۲۲ فروردین ۱۳۹۹ - ۱۰:۵۵

برقراری تفاهم نامه صلح در میان طرفهای درگیر در منطقه آیودیا امکان پذیر می‌باشد و در این بین دیوان عالی می تواند نقشی هدایتگر و مشوق داشته باشد.

زمانی که قضات ( پنج نفره) دادگاه عالی، حاضر به  مطالعه در خصوص  پرونده ی آیودیا شدند،  ـ موضوع پرونده در خصوص مکانی که مسجد بابری (بنا بر شنیده ها در دهه ی ۱۵۲۰ میلادی) در آن ساخته شد و تا ماه دسامبر سال ۱۹۹۲ میلادی  در آنجا پا بر جا بود و سپس تخریب شد ـ دولت مرکزی خواستار خروج دادگاه از اراضی تحت حضانتش ـ واقع دراطراف معبد رام آیودیا ـ شد تا بتوانند ساخت و ساز معبد رام را شروع کنند. آنچه که واضح و مبرهن است اینکه، مسئله آیودیا با مساله انتخابات سراسری که ماه می برگزار گردید بی ارتباط نبوده است . به هر حال این مسئله می بایست از نگاه و جنبه ای وسیع تر مورد بررسی قرار گیرد.

در حقیقت، ما می بایست در پی یافتن پاسخ به این سوال باشیم که در این شرایط، آیا  سیاستگزاری ها و تمایل به تعاملات می توانند به توافقی بیانجامد یا خیر! تشخیص و فهم اصول و حقیقت این توافق، چندان دشوار نیست. نخست اینکه، هندوها نادرست بودن تخریب مسجد بابری را  بپذیرند، ثانیاً دولت هند،  بی کفایتی اش را  در جلوگیری از تخریب مسجد بابری بپذیرد. ثالثاً مسلمانان خواست هندو ها را برای  ساخت معبد رام و اعتقادشان بر  اینکه در این محل پیش  از مسجد بابری ، معبدی وجود داشته را بپذیرند، رابعاً اینکه هندوها و دولت، مکانی را برای ساخت مسجد ـ نه خیلی دور  و نه خیلی نزدیک به محل ساخت  معبد ـ در نظر بگیرند. البته اگر ضروری باشد هر چهار مرحله می توانند همزمان اتفاق بیافتند . در این سناریوی موهوم، اعتراف به خطا کاری، اعاده و جبران آن به عدالت و مصالحه می انجامد.  احساسات و تعصبات شدید، سیاست و جبر  ساخت  معبد رام را در هر محلی ـ حال چه به دستور دیوان عالی، چه بدون نظر دادگاه فراهم می کند.

 اما اگر چنین معبدی بدون اعتراف  هندوها به خطا بودن تخریب مسجد بابری از سوی آنها، صورت بگیرد مطمئناً ژرفای اختلافات میان مسلمانان و هندوها عمیق تر شده و واهمه و  احساس ناامنی  میان مسلمانان شدیدتر خواهد شد.

همچنین این معبد جدید، علیرغم عظمت و هیبت، بر پایه ای متزلزل و سست استوار خواهد بود به گونه ای که در آینده ی نه چندان دور، والدین به فرزندان خود اینگونه خطاب خواهند کرد که: این معبد درخشان که می بینید، معبدی است که با حیله و جبر بنا گردیده و با دروغ بزرگ سعی بر استواری دارد ـ  بت رام به طرز اسرارآمیزی در داخل مسجد بابری ظاهر گردیده است ـ در صورتیکه  حقیقت امر به گونه ای دیگر است و آن اینکه ، بت  رام را به طرز محرمانه ای به داخل مسجد وارد کرده  و در داخل آن نصب کردند و بعد از چهل و سه سال، علیرغم تعهدات فراوانی که در دادگاه و در عرصه ی جهانی،  مبنی بر عدم دست اندازی به مسجد داشتند، اقدام به تخریب مسجد بابری کردند. مردم  خواهند گفت که : رب النوع رام  به این  سخن که " اگر حرفی زده می شود و قولی داده می شود می بایست پای آن ایستاد هرچند که به فداکاری در زندگی بیانجامد"   ارجمند شناخته شده و پرستش می شود. افسوس در این مورد خاص این باور  نادیده گرفته شده است، آیا این معبد به کسی که اعتقاد به پایبندی به تعهدات را دارد، تعلق دارد؟

در سال ۲۰۱۲ میلادی تحقیقی از جانب  دو محقق به نام های  Krishna Jha  و Dhirendra K Jha  در خصوص تاریخ تخریب مسجد بابری با عنوان " آیودیا: شب تاریک" صورت گرفت که در آن به بیان جزئیات وارد کردن بت رام به داخل مسجد که در سال ۱۹۴۹ میلادی صورت گرفت و نیز مشاهدات  شاهدی عینی به نام   Swami Akshay Brahmachari, ـ شخصی بی باک و معتقد به  مراوده و آشتی میان مسلمانان و هندو ها که در سال ۲۰۱۰ میلادی درگذشت ـ می پردازد.

آن شاهد عینی  در تلاش بود  تا واقعیت امر در خصوص وارد کردن بت رام  به داخل مسجد بابری را که در سپیده دم رخ داده بود را به اطلاع عموم برساند. در سال ۱۹۴۹ میلادی، جاسازی به دقت برنامه ریزی شده بت در مسجد،  به عنوان یک معجزه به عموم القا شد. آقای K.K Nayar  که در آن زمان ، قائم مقام  دولتی منطقه بود به حمایت از این جاسازی  پرداخت و از خروج  آن از مسجد ممانعت به عمل آورد.

وی بعدها در نامه ای به دولت ایالت اوترا پرادش، به غیر قانونی بودن نصب بت رام در مسجد بابری اقرار نمود و اظهار داشت که در آن زمان ، ناگزیر از انجام چنین کاری بوده است.آقای  P.V Narasimh Tao  نیز که در سال ۱۹۹۲ میلادی ، همان سالی که مسجد بابری تخریب شد در سمت نخست وزیری مشغول به کار بود،  در کتاب خود با عنوان "آیودیا:۶ دسامبر ۱۹۹۲" که در سال ۲۰۰۶ به چاپ رسید، به نقل قول از اظهارات آقای Nayar پرداخته است، وی همچنین در بخشی از  کتاب خود، علت عدم جلوگیری اش از تخریب مسجد بابری در سال ۱۹۹۲ را  ناگزیر بودنش در آن شرایط ، اعلام کرده است.

حال در فوریه سال ۲۰۱۹، شاید چشم پوشی بر تاریخ، کار راحت و ساده ای باشد اما  زدودن آن  غیر ممکن می باشد. با این حال , اجتماع یک ملت برای مباحثه در خصوص اشتباهات گذشته غیر ممکن نمی باشد. آیا طرفهای درگیر در آیودیا همچون تصورات من، با میل و اراده خود گردهم جمع خواهند شد ؟ بعید به نظر می رسد.  اما دیوان عالی در میان می تواند به این امر جامه عمل بپوشاند. ما می بایست به بازسازی جامعه امن بپردازیم. نزاکت و مدارا را سرلوحه ی عمل خود قرار دهیم.

روابط میان مسلمانان و هندوها را به حال اول خود برگردانیم. بایستی در عرصه ی جهانی  به جایگاهی قابل احترام دست یابیم و  غرور و افتخار را در قانونمداری کشورمان را بازیابیم. حقیقت تاریخ را نمی توان حذف کرد. آنچه  را که در آیودیا در دهه ی ۱۵۲۰  یا  در سال ۱۹۴۹ و یا سال ۱۹۹۲ اتفاق افتاد، نمی توان تغییر داد اما حماقت های گذشته را می توان پذیرفت و به زباله دان تاریخ روانه کرد. نباید  اجازه داد تا این حماقت ها حال و آینده مان را  بسوزاند و به باد دهد. برپا نمودن یک مسجد و یک معبد آن هم به هدایت و رهبری دادگاه عالی، در جهت برقراری عدالت و مصالحه ، تاثیر شگرفی بر روح و روان تک تک افراد جامعه خواهد داشت.

  1. نویسنده: آقای Rajmohan Gandhi محقق و استاد مرکز مطالعات آسیایی شرقی دانشگاه النوی ایالت متحده آمریکا می باشد.

خاطر نشان می گردد رای دیوان عالی پس از اما و اگرهای بسیار به نفع هندوها صادر گردید، در این حکم آمده است که هندوها می توانند بر روی مسجد تخریب شده بابری معبد رام را احداث کنند و برای مسلمانان نیز مکانی درنظر گرفته شده تا مسجد را به این نام بسازند. در این میان متخصصان بر این باورند که این معبد با چنین پیشینه ای نمی تواند جایگاهی در هند بیابد.   

کد خبر 671

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 10 =