رادیو «فرانس انتر» در برنامه‌ای به موضوع سیاست فرهنگی فرانسه پرداخته‌ و به مواضع سیاست‌مدارانی که در این زمینه اظهار نظر کرده‌اند، اشاره نموده‌است.

رادیو «فرانس انتر» در برنامه‌ای به موضوع سیاست فرهنگی فرانسه پرداخته‌است و در بخش نخست، به مواضع سیاست‌مدارانی که در این زمینه اظهار نظر کرده‌اند، اشاره نموده‌است و بخش‌هایی از این نظرات را روی سایت خود منتشر ساخته‌است. در مقاله‌ای که به همین موضوع اختصاص دارد، ابتدا به دیدگاه‌های شخصیت‌های اصلی جریان‌های مهم سیاسی فرانسه اشاره شده که به مرحله نخست انتخابات ریاست جمهوری فرانسه راه یافته بودند. در این مقاله آمده‌است:

شخصیت‌هایی مانند "مارین لوپن" (از حزب راست افراطی)، "امانوئل ماکرون" (رئیس‌جمهور کنونی)، "فرانسوا فیون" (نامزد رقیب از حزب راست)، "ژان لوک ملانشون" (از چپ افراطی) و "بنوآ آمون" (از حزب سوسیالیست) در جریان مبارزات انتخابات ریاست جمهوری درباره برنامه‌های فرهنگی خود مورد سؤال قرار گرفتند. در این میان، لوپن و فیون به این سؤال پاسخی ندادند و سایر نامزدها بیشتر روی نقش حکومت در حوزه فرهنگ مطالبی بیان داشتند. اما نکته مهم در این مطالب آن بود که اغلب شخصیت‌های سیاسی نامبرده روی این نکته تأکید داشتند که تأمین مالی فعالیت‌های فرهنگی نباید بر اساس ذائقه و سلیقه حامیان مالی این فعالیت‌ها باشد.

در این زمینه، «بنوآ آمون» معتقد است به همان نسبت که باید برای رفع کمبود حضور پزشکان در برخی مناطق فرانسه تلاش شود، باید برای رفع کمبود فعالیت‌های فرهنگی در برخی مناطق کشور نیز کوشش کرد. همچنین، وی خواستار مشارکت بیشتر وزارت آموزش ملّی در این حوزه شد.

افزون بر این، وی معتقد است که بودجه فرهنگی فرانسه باید در پایان دوره پنج‌ساله رئیس‌جمهوری دست‌کم به %۱ تولید ناخالص ملّی، یعنی معادل ۲۱ میلیارد یورو برسد.

«ژان لوک ملانشون» معتقد است که باید دست‌کم %۱ ثروت ملّی به موضوع فرهنگ اختصاص یابد، اما برای این کار ابتدا فرانسه باید بتواند در مذاکرات و معاهدات بین‌المللی این حوزه تأثیرگذار باشد تا بتواند از شرایط استثنایی برای فرانسه بهره‌مند گردد و بتواند به توسعه توان خود در بخش کتاب و بازی‌های ویدئویی بپردازد. وی و حزب او در بخش فرهنگ بیشتر روی تأمین مالی فعالیت‌های فرهنگی از محل اعتبارات دولتی تکیه دارند و چندان به استفاده از منابع حامیان مالی بخش خصوصی رغبتی نشان نمی‌دهند و معتقدند که آن‌ها باید بیشتر در بخش بازسازی بناهای فرهنگی، نوسازی سالن‌های نمایش و... مشارکت نمایند.

در این میان، امانوئل ماکرون بیشتر هوادار سازماندهی مجدد شبکه ادارات کلّ فرهنگی در مناطق مختلف کشور است تا بدین طریق بتوان مهارت‌ها و استعدادهای بیشتری را شناسایی و معرفی کرد. او در نظر دارد که در انتخاب مسئولان این ادارات، از نظر فعالان این حوزه یا صاحبان طرح‌های فرهنگی استفاده نماید. با این حال، او چندان با تمرکززدایی بیشتر در حوزه فرهنگی موافق نیست؛ زیرا مخالف آن است که از سیاست‌های فرهنگی منطقه‌ای به عنوان جانشین سیاست‌های ملّی استفاده شود. بودجه فرهنگی نیز باید به %۱ بودجه کشور (نه %۱ ثروت ملّی) برسد. به این ترتیب، بودجه موردنظر او در حوزه فرهنگ از بودجه پیشنهادی بنوآ آمون و ژان لوک ملانشون کمتر است.

در ادامه این مقاله آمده‌است:

به‌رغم این تفاوت‌ها، دولت‌مردان فرانسوی درباره مبارزه و مقابله با سیاست‌های گوگل، فیس‌بوک، اپل و آمازون حرف واحدی می‌زنند، اما برای تحقق اهداف خود روش‌های متفاوتی را پیشنهاد می‌نمایند. در این میان، ماکرون مواضع میانه‌روتری دارد، اما همگی بر وضع مالیات برای این غول‌های اینترنتی اتفاق نظر دارند.

در مطلب دیگری که در همین زمینه منتشر شده، به برخی سیاست‌های فرهنگی فرانسه که در دولت ماکرون مورد توجه قرار گرفته، چنین اشاره شده‌است:

دولت فرانسه با تخصیص بودجه کلانی به «مؤسسه فرانسه»[۱] می‌کوشد موقعیت خود و حوزه نفوذ خود در جهان یا همان قدرت نرم[۲] خویش را تقویت نماید. در همین زمینه، «پی‌یر بوهلر»، رئیس مؤسسه فرانسه، می‌گوید: در سال ۲۰۱۹ میلادی، بودجه این مؤسسه ۲ میلیون یورو افزایش یافت و این در شرایطی است که محدودیت‌های بودجه‌ای برای همه دستگاه‌های دولتی وضع شده‌است. با این افزایش، قرار است مؤسسه فرانسه حول سه محور اساسی، یعنی همراهی در حوزه‌های زبان، فرهنگی و سرانجام، توسعه تعاملات فرهنگی با دیگر کشورها، به‌ویژه کشورهای در حال ظهور، فعالیت‌های خود را دنبال نماید.

در ادامه این مقاله آمده است:

در ۲۰ مارس گذشته، رئیس‌جمهور فرانسه استراتژی خود را در باب برخی حوزه‌های فرهنگی، به‌ویژه فرانکوفونی (= فرانسه‌زبانی) و تعدد زبانی بیان داشت. بعد از این تاریخ، تمام فعالان و بازیگران حوزه یادشده به بازبینی شیوه‌ها و روش‌های خود دعوت شدند. یکی از مسئولان هماهنگی‌های فرهنگی در این زمینه می‌گوید:

ما در هر زمینه‌ای، اعمّ از دوسالانه رقص، جشنواره عکاسی، یا حتّی فعالیت‌های هنری مستقل مشارکت خواهیم کرد، اما نمی‌خواهیم نقش شریک را در امر تولید داشته باشیم. در بخش خارجی نیز می‌کوشیم جوامع مدنی در خارج و اپراتورهای فرهنگی را همراهی و حمایت کنیم.

به زعم این مسئول فرهنگی، برپایی هفته‌های فرهنگی از جمله اقداماتی است که به مبادلات فرهنگی بین فرانسه و دیگر کشورهای جهان کمک می‌کند. نشر آثار هنری فرانسه (کتاب، فیلم، موسیقی و...) در خارج نیز بخش دیگری از سیاست‌های این کشور است که می‌تواند محرکی مهم برای صنایع فرهنگی فرانسه محسوب شود. بر همین اساس، ملاقات‌ها و آمدوشدهای شخصیت‌های مرتبط و متخصصان فرانسوی به خارج از این کشور برنامه‌ریزی می‌شود.

در بخش دیگری از مقاله بیان شده ‌است:

در بُعد زبان نیز «ژودیت رز»، از مدیران بخش زبان و کتاب در ساختار وزارت فرهنگ فرانسه، می‌گوید: امروزه زبان فرانسه پنجمین زبان در جهان از نظر شمار افرادی است که به آن تکلم می‌کنند و سومین زبان تجاری و دومین زبان از نظر میزان فراگیری بعد از انگلیسی است.

به گفته وی، دولت فرانسه با داشتن شبکه‌ای مرکّب از ۸۰۰ شعبه آلیانس فرانسه در ۱۳۲ کشور، می‌تواند از ابزارهای دیگر در تربیت مدرسان زبان فرانسه در سراسر جهان استفاده کند و آموزش زبان را در محیط‌های کاری نیز رونق بخشد. وی درباره بخش شیوایی زبان می‌افزاید: در این راستا قرار است مسابقاتی در حدود دَه کشور مختلف جهان برگزار شود و مسابقه نهایی آن نیز در اواخر سال میلادی جاری در پاریس برگزار خواهد شد.

در ادامه مقاله، ضمن اشاره به اقدامات متعدد نهادهای فرانسوی­ در­خارج، مانند مؤسسه فرانسه، آلیانس فرانسه و بخش همکاری‌ها و اقدامات فرهنگی سفارت‌خانه‌های فرانسه آمده‌است: در ابتدای دوره ریاست جمهوری امانوئل ماکرون قرار بر این بود که بنیاد آلیانس فرانسه و مؤسسه فرانسه با هم ادغام شوند و یا حتّی موضوع انتقال دفترهای مؤسسه فرانسه به مقرّ آلیانس فرانسه نیز قطعی و تصویب شد. اما آیا این اقدامات برای مؤثر بودن استراتژی فرهنگی فرانسه کافی است؟

یادآوری می‌شود که در اواخر سال میلادی گذشته، «فردریک پتی»، نماینده مجلس ملّی فرانسه، از حزب مودم[۳] که از حوزه فرانسویان مقیم خارج به مجلس راه یافته بود، مطالبی ایراد کرد که می‌تواند پاسخ برخی سؤالات در این زمینه باشد.

وی که مخبر کمیسیون خارجی مجلس است، در گزارشی با اشاره به تعدد نهادهای فرهنگی و آموزشی فرانسه در خارج، نظیر مدارس فرانسوی، آلیانس فرانسه، مؤسسه فرانسه، کامپوس فرانس، بخش‌های فرهنگی سفارت‌خانه‌های فرانسه و... به ضرورت برخی تغییرات برای افزایش نفوذ فرهنگی فرانسه اشاره می‌کند و می‌گوید: من ساعت‌ها با رایزنان کنسولی و اتحادیه‌ها صحبت کردم و از ۲۹ دبیرستان مدرسه حوزه انتخابی خود بازدید کردم و اطلاعات مختلف درباره تشکل‌هایی مانند انجمن فرانسویان مقیم خارج را مطالعه نمودم... اما بیش از هر زمانی به ضرورت حضور فعال فرانسه در جهان اعتقاد پیدا کردم.

وی معتقد است که روح دیپلماسی نفوذ از نسل نو بر پایه خاتمه دادن به اهمیت فعالان کلاسیک و برعکس، افزایش همکاری‌ها (بین بخش‌های دولتی و غیردولتی) بنا شده‌است. وی درباره چرایی این روش می‌گوید: انتخاب این شیوه به دلیل ارزانی آن نیست، بلکه از آن روست که اساساً دنیای امروز بدین شیوه اداره می‌شود. این در حالی است که امروزه حکومت از اقداماتی که می‌تواند به کمک بخش غیردولتی انجام دهد، شناخت کافی ندارد.

در همین زمینه، وی در گزارش خود به تغییر شیوه در مدیریت رسانه‌ای فرانسه به عنوان یک ضرورت اشاره دارد و می‌گوید: من متوجه نمی‌شوم چرا یک شبکه دولتی، مانند فرانس ۲۴ با هیئت تحریریه قوی و به ۴ زبان مختلف باید داشته باشیم که بیشترین بینندگان آن در فرانسه هستند! کاملاً مشخص است که فرانسه نیازی به شبکه‌ای عرب‌زبان ندارد.

برای مخاطبان فرانسه تشکیلاتی مانند «فرانس مدیا موند»[۴] باید در اصلاحات پیش رو در بخش رسانه‌ای فرانسه حضور داشته باشد تا دیپلماسی نفوذ فرانسه در کُل بتواند یک بخش رسانه‌ای بدون مرز داشته باشد. اما این نماینده ضمن امیدواری معتقد است مشکل اساسی در این است که روند اصلاحات موردنیاز برای این هدف بسیار کُند صورت می‌گیرد.


[۱]Institut Français

[۲] soft power

[۳] MoDem

[۴]France Médias Monde

کد خبر 426

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 7 =