارجی تا حد زیادی دنبال میشوند؛ حداقل زمانی که سخن از اولویتبخشی به برنامههایی است که کرواسی را از نظر فرهنگی در درجه نخست در اروپای مرکزی و سپس، که بیشتر در گفتمان گردشگری دیده میشود، در مدیترانه قرار میدهند.
بر اساس همین دو جهتگیری خارجی، عضویت کرواسی در یک دستهبندی گستردهتریعنی غرب برجسته میشود و بر این مبنا، هویت سیاسی او بهعنوان عضو اتحادیه اروپا تقویت میگردد.
در جایگاه سوم، گرایش بالکانی قرار دارد که با سیاست کرواسی نسبت به منطقه پیوند خورده است. در سالهای اخیر، همکاری فرهنگی نیز در همین مسیر توسعه یافته است؛ بهعنوان مثال، نامزدی چهارجانبه استچاکها برای فهرست میراث جهانی یونسکو و پروژه پروانس آدریاتیک.
با این حال، این دو پروژه هنوز در مرحله توسعه قرار دارند؛ بنابراین در سطح اعلامی و رسمی، هنوز جایگاه برجستهای در گفتمان سیاسی و گردشگری پیدا نکردهاند بهویژه در مقایسه با آن دسته از محتوای فرهنگی که بازتابدهنده گرایش اروپای مرکزی و مدیترانهای کرواسی است.
با این حال، همانطور که از منظر ساختاری سیستم بهطور کافی یکپارچه نشده است، در بُعد مفهومی نیز دولتها برنامه استراتژیکی ندارند که بتواند بهطور سیستماتیک تصویر کلی خارجی کرواسی را تعریف کرده و از طریق تمام حوزهها و کانالهای دیپلماسی فرهنگی اجرا کند.
با نگاه از موقعیت امروز، باید تأکید کرد که اگرچه کتاب «تصویر و هویت کرواسی: دفترچه مؤلفان» بهعنوان تلاشی ناموفق برای تعریف تصویر خارجی کرواسی مورد انتقاد قرار گرفت، به نظر میرسد که نویسندگان آن، پیشبینی درستی داشته و برخی عناصر را آغاز کردهاند؛ از جمله جهت اصلی ساخت تصویر تا امروز، یعنی ایده «بازگشت به اروپا».
با این حال، آنها تأکید کردند که کرواسی، علاوه بر اینکه بهعنوان یک کشور حاشیهای غرب شناخته میشود، باید در سطح اروپا و جهان نیز بهعنوان «مرکز زنده و باز و نقطه تقاطع تمام مسیرها، تمدنها و فرهنگهای مهم، در سهراهی غنی مدیترانه، اروپای مرکزی و بالکان غربی، بهعنوان اجتماع مناطق در اروپا از تمام مناطق، پل و فانوس دریایی، و نه دیوار و برج مراقبت» معرفی شود.[50] با این تصویر، کرواسی میتواند از موقعیت خود بهتر بهرهبرداری کند، و این امر تنها از طریق توسعه هماهنگ هر سه جهتگیری خارجی خود از طریق دیپلماسی فرهنگی امکانپذیر است.
شایان ذکر است که مسئله تصویر کرواسی در سطح جهانی نیز اهمیت دارد (رجوع شود به: Jakovina 2010:). 93 شرکت کرواسی در فعالیتهای یونسکو و سایر سازمانهای چندجانبه اموال فرهنگی کرواسی که در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شدهاند و همچنین منشأ کرواتی کراوات، جزو حوزه معرفی فرهنگی کشور قرار میگیرند. با وجود حمایت از استادان زبان کرواسی در دانشگاههای خارجی، تعداد گویشوران زبان کرواسی به اندازهای نیست که تأثیر قابلتوجهی داشته باشد و دانشگاههای ما نیز در سطح بینالمللی به اندازه کافی شناختهشده نیستند. با این حال، پتانسیل قابل توجهی در جمعیت پراکنده کرواتها در سراسر جهان وجود دارد که میتوان آنها را بهعنوان واسطهای برای ایجاد تصویر مثبت کرواسی از طریق دیپلماسی فرهنگی فعالتر بهکار گرفت. برخی از فرصتها نیز در توسعه «گردشگری فیلم» و بهطور کلی معرفی کرواسی از طریق هنر سینما نهفته است، که میتواند تصویر کرواسی را با محتوای فرهنگ عامه غنیتر کند و در مقایسه با تمرکز فعلی بر فرهنگ عالی، بهویژه میراث فرهنگی، تنوع بیشتری بدهد.
در پایان باید تأکید کرد که اگر جمهوری کرواسی بخواهد سیاست خارجی و جایگاه بینالمللی خود را تقویت کند و از وضعیت فعلی خود به عنوان یک کشور کوچک فراتر رود و به یک قدرت کوچک تبدیل شود،[51] ضروری است که کرواسی قدرت نرم خود را تقویت کند (یوویچ ۲۰۱۱: ۲۳)، و فرهنگ بهعنوان یکی از منابع کلیدی در این فرآیند برجسته میشود. بههمین دلیل، این تحقیق اهمیت ارتقای دیپلماسی فرهنگی کرواسی را مورد تأکید قرار داده است، بهویژه در زمینه یکپارچهسازی مؤثرتر سیستم دولتی و تعریف استراتژیک تصویری که کرواسی قصد دارد به جهان ارائه دهد. مسائل بسیاری در این زمینه باز هستند و قطعاً شایسته است که تحقیقات بیشتری در مورد آنها انجام شود، چرا که این شناختها کاربرد عملی و منفعت مشخصی برای کرواسی دارند.
ترجمه : کمال حسن – پاییز 1404
فهرست منابع به زبان اصلی :
POPIS LITERATURE I IZVORA
Albaneže, N. 2011. Kravata u vizualnim umjetnostima: od predloška do teme, od predmeta do simbola. U: Hrvatski identitet, ur. R. Horvat, Z. Lukić i B. Skoko. Zagreb: Matica hrvatska. Str. 321–329.
Allain, L. 2015. Diplomatie culturelle: Alliance Française et Institut Français: qui est qui? Le Petit Journal, 11. veljače.
http://www.lepetitjournal.com/expatpolitique/2013-01-14-14-01-21/francais-de-l-etranger/205924-diplomatieculturelle-alliance-francaise-et-institut-francais-qui-est-qui (pristupljeno 26. rujna 2015.).
Anholt, S. 2009. Konkurentan identitet: novo upravljanje markama država, gradova i regija. Zagreb: M plus.
Bezić Filipović, B. 2015. U posjetu Hrvatima u Teksasu. Hrvatska matica iseljenika, 17. veljače. http://www.matis.hr/index.php/hr/novosti/5167-u-posjetu hrvatima-u-teksasu (pristupljeno 26
Clarke, D. 2014. Theorising the role of cultural products in cultural diplomacy from a Cultural Studies perspective. International Journal of Cultural Policy, 1–17.
Cowan, G. i A. Arsenault. 2008. Moving from Monologue to Dialogue to Collaboration: The Three Layers of Public Diplomacy. The ANNALS of the American Academy of Political and Social Science, 616: 10–30.
Croatian Cultural Heritage. 2010. Hrvatska turistička zajednica. http://business. croatia.hr/Documents/1359/Croatian-Cultural-Heritage-2011.pdf (pristupljeno 17. rujna 2015.).
Croatie, la voici – Festival Hrvatske u Francuskoj. Press materijal. 2012. http:// www.min-kulture.hr/userdocsimages/Projekti/Croatie%20la%20voici%20HR. pdf (pristupljeno 20. svibnja 2015.).
Čapo Žmegač, J. 2009. Croatia Going Global: Cultural Crossovers: From Peasant Kerchief to the Bourgeois Cravat. Narodna umjetnost, 46 (1): 161–175.
Čapo, J. 2012. Simboli, procesi, prijepori: prilog raspravama o hrvatskom identitetu. Kultura, identitet, politika. Znanstveni skup u čast Dunji RihtmanAuguštin, 25. – 27. 10. 2012., ur. T. Zebec. Zagreb: Institut za etnologiju i folkloristiku.
Derk, D. 2013. Dobiva li Hrvatska svoj pandan Goethe institutu? Večernji list, 2. veljače. http://www.vecernji.hr/knjige/dobiva-li-hrvatska-svoj-pandan-goetheinstit
Duraković, J. 2008. Značaj izgradnje pozitivnog nacionalnog imidža države Bosne i Hercegovine i njenog boljeg plasmana u međunarodnoj javnosti. Godišnjak Fakulteta političkih nauka Sarajevo 2008/2009, 3–4: 452–472.
Fabijanović, A. 2008. Mistični nadgrobni spomenici jedinstveni u svijetu. Matica, 10: 33–35.
Ferić, D. 2015. Međunarodni festival Okusi Mediteran i „Rendez-vous” krajem svibnja u Šibeniku. Šibenik News, 9. ožujka. http://mok.hr/vijesti/item/17639- medunarodni-festival-okusi-mediteran-i-rendez-vous-krajem-svibnja-u-sibeniku (pristupljeno 26. svibnja 2015.).
Gienow-Hecht, J. C. E. 2010. What are we searching for? Culture, Diplomacy, Agents, and the State. U: Searching for a Cultural Diplomacy, ur. J. C. E. Gienow-Hecht i M. C. Donfried. New York – Oxford: Berghahn Books. Str. 3–12.
Gienow-Hecht, J. C. E. i M. C. Donfried. 2010. The model of cultural diplomacy: Power, distance, and the promise of civil society. U: Searching for a Cultural Diplomacy, ur. J. C. E. Gienow-Hecht i M. C. Donfried. New York – Oxford: Berghahn Books. Str. 13–29.
Godišnji plan Ministarstva vanjskih i europskih poslova za 2014. godinu. http:// www.mvep.hr/files/file/2014/140507-godisnji-plan-mvep.pdf (pristupljeno 31. srpnja 2015.).
HINA. 2012. Hrvatska jesen u Francuskoj: Apoksiomena će vidjeti 2,5 milijuna ljudi. Novi list, 22. veljače. http://www.novilist.hr/Kultura/Hrvatska-jesen-uFrancuskoj-Apoksiomena-ce-vidjeti-2-5-milijuna-ljudi (pristupljeno 24. svibnja 2015.).
Hola-predavanja hrvatskoga jezika i kulture u Argentini 2015. Hrvatska matica iseljenika. http://www.matis.hr/index.php/hr/programi/skole/4975-holapredavanja-hrvatskoga-jezika-i-kulture-u-argentini-2015 (pristupljeno 26. veljače 2015.).
NARODNE NOVINE (http://narodne-novine.nn.hr)
NN (72/1994) Uredba o osnivanju Hrvatskog informativno-kulturnog zavoda.
NN (83/2000) Odluka o prestanku Hrvatskog informativno-kulturnog zavoda.
NN (48/2004) Zakon o kulturnim vijećima.
NN (140/2013) Uredba o unutarnjem ustrojstvu Ministarstva vanjskih i europskih poslova.
NN (81/2014) Uredba o izmjeni i dopunama Uredbe o unutarnjem ustrojstvu Ministarstva vanjskih i europskih poslova.
NN (63/2015) Uredba o izmjenama Uredbe o unutarnjem ustrojstvu Ministarstva kulture.
INTERNETSKE STRANICE
http://academia-cravatica.hr http://croatia.hr
http://public.mzos.hr http://www.hgk.hr
http://www.studyincroatia.hr
[1] * میهوویل گوتال (mihovil.gotal@gmail.com) دارای مدرک لیسانس در رشته جامعهشناسی و قومشناسی و انسانشناسی فرهنگی از دانشگاه واراژدین است. این مقاله نسخه خلاصهشدهای از پایاننامهای با همین نام است که در نوامبر ۲۰۱۵ در گروه جامعهشناسی، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی در زاگرب، تحت راهنمایی پروفسور دکتر میرکو بیلاندزیچ، دفاع شده است.
[2] دیپلماسی فرهنگی در مفهوم گسترده، پدیدهای بسیار قدیمیتر از دیپلماسی عمومی است. نخستین نمونههای دیپلماسی فرهنگی را میتوان در فعالیتهای مأموران مذهبی غربی، دریانوردان، مسافران و دیگر ماجراجویان که صدها سال پیش سفر میکردند، مشاهده کرد (Javna diplomacija: imidž nacije i brendiranje 2012: 115). با این حال، اولین شکلهای نهادی و رسمی دیپلماسی فرهنگی در کشورهای اروپایی در اواخر قرن نوزدهم شکل گرفت. از سوی دیگر، دیپلماسی عمومی با توسعه دیپلماسی مدرن پس از کنفرانس صلح پاریس در سالهای ۱۹۱۹ و ۱۹۲۰ پیوند خورده است؛ دورهای که با دموکراتیزه شدن و باز شدن درهای دیپلماسی به روی افکار عمومی مشخص میشود (Vukadinović 2004: 28). این تحول تدریجی منجر شد تا افکار عمومی، از طریق رسانههای جمعی که شکلدهنده و بازتابدهنده نظر عمومی هستند، به عامل مهمی در دیپلماسی تبدیل شود.
در نتیجه، دولتها شروع کردند تا در تلاشهای دیپلماتیک خود، نه تنها با رهبران دیگر کشورها بلکه با مردم آن کشورها نیز تعامل داشته باشند و سیاستهای خود را با توجه به افکار و نگرشهای عمومی هدایت کنند. این تغییر نگاه، زمینهساز اهمیت یافتن دیپلماسی فرهنگی و عمومی بهعنوان ابزار نرم در روابط بینالملل شد.
[3] مخالف قدرت نرم، قدرت سخت (hard power) است که به تأثیر نظامی و اقتصادی اشاره دارد و از طریق آن تهدیدها و مشوقها اعمال میشوند.
قدرت سخت و نرم در تعامل با یکدیگر قرار دارند و میتوانند یکدیگر را تقویت یا تضعیف کنند، به همین دلیل نای تأکید میکند که یک کشور باید قدرت هوشمند (smart power) ایجاد کند، یعنی ترکیب موفقیتآمیز این دو نوع قدرت (2004: 25, 32).
[4] http://www.mvep.hr/hr/vanjska-politika/ (pristupljeno 9. srpnja 2015.)
[5] Usp. Program Vlade Republike Hrvatske za mandat 2011.–2015.: 14. Članstvo u EU i vanjska politika.
[6] NN, 140/2013; Godišnji plan Ministarstva vanjskih i europskih poslova za 2014. godinu, str. 31–32.
[7] Više u poglavlju 2.2.4.
[8] Strateški plan Ministarstva vanjskih i europskih poslova za razdoblje 2014. – 2016., str. 11, 23.
[9] Strateški plan Ministarstva kulture 2014. – 2016., str. 10–11.
[10] NN 63/2015; http://www.min-kulture.hr/default.aspx?id=9932 (pristupljeno 7. kolovoza 2015.).
[11] NN, 48/2004; http://www.min-kulture.hr/default.aspx?id=10047 (pristupljeno 7. kolovoza 2015.).
[12] روابط فرهنگی بینالمللی میتوانند به تحقق اهداف سیاست خارجی کشورهایی که شرکتکنندگان از آنها هستند کمک کنند و دولتها حتی میتوانند آنها را حمایت کنند بدون اینکه وارد حوزه دیپلماسی فرهنگی شوند.
با این حال، هدف اصلی آنها این نیست (Mark 2010: 66).
[13] در مقابل روابط فرهنگی بینالمللی، تبلیغات سیاسی قرار دارد، یعنی شکلی از تأثیرگذاری بر افکار عمومی که در آن تبلیغاتچیها تلاش میکنند تا مخاطب هدف بهطور غیرانتقادی موضعی را بپذیرد که بهصورت یکطرفه به او منتقل میشود و با منافع آنها همخوانی دارد، و از این طریق سعی میکنند دیدگاه او را محدود و بسته کنند.
در حالی که دیپلماسی فرهنگی و عمومی لزوماً «خیابانهای دوطرفه» هستند، یعنی مجریان آنها با مخاطب هدف گفتوگو برقرار میکنند و صرفاً مواضع خود را ارائه نمیدهند (Melissen 2005: 18).
ویژگی خاص دیپلماسی فرهنگی نسبت به سایر مفاهیم مرتبط این است که یک موقعیت مرکزی میان سیاست و فرهنگ را به خود اختصاص میدهد.
در حالی که تبلیغات فقط بر دستیابی به اهداف سیاسی متمرکز است و فرهنگ را تنها بهعنوان ابزاری در این فرآیند میبیند، روابط فرهنگی بینالمللی بر فرهنگ بهعنوان ارزش ذاتی تمرکز دارند و معمولاً به زمینه روابط سیاسی بینالمللی که در آن رخ میدهند توجه چندانی نمیشود.
به این معنا، میتوان گفت که هرچه دولتها بهطور مستقیمتر در اجرای دیپلماسی فرهنگی دخیل باشند، آن دیپلماسی به تبلیغات نزدیکتر است، و هرچه به آن استقلال بیشتری بدهند، به روابط فرهنگی بینالمللی نزدیکتر میشود (مقایسه کنید با Gienow-Hecht 2010: 9).
[14] Javna diplomacija: imidž nacije i brendiranje, 2012, str. 153.
[15] NN, 81/2014
[16] همایش دیپلماسی فرهنگی در جنوب شرقی اروپا. دیپلماسی فرهنگی کاربردی در جنوب شرقی اروپا. زاگرب، ۱ ژوئیه ۲۰۱۴.
[17] http://www.min-kulture.hr/default.aspx?id=10865 (pristupljeno 23. veljače 2015.)
[18] Usp. Vlada predlaže osnivanje zaklade Hrvatska kuća, tportal/Hina, 28. ožujka 2013.
[19] ایده تأسیس نهادی از این نوع جدید نیست.
کرواسی از سال ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۰ دارای نهاد مشابهی به نام مؤسسه اطلاعرسانی و فرهنگی کرواسی (Hrvatski informativno-kulturni zavod) بود، که برای ترویج نظاممند کرواسی در خارج از کشور تأسیس شده بود (NN, 72/1994, 83/2000)، اما به دلیل کارایی پایین منحل شد (Sinovčić 2000).
پس از آن، برخی پیشنهادات از سوی جامعه تخصصی برای تأسیس نهاد جدید مطرح شد، مانند ایده ایجاد آژانس ملی تصویر و هویت کرواسی (Image i identitet Hrvatska: autorska bilježnica, 2000, ص. 34) یا مرکز فرهنگی که نام مارکا مارولیچ را بر خود داشته باشد (Tarle 2004: 59–61).
[20] http://www.matica.hr/ogranci/ (pristupljeno 13. veljače 2015.)
[21] Javna diplomacija: imidž nacije i brendiranje, 2012, str. 151.
[22] http://public.mzos.hr/Default.aspx?sec=2109 (pristupljeno 14. veljače 2015.)
[23] http://public.mzos.hr/Default.aspx?sec=2116 (pristupljeno 14. veljače 2015.)
. [24] با این هدف، MZOS وبسایت Study in Croatia! را ایجاد کرده است که به زبان انگلیسی اطلاعات پایهای درباره نظام آموزش عالی کرواسی و نحوه اقامت تحصیلی، و همچنین درباره خود کشور با تأکید بر تنوع فرهنگی و طبیعی آن، و فرصتهای یادگیری زبان کروات در داخل کشور و خارج از آن ارائه میدهد ( (http://www.studyincroatia.hr، دسترسی در ۱۴ فوریه ۲۰۱۵.
[25] http://public.mzos.hr/Default.aspx?sec=2026 (pristupljeno 14. veljače 2015.)
[26] http://public.mzos.hr/Default.aspx?sec=2072 (pristupljeno 14. veljače 2015.)
[27] Strateški plan Državnog ureda za Hrvate izvan Republike Hrvatske za razdoblje 2015. – 2017., str. 2–4.
[28] Usp. Bezić Filipović 2015; Hola-predavanja hrvatskoga jezika i kulture u Argentini 2015, Hrvatska matica iseljenika
[29] business.croatia.hr/hr-HR/Hrvatska-turisticka-zajednica/Predstavnistva-u-svijetu (pristupljeno 9. rujna 2015.)
[30] Organizacijska shema HTZ-a. http://business.croatia.hr/Documents/3309/Organizacijskashema-HTZ.pdf (pristupljeno 4. ožujka 2015.).
[31] http://www.hgk.hr/sadrzaj/be-croative (pristupljeno 31. srpnja 2015.)
[32] Javna diplomacija: imidž nacije i brendiranje, 2012, str. 92–95
[33]. گروه کاری شامل: درازن ووکوف کولیچ، دامیر گروبیشا، رابرت یاکولویویچ، استیپان مالویچ، استیپو مارتینوویچ، ایوان تانتا، فِدجا ووکیچ و ایرنا زوبچویچ بود، و مشارکت ویژهای بهصورت مصاحبه، نظرات یا اشعار توسط ریچارد لاینینگ، یانوش بوگایسکی، نایما بالیچ، آنتون ووجیچ و بوریس مارونا ارائه شد.
[34] Image i identitet Hrvatska: autorska bilježnica, 2000, str. 34.
[35] http://academia-cravatica.hr/hr/zanimljivosti/79-kravata-u-povijesti (pristupljeno 27. ožujka 2015.)
[36] این انجمن در سال ۱۹۹۷ توسط شرکت Potomac تأسیس شد، شرکتی که در زمینه تولید و فروش کراوات و سایر لوازم مد با برند Croata فعالیت میکند. (http://www.potomac.hr/hr/drustvena-odgovornost (pristupljeno 28. ožujka 2015.)).
[37] http://academia-cravatica.hr/hr/vijesti/61-izazov-kravate-u-latinskoj-americi (pristupljeno 27. ožujka 2015.)
[38] Javna diplomacija: imidž nacije i brendiranje, 2012, str. 158–159
[39] این امر همچنین توسط کارمند پیشین وزارت امور خارجه و اروپای کرواسی، تومیسلاو سونیچ، تأیید میشود که کراوات را بهعنوان مدرکی روشن از تعلق کرواسی به تمدن اروپای غربی معرفی میکند (2009: 150).
[40] http://academia-cravatica.hr/hr/zanimljivosti/82-simbolicki-potencijal-kravate-kao-medija (pristupljeno 26. ožujka 2015.)
[41] http://public.mzos.hr/lgs.axd?t=16&id=16848 (pristupljeno 18. svibnja 2015.)
[42] Croatie, la voici – Festival Hrvatske u Francuskoj, 2012., str. 4–6.
[43] Ibid. str. 12–17.
[44] http://www.min-kulture.hr/default.aspx?id=8147 (pristupljeno 26. ožujka 2015.)
[45] http://www.min-kulture.hr/default.aspx?id=4642 (pristupljeno 14. travnja 2015.)
[46] در این راستا، کرواسی بهعنوان «مکانی جادویی در مدیترانه که حتی یک پیادهروی کوتاه در آن تبدیل به سفری واقعی در پلکانهای هزارساله تاریخ غنی و باشکوه میشود» توصیف میشود. (...) «ویژگی خاص آن در این است که چهار حوزه فرهنگی – غرب و شرق، روح اروپای مرکزی و جنوب مدیترانه – بهطور نیکو با یکدیگر ملاقات و تکمیل میشوند. کرواسی سرزمینی است با فرهنگ شهری غنی که تعداد شهرهایش از هر منطقه دیگری در مدیترانه بیشتر است.»
[47] . با اجازه نویسنده نقل شده است.
[48] . « استچاکها» سنگنوشتههای قبر هستند که بین قرنهای ۱۳ تا ۱۶ در منطقه دینارید ساخته شدهاند، یعنی در قلمروی امروزی چهار کشور مذکور. به دلیل ویژگیهای خاصشان، یاسمینکا پوکلِکی- استوشیچ آنها را چنین توصیف کرده است که « با آثار غولپیکر جزایر عید پاک و گنجینههای فراعنه مصر رقابت در محبوبیت دارند» و از این منظر، ضروری است که تحقیقات بیشتری روی آنها انجام شود، حفاظت شوند و همچنین به عنوان بخشی مهم از میراث فرهنگی اروپایی و جهانی معرفی و ترویج گردند (فابیجانویچ ۲۰۰۸: ۳۴).
[49] http://www.mvep.hr/hr/posebni-projekti/jadranska-provansa/ (pristupljeno 18. travnja 2015.)
[50] mage i identitet Hrvatska: autorska bilježnica, 2000, str. 39.
[51] . به گفته دِیان یوویچ، یک «قدرت کوچک» کشوری است که «امکانات تأثیرگذاری بر روابط بینالملل آن بیشتر از آن چیزی است که با توجه به اندازه قلمرو و سایر ویژگیهایش انتظار میرود. بر خلاف آن، یک کشور کوچک عمدتاً در رابطهای کلاینتلیستی–پاترنالیستی با قدرتهای بزرگ قرار دارد و تا حد زیادی به آنها وابسته است» (۲۰۱۱: ۱۵).
نظر شما